جامعه ۲۴- در سال ۱۳۹۴ بود که شی جین پینگ، رئیس جمهوری چین در سفر با ایران و به همراه حسن روحانی رئیس جمهوری وقت ایران با انتشار بیانیهای اعلام کردند که سطح روابط دو کشور را به مشارکت جامع راهبردی ارتقاء دادهاند و بر اساس پیشنهاد طرف ایرانی به منظور تنظیم روابط بلندمدت با چین در بازه زمانی ۲۵ ساله و موافقت طرف چینی، دو کشور در بند ۶ بیانیه مذکور تمایل و آمادگی خود را برای رایزنی و مذاکره جهت انعقاد سند همکاری بلندمدت اعلام کردند.
مقامات چینی نیز در بهار ۱۳۹۹پس از انجام بررسیهای لازم و مطالعه پیشنویس ارائه شده، نظر خود را در مورد پیشنویس پیشنهادی طرف ایرانی اعلام کردند. در ادامه کار، وزارت امور خارجه ایران با همکاری نهادهای کشوری ضمن بررسی سند، فرآیندهای قانونی را طی کرد و هیات دولت نیز در تاریخ ۳ تیر ۱۳۹۹، مجوز رسمی آغاز مذاکرات و امضای برنامه همکاری جامع بر اساس منافع متقابل بلندمدت را به وزارت امور خارجه ارائه کرد.
در مهر سال گذشته نیز در جریان سفر مجدد محمدجواد ظریف وزیر خارجه سابق به چین، ایران نظرات اصلاحی و تکمیلی خود را در مورد این سند به اطلاع دولت پکن رساند. طرف چینی نیز در نیمه اسفند ۱۳۹۹، نظرات خود را در مورد سند مذکور به اطلاع وزارت امور خارجه ایران رساند. در هفتم فروردین ماه ۱۴۰۰ وزرای خارجه دو کشور سند جامع همکاریهای ایران و چین را امضا کردند تا سطح روابط دو کشور وارد فاز دیگری شود.
این قرارداد رویههای همهجانبه روابط دو کشور در ابعاد مختلف سیاسی – راهبردی، اقتصادی و فرهنگی را در افقی بلندمدت دنبال میکند. یکی از مهمترین ابعاد این سند، بعد اقتصادی آن و گسترش روابط دو کشور در حوزههای مختلف تجاری، اقتصادی و بازرگانی است؛ چرا که دو کشور بر این موضوع تاکید دارند که ظرفیتهای بالقوه موجود برای همکاریهای اقتصادی فیمابین فراتر از وضعیت کنونی است و در این چارچوب در سند مذکور همکاریهای دو کشور در حوزههای نفت، صنعت و معدن و حوزههای مرتبط با انرژی (نیرو، انرژیهای تجدیدپذیر و ..) مورد تاکید قرار گرفته است.
اگرچه جزئیات بیشتری از این قرارداد بیرون نیامده است اما با این حال این احتمال وجود دارد که بسیاری از شرکتها و کمپانیهای بزرگ چینی وارد ایران شده و از نیروهای ایرانی نیز در این شرکتها استفاده کنند. از سوی دیگر معمولا هر شرکت چینی که وارد کشوری میشود تعداد بسیاری زیادی نیروی کار چینی نیز به همراه آنها وارد این کشورها میشوند. هر کشوری با کشور دیگر تفاوت و تشابهات فرهنگی زیادی دارد، که این مسأله همزمان میتواند در عین همافزایی موجب اصطکاک نیز شود.
در عین حال این پرسش پیش میآید که اگر چنانچه پیمانکاران چینی برای انجام فعالیتهای اقتصادی وارد کشور شود، نیروی کار ایرانی میتواند به پر کاری نیروی چینی باشد، پرکاری که بعضا به استثمار نیروی انسانی نیز نزدیک میشود، آن هم با فرهنگ کار در ایران که بعضا به تنپروری نیز تنه میزند.
حمیدرضا یغمایی، رشته مطالعات چین را در این کشور خوانده و چندین سال است در آنجا زندگی میکند. یغمایی در مورد فرهنگی کاری چینیها و تفاوت آن با فرهنگ کاری ایرانیان، اظهار میکند: شرکتهای چینی وقتی وارد کشوری میشوند سعی میکنند سیاستهای کاری خود را بر اساس فرهنگ آن کشور تعیین کنند و در واقع به نوعی لوکالیزه یا محلی میشوند.
بیشتر بخوانید: بازگشایی مسیری جدید به چین برای افزایش تجارت
وی میافزاید: ساعات کاری کارگران چینی در این کشور بسیار زیاد بوده و سرعت تولید آنها نیز بسیار بالا است. از سوی دیگر بسیاری از کارگران چینی در این کشور از مزایایی مانند مسکن برخوردار هستند و در واقع هر کمپانی یا شرکتی وظیفه دارد برای کارگران و کارکنانش مسکن آنهم در همان محل کار فراهم کند.
یغمایی ادامه میدهد: بسیاری از کارخانجات چینی در محل خود خوابگاه دارند و به هیچ عنوان چینیها عادت ندارند که با سرویس به محل کار خود بروند؛ در واقع این کارکنان همیشه باید در دسترس باشند تا سرعت کار آنها بالا برود، اما در ایران همچین امکانی موجود نیست.
وی تصریح میکند: در چین سلسله مراتب بسیار مهم است. هیچ کارگر چینی کارفرما و پیمانکار و رئیس شرکت را به هیچ عنوان نمیشناسد و او تنها سرکارگر را دیده و سرکارگر هم مدیر بالا دستی خود را میشناسند. از سوی دیگر چینیها به شدت تابع بالادستی خود بوده و به هیچ عنوان اختلاف نظری ندارند و همان را انجام میدهند و نظرات شخصی کارمندان و کارکنان در کاری که انجام میدهند جایی ندارد. با توجه به اینکه در این سلسله مراتب افراد به درستی جای گرفته و نفرات رده پایینتر به افراد بالا دستی اعتماد کامل دارند به همین دلیل جایی برای اختلاف نظر وجود ندارد.
این کارشناس مسائل چین ادامه میدهد: افراد چینی در زمان کار کردن، فقط کار میکنند و در زمان استراحت، تفریح میکنند. در واقع با توجه به سختگیریها و نظم و ترتیبی که پیمانکاران چینی دارند احتمالا با کارگران ایرانی با مشکل روبهرو میشوند، چرا که فرهنگ کار ایرانی اینگونه نیست.
وی با بیان اینکه چینیها در حال حاضر از تکنولوژیهای هایتک استفاده میکنند، میگوید: لذا به نظر من دومین مشکلی که احتمالا چینیها با آن به مشکل برخواهند خورد، ضعف تکنولوژی و بهویژه عدم استفاده ایران از تکنولوژیهای هایتک و مشکلات سختافزاری باشد.
یغمایی یادآور میشود: تشابهات فرهنگی مانند خانواده محوری و ارزشهایی مانند احترام به بزرگتر نیز در میان چینیها وجود دارد که از نظر من به لحاظ فرهنگ عمومی ایرانیها با چینیها اصطکاکی وجود نخواهد داشت.
علاوه بر یغمایی، محمد احسانی نیز از جمله کسانی است که حدود ۱۵ سال است با برخی شرکتهای چینی کار میکند صحبتهای یغمایی را تأیید میکند. او در این باره میگوید: عمده شرکتهایی که در ایران بودند به هیچ عنوان از کارگران ایرانی رضایت نداشتند حتی مایل بودند که از چین کارگر وارد کنند چرا که آنها بیشتر کار کرده و کمتر استراحت میکنند.
وی میافزاید: یک کارگر چینی در زمان نهار اجازه خواب مختصر بعدازظهر را داشته و تا یک ساعت زمان آزادی دارند، اما بعد از آن تنها کار میکنند و به هیچ عنوان خود را سرگرم کار دیگری نمیکنند و تفریح آنها در آخر هفته است.
احسانی تصریح میکند: اگر شرکتهای چینی وارد ایران شوند احتمالا یا باید بر اساس فرهنگ ایرانی سیاستهای کاری خود را طرحریزی کرده و یا اینکه از چین نیروی کار بیاورند.