اقتصاد۲۴- جنگ اوکراین یا همان تهاجم نظامی سراسری روسیه به اوکراین در ۵ اسفند ۱۴۰۰ (۲۴ فوریه ۲۰۲۲) را میتوان یکی از مهمترین و بزرگترین درسهای سیاستگذاری به سیاستگذاران عمومی و مدعیان حکمرانی برشمرد که سیاستها، ابزارهای و الگوهای جعلی سیاستگذاری که بیشتر ذهنی و آرمانی هستند را افشا و قدرت و اقتدار را بنیان سیاستگذاری عمومی بهویژه سیاستگذاری خارجی در عصر کنونی معرفی میکند.
تهاجم روسیه به اوکراین که بر اساس واقعیات عصر کنونی قدرتهای بزرگ و مبتنی بر واقع گرایی و اصل قدرت است، بار دیگر نشان داد که اگر توان و قدرت نظامی و دفاعی کارآمد و اثربخش نداشته باشید، تنها یک سد دفاعی یا خاکریز پر تلفات برای سایر بازیگران نظام جهانی در مقابل قدرت رقیب خواهید بود. البته اسطوره سازی از ولودیمیر زلنسکی در مقابل روسیه برای سایر کشورها، احزاب و شهروندان خوشخیال بهخصوص در ایران که به شدت احساسی هستند نیز سیاستی نرم است که باید مورد توجه قرار گیرد.
جنگ اوکراین تاکنون و با گذشت ۳۰ روز از آن، دارای درسها و عبرتهایی برای سیاستگذاران است که ۳۰ مورد از آنها به خلاصه در زیر میآید:
۱- ناتوانی دیپلماسی و تهدیدات اقتصادی در مقابل نیت و هدف یک قدرت بزرگ جهانی برای آغاز یک تهاجم نظامی به همسایه خود.
۲- دولتهای خوشبین و امیداوار به کمک و حمایت نظامی قدرتهای بزرگ، در عصر کنونی به ناگاه خود را در محاصره نیروی نظامی دشمن میبینند بدون آنکه وعدههای حمایت، عملی شوند.
۳- دولتهای ضعیف و احساسی مانند دولت اوکراین بهخصوص طرفدارن غرب به شدت شکننده بوده و مانند ولودیمیر زلنسکی تنها به نمایش رهبری میپردازند و نه رهبری. حمایت و پشتبانی نظامی و تسلیحاتی چندین ساله اروپا از اوکراین نیز چندان کارساز نیست.
۴- شخصیت سیاستگذاری، حکمرانی و رهبری در بسیاری کشورها چنان ضعیف و سست است که یک بازیگر کمدی میتواند بدون هر گونه پیشینه سیاسی به رهبری یک دولت درگیر تنش و منازعه خارجی رسیده و کشور را بر پرتگاه نابودی برساند.
۵- بسیاری پرستیژهای اجتماعی و ملی در فضای رسانهای و مجازی تنها یک نمای خوش رنگ و جعلی هستند که در اولین ساعات یک جنگ با فرار و خالی کردن جبهه از سوی شهروندان رسوا میشوند.
۶- خروج و مهاجرت بیش از ۴ میلیون نفر (آمار رسمی ۳.۷ میلون نفری) از جمعیت ۴۱ میلیونی اوکراین تنها طی ۳۰ روز نشان میدهد که بسیاری از شهروندان اوکراین از قبل هم به دنبال بهانهای برای خروج سریع از این کشور بودهاند.
۷- قهرمانسازی از یک رئیس جمهور مانند زلنسکی در فضای مجازی و مقایسه آن با اشرف غنی، رئیس جمهوری فراری افغانستان، توان رسانهای غرب و اثربخشی قدرت نرم آنها در جعل واقعیت را نشان میدهد، زیرا این دو رهبر مجری سیاستهای آمریکا در الگوها و روشهای مختلف هستند.
۸- ولودیمیر زلنسکی و اشرف غنی دو روح در یک کالبد هستند که در چارچوب دستورات مشاوران و سیاستگذاران غربی خود عمل کردند، یکی با فرار از کابل و دیگری با نمایشهای رسانهای که ریشه در شغل بازیگریاش دارد.
۹- افشای ناتوانی یا عدم اراده قدرتهای بزرگ جهانی و منطقهای برای ورود به درگیری یک قدرت بزرگ جهانی با یک دولت ضعیف حتی اگر آن دولت ضعیف مهره آنان باشد.
۱۰- اثبات این اصل که نفت یک سلاح است که بیش از آنکه به سود دارنده منابع نفتی باشد، میتواند به سود دولتهای رقیب باشد و به عنوان سلاح اقتصادی و سیاسی علیه دارنده منابع نفت و گاز مورد بهرهبرداری رقیبان قرار گیرد. اگر روسیه بتواند نفت و گاز خود را به فروش برساند پیروز جنگ اقتصادی با آمریکا خواهد بود. در بازار جهانی نفت، اثر حملات جنبش انصارالله یمن به عربستان کمتر از حمله روسیه به اوکراین نیست.
بیشتر بخوانید: همکاری ایران و روسیه برای دور زدن سوئیفت
۱۱- دولتمردان غربی با وجود پیشینه تاریک و سیاه خود در قرون وسطی و نیمه اول قرن بیستم که با جنگهای بزرگ و خونین همراه بوده است، اکنون در مقابله با یک قدرت بزرگ جهانی تنها به ابزارهای اقتصادی بهخصوص تحریم متوسل میشوند تا از تحریک و انفجار احساسات ناسیونالیستی شهروندان خود جلوگیری کنند.
۱۲- سازمان ملل چنان در مقابل قدرتهای بزرگ جهانی ناتوان بوده و بیآبرو شده است که خود عامل تبعیض میان ملتها و مذاهب مختلف در سطح جهان شده و ملت اوکراین را بر سایر ملل مانند: یمن، فلسطین، سوریه، افغانستان و ... برتری و ارجحیت میدهد!
۱۳- جنگ اوکراین زمانی برای بدمستی حاکمان مستبد و دیکتاتور برای سرکوبی و قتل شهروندان آزادیخواه است که نمونه آن اعدام بیسابقه ۸۱ جوان عربستانی در یک روز توسط حکومت ملک سلمان سعودی است.
۱۴- اتحادیه اروپا حتی در شرایط بحرانی و جنگی نیز شهروندان و رهبران سایر دولتها (اوکراین، ترکیه و ...) را با مشوقهای دروغین پذیرش در اتحادیه اروپا فریب میدهند تا از آنان به عنوان سپر دفاعی خود در مقابل رقیبان سوءاستفاده کند.
۱۵- حفظ امنیت اروپا بهترین بهانه برای رهبرانی مانند زلنسکی و اردوغان است تا با تحریک اروپا برای پرداخت هزینههای بلندپروازی دولتهای اوکراین و ترکیه، کمکهای مالی، نظامی و ... فراوانی به دست آورند.
۱۶- ائتلافهای عصر کنونی تنها برای حمایت مالی و تجهیزاتی تشکیل میشوند و هیچ کشور توسعهیافته غربی و شرقی بهخصوص ابرقدرت ایالات متحده آمریکا حاضر به دخالت مستقیم در بحرانها و جنگها نیست. جالبتر آنکه کشوری مانند اسرائیل حتی حاضر به همراهی با تحریمهای اروپایی علیه روسیه نیست.
۱۷- جهان آنگونه که رهبران قدرتهای بزرگ مانند روسیه تصور میکنند، حاضر به پذیرش شکست و تسلیم فوری نیست. حتی یک کشور کوچک و دست نشانده غرب نیز میتواند پیشروی نظامی یک قدرت بزرگ جهانی را کُند یا متوقف کند.
۱۸- تسلیحات پیشرفته کشتار جمعی و موشکهای اتمی و ... تنها برای هراس افکنی و نمایشهای رسانهای مورد استفاده قرار میگیرند. روسیه به عنوان یک قدرت بدون رقیب در تسلیحات اتمی و کشتار جمعی، توان و اراده استفاده از این تسلیحات علیه اوکراین را نداشته است.
۱۹- روسیه تنها یک قدرت بزرگ جهانی با تسلیحات فوق مدرن است که توان و اراده استفاده از آنها را ندارد. هزینههای بسیار سنگین تسلیحات خاص تنها برای نمایش.
۲۰- جهان در وضعیت بیقطبی و آنارشیک قرار دارد و هیچ قدرت مسلطی بر مناسبات جهانی مسلط نیست که بخواهد رهبری سیاستگذاری مطلق جهان را در اختیار داشته باشد.
۲۱- روسیه به اوکراین حمله کرده است و اوکراین زیر فشار سنگین حملات و موشکها ویران میشود، اما شهروندان روسیه به دنبال خروج از روسیه و فرار به کشورهای امنتر مانند ارمنستان و ... هستند!
۲۲- چین یک ابرقدرت اقتصادی است، اما بیش از یک قدرت بزرگ منطقهای نمیتواند در معادلات جهانی ایفای نقش کند. نقش چین در تحولات کنونی بیشتر از جنبش انصارالله یمن نیست که با حملات موشکی و پهپادی خود به تأسیسات نفتی عربستان، سبب تقویت مواضع روسیه و ایران در بازار جهانی نفت و افزایش فشار بر آمریکا و اروپا میشوند.
۲۳- محدودیتهای مزیت نسبی برای قدرتهای بزرگ جهانی و منطقهای در بحران اوکراین به اثبات رسیده است. چین نمونه بارز این فرایند است که تنها دارای مزیت نسبی رشد و توسعه اقتصادی است، اما همچنان در سایر حوزهها دارای مزیت یا اقتدار جهانی نیست.
۲۴- هزینههای جنگ کنونی اوکراین تا سالهای آینده، باری سنگین بر دوش اتحادیه اروپا خواهد بود. هزینههای حمایت نظامی و تسلیحاتی، اقتصادی و بهخصوص هزینه پذیرایی و پذیرش موج بزرگ مهاجرین و پناهندگان به اروپا.
۲۵- نیات و اهداف واقعی پوتین از حمله به اوکراین در ابهام قرار دارند. اما گویا اشغال و تصرف کامل این کشور در کوتاه مدت از اولویتهای پوتین نبوده است. درسهای بسیار ناخوشایند اشغال کامل افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی مورد توجه پوتین در حمله به اوکراین هستند.
۲۶- قدرت نرم بهخصوص رسانه و جنگ رسانهای همچنان در خدمت غرب و آمریکاست. برتری و سلطه غرب و آمریکا بر رسانههای جهانی بهویژه تهیه و پخش اخبار جعلی و دارای ماهیت برتری هویتی، نژادی و دینی به خوبی اثبات شده است.
۲۷- جنگ اوکراین برای برخی کشورها دارای جذابیت و مزیتهای خاص بوده است. ازجمله برای هند که در مقابل تحریمهای غربی مقاومت کرده و خرید نفت روسیه با قیمت مناسب را ادامه داده و حتی سبب حمایت رسمی پاکستان از این سیاست مستقل دولت هند شده است.
۲۸- جنگ اوکراین بهترین فرصت برای حمله موشکی شدید ایران به اماکن اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل در عراق و نمایش قدرت موشکی ایران بود.
۲۹- دیپلماسی ترکیه به عنوان رقیب اصلی ایران در منطقه، در فرآیند جنگ اوکراین بسیار فعالتر و چشمنوازتر از کنش دیپلماسی ایرانی (بی طرفی بی مزه) بوده است.
۳۰- ایرانیهای احساسی مانند همیشه فریب رسانههای غربی را خورده و خود را درگیر دفاع از کشور و دولتی میکنند که هرگز حاضر به دفاع و حمایت از ایرانیان در مقابل اروپا، اسرائیل و ... نمیشود!
منبع: دیپلماسی ایرانی