اقتصاد۲۴- رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری این مرکز را یک نهاد مطالعاتی و حوزه عملکردی آن را در سطح مسائل راهبردی عنوان کرد و گفت: ما معتقدیم که سیاستگذاری رسانهای باید در راستای ماموریتها و وظایف مرکز باشد، یعنی منجر به ساخت انگارهای در اذهان عمومی شود که منطبق با ماهیت کارشناسی، علمی و پژوهشی آن است.
روزنامه همشهری در سالنامه نوروزی خود در گفتگو با دکتر محمدصادق خیاطیان، رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک به موضوع جایگاه این مرکز در افکار عمومی و رسانهها پرداخت.
دکتر خیاطیان در این گفتگو، انگاره سیاسی ساخته شده برای مرکز بررسیها در ادوار پیشین را نمیپسندد و میگوید تصویر عمومی مرکز باید مطابق با ماهیت علمی و مطالعاتی آن باشد.
آنچه در ادامه میخوانید بخشی از این گفتگو است:
* شما بر صندلی مردی نشستید که تقریبا هیچ روزی بدون ارجاع رسانهای به توییتها یا اظهارنظرهای او سپری نمیشد. چرا فعالیتهای شما در فضای رسانهای به آن اندازه نمود ندارد، فکر نمیکنید این رخوت نسبی جایگاه مرکز بررسیهای استراتژیک را در افکار عمومی دچار تزلزل کند؟
- سوالتان حاوی پیشفرضهایی است که صحت آن دستِ کم برای من معلوم نیست. من از حوزه علم و فناوری آمدهام و عادت دارم برای داوری درباره فرضیات، استدلالهای کمی و ارزیابیپذیر طلب کنم. با این حال، من معتقدم باید بین نمود رسانهای فعالیتهای مرکز و رئیس آن تفاوت قائل شویم. در مورد اول، اتفاقا در این ماهها تلاش شده با تقویت سازوکارهای رسانهای و روابط عمومی، کنشگری مرکز در حوزه عمومی را ارتقاء دهیم. این کار هنوز به مرتبهای که باید نرسیده است، اما ما حرکت مستمری را آغاز کردهایم که شخصا معتقدم منجر به پیشرفت در بازنمایی فعالیتهای مرکز در سطح رسانهها شده است. در عین حال تلاش همکاران من برای رسیدن به وضعیت مطلوب همچنان ادامه دارد. مطلوبیت البته لزوما این نیست که ما هر روز نام مرکز را در خروجی رسانهها ببینیم یا در جریانات رسانهای و به تعبیری ترندهای روزمره، مدام به نام مرکز بربخوریم.
* مطلوبیتی که مد نظر شماست چیست؟
- یک واقعیت را فراموش نکنید. اینجا یک مرکز پژوهشی و مطالعاتی است و ماهیت فعالیتهای آن لزوماً با ارزشهای خبری ژورنالیستی همخوان نیست. گاهی ممکن است بین فعالیتهای ما و علایق رسانهها انطباق موقتی ایجاد شود و شاهد توجه ویژه آنها باشیم، گاهی هم ممکن است این اتفاق نیفتد. ما طبعاً فعالیتها و وظایف خودمان را نه بر اساس ظرفیت پرداخت رسانهای که بر اساس نیازهای کشور و دولت تنظیم میکنیم.
بیشتر بخوانید: آمادگی مرکز بررسیهای استراتژیک برای مشارکت در ایجاد سازوکار پیگیری دستورات رئیس جمهوری به نظام بانکی
* من از مشاهدات عینی صحبت میکنم آقای خیاطیان؛ فکر میکنم هر دنبالکننده حرفهای رسانهها این را تصدیق کند که نام مرکز بررسیهای استراتژیک پیش از این بیشتر سر زبانها بود و بهویژه در مسائل سیاسی روز، بیشتر شاهد فعالیت این مرکز بودیم....
- اول باید ببینیم که چنین چیزی اصولا خوب است یا بد؟ دوباره میگویم، اینجا یک مرکز مطالعاتی و حوزه عملکردی آن در سطح مسائل راهبردی است. ما معتقدیم که سیاستگذاری رسانهای باید در راستای ماموریتها و وظایف مرکز باشد، یعنی منجر به ساخت انگارهای در اذهان عمومی شود که منطبق با ماهیت کارشناسی، علمی و پژوهشی آن است؛ لذا من معتقدم که اگر کنشهای رسانهای ما مثلا منجر به ساخت انگاره سیاسی از مرکز شود یا آن را در هیبت یک کنشگر تبلیغات یا عملیات روانی، بازنمایی کند، به خطا رفتهایم. اصلا یکی از هدفگذاریهای ما در حوزه رسانه، این بوده که انگاره عمومی از مرکز اصلاح شود.
* این یعنی منتقد رویه پیشین این مرکز هستید؟
- خیر این حرف به معنای تعریض به مدیران ادوار پیشین یا خدای ناکرده تخطئه تلاشهای آنها نیست. من شخصا قائل به این هستم که ما همواره از گسست تجارب مدیریتی در کشور آسیب میبینیم و بر همین اساس در همان ابتدای مسئولیت، روسای پیشین مرکز را در راستای همافزایی دعوت و از آنها خواهش کردم تجارب خود را در اختیار بنده و همکارانم بگذارند. اما به هر حال هر کسی مشی خاص خودش را در مدیریت دارد و ما هم با خرد جمعی و مشورتهای کارشناسی به این نتیجه رسیدیم که راهبرد رسانهای مرکز، به شکلی که امروز شاهد آن هستید، تغییر کند.
* حالا که بحث رسانه است، این را هم بپرسم؛ یکی از مهمترین انتقادات بهویژه در اردوگاه حامیان دولت، ضعف رسانهای دولت سیزدهم است، این ضعف را قبول دارید؟
- من البته مدخلیتی در این زمینه ندارم و قاعدتا صالح به اظهارنظر نیستم، اما اگر بخواهم نگاه خودم را به عنوان یک مخاطب بگویم؛ واقعیت این است که دولت حوزه عملکردی بسیار وسیعی در کشور دارد، اما امکانات رسانهایاش برای انعکاس این حجم از فعالیتها و اقدامات محدود است. صداوسیما و سایر رسانهها هم اولویتها و خط مشی خاص خودشان را در انعکاس اخبار و رویدادها و دستاوردها دارند که لزوما با نگاه دولت منطبق نیست؛ لذا معمولا یک فاصلهای میان آنچه در میدان انجام میگیرد و آنچه در رسانه بازنمایی میشود وجود دارد. این فاصله معمولا هم بیشتر به چشم آنهایی میآید که به دولت نزدیک هستند و تا حدی در جریان اقدامات و رویدادها قرار دارند. به همین دلیل خیلی وقتها از انعکاس رسانهای فعالیتهای دولت گلایه میکنند و آن را ناکافی میدانند. من البته در مقام دفاع از عملکرد رسانهای دولت نیستم، اما به عنوان عضوی از دولت که از نزدیک روندها را میبینم، میتوانم این را به شما بگویم که کارگزاران و مدیران مربوطه دارند تلاش خود را میکنند. البته که حتما میتوان با همافزایی ظرفیتها، تسهیل ارتباط رسانهها با بدنه دولت و بهینهسازی سازوکارها راندمان را بالاتر برد، اما این به معنای ناکارآمدی تلاشهای فعلی نیست.