اقتصاد ۲۴- امیدنامه شرکت تپسی برای ورود به بورس روز گذشته منتشر شد. انتشار این امیدنامه واکنشهای زیادی را در بین اهالی استارتاپی و بورسی توییتر به همراه داشت.
در ادامه برخی از این واکنشها را میخوانیم:
«سود خالص یکسالهٔ تپسی ۴.۵میلیارد تومان بوده؛ با کل این مبلغ حتی نمیشه یه خونهٔ نقلی توی یه محلهٔ معمولی تهران خرید! اگر ریگی به کفشتون نیست و این مبلغ واقعیه، استارتاپ رو بیخیال شید و بزنید تو کارهای دیگه.»
«#تپسی با سود ۴.۷۱۵ میلیارد تومانی در سال ۱۳۹۹ بزودی در بازار سهام قابل معامله خواهد شد، امیدنامه با مهر تامین سرمایه کاردان نسبت به خیلی از نمونههای ایرانی تمیز محسوب میشه. بنظرم میتونست بازار رو بزرگتر و با امید بیشتری ببینه.»
«پنمن تو کتاب تجزیه و تحلیل صورتهای مالی میگه اینکه مدیریت یه شرکت چه ایدههای بلندپروازانهای داره مهم نیست. شما باید ببینید اینا در نهایت به سود ختم میشه؟ و اگه جواب مثبته چقدر سود میسازه؟ #تپسی»
«افزایش شدید در فروش که تپسی برای سالهای ۱۴۰۲ به بعد پیشبینی کرده، مبناش چیه؟ تورم و افزایش قیمت کرایه رو خیلی بالا گرفتن یا انتظار دارن سهم بازارشون کلی افزایش پیدا کنه؟ کاش کمی شفاف کنن این رو»
بیشتر بخوانید:ارقام عجیب و غریب در امیدنامه تپسی
«درسته استارتاپه، ولی خدایی درآمد ۴ – ۵ میلیارد تومن در حد یک حجره کوچیک تو بازاره!»
در ادامه، اما رضا خانکی، تحلیلگر بازار سرمایه و مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری داران در رشته توییتی به موارد مهمی در خصوص امیدنامه تپسی اشاره کرد. وی نوشت:
«همونطور که حدس میزدم پخش شدن امیدنامه #تپسی سر و صداهای زیادی به پا کرد و بیشترین واکنش هم از بچههای بازار سرمایه بود که تحلیلشون بیشتر بر مبنای سود آوری شرکت است. این همون مشکلی بود که چند وقت پیش هم بهش اشاره کرده بودم و قابل پیشبینی هم بود. نکتهی اول اینه که باید با آموزش کمک کرد به سرمایهگذاران در بازار که روشهای دیگر ارزشگذاری رو هم بر روشهای پیشین اضافه کنند.
روشهای مبتنی بر سود DDM که اصطلاحا به روش نسبت پی برای معروف هست (که از اون هم برداشتی ناقصی دارند عمدتا) بیشتر حول شرکتهای تولیدی و اصطلاحا Mature مطرحه. سایر روشهای ارزشگذاری که مبتنی بر دارایی نامشهودی که قابلیت ایجاد ورتیکالهای دیگه دارند (بخصوص در مورد تپسی) روشهای مالتیپل، VC method, روشهای ارزشگذاری مبتنی بر کاربر، روشهای ارزشگذاری مبتنی بر رشد و… باید مورد توجه قرار بگیرند.
این اتفاق در اکثر بورسهای دنیا اتفاق افتاده و متاسفانه با یک تاخیر زمانی شاید ۳ دههای تازه فعالان بازار ما با این ادبیات دارند آشنا میشوند. این مسیر پر چالشی است و برای بازار ما فرصتی است کم نظیر. هم میشه دانش مالی رو گسترش داد و هم در نحوهی ارزشگذاری در بازار یک تعادل ایجاد کرد.»