اقتصاد۲۴- اسکوچیچ با هزار جور حرف و حدیث هدایت تیم ملی را بر عهده گرفت، اما قبل از اینکه کارش را آغاز کند کرونا همهچیز را متوقف کرد. شایعات در این دوره کم به گوش نرسید. از اینکه دلالها مربی کروات را به تیم ملی آوردند و آقازادهها در این مسیر نقش اساسی ایفا کردند.
سردار آزمون علیهش استوری گذاشت، علیرضا منصوریان هرچه از دهنش درآمد در برنامه زنده نثار او کرد و علی دایی که نامش به عنوان یکی از نامزدهای اصلی هدایت تیم ملی مطرح شده بود رسما از اعمال نظر چند دلال و آقازاده در راه رسیدن اسکوچیچ به نیمکت تیم ملی گفت.
اسکوچیچ با همه این شرایط در تیم ملی ماند. بدون حاشیه، بدون تلاش برای ورود به بازیهای رسانهای و بدون پاسخ دادن به شایعات و حملات. او هفت بازی روی نیمکت ایران نشست و هفت برد به دست آورد و کابوس حذف شدن در مرحله نخست انتخابی جام جهانی را از روی سر فوتبال ایران برداشت؛ با دستمزدی بسیار پایینتر نسبت به مربیان خارجی قبلی و حواشی بهشدت کمتر. او طلسم بحرین و عراق را شکست و کاری که باید انجام میداد را به بهترین نحو به انجام رساند.
بعد از رقابتها بیشتر بازیکنان از نحوه هدایت تیم توسط اسکوچیچ تعریف کردند و به درستی گمشده تیم ملی در زمان ویلموتس را همدلی دانستند؛ مسالهای که در منامه اصلا به چشم نیامد. منطقیترین چیزی که هر فوتبالبلدی در لحظات بعد از برد ایران مقابل عراق به ذهنش میرسید این بود که بلافاصله خبر تمدید قرارداد اسکوچیچ با فدراسیون فوتبال منتشر شود.
اما این اتفاق نیفتاد و در کمال تعجب برخی از رسانهها شروع به خبرسازی در مورد انتخاب سرمربی جدید تیم ملی کردند. همانهایی که در ماههای تعطیلی مسابقات هر روز یک نفر را به نیمکت تیم ملی لینک میکردند. از سمت دیگر برخی کانالهای هواداری با راهاندازی دوگانه بیدلیل کیروش- اسکوچیچ مدعی شدند تیم ملی یک مربی بزرگ میخواهد.
بیشتر بخوانید: اولین واکنش به حضور کیروش و برانکو در تیمملی
در چنین فضایی و در حالی که همه منتظر بودند رییس فدراسیون به شایعات خاتمه دهد، عزیزی خادم بحث تمدید با اسکوچیچ را به گردن هیاترییسه فدراسیون فوتبال انداخت و آن را به آینده موکول کرد! عزیزی خادم گفت: «حالا باید جلوتر برویم و این کاری است که باید برود در هیاترییسه. هیاترییسه بالاترین مرجع تصمیمگیری است.»
تردید در تمدید قرارداد سرمربی موفق تیم ملی یکی از عجیبترین اتفاقاتی است که رقم خورده و تعویض احتمالی او از مضحکترین تصمیماتی است که میتواند اتخاذ شود. کجای دنیا ممکن است یک مربی با آمار ۷ برد از ۷ بازی ابتدایی که چهارتای آن مقابل بوسنی، ازبکستان، بحرین در منامه و عراق بعد از ده سال رقم خورده برکنار شود؟ در فوتبال روز دنیا هم اگر یک مربی به عنوان مربی موقت به نیمکت تیمی اضافه شود، بعد از گرفتن نتایج قابل قبول ابقا میشود.
نمونهاش سولشایر در منچستریونایتد و هانسی فلیک در بایرن. این در حالی است که اسکوچیچ به عنوان مربی موقت به تیم ملی اضافه نشده بود و قرار بود بعد از صعود از هر مرحله، قراردادش اتوماتیک تمدید شود. اینکه برخی بردهای تیم ملی را به بازیکنان و نبوغ آنها نسبت میدهند هم در نوع خودش خندهدار است. انگار هواداران فوتبال یادشان رفته با همین ستارهها در بازی رفت مقابل بحرین در طول۹۰ دقیقه حتی صاحب یک موقعیت صددرصد گلزنی هم نشدیم!
معلوم نیست مشکل فدراسیون با مربیای که دارد نتیجه میگیرد، چیست؟ آیا دوباره جماعت دلالان در حال جولان دادن در راهروهای فدراسیون هستند یا خود عزیزی خادم و دوستانش به فکر ماجراجویی افتادهاند که نام دایی و برانکو و سایرین دور و بر نیمکت تیم ملی به گوش میرسد؟
معلوم نیست قرارداد پایین اسکوچیچ که فرصتی برای سهمبرداری به آدمهای ذینفع نمیدهد برخی را برای آوردن مربیان چند میلیون دلاری ترغیب کرده یا بیحاشیه بودن او فضا را به ضررش تغییر داده است؟ هرچه هست به نظر میرسد کودتای نرمی علیه سرمربی موفق تیم ملی در حال انجام است؛ آن هم در فاصله سه ماه تا دور دوم انتخابی جام جهانی.
بازوهای رسانهای، دلالان، مدیران فدراسیون و برخی کانالهای هواداری که به دلیل دعوت نشدن بازیکنان تیمشان به اردوی تیم ملی با اسکو به مشکل خوردند از اصلیترین نیروهای پشت این کودتا به حساب میآیند؛ کودتایی که نتیجهای جز بازگشت دوران سیاه تیم ملی نخواهد داشت.