به گزارش جامعه ۲۴ ، یسرا سلیمانی دختر نوجوان ایرانی است که خرداد ماه توانست برای پنجمین سال متوالی در مسابقات جهانی محاسبات ذهنی ریاضی مقام اول را کسب کند. این دانشآموز که اهل فنوج از توابع استان سیستان و بلوچستان است، دارای خانوادهای فرهنگی است که برای طی مراحل ترقی توسط دخترشان و رسیدن امکانات و دسترسی او به بسترهای آموزشی و علمی مناسب به تهران مهاجرت کردهاند چرا که در این استان و بهویژه مناطق جنوبی آن امکانات آموزشی حداقلی و ادامه تحصیل دانشآموزان با اما و اگرهای بسیاری مواجه است، چالشهایی که دختران دانشآموز اولین قربانیان آن بوده و بسیار سریعتر از دانشآموزان پسر از فضای آموزش جدا شده و به جای ادامه رویاهایشان به ناچار به ازدواجهای زودهنگام تن میدهند.
آمار بازماندگان از تحصیل در این استان تکاندهنده است آنچنانکه سال گذشته مدیرکل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان از وجود ۱۴۱ هزار دانش آموز بازمانده و ترک تحصیلی در استان خبر داد. البته این آمار رسمی و موارد شناسایی شده است و به احتمال بسیار زیاد هستند کودکان و نوجوانان بازمانده از تحصیل یا ترک تحصیل کرده که با توجه به وسعت استان و پراکندگی جمعیت آن هنوز شناسایی نشدهاند.
مدیر کل مدیرکل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان درهمان زمان کمبود نیروی انسانی، فضای آموزشی، مسائل فرهنگی، ازدواج و فقر را از عمدهترین دلایل ترک تحصیل اجباری دانش آموزان استان عنوان کرد. درخصوص ازدواج به عنوان عامل ترک تحصیل، اما یک نکته وجود دارد این پدیده ازدواج زودرس هم علت است و
هم معلول یعنی از یک طرف نبود امکانات آموزشی و فقر مالی باعث ترک تحصیل بهویژه در میان دختران و ازدواج زودهنگام آنها بعد از ترک تحصیل شده و از سوی دیگر ازدواج زودهنگام به عنوان فرهنگ شاید غالب این منطقه باعث میشود که آنها به خواست خانواده ازدواج کرده و از دنیای تحصیل که دیر یازود متوقف میشود کناره بگیرند.
با این حال یسرا این اقبال را داشت که در سایه داشتن پدر و مادری فرهنگی و ایجاد شرایط برای حضور در پایتخت نه تنها ادامه تحصیل دهد که امکان استفاده از هوش و استعداد بالای خود در حوزه ریاضیات را داشته باشد. هوش و استعدادی که بسیاری از کودکان و نوجوانان کشور در همه مناطق و در استان سیستان و بلوچستان از آن بهرهمند هستند، اما در همه نقاط کشور دانشآموزان مجالی برای به کار گیری استعدادهای بالقوه خود و تقویت و ارتقا آنها را ندارند. موفقیتهای پی در پی یسرا دانشآموز بلوچ، بهانهای شد برای اینکه موضوع عدالت آموزشی و شرایط آموزش کودکان در استان سیستان و بلوچستان را مورد بررسی قرار دهیم.
با یونس زینالدینی معلم، مدرس دانشگاه و کارشناس سابق مدارس غیردولتی در اداره آموزش و پرورش نیکشهر درباره چالشهای آموزش در مناطق جنوبی استان سیستان و بلوچستان به گفتگو نشستیم.
زینالدینی میگوید: از نظر شاخصهای آموزشی استان سیستان و بلوچستان نسبت به کل کشور بسیار عقبتر بوده در انتهای جدول قرار دارد، اما وضعیت در جنوب این استان به مراتب بدتر بوده و فاصله معناداری میان شمال و جنوب استان به لحاظ دسترسی به فضای آموزشی و دسترسی دانشآموزان به این فضا وجود دارد یعنی جنوب استان در شرایط اسفبار تری قرار دارد.
وی ادامه میدهد: در جنوب استان به ویژه حوزه مکران یعنی از ایرانشهر تا دشتیاری تا جایی که به استان هرمزگان و جنوب استان کرمان میرسد اولین مسالهای که به چشم میآید عدم برخورداری دانشآموزان از امکانات و فضای آموزشی مناسب است. اکثر این مناطق روستایی بوده و با توجه به شرایط آموزشی که دارند اکثر دانشآموزان برای دسترسی به حداقل امکانات آموزشی هم دچار مشکل اساسی هستند. این مشکلات هم در حوزه سخت افزاری یعنی امکانات و فضای آموزشی مشاهده میشود و هم در حوزه نرمافزاری یعنی نیروی آموزش و بحث تدوین محتوای آموزشی.
کارشناس سابق مدارس غیردولتی در اداره آموزش و پرورش نیکشهر توضیح میدهد: مساله آموزش در مناطق دوزبانه مشکل است، زیرا زیرساختهای لازم برای اینکه دانشآموز بتواند پیش از ورود به مدرسه ذهنیت لازم را برای برقراری ارتباط درست با مطالب کتب آموزشی پیدا کند فراهم نیست و برنامهریزی مختص این مناطق صورت نگرفته است. ما میدانیم که دانشآموزان دو زبانه استعداد و توانایی بالایی در یادگیری مفاهیم آموزشی دارند، دانشآموزان این مناطق هم دوزبانه بوده و هم متعلق به مناطق روستایی هستند که به لحاظ فرهنگی بستهاند، به همین دلیل این دانشآموزان وقتی وارد پایه اول میشوند نمیتوانند به راحتی با زبانی که برایشان شناخته شده و مفهوم نیست ارتباط برقرار کرده و مطالب آموزشی را دریافت کنند.
وی با بیان اینکه فضای ذهنی دانشآموزان طبعا متاثر از محیط زندگی آنهاست، عنوان میکند: محتوای کتب آموزشی در مرکز کشور و گاهی بدون در نظر گرفتن پارامترهای جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی دانشآموزان مناطق مختلف کشور تدوین میشود. این یکدستی آموزشی مورد نظر مسئولان مربوطه باعث میشود که انتقال مطالب آموزشی چندان هم موفق نباشد و حتی گاهی دانشآموزان را دچار آسیب و سردرگمی میکند. این روزها تنها دانشآموز درگیر آموزش نیست بلکه والدین و معلمان هم درگیر این مساله هستند و کتابها هم با توجه به همین مساله تدوین شدهاند؛ این درحالیست که سرانه سواد خانواده در سیستان و بلوچستان طبیعتا با تهران و سایر کلانشهرها فرق میکند، یعنی بخش اعظم بار آموزش دانشآموز برعهده معلم و خود دانشآموز است.
زینالدینی خاطرنشان میکند: در استان ما آمار ترک تحصیل دختران بهویژه در پایه پنجم بسیار زیاد است. این موضوع این سوال را ایجاد میکند که چرا دانش آموز تا پایه پنجم ادامه تحصیل میدهد، اما بعد از این مقطع ترک تحصیل بالاست. علت مهم است که اکثر مناطق روستایی پایه اول تا پنجم را دارند، اما با شروع متوسطه اول اکثر روستاها از فضای آموزشی برخوردار نیستند و با توجه به مشکلاتی که در راههای ارتباطی روستاها وجود دارد دانشآموزان نمیتوانند خود را به روستاهای همجوار که امکانات آموزشی بهتر دارند برسانند، از سوی دیگر مشکلات اقتصادی، مشکلات حمل و نقل و ... هم بر مشکلات دانشآموزان میافزاید.
وی اضافه میکند: در استان ما یکی از مشکلات ایام مدرسه مربوطه به وانتهایی است که به عنوان سرویس مدرسه به کار گرفته میشوند. این وانتها بارها حادثه آفرین شدهاند. به عنوان مثال دو سال پیش در شهر فنوج که یسرا سلیمانی یکی از دانشآموزان آن بود یک وانت واژگون شد و دو دختر دانش آموز جانشان را از دست دادند.
این مدرس دانشگاه اظهار میکند: بخش دیگری از مشکلات مربوط به نیروی انسانی است. موضوع استخدام معلم در استان ما طی ۱۵ سال اخیر غالبا از طریق نیروهای نهضت سوادآموزی بوده است و طرح مصیبتباری هم اخیرا تصویب شد که حتی اگر فردی ۱۰ سال پیش سرباز آموزش و پرورش بوده است میتواند به راحتی وارد بدنه آموزش و پرورش شود، این درحالیست که چنین نیروهایی آموزش لازم را برای انتقال مفاهیم آموزشی ندیدهاند و وقتی به مناطقی مثل سیستان و بلوچستان که با انواع کمبودها دست به گریبان است اعزام میشوند شرایط فاجعهبار میشود. در نبود نیروی محرکه اصلی که معلم کارآزموده است موضوع استعدادسنجی دانشآموز و قرار گرفتن او در مسیر آموزش و پرورش مناسب حذف شده و بسیاری از دانشاموزان مستعد ما یا ترک تحصیل میکنند یا متوجه استعدادشان نمیشوند.
بیشتر بخوانید: برخورد نیروی انتظامی با زن حاشیهنشین زاهدانی
وی با اشاره به اینکه خانواده یسرا سلیمانی برای استعداد او اهمیت زیادی قائل شدند و هزینه کردند، عنوان میکند: اینکه یسرا را به تهران بردند تا بتواند از امکانات آموزشی استفاده کند مزیت بزرگی است، اما ۹۹ درصد خانوادهها در استان ما توانایی ایجاد چنین فضایی را ندارند. همین مسائل باعث میشود که دانشآموزان ما در همان مرحله شناسایی استعدادها بمانند. دانشآموزان در مناطق دو زبانه استعداد فوقالعادهای در یادگیری مفاهیم آموزشی دارند و میتوان گفت توانایی آنها بیش از کودکان تکزبانه است. در واقع هزاران یسرا سلیمانی در این مناطق هستند که بعد از پایان متوسطه اول ترک تحصیل میکنند.
این معلم با اشاره به اینکه کاجو واقع در جنوب استان بیش از ۳۰ روستا و بیش از ۶ تا ۸ هزار نفر جمعیت دارد، توضیح میدهد: با اینحال در این منطقه تنها یک دبیرستان پسرانه وجود دارد و از دبیرستان دخترانه هم خبری نیست، یعنی بخش عظیمی از دانشآموزان و به ویژه دختران بعد از کلاس پنجم ترک تحصیل میکنند.
زینالدینی اضافه میکند: وقتی شاخصهای دسترسی به منابع آموزشی را ارزیابی کنید متوجه تفاوتها میشوید. مثلا در جنوب استان یک معلم ناچار است که به چند پایه تحصیلی آموزش بدهد، آن هم معلمی که نه آموزش لازم را دیده است نه انگیزههای اقتصادی لازم را دارد. در این شرایط دانشآموزان مستعد کشف نمیشوند. در واقع در بخش فضا و امکانات آموزشی، نیروی انسانی و لوازم کمک آموزشی و محتوای کتب آموزشی با مشکل مواجه هستیم. ما حتی آزمایشگاههای لازم برای تدریس را نداریم و این امکانات با محتوای آموزشی که متناسب با امکانات مرکز تدوین شده است همخوانی ندارد.
وی میافزاید: چند سال قبل آماری از یک دهستان گرفتم، ورودی سال اول ابتدایی ۵۰۰ نفر بود و پسران دانشآموزان پیشدانشگاهی تنها ۵ نفر بودند، از طرف دیگر به دلیل تعداد کم دانشآموزان آموزش و پرورش حاضر نبود برای این تعداد کلاس درس تشکیل داده و به یک معلم حقوق بدهد؛ لذا این دانشآموزان یا ترک تحصیل میکنند یا مهاجرت کرده و شاید جذب مدارس فنی و حرفهای میشوند. در همان منطقه کاجو از دانشاموزان پسر حتی ۱۰ نفر هم به مرحله کنکور نمیرسند، زیرا شرایط بغرنجی دارند.
زینالدینی درباره جمعآوری مدارس خشت و گلی در سطح استان تصریح میکند: موضوع جمعآوری این مدارس از سوی سازمان نوسازی مدارس و جشن پایان مدارس خشت و گلی شبیه یک شوخی است. در فاصله ۱۰ کیلومتری از نیکشهر که محل زندگی من است پدیدهای مصیبتبارتر از خشت و گل داریم به نام مدارس کانکسی. این نوع مدارس در گرمای منطقه و فقدان امکانات شبیه کوره میشوند. در دهستان چاهان دو منطقه هنزون و زیردان وجود دارد. وقتی وارد این مناطق میشود به جز مرکز دهستان که یک مدرسه دارد همه مدارس کانکسی هستند و حتی برخی از آنها برق ندارند. دانشآموز در این مدارس شرایط بسیار فاجعهباری دارد. در یکی از روستاهای ما که فاقد برق بوده کانکسی را مستقر کردهاند که دارای کولر بوده است.
وی درباره تحصیل دانشآموزان فاقد شناسنامه در سیستان و بلوچستان میگوید: آمار این دانشآموزان بسیار بالاست، مثلا در نیکشهر آمار این افراد زیاد است و بحث شناسنامهدار شدن این افراد زمانی مطرح شد، اما باز هم ما در این حوزه مشکلات زیادی دارد، زیرا این افراد حتی نمیتوانند وارد مدرسه شده و خدمات آموزشی دریافت کنند.
معینالدین سعیدی، نماینده مردم چابهار در مجلس نیز در اینباره توضیح میدهد: سرانه آموزشی در کشور برای هر دانشآموز حدود ۶ متر است این درحالیست که در برخی نقاط جنوب سیستان و بلوچستان این عدد از یک متر تجاوز نمیکند. البته فقط موضوع سرانه آموزشی نیست و ما در حوزه کیفیت آموزش هم تفاوتهای جدی با دیگر نقاط کشور داریم، چنانکه برخی از کلاسهای درس در مناطق دشتیاری، نیکشهر و قصرقند و کنارک ۶۰ تا ۷۰ دانشآموز دارند.
وی ادامه میدهد: ما در هیچیک از شاخصهای توسعه انسانی مانند سرانه فضای آموزشی، سرانه فضای بهداشتی، سرانه فضای ورزشی، اجرای طرح هادی، دسترسی به آب شرب، راههای روستایی و... رتبه خوبی نداریم و در واقع رتبه آخر در کشور هستیم. ما تنها در یک حوزه رتبه نخست کشوری را داریم و آنهم مرگ و میر مادران باردار است.
سعیدی تصریح میکند: براساس گزارشهای متقن ضریب هوشی فرزندان این مناطق در حد خارقالعاده بوده و بسیار بیشتر از حد معمولی است، اما هیچ بستری برای رشد این دانشآموزان فراهم نیست. ما کمترین تعداد معلم نسبت به دانشآموز را در کل کشور داریم. در این گرمای سوزان منطقه بسیاری از مدارس ما فاقد امکانات سرمایشی هستند. وقتی همه این موارد را کنار یکدیگر بگذارید مشاهده میکنید که بسترها به گونهای ایجاد شده که قتلگاهی برای استعدادهای درخشان این سرزمین شده است. اگر یسرا توانسته توانایی خود را نشان بدهد برای این بوده که بسترهای لازم برای او ایجاد شده است. اگر همین فضا برای سایر کودکان این سرزمین هم ایجاد شود بیشک این دانشآموزان تحولات علمی چشمگیری را رقم خواهند زد.
وی با تاکید براینکه ما در جنوب استان بیشترین آمار بازماندگان از تحصیل در کشور را داریم، اظهار میکند: دلایل متعددی برای این موضوع وجود دارد، یک دلیل ناتوانی مالی خانوادههاست یعنی فرزند خانواده باید وارد بازار کار شود. مساله دیگر آن است که در همه روستاها مدرسه وجود ندارد و به لحاظ فرهنگی برخی خانوادهها اجازه نمیدهند که دخترانشان برای ادامه تحصیل به روستای دیگر برود.
سعیدی عامل دیگر آمار بالای بازماندگی از تحصیل بهویژه در جنوب استان را کیفیت پایین آموزش دانسته و اظهار میکند: مردم احساس میکنند که تفاوت زیادی نمیکند که فرزندانشان به مدرسه بروند یا نروند.
نماینده مردم چابهار درباره مدارس خشت و گلی نیز میگوید: عمده این مدارس درحال جمعآوری هستند، ورود خیرین هم به این حوزه کمک بسیاری بوده است. معتقدم طی یکی دو سال اخیر با ایجاد ردیف توسعه عدالت آموزشی در استان سیستان و بلوچستان این عرصه تغییراتی مثبت داشته است اما هنوز آنچنان که رهبری هم تاکید داشتهاند راههای نرفته در این منطقه بیش از راههای رفته است و ضروری است یک تبعیض مثبت در این منطقه اتفاق بیفتد. به نظر من چاره مشکل ما ایجاد مجتمعهای شبانهروزی آموزشی در مراکز دهستانهاست و اگر این اتفاق رخ دهد مردم اعتماد کرده و حتی دخترانشان را به این مراکز میفرستند.