اقتصاد۲۴- یکی از عجیب و غریبترین طرحهای مجلس علنی شده و طبق آن هرگونه مذاکره مسئولان و مقامات جمهوری اسلامی ایران با مقامات آمریکا ممنوع خواهد شد. این طرح که اخیرا اعلام وصول شده و در دستور کار مجلس قرار گرفته است نخستین اقدام مجلس یازدهم در تقابل با برجام نیست و تاکنون طرحها و قوانین متعددی پیرامون برجام و مذاکره با آمریکا در این مجلس بررسی و تصویب شده است. این در حالی است که مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در وین بر سر احیای برجام در جریان است و بر اساس اخبار تایید نشده در عراق نیز طرفین در حال مذاکره مستقیم هستند.
جزئیات این طرح از نام آن عجیبتر است و همانند دیگر طرحهای مشابه از کلمات حبس، جزای نقدی و ... برای مجازات خاطیان استفاده شده است. بر اساس این طرح اگر مقام و مسئولی در جمهوری اسلامی بدون کسب اجازه از مجلس اقدام با مذاکره با آمریکا کند، نه تنها با مجازات حبس جزای نقدی مواجه میشود بلکه از خدمات دولتی و عمومی نیز به طور دائم منفصل میشود.
بیشتر بخوانید: برنامه سیاست خارجی دولت رئیسی؛ از حرف تا عمل
نمایندگانی که طرح را پیشنهاد کردهاند دلیل این ایده عجیب خود را تجربه بد «برجام» و عدم صداقت تیم مذاکره کننده برجامی خوانده و در متن طرح ادعا کردهاند: «علیرغم تأکیدات مقام معظم رهبری تیم مذاکرهکننده جمهوری اسلامی ایران محتوای برجام را بهگونه دیگری جلوه داده و مفاد واقعی برجام را برای نمایندگان مردم واضح و کامل بیان نکردند و این منجر به تصویب برجام در مجلس شورای اسلامی شد.» این ادعا در حالی مطرح میشود که بر اساس آنچه مقامات ارشد جمهوری اسلامی تاکنون عنوان کردهاند، کلمه به کلمه توافق برجام با تایید و هماهنگی رهبری به امضا رسیده است و برجام تصمیم نظام بوده است. اخیرا رهبری نیز در سخنانی اعلام کرد که سیاست خارجی از سوی نظام اتخاذ میشود و وزارت خارجه تنها مجری آن است. از این رو مشخص نیست نمایندگان مجلس با چه هدفی چنین ادعایی را مطرح و چنین طرحی را تدوین و به دنبال تصویب آن هستند.
در بخش دیگری از این طرح آمده است: برای «جلوگیری از سواستفاده مجدد مقامات و مسئولان دولتی» و «عدم استفاده از تبلیغات در خصوص مذاکره با مقامات آمریکایی» طبق این طرح و در صورت تصویب، هر دولتی قبل از هرگونه مذاکره با «مقامات آمریکایی» ابتدا موضوع مذاکره با به تصویب مجلس برساند.
اسامی آشنا در میان امضا کنندگان این طرح نیز جالب توجه است، حسینعلی حاجی دلیگانی، علی اصغر عنابستانی جبار کوچکی نژادارم ساداتی و مرتضی آقاطهرانی از جمله کسانی هستند که این طرح را امضا کردند. گفتنی است این طرح روز چهارشنبه دوم تیرماه از سوی هیات رئیسه مجلس اعلام وصول شده و به زودی باید به رای گذاشته شود.
رابطه ایران و آمریکا بعد از انقلاب و بعد از قائله گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی در تهران رسما قطع شد و دو کشور در چهار دهه اخیر رابطه دیپلماتیک رسمی نداشتند، اما برجام باب گفتگو در سومین سطح عالی کشور با آمریکا را فراهم کرد. در مذاکرات هستهای ۲۰۱۳ که به توافق ۲۰۱۵ برجام منتهی شد وزیر خارجه ایران به عنوان سومین سطح عالی کشور بعد از رهبر و ریاست جمهوری با همتای آمریکایی خود به طور مستقیم دیدار و گفتگو کرد. در همین مذاکرات سطوح پایینتر نیز موفق شدند با همتایان آمریکایی خود نشست و برخاست داشته باشند. در جریان مذاکرات هستهای یک اتفاق مهم دیگر نیز رخ داد و حسن روحانی به صورت تلفنی با باراک اوباما همتای آمریکایی خود تماس کوتاهی برقرار کرد.
روی کار آمدن ترامپ باب گفتگوهای مستقیم میان مقامات دیپلماتیک ایران و آمریکا را رسما بست و عملا آخرین دیدار وزرای خارجه دو کشور به نشست شهریورماه ۱۳۹۶ در جریان کمیسیون مشترک برجام ختم شد، جایی که محمد جواد ظریف و رکس تیلرسون در یک نشست دیداری به تعبیر رویترز گفتگویی «طولانی» و «بسیار سخت» داشتند.
پس از این تاریخ در جریان سفر آخر حسن روحانی به نیویورک در سال ۲۰۱۹ همتایان فرانسوی و بریتانیایی رییس جمهور تمام تلاششان را برای ترتیب دادن یک نشست مستقیم میان رئیس جمهوری ایران و آمریکا انجام دادند، اما ارادهای از سوی حاکمیت در ایران برای برگزاری چنین نشست تاریخی وجود نداشت و در نتیجه تلاشهای مستقیم مکرون و بوریس جانسون و تلاشهای غیر مستقیم دونالد ترامپ به نتیجه نرسید.
در سالهای ریاست جمهوری ترامپ گویا همچنان مجوز ظریف برای مذاکره با برخی مقامات سابق آمریکایی لغو نشده بود. جان کری و وزیر خارجه ایران بعد از روی کار آمدن دولت ترامپ و در دو سال اول دست کم سه یا چهار بار با هم دیدار داشتند. دیداری که از نظر دونالد ترامپ غیر قانونی و از نظر ظریف با مجوز رهبر انقلاب صورت گرفته بود. ظریف در گفتگو با سعید لیلاز اقتصاددان اذعان کرده «اجازه دیدار با جان کری را از رهبر انقلاب» گرفته بود.
با روی کار آمدن جو بایدن در آمریکا و یک دورهای شدن ترامپ، امید میرفت که باب گفتگوهای مستقیم دو طرف یک بار دیگر باز شود. ماه ژانویه یعنی کمتر از دو ماه بعد از انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا اولین درخواست رسمی مقامات آمریکا برای دیدار با همتایان ایرانی به دست جمهوری اسلامی رسید، اما رهبر ایران رسما گفتگوی مستقیم مقامات وزارت خارجه ایران با آمریکاییها را ممنوع اعلام کرد و گفت اول لغو تحریم بعد مذاکره. همین اظهارنظر کافی بود که دیپلماتهای ایرانی همتایان اروپایی، چینی و روس خود را میانجی گفتگوها با آمریکاییها در وین کنند. اتفاقی که به گفته دیپلماتهای اروپایی روند مذاکرات را بسیار پیچیده و کند کرده است.
به طور رسمی تا امروز قانونی دال بر ممنوعیت یا عدم ممنوعیت مذاکره با مقامات هیچ کشوری به جز اسرائیل وجود نداشته. قانون مربوط به ممنوعیت هرگونه همکاری، تعامل، توافق سیاسی یا تبادل اطلاعات با نهادها، افراد رسمی و غیررسمی وابسته به اسرائیل هم به تازگی و در همین مجلس کنونی تحت عنوان قانون «مقابله با اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی» و در واقع ۴۲ سال بعد از انقلاب اسلامی به تصویب رسیده است.
مقامات دولتی و حاکمیتی ایران تا امروز تحت یک قانون نانوشته در قبال همتایان آمریکایی خود عمل میکردند و هر مذاکرهای عملا منوط به صدور مجوز از سوی رهبری بود. در حال حاضر با مجوز رهبری برخی مقامات جمهوری اسلامی از جمله نماینده ایران در سازمان ملل اجازه دیدار با سناتورهای ایالات متحده امریکا را داشتند.
محمد جواد ظریف در فایل صوتی گفتگوی خود با سعید لیلاز در بخشی از اظهاراتش به این مجوز اشاره کرده و گفت محمود احمدی نژاد در اولین سفر خود به نیویورک به عنوان رئیس جمهور ایران از ظریف خواسته دیداری با سناتورهای آمریکایی ترتیب دهد، اما ظریف با این درخواست موافقت نکرده. دلیل عدم موافقت نماینده وقت ایران در سازمان ملل با درخواست رئیس جمهور این بوده که این مجوز صرفا برای نمایندگان ایران در سازمان ملل صادر شده و اگر رئیس جمهور چنین درخواستی دارد باید مجوزش را از رهبری بگیرد.
این مجوز سالهاست که به صورت نانوشته عمل میکند. محمدجواد ظریف در دوران ماموریت خود در نیویورک با جو بایدن رئیس جمهور کنونی آمریکا و سناتور وقت روابطی داشته که سالها بعد به آن اشاره کرده است.
مجوزهای موردی رهبری که به مقامات دولتی برای دیدار و مذاکره با مقامات آمریکایی مانند آنچه درباره دیدارهای کری و بایدن اتفاق افتاده، اغلب منافعی برای کشور به همراه داشته. مذاکره ابزار تغییرناپذیر دیپلماسی است. ایران به واسطه محدودیتهایی که در چهل سال اخیر برای خود ایجاد کرده بارها فرصت بهبود اوضاع را از دست داده است. تبدیل شدن یک قانون نانوشته به یک قانون مدون در چنین شرایطی همیشه به معنای ساماندهی اوضاع نیست و مشخص نیست هدف برخی نمایندگان از دنبال کردن چنین طرحهایی چه مواردی میتواند باشد. در حالی که عملا مذاکره با آمریکا با مجوز رهبری در کشور انجام میشود و روند تصمیم گیری در عرصه سیاست خارجی در کشور عملا مسیر مشخص خود را دارد و نمایندگان نیز از موضوع اطلاع دارند، پیگیری چنین طرحهایی عجیب و غریب به نظر میرسد.