اقتصاد ۲۴-در حالی که کرملین سربازانش را در نزدیکی اوکراین گرد میآورد، اعتقادی اساسی رخ مینماید: اینکه روسیه بیش از آنچه غرب ادعایش را دارد، به سرنوشت همسایه جنوبغربی خود اهمیت میدهد.
رئیسجمهور ولادیمیر پوتین و همکاران نزدیکش امسال وضعیت منحصر به فردی را در جمهوری شوروی سابق تلگراف کردهاند. تز کرملین میگوید که اوکراینیها و روسها در «یک گروه» هستند. گروهی که تحت سیطرهی نیروهای غربیای قرار گرفته است که مایل به ایجاد انشقاق در شوروی و تسخیرِ جهان پس از شوروی هستند.
اوکراینیها که در سال ۲۰۱۴ رئیسجمهور مورد حمایت روسیه را برکنار کردند و به طور فزایندهای طرفدار الحاق کشورشان به نهادهای غربی هستند، خیلی مایلاند بگویند ما فرق داریم. اما اعتقادات آقای پوتین در میان روسها که خود را به واسطهی پیوندهای زبانی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و خانوادگی تا حد زیادی مرتبط با اوکراین میدانند، گوشهای شنوای زیادی پیدا کرده است. حالا با یک ارتش ۱۷۵ هزار نفری از سربازان روسی که تا اوایل سال آینده در نزدیکی اوکراین مستقر خواهند شد، و در آنچه مقامات غربی ازش وحشت دارند (که میتواند مقدمهای برای جنگ باشد)، قرنها تاریخ مشترک پنهان شده است.
بازی پوتین میتواند محاسباتی سرد از روی اجبار باشد که پشتیبان آنها، سیگنالهایی مبنی بر واقعی بودن تهدید جنگ هستند. راهی برای وادار کردن بایدن برای به رسمیت شناختن حوزهی منافع روسیه در شرق اروپا. پوتین در روزهای اخیر اعلام کرد که روسیه «ضمانتهای قانونی» میخواهد؛ ضمانتهایی که ثابت کند اوکراین به ائتلاف ناتو نپیوسته و میزبان نیروهای غربی بیشتری نخواهد بود. او قرار است روز سهشنبه تماسی ویدئوکنفرانسی با آقای بایدن داشته باشد.
بیشتر بخوانید: بایدن به پوتین در خصوص حمله احتمالی به اوکراین هشدار داد
اما برای پوتین و بسیاری دیگر از روسها، مناقشهی تقریباً هشتساله با اوکراین موضوعی صرفاً ژئوپلتیکی نیست؛ بلکه مسئلهی آسیبی است که به روان یک ملت وارد شده... یک بیعدالتی تاریخی که باید اصلاح شود. گلب او. پاولوفسکی، یکی از مشاوران سابق او، در مصاحبهای دیدگاه کرملین را در مورد اوکراین «تروما (روانزخم) یی پیچیده در ترومایی دیگر» توصیف کرد. _انحلال اتحاد جماهیر شوروی، که همراه شده با جدایی از ملتی که روسها مدتها آن را بخشی از گسترهی خودشان میدانستند.
از نظر بسیاری از اوکراینیها، توسل پوتین به «تاریخ مشترک»، تلاشی اندک و البته پوچ است برای تصاحب میراث خود کشور و توجیه جاهطلبیهای سرزمینی. آلیونا گتمانچوک، مدیر مرکز اروپای جدید (که یک اندیشکدهی طرفدار غرب در کیف است) گفت: «آنها گذشته ما را دزدیدند و حالا هم در تلاشند آیندهمان را به سرقت ببرند.»
پس از انقلاب طرفدار غرب اوکراین در سال ۲۰۱۴، روسیه به شبهجزیره کریمه اوکراین حمله کرده و آن را الحاق نمود؛ و بعد هم جنگی جداییطلبانه را در شرق این کشور موجب شد. پوتین از آن زمان دنبال آن بود که از حرکت اوکراین به سوی غرب جلوگیری کند. او عصبانیت فزاینده خود را نسبت به این موضوع که ایالاتمتحده سربازان اوکراینی را آموزش میدهد و بهشان کمک میکند ابراز کرده است.
مطابق نظرسنجیها، استفاده از نیروی نظامی برای بازگرداندن اوکراین به روسیه، به جایگاه داخلی پوتین آسیب میرساند. _یکی از دلایلی که تحلیلگران روسی را دچار تردید کرده است که پوتین هیچگاه قرار نیست ماشهی حملهای را بکشد که بهای وحشتناکی برای زندگی اوکراینیها و روسها دارد. اما اعتقاد پوتین (بر اینکه روسها و اوکراینیها نامتوازن و ناعادلانه تقسیم شدهاند) به طور گستردهای در کشور او میان همگان مشترک است؛ حتی میان مخالفان پوتین.
بیشتر بخوانید: هشدار بلینکن به روسیه: حمله به اوکراین بهای سنگینی دارد
در حالی که درگیریهای دیگر در جهان پس از شوروی، یک گروه قومی را در مقابل گروهی دیگر قرار داده است، درگیری روسیه و اوکراین نیز رو به پیچیدهتر شدن میرود. زبان رسمی اوکراین، زبان «اوکراینی» است. اما هنوز خیلیها به زبان روسی (که البته قرابت زیادی هم با اوکراینی دارد) صحبت میکنند.
روسها اغلب به کیف، پایتخت کنونی اوکراین، و زمانی مرکز کیوان روسیه به عنوان زادگاه ملت خود مینگریستند. نویسندگان مشهور روسیزبان، مانند نیکلای گوگول و میخائیل بولگاکف، و همچنین لئون تروتسکی انقلابی کمونیست و لئونید برژنف، رهبر شوروی، از اوکراین آمدند. ولادیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، حالا در انظار عمومی به زبان اوکراینی صحبت میکند. او ابتدا به عنوان کمدینی روسی زبان که در سراسر اتحاد جماهیر شوروی سابق برنامه اجرا میکرد، به شهرت رسیده بود.
ایلینا پونومارف، نماینده سابق پارلمان روسیه که تنها قانونگذار مخالف الحاق کریمه بود، گفت: «یکی از مشکلات عظیمی که ما را به درگیری سوق میدهد این است که هویت روسی بدون هویت اوکراینی وجود ندارد.» آقای پونومارف بعدها به اوکراین گریخت، در آنجا تابعیت اوکراینی گرفت و به زندگیاش ادامه داد. اعضای خانوادهی میلیونها تن از روسها و اوکراینیها در کشورهای یکدیگر به سر میبرند؛ و این امر هم تا حدی محصول مهاجرتهای صورت گرفته در دوران شوروی بوده است؛ زمانی که اوکراین یک نیروگاه هستهای بود. به عنوان مثال آلکسی آ. ناوالنی، رهبر مخالفان روسیه که در اوایل سال جاری زندانی شد، تابستانهای دوران کودکیاش را در اوکراین، زادگاه پدرش میگذارند. ناوالنی در حالی که از منتقدان سیاستهای خارجی تهاجمی پوتین است، در سال ۲۰۱۴ اعلام کرد که مخالف اوکراینیهایی است که «از دغدغههای اساسیشان اثبات این موضوع است که ما مردمانی متفاوت هستیم.» او آن زمان در مصاحبهای رادیویی گفت: «من که به هیچ وجه تفاوتی میان روسها و اوکراینیها نمیبینم.»
بیشتر بخوانید: خط قرمز و هشدار پوتین به غرب
جدا از احساسات، ایدهی اوکراین متحد غرب، به عنوان تهدیدی امنیتی برای روسیه، به صورت گستردهای در محافل سیاست خارجی روسیه به اشتراک گذاشته شده است. ایوان تیموتیف، مدیر برنامه در شورای امور بینالملل روسیه گفت که علیرغم اینکه این اتحاد از پیش در منطقه بالتیک و قطب شمال با روسیه هممرز بوده است، نیروهای ناتو در اوکراین به شدت توازن نظامی را تغییر خواهند داد. تیموتیف در مورد گسترش ناتو گفت: «اگر اوکراین هم باشد، پسزمینه بالقوه اقدام نظامی بسیار گسترده میشود. هر چه خط مقدم طولانیتر باشد، سختتر میتوان فهمید آغاز حمله از کجا بوده است.»
تیموتیف ماه گذشته در مقالهای برای کلاب والدای (یک انجمن سیاست خارجی که روابط نزدیکی با دولت روسیه دارد) اعلام کرد که حمله تمامعیار روسیه به اوکراین بسیار بعید است؛ دلیلش هم اینکه این واقعه میتواند نارضایتی داخلی ایجاد کند. حتی اگر اوکراین برای روسیه اولویت بالاتری نسبت به ایالاتمتحده داشته باشد هم، او هشدار میدهد که تحریمهای غربی و کمکهای نظامی، تهاجم روسیه را بسیار پرهزینه خواهند کرد. او گفت که تقویت نظامی روسیه به جای آغاز جنگی گستردهتر به عنوان سیگنالی برای غرب است، و نشان از نارضایتی شدید روسیه از نفوذ رو به گسترش غرب در اوکراین دارد. تیموتیف نوشت: «اگر بنا به دلایلی گسترده، افکار عمومی روسیه با اتحاد مجدد کریمه مواجه شود، بعید است که جنگی بزرگ چنین حمایتی دریافت کند.»
با این حال، پوتین توجه عاطفی بسیاری از روسها را برای اهداف خود در اوکراین هم در عرصهی جهانی به دست آورده است و هم در سیاستهای داخلی. پاولوفسکی، مشاور قدیمی کرملین که در سال ۲۰۱۱ به مخالفت علیه پوتین برخاست، اعلام کرد که اوکراین حالا به وسیلهای برای جاهطلبیهای پوتین و احیای وضعیت روسیه به عنوان قدرتی جهانی تبدیل شده است. به طور خاص، این همان معنای گفتگو با ایالاتمتحده است. _همانطور که در هفتههای اخیر نیز نمایش داده شد، با فشار روسیه بر واشنگتن جهت مذاکره در مورد اوکراین... حتی در شرایطی که غرب بیم آن دارد در آستانه تهاجم باشد.
یک درگیری در حال ظهور: از سال ۲۰۱۴، زمانی که ارتش روسیه وارد خاک اوکراین شد و کریمه را الحاق نموده و شورشها را در شرق به راه انداخت، خصومت میان اوکراین و روسیه در حال جوشیدن بوده است. در سال ۲۰۱۵ آتشبس خفیفی اتفاق افتاد، اما صلح به نظر دستنیافتنی میرسد.
اوج گرفتن خصومتها: این اواخر روسیه در حال ایجاد نیرو در حوالی مرز خود با اوکراین بوده است. لفاظیهای کرملین نیز نسبت به همسایهاش سختتر شده است. نگرانیها در اواخر اکتبر باز هم اوج گرفتند. جرقهی نگرانیها را هم اوکراین زده بود... زمانی که از یک پهپاد مسلح برای حمله به هویتزر جداییطلبانِ مورد حمایت روسیه استفاده کرد.
بیشتر بخوانید: مشاجره لاوروف و بلینکن در نشست استکهلم
هشدارهای شوم: روسیه این حملات را اقدامی بیثبات کننده خواند. اقدامی که توافق آتشبس را نقض میکند و نگرانیها را از مداخلهی جدید در اوکراین افزایش میدهد. این اقدام میتواند ایالاتمتحده و اروپا را وارد دور جدیدی از درگیریها کند.
موضع کرملین: ولادیمیر وی. پوتین، رئیسجمهور روسیه که به طور فزایندهای گسترش ناتو به سمت شرق را به عنوان تهدیدی وجودی برای کشورش به تصویر کشیده بود، گفت که تقویت نظامی مسکو، پاسخی به مشارکت عمیق اوکراین با ائتلاف است.
یک رویکرد سنجیده: پرزیدنت بایدن گفته است که به دنبال رابطهای پایدار با روسیه است. دولت او تاکنون بر حفظ گفتگو با مسکو تمرکز کرده و در عین حال به دنبال توسعهی اقدامات بازدارنده در هماهنگی با کشورهای اروپایی بوده است.
پاولوفسکی گفت: «اوکراین یک میدان مانور استراتژیک برای بازگرداندن روسیه به گفتگویی استراتژیک است. او به سطح جهانی علاقهمند است، نه منطقهای.»
بیشتر بخوانید: هشدار ناتو: حمله روسیه به اوکراین برای مسکو بدون تبعات و هزینه نخواهد بود
در سطح داخلی، الحاق کریمه، شبهجزیره پر زرقوبرق دریای سیاه، محبوبیت پوتین را در سال ۲۰۱۴ به نزدیک ۹۰ درصد رساند. در این سال کرملین با توسل به جایگاه اوکراین در هویت روسی، حملات خود را به رهبری غربگرای اوکراین تشدید کرد. پوتین در ماه ژوئیه مقالهای را باز کرد در باب اینکه چرا اوکراینیها و روسها «ملتی واحد» تلقی میشوند. او از اختلافات کنونی آنها با عنوان «یک مصیبت بزرگ مشترک» یاد کرده بود.
او نوشت که غرب در تلاش بوده اوکراین را به «پایگاهی علیه روسیه» تبدیل کند. این ادعا شباهت زیادی داشت با آنچه پیشتر در مورد تلاشِ قرون پیشینِ لهستانیها و اتریشیها برای نابودی اوکراینیها گفته بود. پوتین به عنوان شاهد، روندهای مختلفی از جمله قوانین ترویج استفاده از زبان اوکراینی در اوکراین و همچنین همکاری عمیق میان این کشور با نظامیان غربی را ارائه کرده بود.
پوتین نوشت: «اغراق نیست اگر بگوییم که روند ادغام اجباری (تشکیل یک دولتِ به لحاظ قومیتی خالص اوکراینی، با جهتگیریهای تهاجمی علیه روسیه) از نظر پیامدی قابل مقایسه است با استفاده از سلاحهای کشتار جمعی علیه خودمان.»
تبلیغات سیاسی تأثیر گذار است. براساس نظرسنجیهای مرکز مستقل لوادا در مسکو، سهم روسهایی که مدعیاند نسبت به اوکراین دیدگاه منفی دارند، از ۳۱ درصد در ماه فوریه به ۴۹ درصد در ماه اوت افزایش یافته است.
خانم گتمانچوک، مدیر اتاق فکر در کیف گفت که در واقع این سیاستهای آقای پوتین بوده که جمع بالایی از اوکراینیها را علیه روسیه برانگیخته است. براساس گزارش مرکز Razumkov (یک مؤسسه تحقیقاتی در کیف)، در سال جاری حمایت از پیوستن به ناتو در میان اوکراینیها به ۵۴ درصد افزایش یافته است (در مقایسه با ۱۴ درصد سال ۲۰۱۲).
او گفت: «البته او بی آنکه بخواهد داشته به توسعه اوکراین به عنوان یک کشور کمک میکرده.»
نیویورک تایمز / فراز