اقتصاد۲۴ - علی غیاثیان، دکترای تخصصی مدیریت: مهمترین شبکه اجتماعی که بر انتخابات آینده ایران اثر میگذارد چیست؟ آیا باز هم شبکه اجتماعی تلگرام که در انتخابات خردادماه سال ۱۳۹۶ و رویدادهای آبان آن سال، ترکتازی میکرد، تکرار میشود یا رقبای تازه نفس دیگری از جمله کلاب هاوس به باشگاه اثرگذاری روی افکار عمومی وارد شده اند؟
انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ از مهمترین انتخابات در سالهای اخیر است. دلایل پرشماری برای این اهمیت میتوان برشمرد که عمدهترین آن را تغییر فضای گفتمانی سیاسی دولت در پایان مقطع ۸ ساله ریاست جمهوری حسن روحانی، افزایش بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی از جمله پیامدهای رویدادهای سیاسی انتخابات ۸۸، بحران اعتراضی دیماه۹۶، بحران اقتصادی-امنیتی آبان ۹۸، شرایط رکود اقتصادی حاصل از کرونا و تحریمها و همچنین لزوم تغییر در ارتباطات بین المللی ایران تشکیل میدهد.
در این میان، فرآیند نحوه انتخاب شهروندان از بین گزینههایی که گفته میشود شانس عبور از فیلتر شورای نگهبان را دارند، تغییر محسوسی کرده است.
اگر در سال ۱۳۸۸، مناظرههای تلویزیونی، روزنامههای کاغذی و فیس بوک بیشترین اثرگذاری کمپینهای انتخاباتی را در بین رای دهندگان داشت و در سال ۱۳۹۲ پیامک، صدا و سیما، سایتهای خبری و شبکه اجتماعی تلگرام این برد را داشتند، در خرداد ۱۳۹۶ اپلیکیشن تلگرام به صدر اثرگذاری روی شارش آرای رای دهندگان رسید و چندی پس از آن، هزینه این اثرگذاری به قیمت فیلترینگ آن پس از رویدادهای دی ۹۶ تمام شد و پس از این اپلیکیشن، اپلیکیشنهای دیگری همچون اینستاگرام و واتس آپ توانستند روی شکل گیری افکار عمومی اثر گذاشته و در ردیفهای بعدی سایتهای خبری و تلویزیون به عنوان رسانههای بعدی در سازمان آرای نامزدهای مختلف به کار گرفته شدند.
ولی در سال ۱۴۰۰ فیلترینگ شدید تلگرام، باعث نمیشود اثرگذاری اپلیکیشنهای شبکههای اجتماعی در انتخابات کمتر از گذشته شود. اپهایی مانند اینستاگرام، واتس اپ و توییتر توانسته اند تا حد بسیاری، مخاطبان تلگرامی را با خود همراه سازند. آمار استقبال ایرانیان از شبکههای اجتماعی نشاندهنده حضور گسترده مردم در اینستاگرام، تلگرام و واتس آپ است و در این بین، جامعه نخبه گانی کشوربه سمت دو اپلیکیشن شبکه ساز دیگر استقبال زیادی نشان داده است: توییتر و کلاب هاوس. هر چند در این بین برخی شبکههای اجتماعی مبتنی بر موبایل از جمله اسپیس و تنت هم سعی دارند جای خود را پیدا کنند، ولی بعید است تا انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، شبکههای پیش گفته و اپهای مبتنی بر نرم افزارهای وطنی از جمله گپ، سروش، بیسفون، بله و نظایر آن بتوانند مخاطبان جدی و اثرگذار در عرصه تبلیغات سیاسی برای خود دست و پا کنند.
چرا شبکههای اجتماعی مهم هستند؟
از جمله حوزههایی که بحث بر سر تاثیرگذاری یا عدم تاثیرگذاری شبکههای اجتماعی اینترنتی به صورت قابل ملاحظهای جریان داشته و با گذر ایام، همراه با رشد سریع و دور از انتظار این شبکهها و کاربرانشان با شدت و حدت بیشتری در جریان است، تاثیرگذاری شبکههای اجتماعی اینترنتی روی مشارکت سیاسی کاربران است. به واسطه محبوبیت روزافزون و رشد کمی و کیفی این شبکهها به نظر میرسد دیگر نمیتوان چشمها را بر روی تاثیرات اجتماعی و سیاسی آنها فرو بست. تاثیرگذاری شبکههای اجتماعی اینترنتی بر مشارکت سیاسی کاربرانشان در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری در ایران موضوعی اثبات شده است.
از سوی دیگر با همه گیر شدن گوشیهای هوشمند و گسترش شبکههای اجتماعی مبتنی بر موبایل، عملا رسانههای سنتی مانند تلویزیون، روزنامههای چاپی و حتی سخنرانی و نطق در مجامع مرجعیت سیاسی سابق را نخواهد داشت. از سال ۱۳۸۸ و اثربخشی ناگهانی فیس بوک در انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۸۸ مشخص بود شبکههای اجتماعی به تدریج نقش تولیدی قویتری ایفا خواهند کرد که جایگزین تلویزیون خواهد شد و تولیدات بسیاری در شبکههای اجتماعی رقم میخورد که میتواند جایگزین تولیدات تلویزیون شود.
در حال حاضر به تدریج در شبکههای اجتماعی گروهها و افراد مرجعی شکل گرفته اند که کارکرد رسانههای سنتی تلویزیون در بعد اعتبار منبع را دارند، مثلا اگر به صفحه توییتر یا اینستاگرام برخی چهرههای سیاسی و تحلیلگران نگاه کنید میبینید که یک اظهارنظر آنها با مشارکت چند ده هزار نفری مخاطبان مواجه میشود که لزوما در رد یا تایید نظرات این چهرهها سخن نمیگویند، بلکه این فضا را برای مشارکت و عرض اندام عقاید نزدیک به خود مناسب دیده و واکنش نشان داده اند. واقعیت این است که با وجود مشکلاتی که مناظرههای تلویزیونی به خصوص در انتخابات سالهای ۸۸ و ۹۲ داشت و عملا با اعتراض مردم و نامزدهای ریاست جمهوری به شکل و محتوای مناظرهها و پخش برنامههای تبلیغاتی از جمله تحریک به خشونت هواداران یا سانسور برنامهها همراه بود، میتوان گفت با وجود شبکههای اجتماعی در وضعیت فعلی صدا و سیما شانس چندانی برای اثرگذاری و ادامه نقش سیاسی خود نخواهد داشت و نقش اصلی در مشارکت و اثرگذاری دموکراتیک روی شهروندان به شبکههای اجتماعی برخط مربوط خواهد شد.
این نکته به صورت میدانی نیز در تحقیقات علمی به اثبات رسیده است که میان حضور در شبکههای اجتماعی و حقوق دموکراتیک و مشارکت در سرنوشت سیاسی کشور از سوی شهروندان، رابطه مستقیم و معنی داری قابل احصا است.
تحقیقاتی که در تهران انجام شد انجام شده در بین دانشجویان ایرانی نشان میدهد بین سرمایه اجتماعی حضور در شبکه اجتماعی برخط فیسبوک و مشارکت مدنی و مشارکت سیاسی در دنیای واقعی همبستگی مثبت وجود دارد. تحقیقات دیگر نیز تایید کننده این نظریه است. از جمله تحقیق مشابهی که نشان داد میزان سرمایه اجتماعی نزد دانشجویان کاربر شبکه اجتماعی فیس بوک در مقایسه بادانشجویان غیر کاربر بالاتر است.
شبکههای اجتماعی علاوه بر آن که باعث تعامل در برابر گردش یکسویه اطلاعات میشوند، حضور همزمان ارتباط عمودی و توسعه تساوی بین کاربران را فراهم کرده و این حضور باعث میشود نقش ژورنالیسم در معادلات سیاسی یا اطلاعرسانی و تبلیغات (پروپاگاندا) کمتر از گذشته شود. شبکههای اجتماعی دیگر چیزی به عنوان واسطه بین روابط شهروندان و سیاستمداران باقی نمیگذارند و این ارتباط نزدیک، باعث مشارکت فزونتر شهروندان و شبکه وندان در تبلیغات و کمپینهای سیاسی خواهد شد. همچنین باید توجه داشت که هزینههای قابل تحمل حضور در شبکههای اجتماعی برای افراد بسیار پایینتر از سایر انواع پروپاگانداست. هم هزینههای اقتصادی که شامل هزینه خرید تلفن همراه و اتصال به اینترنت میشود و هم هزینه سیاسی به طرز چشمگیری کاهش مییابد، زیرا افراد با ساختن اکونتهای تقلبی یا مستعار، قادر به اظهارنظر درباره مسایل سیاسی هستند بدون این که نگران هزینه آن باشند. شبکههای اجتماعی سرعت بسیار بالاتری در مقایسه با رسانههای قدیمی دارند و هیچ محدودیت و مرزی برای شبکهها قابل تصور نیست.
از دید تحسین کنندگان شبکههای اجتماعی برخط، دو عنصر آزادی کامل اطلاعات و گریز از نظارت قانون و سانسور نویدی است که اینترنت و شبکههای اجتماعی برخط برای عصر حاضر دارد.
در کتاب جدیدی که اخیرا با عنوان "تلاطم سیاسی: چگونه رسانههای اجتماعی کنش جمعی را شکل میدهند؟ " منتشر شده، پژوهشگران دانشگاه نیوجرسی با استفاده از روشهای محاسباتی جدید، کلاندادههای رفتار سیاسی شهروندان در شبکههای اجتماعی برخط را تحلیل کرده که به نتایج جالب توجهی رسیده اند.
پژوهشگران مزبور معتقدند عمدتا در کشورهای غربی تا زمان انجام مطالعه یعنی سال ۲۰۱۳ رشد بسترهای کنشگری جمعی آنلاین، به ویژه در شبکههای اجتماعی برخط نظیر فیسبوک و توئیتر، امکان مشارکتهای سیاسی میلیونها نفر از مردم را در امور عمومی و سیاسی به خصوص در مسایل مربوط به حقوق دموکراتیک و انتخابات در سطح دادههای کوچک و فردی فراهم کردهاست.
آنها با روشهای جدید مطالعات دادهها نشان داده اند انباشت مشارکتهای کوچک مردم در مسایل دموکراتیک خود از جمله اظهارنظر در خصوص برنامهها و شعارهای احزاب، کاندیداهای انتخابات و گروههای حامیان آنها، آثار عملی بزرگ سیاسی از جمله تعیین دولت یا احزاب غالب در پارلمان و سنا را به دنبال دارد.
کتاب مزبور که در سال ۲۰۱۷ برنده جایزه معتبر مکنزی در مطالعات سیاسی شد، نشان میدهد اثرات مشارکت و استفاده از مشارکت دموکراتیک شهروندان در فضای شبکههای اجتماعی برخط، تا مدتها بر جای میماند و باعث میشود کلان دادههای رفتار سیاسی شبکهوندان در شبکههای اجتماعی برخط، امکان تجزیه و تحلیل این رفتار را برای بهره برداران سیاسی مانند احزاب، تشکیل دهندگان کمپینهای تبلیغاتی انتخاباتی و محققان علوم ارتباطات و حقوق فراهم کرده تا از رهگذر این پژوهشها به شناخت دقیق تری از رفتار سیاسی شهروندان و به تبع آن استفاده از حقوق بشر دموکراتیک مردم برسند.
افکار عمومی و شبکههای اجتماعی
در صدر شبکههای اجتماعی که شهروندان ایرانی نسبت به آنها استقبال زیادی نشان داده اند، اینستاگرام قرار دارد. اینستاگرام، فضایی برای رخ نمایی و نمایش است. از اینرو که شبکهای مبتنی بر تصویر است و کمتر میتوان در آن، مسایل سیاسی عمیق و تحلیلی را مورد استقبال عمومی مشاهده کرد. ولی تصاویر و فیلمهایی که در اینستاگرام مبادله میشود به سرعت در بین شبکهوندان توزیع شده و به اشتراک گذاشته میشود. با این حال شبکهوندان ایرانی اینستاگرام که حدود ۵۰ میلیون نفر تخمین زده میشوند، علایق خود را به مسایل سیاسی و تحلیلی انتخابات نشان میدهند.
تلگرام نیز به عنوان پیامرسانی که استقبال زیادی از آن پیش از فیلترینگ میشد، زمینه فوق العاده مناسبی برای به اشتراک گذاشتن انواع و اقسام محتویات تبلیغاتی، اعم از متن و تصویر و فیلم فراهم کرده بود که در حال حاضر، ردیف دوم استقبال جمعیت شبکه وندان ایرانی را در بین شبکههای اجتماعی داراست.
واتس اپ به دلیل سرعت بالای انتقال دادههای مختلف در اشکال متفاوت از جمله فیلم وعکس و متن و صوت، در ارتباطات دوجانبه ایرانیان نقش بسیار مهمی را ایفا میکند، ولی از آن جایی که امکان تشکیل کانال (آنطور که در تلگرام ممکن است) در این شبکه نیست و تمام شماره تلفن شبکه وندان در اختیار کسانی که در یک گروه عضو هستند، قرار میگیرد، کاربران آن حاشیه امن کمتری برای خود متصور هستند؛ لذا در این اپلیکیشن هم انتظار مشارکت سیاسی در مباحث داغ انتخاباتی نمیتوان داشت.
یکی از اصلیترین زمینههای مشارکت سیاسی در شبکههای اجتماعی را میتوان در اپلیکیشن توییتر مشاهده کرد. توییتر دارای محیط بسیار خاصی است که به دلیل استقبال حدود ۲ میلیون نفر از نخبه گان ایرانی و سرعت بسیار بالای تبادل اطلاعات در آن، تبدیل به مرجع اصلی شبکههای اجتماعی سیاسی شود. هر چند توییتر فیلتر است، ولی آنطور که همه سیاسیون و فعالان و نخبه گان اجتماعی از این شبکه استفاده میکنند و تصاویر محتویات منتشر شده در این شبکه در سایر رسانههای اجتماعی دست به دست میچرخد، به طورکلی امکان ندارد کمپینهای تبلیغات سیاسی (پروپاگاندا) از آن چشم پوشی کنند.
ترندهای اصلی توییتر همواره راهنمای افکار عمومی در مسایل مورد توجه سیاسی جامعه بوده است و هشتگهای منتخب توییتر همواره نشاندهنده سمت و سوی افکار عمومی در بازه خاصی از زمان است. همچنین امکان مخفی کردن هویت دارندگان حسابهای کاربری در توییتر آن را بدل به یکی از بهترین فضاهای تبادل اطلاعات و تحلیل درباره مسایل سیاسی بدون در نظر گرفتن هزینههای احتمالی آن کند. بزرگترین مشکل توییتر از لحاظ فنی، عدم امکان اصلاح و ویرایش محتویات نشر شده و همچنین امکانات اندک آن برای راه اندازی ابزارهای ارتباطات یکسویه و توزیع گسترده پیام مانند ایجاد کانال است. با این وجود، توییتر همواره اصلیترین نقطه انتشار تحلیلهای سیاسی، اطلاعات پرسرعت و همچنین شکل دهی به افکار عمومی در حوزه سیاسی است.
این اپلیکیشن به علت آنکه بیشتر مورد استقبال فعالان و نخبه گان سیاسی و اقتصادی کشور قرار گرفته است همواره منبع قابل اتکایی برای خبرگزاریهای رسمی و سایر شبکههای اجتماعی دنباله رو بوده است. به طور مثال میتوان به شارش اطلاعات منتشر شده از توییتر در قضایایی مانند قتل جوان معتاد به دست پلیس مشهد یا حمله به یک دختر در آبادان از سوی کارکنان پالایشگاه آبادان اشاره کرد.
میتوان گفت توییتر در فضای انتخابات آینده که بیشتر اقشار نخبه گانی خود را درگیر در مسایل سیاسی خواهند کرد و چندان از شور و شعف و مشارکت اکثریت مردم در آن خبری نیست، نقش اصلی و دست اولی را در ارائه تحلیلهای سیاسی و همچنین اطلاعات خاص و منحصر به فرد سیاسی ایفا خواهد کرد.
کلاب هاوس؛ باشگاه نخبه گان ثروتمند
در یکی دو ماه گذشته، اپلیکیشن کلاب هاوس به عنوان یک اپ جدید مبتنی بر صوت و مدیریت گفتگو از سوی جامعه نخبه گانی ایرانی پذیرفته شده است.
کلاب هاوس در آوریل سال ۲۰۲۰ راهاندازی شد درست در زمانی که شیوع کرونا روز به روز افزایش مییافت و افراد بیشتری دورکار یا در قرنطینه قرار میگرفتند. در اوایل سال ۲۰۲۱، این اپ بیش از ۵ میلیون دانلود از اپل استور داشته و ارزش آن نزدیک به یک میلیارد دلار رسیده است. در حال حاضر تنها از طریق دعوتنامه افراد میتوانند عضو کلاب هاوس شوند، اتفاقی که پیش از این نیز درمورد شبکه اجتماعیای مانند فیسبوک یا حتی جیمیل شاهد آن بودیم.
در این پلتفرم افراد میتوانند بهطور زنده با یکدیگر صحبت کنند و نظرات خود را به اشتراک بگذارند. در این اپلیکیشن برخلاف سایر شبکههای اجتماعی تنها میتوانید از صوت برای برقراری ارتباط استفاده کنید. نکتهای که به باور برخی کارشناسان جنبه «اجتماعی» شبکههای اجتماعی را پررنگ کرده است.
در واقع چیزی که کلاب هاوس را از دیگر شبکههای اجتماعی متفاوت میکند، این است که بدون متن، عکس و ویدئو توانسته تنها از طریق صوت، میلیونها کاربر را شیفته خود کند. در این شبکه اتاقها یا Roomهای مختلفی با موضوعات گوناگونی وجود دارد که همه اتفاقها در آن زنده و همزمان از طریق گفتگو بین افراد رخ میدهد.
نکته اینجاست که کلاب هاوس در حال حاضر تنها برای کابران IOS قابل دسترسی است و کاربرانی که دسترسی به آیفون ندارند نمیتوانند از نسخههای اصل این اپ استفاده کنند. هر چند سازندگان آن گفته اند به زودی نسخههای سایر سیستمهای عامل را به این اپ خواهند افزود، ولی در شرایط فعلی تنها آیفون بازها قادرند در این شبکه فعالیت کنند.
در روزهای اخیر چند گفتگوی جنجالی که از سوی محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه و علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی در این اپ برگزار شد، نگاههای زیادی را به آن معطوف کرد. هر چند کاربران اندکی به صورت مستقیم توانایی چالش با این مدیران و سیاستمداران را داشتند، ولی تولید محتوای سیاسی اثرگذار بر معادلات آینده از جمله انتخابات ۱۴۰۰ در این اپ نشان داد، کلاب هاوس هم به جمع مدعیان اثرگذاری بر افکار عمومی در رویدادهای سیاسی امسال از جمله انتخابات اضافه شده است.
با این وجود به نظر میرسد با توجه به محدودیت فنی دسترسی به این اپلیکیشن و عدم امکان چالش مستقیم با کسانی که در یک اتاق مشغول به تعامل هستند، کلاب هاوس نتواند آنطور که باید به صورتی یک شبکه اجتماعی عمومی در انتخابات اثرگذار باشد بلکه به نظر میرسد بیشتر به عنوان یک شبکه اجتماعی نخبه گانی به درد ارتباطات گزینش شده و با حساب و کتاب نخبه گان با یکدیگر بخورد، تا این که فرضا بخواهد مانند تلگرام در رویدادهای سیاسی ۹۶ اثرگذاری عمومی داشته باشد.