اقتصاد۲۴ - مناظرات کاندیداها ریاست جمهوری چندان که باید به مذاق سیاسیون خوش نیامده و بر این باورند که کاندیداها برنامه شان را برای مردم تشریح نکردهاند. غلامرضا مصباحی مقدم از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام بر این باور ست که هیچ کدام از کاندیداها نه برنامه، نه نقشه راهی و نه تیمی از دولتشان ارائه نکردهاند که مردم بدانند به کدام یک از آنها رأی بدهند.
او در گفتگو با خبرگزاری اجماع ساز نبودن رئیسی و رقابت درون جریانی اصولگرایان را رد میکند، اما در عین حال امیدوار است که اگر نظرسنجیها بیاید کاندیداهای اصولگرا میزان رأی شان را خواهند دید و در نتیجه تصمیم گیری خواهند کرد.
این عضو جامعه روحانیت مبارز عنوان میکند که سبد رای رئیسی سبد رأی بالایی است و آراء سایر کاندیداهای اصولگرا چندان که باید اهمیتی ندارد. هر چند او تاکید دارد که جایگاه رضایی پس از رئیسی، جایگاه بالایی است.
بیشتر بخوانید: وعده های رئیسی به مالباختگان بورس
مشروح مصاحبه با غلامرضا مصباحی مقدم از اعضای جامعه روحانیت مبارز را میخوانید؛
*****************
آقای مصباحی مقدم! تحلیل شما از آخرین مناظره کاندیداهای ریاست جمهوری و تاثیری که بر میزان مشارکت گذاشت چیست؟
بنده مناظرات را چندان نپسندیدم دلیل آن هم این است که شیوه طرح سوالات به گونهای نبود که مورد مناظره باشد علاوه بر این، مطالبات و انتظارات مردم یک بحث است که در مناظرات مطرح میشود و کاندیداها در مورد همان خواستهها، گفتگو میکنند. داشتن نقشه راه و برنامه بحث دیگری است.
رهبر معظم انقلاب در یکی از سخنرانیهایشان درباره تشویق به حضور در انتخابات، تاکید فرمودند کاندیداها برنامه ارائه کنند و شورای نگهبان هم همین طور از کاندیداها برنامه خواست. البته شورای نگهبان هم عبور کرد و برنامه مطالبه نکرد. حال اگر کاندیداها در مناظراتشان، برنامه ارائه میکردند بهتر مشخص میشد که اینها آیا قبلا درباره ریاست جمهوری فکر کرده اند و یا روی برنامههایشان کار کردهاند یا خیر. یا اینکه برای ریاست جمهوری، تیمی را دارند که بتواند اعضای برجسته هیئت دولت آنها را تشکیل بدهد و با اعتماد به وجود چنین تیمی، افراد به کاندیداها رأی بدهند اگر این گونه بود بسیار مطلوب بود این در حالی است که کاندیداها نه برنامه ارائه کردهاند نه تیمی را به عنوان همکاران خود در دولت آیندهشان معرفی کردهاند نه نقشه راهی را پیشنهاد و ارائه کردهاند که مردم بدانند آنها با چه نقشه راهی حرکت کنند؛ بنابراین بر این باورم که این کار کاندیداها کار درستی نیست و این مسائل را کمبود مناظرهها دیدم.
پاسخهای کاندیداها نسبت به یکدیگر متفاوت بود به بیانی دیگر پاسخ برخی کاندیداها به سوالات بسیار دقیق بود و به معنای واقعی پاسخ به سوال بود، اما پاسخ برخی دیگر هیچ ارتباطی به سوال نداشت. پاسخ برخی هم به صورت بینابین بود بدین گونه که یک کلمه در پاسخ به سوال مطرح میکردند، اما در نهایت اظهارات خودشان را بیان میکردند یا انشاء خودشان را میخواندند. در نتیجه میتوان گفت نحوه پاسخ دادن کاندیداها نسبت به یکدیگر متفاوت بودند.
به نظر میرسد کاندیداهای اصولگرا اعم از محسن رضایی، جلیلی، قاضی زاده هاشمی و زاکانی قصد کنارهگیری به نفع رئیسی را ندارند این مسئله چقدر میتواند روی سبد آراء رئیسی تاثیر منفی بگذارد؟
البته باید کمی زمان بگذرد و نتیجه نظرسنجیها اعلام شود تا مشخص شود وزن این آقایان در نظرسنجیها چه میزان است. آن زمان بهتر میتوان قضاوت کرد. تاکنون به غیر از آقای رئیسی، بقیه کاندیداها سهم بزرگی در آراء ندارند.
آقای محسن رضایی بعد از آقای رئیسی بالاترین جایگاه را دارد که آن هم عدد و رقم چندان بالایی نیست. این مسئله نشان نمیدهد به فرض اگر این چند کاندیدا هم تا پایان رقابتها بمانند بتوانند به گونهای اثرگذار باشند که رأی آقای رئیسی را به شدت کاهش بدهند و وضعیت به گونهای شود که به دور دوم کشیده شود. من این پیش بینی را ندارم. قاعدتا اگر بعد از سه مناظره، یک نظرسنجی اعلام شود کاندیداها متوجه میشوند که وزن اقبال عمومی به آنها چقدر است در نتیجه بر اساس این نظرسنجی باید تصمیم گیری کنند.
به هر حال از ابتدا اصولگرایان گفته اند که اگر رئیسی بیاید آراء اصولگرایان پراکنده نمیشود، پراکندگی آراء این روزها یعنی رئیسی نتوانسته اجماع ساز باشد؟ یا در غیاب رقیب، به سمت رقابت درون جناحی رفته اند یا ...
وقتی سخن از اصولگرایان و اجماع آنها میشد سه جریان شورای وحدت، شورای ائتلاف و یک جریان سومی به نام پایداریها مطرح میشدند. ما جریان سیاسی دیگری نداریم، در واقع در جامعه اصولگرایی جریان چهارمی نداریم بنابراین اتفاق نظر و اجماع روی آقای رئیسی بود؛ بنابراین این گونه نبود که اجماع ایجاد نشده باشد منتهی مردم و رأی دهندگان آزاد هستند و در این قالبها رأی نمیدهند.
به بیانی دیگر این گونه نیست که بگویند، چون این سه جریان به آقای رئیسی رأی داده پس همه به آقای رئیسی رأی میدهیم. خیر این گونه نیست ممکن است براساس سلیقهشان و پاسخهایی که شنیدند هر کدامشان کاندیدای خاصی را بر دیگری ترجیح بدهند؛ بنابراین آن سخن پیشین مبنی بر اینکه اجماع روی آقای رئیسی در جریان اصولگرا (سه جریان جامعه اصولگرایی) وجود دارد نقض نشده است و به قوت خودش باقی است.
اگر کاندیداهای اصولگرایی کنار نروند ممکن است رییسی با یک آراء حداقلی رأی بیاورد و یک رئیس جمهوری حداقلی شود؟
ابتدا این مسئله را بگویم که سبد آراء آقای محسن رضایی بیش از آراء دیگر کاندیداها است در واقع پس از آقای رئیسی، رضایی براساس نظرسنجیها دارای بالاتری رأی است این گونه نیست که چندان قابل توجه نباشد. دوم اینکه به هر حال این کاندیداها فهم سیاسی دارند و در عین حال توجه دارند که اولویتها باید مورد رعایت قرار گیرد.
در جریان رقیب، کاندیدای قدرتمندی نیست که آقایان نگران باشند بخش مهمی از سبد آراء به سمت رقبا میرود؛ بنابراین به نوعی احساس میکنند که رقابت، درون جریانی است گرچه بنده این را قبول ندارد چرا که هیچ چیز تا روز انتخابات و رأی گیری مشخص نیست و ممکن است روز رأی گیری اتفاق دیگری رخ دهد؛ بنابراین آقایان کاندیدا از جمله آقای رضایی به این مسئله توجه دارند که با در نظر گرفتن شرایط تصمیمگیری کنند.
بنده اصلا نگران نیستم که آراء آقای رئیسی حداقلی باشد چراکه رأی آقای رئیسی در دوره قبلی یعنی سال ۹۶، جایگاه دوم انتخابات ریاست جمهوری را داشته است و از مجموع ۴۰ میلیون رأی، توانسته ۱۶ میلیون رأی را به دست آورد و این رقم بسیار بالا است و نشان میدهد آقای رئیسی از نظر مخاطب کاملا شناخته شده است و اقبال عمومی هم به او قابل توجه و بالا است؛ بنابراین اگر به فرض، این آقایان در رقابت باقی بمانند تاثیر چندانی روی آراء آقای رئیسی نخواهند داشت. ضمنا مشخص نیست اگر این آقایان کنار بروند همه آراء آنها به سبد رأی آقای رئیسی ریخته شود.
پیش بینی شما از مشارکت در انتخابات چقدر است؟
ظاهرا براساس آخرین نظرسنجی ها، میزان مشارکت بیش از ۴۰ درصد است، اما بنده تصور میکنم هر چه به روز رأی گیری نزدیک شویم میزان مشارکت به بالای ۵۰ درصد میرسد.