اقتصاد۲۴- این هفته، هفته گافهای عجیب در صداوسیمای جمهوری اسلامی بود؛ بدترین نمونه آن وقتی بود که فردی به نام «ظفر مهدی» به عنوان کارشناس برنامه «سیاست خارجی» مهمان شبکه سوم سیما بود. الهام عابدینی مجری تلویزیون (دختر حسن عابدینی که کارمند تلویزیون است و به همین دلیل او نیز مجری شده است) در معرفی مهمان، او را «فعال سیاسی هندی» و «روزنامهنگار مستقل» سیاست خارجی معرفی کرد، در حالی که او نه کارشناس مستقل بود و فعال سیاسی، بلکه او کارمند تلویزیون جمهوری اسلامی است.
ماجرا آنجا بدتر شد که وقتی یک مترجم سوالات مجری را برای ظفرمهدی ترجمه میکرد، جمله «الان دارم» او که توضیح درباره صدای مجری بود، پته برنامهسازان را روی آب ریخت و تا ته داستان مشخص شد
فیلم ظفر مهدی با جمله «الان دارم» او در شبکههای اجتماعی بسیار دست به دست شد و بازتاب بسیاری داشت. خبرگزاری فارس در توجیه ماجرا به سرعت دستبه کار شد و مطلبی نوشت با این تیتر که «اما واقعیت چیست» و به نقل از دختر حسن عابدینی توضیح داد که «ظفر مهدی کارشناس برنامه فردی هندی بوده که در ایران ساکن و تا حدی فارسی بلد است اما برای یک گفتگوی طولانی به راحتی نمیتواند فارسی صحبت کند؛ ما ابتدای گفتگو هم اعلام کردیم که این کارشناس در ایران است.»
این یک کارشناس در ایران باشد یا در هندوستان، تفاوتی در ماجرا ایجاد نمیکند، سوال این بود که چرا او «کارشناس مستقل» معرفی شده است؟ وقتی رزومه ظفرمهدی منتشر شد، طنز داستان بیشتر شد. او سردبیر ارشد شبکه پرس تیوی صداوسیمای جمهوری اسلامی بوده است. در لینکدین خود ظفرمهدی هم این اطلاعات وجود دارد.
جالب آنکه هم مجری برنامه، الهام عابدینی دختر حسن عابدینی و هم ظفرمهدی مهمان خارجی! برنامه بعد از این گاف، صفحات توییتر خود را «پرایوت» کردند تا نه افراد دیگر بتوانند رزومه آنها را ببینید نه کسی از بیرون بتواند آنها را نقد کنند. ظفرمهدی حتی صفحه لینکدین خود را از دسترس خارج کرد. قابل توجه اینکه بسیاری از توییتهای ظفرمهدی کارشناس مستقل خارجی! اساسا به زبان فارسی است!
این نخستین بار نسیت که چنین گافهای بزرگی در صداوسیما رخ میدهد. این بار گاف فارسی حرف زدن ظفر مهدی دست صداوسیما را رو کرد اما احتمالا موارد بسیاری وجود دارد که چنین رفتار غیر حرفهای از صداوسیما سر زده و شاید کسی هم متوجه نشده است.
بیشتر بخوانید: شوخی کاربران با گزارش صداوسیمایی رونالدو!
فارغ از اینکه رزومه ظفرمهدی چیست، یک سوال بزرگ وجود دارد؛ اینکه چرا صداوسیما علاقه دارد حرفهای خودش را از زبان افراد خارجی بیان کند؟ مگر سخن آنها وحی منزل است که هرچه بگویند، درست باشد؟ حقیقت آن است که این موضوع تنها مختص صداوسیما نیست و تا ریشه عمده ایرانیها پیش رفته است؛ چنانچه بارها داستانهایی از قبیل «یک خارجی به فلان جا آمده بود و فلان حرف را میزد» شنیدهایم. در این موارد اساسا دیگر کسی توجه نمیکند که تخصص فلان فرد خارجی در آن زمینه خاص چیست. فقط کافی است خارجی باشد تا هر چه بگوید، همه بپذیرند.
صداوسیما هم بر پایه همین تلقی، افرادی که در ایران هستند را به نام «خارجی» معرفی میکند، یا صحبتهای یک فرد مشهور را به نفع خود مصادره و آنچه میخواهد را از زبان او ترجمه میکند. چنانچه در اقدامی عجیب، سخنانی که میخواستند را در دهان کریستین رونالدو گذاشتند، در حالیکه اصلا چنین چیزی نگفته بود.
واقعا برای حقانیت فلسطین، چه لزومی دارد که سخنان رونالدو تحریف شود؟ مگر او فعال و کارشناس سیاسی است؟ مگر او متخصص امور خاورمیانه است؟ آیا اگر رونالدو یک موضوع را تصدیق کرد، باید دربست آن را پذیرفت؟ بر پایه منطق صداوسیما، از این پس رونالدو میتواند به عنوان الگوی ایرانیان باشد!
در نمونههای دیگر بارها دیدهایم که وقتی یک گزارش همسو با ایده داخی در یک یک رسانه خارجی منتشر میشود، صداوسیما گزارش میکند که فلان رسانه هم این موضوع را تصدیق کرد! نکته هم اینجاست که فقط مطالبی که همنظر با آنهاست، مورد قبول قرار میگیرد و در بقیه موارد، آن رسانه به عنوان رسانه دروغپرداز یا بازوی استکبار معرفی میشود.
این موضوع در مصاحبه ظفرمهدی به خوبی خود را نشان میداد. صداوسیما فردی که به راحتی میتواند فارسی صحبت کند را به عنوان روزنامهنگار مستقل هندی معرفی میکند تا همان چیزی که میخواهد از زبان او، آنهم به انگلیسی بیان شود. به این ترتیب هزینهای هم روی دست بیتالمال گذاشته میشود و به یک مترجم هم باید پول داد تا زبانی که ظفرمهدی میداند و خیلی خوب هم میتواند صحبت کند را برایش به انگلیسی ترجمه کند!
این کار فقط برای بسط یک ایدئولوژی انجام میشود و القای این ایده که تمدن اسلامی ایران بر همه تمدنها توفق یافته است و این دیدگاههای ایران است که در منطقه حرف نخست را میزند، اما برای بیان همین ایدئولوژی لازم است که یک «انگلیسیزبان» آن را بگوید تا مردم باور کنند!