اقتصاد۲۴-از آنجا که ورود گسترده مردم بازار سهام را شاهد بودیم و در جریان ریزش بورس، بخشی از سهامداران دچار ضرر یا کاهش سود شدند، انتظار میرفت در مناظرات انتخاباتی صحبت درباره بازار سرمایه تبدیل به یکی از اصلیترین جدالها بین کاندیداها شود. با اینحال حتی اگر جدالی هم در گرفت با کلیگوییهای کاندیداهای انتخاباتی عملاً امکان نقد و نظر کارشناسان را مسدود میکرد. اما در این بین برخی شعارها از جمله ایجاد صندوق جبران خسارات و انتقاد از حقوقیها در ایجاد نوسان در بورس و تلاش دولت برای جبران کسری بودجه از بورس از سوی ابراهیم رئیسی؛ ایجاد صندوق جبران خسارت و بیمه سرمایهگذاران از سوی محسن رضایی، بازگشت پولهای سرازیر شده از بورس به دولت از سوی قاضیزاده هاشمی و کاهش دخالت دولت در بازار سهام از سوی عبدالناصر همتی قابل بررسی است.
علیرضا عسگری مارانی، کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اظهارات ابراهیم رئیسی و محسن رضایی درباره ایجاد صندوق جبران خسارات و اشاره محسن رضایی به ایجاد بیمه سرمایهگذاران گفت: در مورد صندوق جبران خسارات نمونه مشابهی در ادبیات فاینانس جهان نداریم. بهتر است چیزی که در ادبیات فاینانس دنیا وجود ندارد، وارد عرصه نکنیم. چرخ را نباید از ابتدا اختراع کرد. سیستمهایی در دنیا وجود دارد که همین کارکرد را دارند؛ از جمله با خرید پوت آپشنی که برای یک سهم میخریم، میتوانیم خود را در مقابل افزایش یا کاهش قیمت یک سهم حفظ کنیم. سیستمهای اینچینی وجود دارد. همچنین سیستمی برای بیمه سرمایهگذاران در دنیا وجود ندارد.
او ادامه داد: اینکه آقای رئیسی اشاره کردند اجازه نمیدهم کمبود نقدینگی دولت از طریق بورس رفع شود، نیز چندان درست نیست. بالاخره بازار سهام نیز بخشی از بازار است که دولت، مردم و شرکتها میتوانند از طریق آن تامین مالی کنند، اما اینکار باید با قواعدی که پیش از آن اطلاعرسانی شده باشد، صورت بگیرد. مثلاً باید بگویند که در ۶ ماه آینده قصد فروش چه سهمهای از جمله بانکها، بیمهها و صندوقهای بازنشستگی دارند که کشش عرضه و تقاضا وجود داشته باشد.
این کارشناس بازار سرمایهبا اشاره به مواضع و عملکرد عبدالناصر همتی اظهار داشت: نامه آقای همتی درباره بازار سرمایه که در پی آن نامه ۲۵ اقتصاددان درباره کاهش مخاطرات بازار سهام منتشر شد، کارشناسی شده نبود. چراکه در بازار کامودیتی نباید همان لحظه را نگاه کرد، بلکه باید دید که شرایط بازار در وضعیت کانتانگو است یا بکواردیشن. یک کارشناس ساده تشخیص خواهد داد که در نیمه دوم سال ۹۹ بازار در حالت کانتانگو (رشد) بوده است.
بیشتر بخوانید: کاهش ۱۵۵ هزار واحدی شاخص بورس، از ابتدای ۱۴۰۰
او با شاره به رونق بازار کامودیتیها گفت: مس، روی، سرب، پلیاتیلن و سایر محصولاتی که در دسته فلزات قرار میگرفتند، در نیمه دوم سال ۹۹ رو به رشد بودند. اینکه آقای همتی نامهای نوشت و آقای واعظی نیز طی اظهاراتی شاخص یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد را خوب دانست موجب شد تا دستگاههای نظارتی و سران سه قوه حساس نشوند. در سالهای گذشته بسیاری از اقتصاددانان آن زمان خوشحال بودند که اقتصاد کشور در حال حرکت به سمت بازار سرمایه محوری هستند. این امر مثبت بود، اما شیوه نامههای دیگری باعث ایجاد بخران شد.
عسگری مارانی با بیان اینکه آقای همتی عضو شورای عالی بورس بوده و یکی از مدیران نزدیک به ایشان نیز عضو دوم در این شورا بودند، گفت: اینکه در مناظرات گناه را به گردن دیگری انداختند، اصلاً مناسب نبوده است. اگر انتهای سال دامنه نامتقارن داریم، شورای بورس تصویب کرده است. اگر ۳ بار رئیس سازمان تغییر کرده است، ایشان و یکی از مدیرانش در شورای بورس حضور دارد.
وی افزود: در عینحال آقای همتی در بازار پول در مورد نرخ بهره اظهار نظر کرده و به ضرر مالی بازنشستگان اشاره کرد. درحالیکه خودشان با تعیین نرخ تسعیر ارز بیشترین میزان کاهش درآمدی را برای بانکها ایجاد کرده و موجب شدند تا همه بانکها دچار کاهش سود شده و، چون در قانون عملیات بانک بدون ربا سود سپرده گذار علی الحساب داده میشود، به نوعی به همان بازنشستگان آسیب زدند.
این کارشناس بازار سرمایه خاطرنشان کرد: داراییهایی که در پایان دوره به جای بدهی به بانکها داده شد، علیرغم قانون رفع موانع تولید که تاکید داشت بانکها نباید سهم بخرند، سهمهای نسبتاً گرانی را به بانکها واگذار کردند. آقای همتی همچنین در تعیین و ایجاد شیوه نامه فولاد غیر مستقیم در جایی اظهار نظر کرده بودند که اگر درجایی قیمت بورس کالا بالا برود قیمت دلار نیز بالا خواهد رفت.
عسگری مارانی با اشاره به راهکارهای پیش روی رئیس جمهور جدید در خصوص بازار سرمایه گفت: اصل مهم در اقتصاد کشور صادرات محوری است. بازار سرمایه باید از شخصی که بر صادرات تاکید دارد، حمایت کند. در عینحال باید بر بخش واقعی اقتصاد کشور، مکانیزم عرضه و تقاضا برقرار شود و قیمتگذاری منصفانه در صنایع مختلف اتفاق بیفتد. برای تقویت بازار ثانویه باید بخش واقعی اقتصاد اصلاح شود و انعکاس همین موضوع موجب میشود تا بورس نیز شرایط واقعی خود را پیدا کند و داراییهای موجود در بورس به ارزش واقعی خود نزدیک شوند. از این رهگذر اگر ارزش بازار بورس ۶۰۰۰ هزار میلیارد تومان باشد، ۱۰۰۰ هزار میلیارد تومان آن متعلق به آن ۵۰ میلیونی است که سهامدار عدالت هستند و از آن بهره خواهند برد. افزایش منطقی قیمت سهام در بورس باعث میشود، یارانه درستی از این راه به مردم داده شود؛ نه اینکه لازم باشد یارانه مستقیم به مردم بدهیم.
وی با اشاره به تاثیر مثبت افشای فروش سهامداران عمده قبل از فروش گفت:این اتفاق متاسفانه در بورس ما بعد از فروش سهامداران اتفاق میافتد. این اتفاق سال گذشته موجب ناراحتی مردم شد.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به تاکید نامزدهای انتخاباتی در بخش مسکن گفت: از سال ۷۵ شرکتهای مسکن زیادی در بازار سرمایه ایجاد شدند که از جمله آنها میتوان به شرکت ساختمان ایران، شرکت سرمایهگذاری بانک مسکن، شرکت مسکن شرق، شرکت مسن غرب، شرکت سامان گستر اصفهان، شرکت ساختمان اصفهان، شرکت توسعه آذربایجان، شرکت مسکن جوانان، شرکت مسکن کارگران، شرکت مسکن سلحشوران، شرکت توس گستر مشهد و ... اشاره کرد که عمده اینها در بورس هستند. هر کاری در بخش مسکن بخواهد انجام شود، بستر آن در راستای بهرهگیری از شرکتهای سرمایهگذاری وجود دارد و هم صندوق پروژههایی که در سازمان بورس طراحی شده بسترسازی مناسب را دارد.
وی در پایان تصریح کرد: باید از بستر بازار ثانویه بهترین استفاده را انجام داد. نه اینکه مسئله جدیدی را تعریف کنند. هر کسی که رئیس جمهور شود، با شرایط سختی از نظر اقتصادی مواجه است و باید تلاش کند که سرمایه گذاری بیشتر شود. قوه مقننه باید در بخش واقعی اقتصاد ریسکهای جدید با قانونگذاریهای جدید ایجاد نکند. دولت آتی باید دقت کند که ریسک وارد اقتصاد نشود و از کسانی که ذهن اقتصاد خرد دارند، بهره ببرند. چون اقتصاددانان کلان تصمیماتی میگیرند که ایجاد ریسک سیستماتیک در اقتصاد میکند. در شرایط کنونی چنین ظرفیتی در بازار موجود نیست.