اقتصاد۲۴- پشت پرده سکوت تندروها در مقابل مذاکره مستقیم ایران و آمریکا /جبهه پایداری چرخش موضع داد
مذاکرات این روزهای دولت رئیسی و مناسبات جبهه پایداری با این دولت یادآور سیاست یک بام دو هوا است. این روزها نه برجام آتش میگیرد و نه دیگر کسی دربرابر مذاکرات برجامی و حتی طرح موضوع مذاکره با امریکا کفن میپوشد. همه چیز آرام و همه خوشحالند، اما چرا؟
درست در روزگاری که روحانی از رونقهای حاصله از برجام وگلابی دادنهای آن صحبت میکرد، عدهای هم بودند که میگفتند امریکایی شدن ما را به جایی نمیرساند و دولت روحانی نتواست در هشت سال مذاکره با غرب و آمریکا از عزت جمهوری اسلامی پاسداری کند.
اتفاقاً این گروه بلافاصله راه حل را نیز یافتند، سال ۹۹ بود که مجتبی ذوالنوری، عضو جبهه پایداری تکلیف را مشخص کرد و گفت: اگر اصولگرایان مذاکره کنند، پشتوانه اجرایی آن بیشتر است، چون اصولگراها به سیاستهای نظام نزدیکتر هستند و نمیآیند خلاف سیاستهای نظام راهی را بروند که وسطش بخواهند برگردند؛ بنابراین دستور کار تازه مذاکرات در آن زمان شکل گرفت و هرگونه مذاکره را در صورتی که اصولگرایان مسئول آن باشند حلال دانستند.
بیشتر بخوانید: تذکر شریعتمداری درباره مذاکره با آمریکا کارساز شد! +عکس
حال این روزها همانهایی که در دوره محمدجواد ظریف مذاکره حتی نگلیسی صحبت کردن او را به باد انتقاد میگرفتند و دائم با ادعاهای جنجالی سعی در تضعیف روند مذاکرات داشتند، سکوت اختیار کرده و انگار نه انگار مذاکرات احیای برجام در وین در جریان است.
اخیراً نیز اظهاراتی رسمی درباره مذاکره با کدخدا مطرح شده است و مخالفین دیروزی مذاکره مستقیم ایران و آمریکا میگویند که نباید لقمه را دور سر چرخاند و برای بدست آوردن تخم طلای برجام، باید رو در رو با امریکاییها به گفتگو نشست.
اما چرا اصولگرایان و خاصه پایداریها تندرو، این روزها که بحث مذاکره و توافق بر سر برجام شده روزه سکوت اختیار کرده اند؟ چرا رفتار این روزهای پایداریها با رفتار ۸ سال گذشته و موضع آنها درباره مذاکرات برجامی دولت روحانی همخوانی ندارد؟ افکار عمومی حالا میپرسند داستان چیست و چه چیزی تغییر کرده است؟ منافع ملی یا منافع گروهی و جناحی؟
نگاهی به رفتار اعضای جبهه پایدار نشان میدهد که این روزها از حرص و جوشهای آنها در دوران دولت روحانی خبری نیست. هنوز فراموش نکرده ایم زمانی که ترامپ از برجام خارج شده و تمام رشتههای دولت روحانی را پنبه کرد، همان روزها بود که نمایندگانی، چون مجتبیذوالنوری رئیس کمیته هستهای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و محسن کوهکن با آتش زدن برجام و پرچم آمریکا اعلام کردند باید در مذاکره با آمریکا را بست حتی مذاکره دور میز هستهای را.
با گذشت زمان و روی کار آمدن دولت رئیسی، دولتی که سهم زیادی از کرسی هایش را به پایداریها و تندروها داده است، حال و هوای جبهه پایداریها عوض شد. آنها ابتدا انتقاداتی را برای رفع اتهامات و سهم خواهی بیشتر از دولت رئیسی مطرح کردند و بعد به حمایت از دولت سیزدهم و بهره برداری از نقشه خود پرداختند.
اخیراً متقی فر سخنگوی جبهه پایداری گفته است؛ از دولت انتقاد کردیم، اما به دنبال جنجال نیستیم. مهم نیست به چه چیزی تذکر دادیم. مهم این است که موضوع ارزیابی دولت هم در برنامه جبهه قرار دارد. هر انتقادی باشد به صورت دلسوزانه و به دور از فرصت طلبی مطرح کردیم. سعی کردیم تنشی ایجاد نکنیم، دولت آرام باشد و به کارها رسیدگی کند. وقتی رئیس دولت آقای رئیسی از مسکو به تهران میآید و سپس به مناطق سیلزده میرود، این کارها تبلیغاتی نیست، بلکه مشخص است که دولت به مشکلات رسیدگی میکند.
نمونهای دیگر از این نوع اظهار نظرها سخنان بیژن نوباوه نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس و از اعضای جبهه پایداری است. وی پیش از رویکارآمدن دولت سید ابراهیم رئیسی یکی از مخالفان برجام بود. او در سال ۹۷ در گفتگو با خبرگزاری «فارس» گفته بود؛ طرفداران FATF همان طرفداران برجام هستند؛ برجامی که امروز بر همه دنیا معلوم شده است که قراردادی یکطرفه، بدون تأمل، تعمق و تأنی کافی و بایسته بود که از سوی دیپلماتهای ما امضا شد و حتی از داخل همان تیم مذاکرهکننده جاسوس پیدا شد.
اما او اکنون با بیان اینکه مجلس حامی تیم مذاکرهکننده است، در این باره گفت: «وقتی حاکمیت مذاکره را میپذیرد مجلس هم تابع همه مواضع جمهوری اسلامی است.»
اما علت سکوت در مورد برجام چیست و چرا این روند در مورد مذاکره با آمریکا دنبال میشود؟ علی صوفی فعال سیاسی اصلاح طلب در این باره گفت: آنچه این وضعیت را توجیه میکند منافع است. آن زمان آنها منافعی در برجام نداشتند و حالا منافع دارند. وی افزود: آقای ظریف در ویدئویی میگوید «کسانی که با برجام مخالفت میکنند، نه اینکه ندانند قضیه چیست، ولی میپوشانند». کاملا مشخص است که او این جمله را از روی درد بیان کرد، چون از نزدیک درگیر با اتهاماتی بود که مخالفان برجام به او میزدند.
وی میگوید: در واقع مخالفان برجام فکر میکردند رسیدن به تفاهم دستاورد بزرگی است که جریان مقابل به دست میآورد و در مقابل اعتبار سیاسیشان لطمه میخورد بنابراین میخواستند حقایق را بپوشانند تا تفاهم به انجام نشود. امروز این گروه ساکت هستند، چون مذاکرات وین اگر به نتیجه برسد، آنها پس از لغو تحریمها میتوانند تمام دستاوردهای برجام را مال خود کنند و از مزایای آن بهره ببرند. متأسفانه این جریان منافع ملی را نادیده میگیرد و در رسیدن به اهداف سیاسیاش حد یقف برای خود قائل نیست.
از سوی دیگر باید در نظر داشت که چرا امضای برجام تا به این حد برای دولت سیزدهم و حامیانش مهم است تا جایی که مجبور میشوند در مورد گفتگو با امریکا نیز فکر کنند. اساساً امضای توافق جدید احتمالی در وین، ایران را وارد یک دوره جدید میکند که مجبور است با برخی از این سیاستهای فعلی خود خداحافظی کند. از منظر کارشناسان سیاسی اگر تهران با ذهنیتی غیر از این وارد مذاکرت شود و مذاکرت به توافق هم منجر شود، این توافق احتمالی یک روز هم دوام نمیآورد و اینگونه بار دیگر برجام بی سرانجام میشود.
آنها بعد از دولت روحانی به خوبی نتایج تحریمهای اقتصادی را با گوشت و پوست و استخوان خود حس کرده اند و میدانند که صبر مردم در برابر مشکلات اقتصادی هم اندازهای دارد، از این رو به این نتیجه رسیده اند که به جای آنکه لقمه را دور سر بچرخانند مستقیماً با ایالات متحده وارد مذاکره شده و ریسک عدم موفقیت در مذاکرات وین را به جان نخرند.
تحلیلگران سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بر این باورند که دولت باید به گونهای عمل کند برای عدم موفقیت در این مذاکرات بهانهای داشته باشد ویا اینکه طرف مقابل به طرح شرایطی هزینه ساز برای دولت بهانه را به دست دولت بدهد. البته در این میان، نقش روسیه و چین به عنوان حامیان ایران بسیار مهم است، چرا که آنها هم میخواهند این توافق به نتیجه برسد. حتی عدهای از کارشناسان سیاسی عقیده دارند که آمریکاییها از روسیه و چین خواهند خواست به ایران فشار بیاورند و تا واشنگتن نیز در مقابل مسکو در مورد اوکراین کوتاه بیاید و بتواند پاسخگوی طلبکاری چینیها هم در خصوص تایوان باشد. در این میان پکن و مسکو سعی میکنند همه طرفها راضی کنند.
با این وجود دولت در این زمینه گامهای محتاطانهای بر میدارد از جمله پس از طرح موضوع مذاکره با طرفهای امریکایی و اظهارات علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی در خصوص اینکه مذاکره مستقیم با امریکا تنها زمانی با روشهای دیگر جایگزین میشود که توافق خوب در دسترس باشد، علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت با بیان اینکه درخواست مذاکره از سوی آمریکا بارها مطرح شده، تاکید کرد که هیچ گونه مذاکره مستقیمی بین ایران و آمریکا برقرار نشده است.
در این میان مجید تفرشی، مورخ و تحلیلگر روابط بینالملل نیز به نکته جالبی در این باره اشاره کرده است. وی در این باره گفت: در جلسهای وقتی از آقای باقری سؤال میشود که شما تاکنون از مخالفان جدی برجام بودهاید و علیه آن بهصورت گسترده فعالیت و تبلیغ کردهاید، حالا چرا و چگونه قرار است با اروپاییها دربارهاش مذاکره کنید؟
آقای باقری پاسخ میدهد زمانی که برجام در دولت روحانی پیش میرفت ما کنشگر سیاسی بودیم و با آن مخالفت میکردیم، اما الان در جایگاه مسئول هستیم!
این پاسخ به نوعی رفتار این روزهای تندروهای حامی دولت را نیز توجیه میکند، در واقع اعضای جبهه پایداری بنا به مسئولیت خود هر زمان حرفی میزنند تا منافعشان تامین شود و اخلاق سیاسی برایشان معنایی ندارد.
منبع: قرن نو