اقتصاد۲۴- قهرمان رشته پارکور بود و از هر پستی و بلندی میپرید، اما وقتی به سد شهره خورد، هرچه داشت و نداشت را پای قمار عشق او باخت. حالا اتهام سرقت از ۷ خانه پیش رویش است و با اعتیاد دست و پنجه نرم میکند. گفتگویی با این سارق پشیمان که خودش را معرفی و باند بزرگ سرقت خانههای لوکس را لو داده است، انجام شده است که در ادامه میخوانید:
* خودت را معرفی کن؟
- من محمود هستم و ورزشکار رشته پارکور، اما الان که اینجا روبروی شما نشسته ام تبدیل شده ام به یک دزد معتاد.
* چرا اینجوری شد؟
- مفصل است، اما امان از شهره، او مرا بدبخت کرد.
* شهره کیست؟
- سر دسته باند شهره بود.
* چجوری با او آشنا شدی؟
- قصه اش مفصل است. بعد از ورزش در باشگاه سوار خودرو ۲۰۷ خودم شدم تا به خانه بروم، نزدیک خانه یک خودرو با من برخورد کرد و آینه ماشینم شکست، یک زن جوان از خودرو پیاده شد و ادعا کرد شماره ام را به او بدهم تا خسارت را پرداخت کند، موبایلم را گرفت و از همان شب پیام هایش شروع شد.
* چرا به حرفش گوش میدادی؟
- شهره جادوگر بود، هیچکس نمیتواند مقابلش مقاومت کند، شهره مدعی بود شوهر ندارد و تنها زندگی میکند، او به من ابراز علاقه کرد و رابطه مان شکل گرفت.
* شهره عاشقت شده بود؟
- نه، او یک روز وقتی در پارک کنار باشگاه تمرین میکردم من را دیده بود و برای سرقت هایش به من نیاز داشت، به دروغ طرح دوستی ریخت تا من را جذب کند و بتواند از من در باند سرقتش استفاده کند.
بیشتر بخوانید: کوچکترین قاتل زنجیرهای جهان آزاد شد!
* بعد چه شد؟
- او مرا هر شب به میهمانی میبرد و به من گل و شیشه میداد تا فاز خوب بگیرم، کم کم باشگاه را کنار گذاشتم و وقتی به خودم آمدم دیدم که معتاد شده ام و مثل موم در دستان شهره هستم. او موادم را میداد، اما بعد از مدتی آن را قطع کرد.
بیشتر بخوانید: سمندون در قزوین دستگیر شد
* تو چه کردی؟
- هیچی نداشتم، یک روز شهره گفت تو بلدی از دیوار بالا بروی اگر مواد میخواهی باید در سرقتها به من کمک کنی، من بنده مواد و شهره شده بودم برای همین قبول کردم.
* بعد چه شد؟
- شهره خودرو مدل بالا کرایه میکرد و میرفتیم بالاشهر، خانههای خالی طبقه اول و دوم که کسی در آن نبود را شناسایی میکردیم. من اعضای باند را با خود از روی دیوار به بالکن طبقات میبردم و سرقت میکردیم.
* شناسایی نشدید؟
- چند بار صاحبخانه رسید که زدیمش و فرار کردیم.
* چقدر پول از سرقتها به دست آوردی؟
- هیچی. همه اموال سرقتی را به شهره میدادیم و او به ما فقط مواد و پول توجیبی میداد.
* چرا خودت را معرفی کردی؟
- من از این حجم دربه دری پشیمانم، حالم از خودم بهم میخورد، میخواهم پاک زندگی کنم، بعد هم اینکه در دو سرقت ما شمش طلا و مجسمه سرقت کردیم و به شهره دادیم، اما او ادعا کرد همه اینها تقلبی بود و پولی به ما نداد، بعد فهمیدیم از فروش آنها ۷ میلیارد پول به جیب زده و سر ما را کلاه گذاشته است، من که خسته بودم و میخواستم پاک باشم، برای همین شهره و اعضای باند را لو دادم تا او یاد بگیرد سر من را کلاه نگذارد.
منبع: جامعه24