اقتصاد۲۴- میرا قربانیفر- بحران در روند مذاکرات هسته ای، حالا و پس از گذشت حدود ۹ ماه از تشکیل دولت جدید بیشتر از همیشه خود را به رخ کشیده است و حتی سفر امانوئل گروسی که بسیاری به آن امید بسته بودند نیز نتوانست گره گشای روند مذاکرات برجام باشد.
اخلال در روند مذاکرات در حالی هر روز جدیتر خود را به رخ میکشد که طرفهای ایرانی و آمریکایی هر کدام دیگری را به روند اخلال در این مذاکرات متهم میکنند.
این شرایط در حالی است که در سال پایانی کار دولت روحانی و دوران وزارت محمدجواد ظریف، تیم قبلی مذاکرهکنندگان با نقشآفرینی عباس عراقچی تا ۶ دور در مذاکرات احیای برجام پیش رفته و به نتایج خوبی نیز دست یافته بود.
مذاکراتی که آن زمان حتی به تفاهم اولیه میان ایران و آمریکا رسیده بود و دو طرف حداقل بر سر پیشنویس توافقی بر سر چگونگی بازگشت آمریکا به برجام و برداشتن تحریمها از سوی دولت بایدن و همچنین بازگشت جمهوری اسلامی به تعهدات برجامی به تفاهم دست یافته بودند. اما پس از وقفه چند ماهه که جابجایی قدرت در قوه مجریه را در بر میگرفت و تداوم این اوضاع بلاتکلیف در ماههای اولیه تشکیل دولت رئیسی، روند مذاکرات در دولت جدید نیز چندان مثبت و سازنده پیش نرفت؛ و بالاخره در هفته جاری و در شرایطی نشست شورای حکام با موضوع پرونده هستهای تشکیل شده که از آخرین تحولات در مذاکرات احیای برجام بیش از ۳ ماه میگذرد و طرفین اصلی این مذاکرات یعنی ایران و آمریکا مدام از یکدیگر دورتر شده اند و طرفهای اروپایی نیز نتوانسته اند مشکلی را مرتفع کنند و البته نقش و بازی عجیب روسیه نیز در این میان غیرقابل انکار است.
در حالی که برای ماهها، اولیانوف به عنوان نماینده روسیه در این مذاکرات با مصاحبههای مداوم و سردرگم کردن طرفها زمان میخرید، با حمله روسیه به اوکراین ناگهان روند رفتار را تغییر داد و تقریبا به طور کامل خود را جدا از روند رویدادها در پشت میز مذاکرات نشان داد.
در همین حال میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی اخیرا گفته است که نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی درحالی با سخنرانی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی آغاز به کار کرده که موضوع پرونده هستهای ایران از موضوعات اصلی این نطق آغازین رافائل گروسی بود و مهمتر آنکه اولیانوف با تاکید بر آنچه پیشتر درباره عدم همکاری جمهوری اسلامی در پاسخگویی به سوالات و ابهامات آژانس مطرح شده بود، گفت که تا زمانی که ایران توضیحات معتبر فنی درباره یافتههای آژانس در سه محل اعلام نشده در ایران ارائه ندهد، آژانس نمیتواند صحت و کامل بودن اظهارات ایران ذیل معاهده پادمانی را تایید کند.
روند آن چه اکنون در حال وقوع است و هم چنین رسیدن پرونده ایران به شورای حکام آژانس و امکان بازگشت پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل سبب شد که برای درک بهتر شرایط پیش رو در مذاکرات به سراغ «فریدون مجلسی» دیپلمات سابق و تحلیلگر تاریخ و سیاست و کارشناس بین الملل رفتیم تا نظرات وی در رابطه با هفتمین دور مذاکرات در وین را جویا شویم. روندی که به نظر میرسد تاثیری مستقیم و بیش از پیشی بر روی فروش نفت ایران خواهد داشت.
روند توقف مذاکرات و دلایل آن را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا طرفین به اندازه کافی از خود انعطاف نشان ندادند و آیا میتوان گفت تلاش نماینده اروپا آن چنان که باید برای ایجاد تعادل کافی نبود؟
این دور از مذاکرات برجامی در دولت سیزدهم از لحاظ شکلی و محتوایی با مذاکرات قبلی فرق میکند. مذاکرات پیشین هنگامی آغاز شد که ایران در اثر تحریمهای تحمیلی شورای امنیت به شدت زیر فشار بود. توافق برجام و قبول محدودیتهای آن فرصت تنفسی به ایران داد و نهادهای غیرتمدار ارزشی و جهادی نیز بارها مخالفت خودشان را با کلیت برجام اعلام کردند و در مقابل اجرای آن کارشکنی و مقاوت نشان دادند. این گروه اساسا برجام را هم، چون قرارداد ترکمانچای استعماری و ننگین میدانستند. از سوی دیگر نیز اصولگرایان آمریکایی متقابلا برجام را برای آمریکا زیانبخش و حقارت آمیز نامیدند و با روی کار آمدن ترامپ و تشدید گامهای ضدبرجامی در ایران و خروج آمریکا از برجام مرحله جدید تحریمهای آمریکا و پیروی جهانی در انزوای بانکی و تجاری ایران آغاز شد.
مذاکرات از اواخر دولت روحانی قطع شد و دولت جدید با اکراه و با چند ماه تأخیر مذاکراتی را با ارائه پیش نویس مورد نظر خود آغاز کرد. این شیوه که فقط رفع محدودیتهای ایران را در نظر داشت با حضور غیر مستقیم آمریکا و شرکای غربی پذیرفته نشد.
بله فکر میکنم طرفین انعطافی از خودشان نشان نداده اند. آنها تحت فشار خاصی نیستند، جز این که دستیابی ایران به سلاح هستهای را تحمل نمیکنند. از جمهوری اسلامی انتظار انعطاف در چهار چوب تعهدات برجامی دارند؛ که آن نیز از سوی جمهوری اسلامی موکول به تضمین اجرای مفاد توافق از جمله رفع واقعی همه تحریمهای تحمیلی به ایران شده است که قابل اجرا دانسته نشد. به خصوص آن که جمهوری اسلامی پروتکلهای FATF را که پیش شرط روابط بانکی بود، نپذیرفته است.
نمایندگان اروپایی موضعی متفاوت با آمریکا ندارند. فقط جنگ اوکراین شرایطی ایجاد کرد که جمهوری اسلامی میتوانست با امتیازات بیشتری به توافق برسد که با سهل انگاری مذاکره کنندگان جمهوری اسلامی نسبت به شرایط روسیه در جنگی که رخ داده است، آن فرصت نیز منتفی شد.
نقش روسیه و به طور مشخص نماینده این کشور را در روند اخلال و متوقف ماندن مذاکرات چطور ارزیابی میکنید؟ اینکه از مصاحبههای مکرر نماینده روسیه در مذاکرات و وعدههای آن اکنون به این سکوت و بی تفاوتی رسیده را چطور میبینید؟
سازش ایران و غرب در قالب برجام به سود روسیه نیست. خصوصا این که روسیه رقیب ایران در عرصه نفت و گاز و فولاد است. روسیه در جنگ اروپایی خود نیز خواهان شریک و متحدی برای برخی تدارکات نظامی و عدم عرضه نفت به اروپا است.
بیشتر بخوانید: چرخه تشدید تنش هستهای نتیجهای جز باخت - باخت ندارد
این که پرونده ایران اکنون در شورای حکام آژانس در حال بررسی است آیا پیش درآمد بازگشت دوباره پرونده به شورای امنیت است؟
آری، اگر جمهوری اسلامی خواهان پرهیز از تحریم بزن المللی باشی باید با تفاهم از ارجاع قطعنامه شورای حکام به شورای امنیت جلوگیری کند. در غیر این صورت بازگشت قطعنامههای تحریمی ایران با وتوی دولت حامی روسیه قابل جلوگیری نخواهد بود.
ایران در مقابل قطعنامههای احتمالی و مشکل فروش نفت چه میتواند انجام بدهد؟
مانند گذشته ممکن است به روشهای فروش غیرمستقیم نفت و احتمالا تلاش برای دور زدن تحریمها متوسل شود. اما باید توجه کرد که اگر تحریمها در ادامه افزایش یابد و حتی همچون لیبی، شامل کشتیرانی و هواپیمایی هم بشود دوران دشوارتری در پیش خواهیم داشت. اما اگر منجر به اقدامات نظامی بشود، تصور نمیرود که طرفهای مقابل خواهان جنگگسترده باشند و لی ضربات متقابل به اهداف نظامی و اقتصادی برای منطقه بسیار زیانبخش و ویرانگر خواهد بود.
راهکار پیش روی ایران در این شرایط چیست و چطور ممکن است بتواند روند شرایط و وقایع را تغییر دهد؟
در صورت بازگشت تحریمهای شورای امنیت، بازگشت به برجام منتفی خواهد بود و شرایط جدید بستگی به دوران تشدید تحریمها و برخوردهای ناشی از آن و در نهایت بستگی به نتیجه کارزار متقابل خواهد داشت. باید منتظر ماند که ایران چطور در مقابل کارزاری طراحی خواهد کرد.