اقتصاد۲۴- در روزهایی که اخبار مذاکرات برجام و نتیجه آن مهمترین خبر سیاسی و اقتصادی برای کشور است و همه منتظرند تا تکلیف آن روشن شود که بتوانند برنامهریزیهای بهتری انجام دهند، مدیران وزارت نفت پای قراردادی را امضا کردند که فعالان این حوزه را متعجب کرد. ماجرا از این قرار بود که روز گذشته با حضور جواد اوجی وزیر نفت و محسن خجستهمهر مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران قرارداد ۲۰ سال توسعه فاز دوم میدان پارس جنوبی امضا شد.
در خبری که وزارت نفت منتشر کرده، گفته شده که این قرارداد به مدت ۲۰ سال و در چارچوب قرارداد جدید بالادستی نهایی شده است و طرف قرارداد موظف است تمامی منابع مالی لازم بهمنظور اجرای طرح شامل هزینههای مستقیم سرمایهای، هزینههای غیرمستقیم و هزینههای بهرهبرداری را تأمین کند.
سرمایهگذاری برای توسعه پارس جنوبی اقدام بسیار بزرگی است؛ چه اینکه لایه نفتی میدان مشترک پارس جنوبی با میزان نفت درجای حدود ۹۰۰ میلیون بشکه، در ۹۰ کیلومتری از ساحل ایران و در مرز مشترک با کشور قطر قرار دارد و عقب ماندن ایران از مسیر توسعه باعث شده، برداشت نفتی ایران به نسبت قطر بسیار پایین باشد، در حالی که در سمت مقابل و در میدان الشاهین، کشور قطر برداشت بالایی از این منابع دارد؛ بنابراین موضوع اصلی توسعه میدان پارس جنوبی نیست، بلکه طرح این سوال است که این قرارداد در چه شرایطی منعقد شده است؟ پیمانکار کیست و چه سابقهای دارد؟ چرا قرارداد ۲۰ ساله بسته شده است؟ چرا مدیران وزارت نفت اجازه ندادند تا یکی دو ماه آینده تکلیف مذاکرات احیای برجام مشخص شود و پس از آن با شرکتهای معتبر قرار ببندند یا دستکم شرکتی انتخاب شود که رزومه بهتری داشته باشد.
برخی معتقدند انعقاد این قرارداد از تصمیمات نادرست محسن خجسته مهر مدیرعامل شرکت ملی نفت و جواد اوجی وزیر نفت ایران است. میز نفت در گزارشی نوشته «نهادهای نظارتی طی دو سال گذشته درباره تبعات امضای این قرارداد به وزارت نفت هشدار داده بودند و به همین دلیل، حتی بیژن زنگنه وزیر سابق نفت زیر بار امضای این قرارداد نرفت، اما خجسته مهر آن را امضا کرده است.»
این رسانه در گزارش خود بدون نام بردن از فرد خاصی، از نقش دلالان در انعقاد این قرارداد یاد کرده است. احتمالا اشاره آنها به «ا. ه» باشد که پیش از این در شرکت نفت فلات قاره حضور داشته است. بررسیهای رویداد۲۴ نشان میدهد او یکی از افرادی بوده که نقش مهمی در معرفی شرکت آوانگارد به مدیران نفتی داشته است. رویداد۲۴ در گفتگو با هدایتالله خادمی نماینده مجلس دهم و عضو کمیسیون انرژی و همچنین سعید ساویز از کارشناسان نفتی ابعاد این قرارداد را بررسی کرده است.
هدایت الله خادمی
هدایت الله خادمی از مدیران قدیمی نفت که در مجلس دهم عضو کمیسیون انرژی مجلس بوده، درباره این قرارداد میگوید: میدان گازی پارس جنوبی لایهای با ضخامت کم است که حفاری آن باید از طریق افقی و کج صورت بگیرد؛ این یعنی خیلی کار حساس و ویژهای است. از سالها قبل و در دوره آقای زنگنه و قبل از آن هم کارهایی میکردند و به دنبال توسعه آن بودند؛ مخصوصا در سال ۹۳ که اتفاقا کارهایی هم انجام شد، اما نیمهکاره ماند. در حال حاضر دولت آقای رئیسی تصمیم گرفته توسعه آن را انجام دهد و قرارداد ۲۰ سالهای منعقد کرده است که شکل آن جای سوال دارد؛ اول اینکه در قراردادهای طولانی مدت خیلی باید فکر شود تا کار دقیق پیش برود و اصلا به دلیل همین مشکلات احتمالی معمولا خیلی کم پیش میآید که قراردادی با این تایم زمانی بلندمدت بسته شود؛ مثل قرارداد «ای. پی. سی» که ۲۵ ساله بود.
بیشتر بخوانید: داستان ادامهدار رقابتهای نفتی/ اختلافات درونی اصولگرایان به استیضاح جواد اوجی ختم میشود؟
خادمی میگوید: در دولت قبل با تمام انتقادات کارشناسان، اما این شرایط وجود داشت که مجلس و خبرنگاران یا فعالان و کارشناسان ورود میکردند و جزییات مشخص بود؛ مثلا مجلس هم در قرارداد ای. پی. سی ورود کرد و من خودم معتقد بودم آن قرارداد ظلم است و نامهای به رییس جمهور نوشتم و توضیح دادم که اجازه ندهد این خیانت در دوران او صورت بگیرد، زیرا بر این باور بودم که نوع قراردادها امتیازی هستند و ما را به دوران قبل از مصدق باز میگرداند. نامهای را هم خدمت رهبری دادم که خود ایشان به ایراداتی که من نوشته بودم، چند مورد اضافه کردند و به دولت دادند. خب آن ایرادات شورای اقتصاد مقاومتی رفت و گفتند ۵۰ تا ۱۰۰ اشکال برطرف کردیم؛ بعد هم گفتند ۲۰۰ اشکال برطرف کردیم. یعنی از یک قرارداد ۲۰ و خردهای صفحهای اینهمه ایراد در آمد. منتها این خوبی وجود داشت که متخصصان و نمایندگان دسترسی وجود داشتند، اما الان دسترسی وجود ندارد و کسی نمیداند چه خبر است و این میتواند مشکلساز باشد؛ در حالیکه طبیعتا باید به متن قراردادها دسترسی وجود داشته باشد تا بهتر بتوانیم اظهار نظر کنیم؛ مثلا حتی پیمانکار را نمیشناسیم. خب این ایراد است، زیرا ابتدا باید مشخص شود پیمانکار سابقه مشابه دارند یا خیر، اصلا چه رزومهای دارد. من حتی اسم این شرکت پیمانکار نشنیدهام و فقط میدانم یک شناور آورده بوده است و در همین حد نام آن را شنیدهایم.
عضو کمیسیون انرژی مجلس دهم در پاسخ به این سوال که «آیا بهتر نبود این قرارداد را به تعیین تکلیف مذاکرات احیای برجام موکول کنند؟» میگوید: بحث توسعه پارس جنوبی مسئله الان نیست و عقبماندگی آن ۳۰ – ۴۰ ساله است. زمانی مهندس زینلی مسئول همین پروژه بود و من به ایشان کمک میکردم. آن زمان دنبال این بودیم که تجهیزات بیاوریم و ما هم با ارتباطاتی که وجود داشت، شناسایی کردیم و قیمت دادیم، اما همان زمان هم انجام نشد و ماند؛ یعنی میخواهم بگویم ما ۴۰ سال است لایه نفتی را رها کردیم، در حالیکه قطر جلو رفت، ما عقب ماندیم.
سعید ساویز
از سعید ساویز کارشناس حوزه نفت درباره قرارداد اخیر توسعه میدان گازی پارس جنوبی پرسیدیم. ساویز در تیم فنی فاز ۱ طرح حضور داشته و اطلاعات دقیقی از فرایند کار دارد. او ابتدا به سابقه شرکت شرکت آوانگارد اشاره میکند و میگوید: شرکت آوانگارد مشاور ساخت «اف. پی. اس. او» است و پیش از این هم با ایران کار کرده بود، اما تا کنون عملیات لایههای نفتی را انجام نداده بلکه تا کنون پیمانکاریهای مشارک و کار شیپینگ (خطوط کشتیرانی و صنایع دریایی) را انجام داده است. «اف. پی. اس. او» کار همین شرکت بود که اتفاقا کار خوبی هم بود و البته بخشی از آن هم به زمان تحریمها خورد و در بخش دیگر دوره تحریم نبود و ابزار خوبی هم برای آن خریداری شد. کلا کار شرکت در حوزه دریا است، بنابراین با این شرکت با بخش بارگیری و نصب میدان چندان بیگانه نیست.
ساویز میگوید: میدان نفتی پارس جنوبی پیچیدهترین میدان ایران است، زیرا وضعیت آن با عمده میدانها متفاوت است، چون شامل لکههای نفتی در لایههای نازک است. ما با توجه اطلاعات بهدست آمده در خلال اکتشاف و توسعه میدان گازی پارس جنوبی (که البته کافی هم نبود)، فهمیدیم این میدان به صورت جزایر نفتی منقطع است؛ یعنی مثل میدان بلال یا میدان آزادگان، میدان یادآوران، میدان سلمان و ... یکپارچه نیست، به همین دلیل روش بهرهبرداری آن هم کاملا با میادین دیگر متفاوت است؛ مثلا بهترین روش بهرهبرداری از آن، متد ازدیاد برداشتی سیلابزنی با آب هوشمند یا آب کمشور است. یعنی شرکتی که بخواهد چنین قراردادی ببندد، باید این تکنولوژی را داشته باشد. کارشناسان هم با توجه به آزمایشهای صورتگرفته هشدار داده بودند اگر به لایهها، تزریق آب هوشمند صورت نگیرد، تولید به صفر میرسد. الان هم همین شرایط وجود دارد و تولید آن به ۲ هزار بشکه رسیده است بنابراین اگر الان بخواهند نفت تولید کنند، باید برای تزریق آب چاه بزنند و روی امواج آب تولیدی، نفت تولید کنند که این فرآیند بسیار تخصصی است و تکنولوژی پیشرفته میخواهد. خب با توجه به سابقه و تجربه شیپینگ شرکت آوانگارد بعید میدانم آنها این تکنولوژی را داشته باشند بنابراین اگر کنار خودشان یک شرکت نفتی مخزنی و آگاه به تزریق در لایههای باریک نیاورد، حتما موفق نخواهد بود. البته آنها یک شرکت نفتی را خریدند تا ضعف مخزنی خود را برطرف کند؛ این یعنی بسیار بعید است این شرکت به تنهایی آمده باشد.
این کارشناس حوزه نفت توضیحات خود را اینگونه میدهد: بگذارید یک مثال برای شما بزنم، اولین بار که میدان الشاهین قطر را به شرکت مرسک دادند، این شرکت فقط در حوزه شیپینگ فعالیت میکرد و عینا وضعیت شرکت آوانگارد را داشت. آن زمان که قرارداد بسته شد، حتی خود قطریها احتمال تولید نفت نمیدادند، اما این شرکت کارستان کرد و طوری پیشرفت کرد که روزی تا ۳۰۰ هزار بشکه تولید کردند. حتی وقتی که شرکت توتال جایگزین شرکت «مرسک» شد، شرکت مرسک و تمام دانشش را خرید و نفراتش را به استخدام خود در آورد. البته همان موقع زمزمههای از آمدن شرکت آوانگارد به میان آمد، اما بحث جدی مذاکره وجود نداشت.
از ساویز درباره رقم قرارداد پرسیدیم و اینکه «آیا رقم ۵۰۰ میلیون دلار منطقی است یا بزرگتر از حد این شرکت است؟» او توضیح داده در قراردادها و پیمانهای نفتی ۵۰۰ میلیون دلار عدد بزرگی نیست. مثلا همان «اف. پی. اس. او» را قبلا شرکت آوانگارد انجام داده بود، ۵۰۰ میلیون دلار تمام شد. در این قرارداد هم شکل کار اینگونه است که چاههای تزریقی به جز حفره عمودی، شامل حفره افقی چند کیلومتری و تست متعدد است که همین کار برای هر چاه حدود ۷۰ – ۸۰ میلیون دلار هزینه دارد. حساب کنید اگر تزریق آب هم صورت بگیرد، رقم بسیار بالایی میشود. علاوه بر این حساب کنید اگر الان شروع به تولید کنند، باید تعمیرات انجام دهند، دکل دریایی بیاورند و پمپها را تعمیر کنند، برای آب تزریقی چاه بزنند و ... بنابراین کار کردن در دریا هزینه میخواهد. ضمن اینکه مشخص نیست اجرای پروژه در لوکیشن A ۲ است یا جاهای دیگر و اینکه چند تا چاه باید زده شود. اگر نیاز به چاه در جاهای دیگر باشد که رقم قرارداد خیلی بیشتر میشود لذا ابتدا باید به شرح کار نگاه کنیم.
یکی از مواردی که به زعم کارشناسان در این قرارداد شائبهبرانگیز بود، انعقاد آن قبل از نهایی شدن مذاکرات احیای برجام است. از نظر منتقدان اگر مذاکرات موفق باشد، این احتمال وجود دارد که شرکتهای بزرگتر و متخصصتر بتوانند در ایران حضور پیدا کنند و نیازی به شرکت کمسابقهای همچون آوانگارد نباشد. ساویز در اینباره توضیح میدهد: یکی از مشکلات بزرگ در صنعت نفت و اساسا در کشور ما این است که همه چیز را بههم گره میزنیم و میگوییم فلان قرارداد امضا نشود تا فلان اتفاق بیفتد. اگر در موضوع میدان آزادگان بود، میگفتم این موضوع منطقی است و این نقد پذیرفتنی بود. اصلا فرض کنید مذاکرات هم با موفقیت انجام شود، نکتهای که وجود دارد این است که هیچ شرکت بزرگ و باسابقه نفتی که تحریم هم نباشد، حاضر نیست سختترین فیلدها را انتخاب کند. آنها میآیند کارهای سادهتر و با زحمت کم را انتخاب میکنند و اصلا به چنین پروژههای وارد نمیشوند بنابراین معتقدم اگر مشتری جدی وجود داشته باشد، نباید یک لحظه هم صبر کرد، زیرا همانطور که گفتم شرکتهای بزرگ بین المللی معمولا دوست دارند تا حاشیه سود خود را بیمه کنند پس هرگز سراغ لایه نفتی نمیآیند.