اقتصاد۲۴- با این زیان سنگین خودروسازان میشود حدود ۱۰ درصد سهام بزرگترین و ارزشمندترین کمپانیهای خودروسازی جهان همچون مرسدسبنز، فولکسواگن، بیامو یا پورشه را خریداری کرد!
خودروسازان ایران که سالهاست از امتیازات گستردهای همچون انحصار بازار، تسهیلات کلان ارزانقیمت، ارز چهارهزارو ۲۰۰ تومانی و... برخوردار هستند، زیان سنگینی به بزرگی ۴.۸ میلیارد دلار به بار آوردهاند.
بنا به اعلام مرکز پژوهشهای مجلس گزارش حسابرسیشده سه شرکت ایرانخودرو، سایپا و پارسخودرو نشان میدهد زیان انباشته این شرکتها در پایان سال گذشته از مرز ۱۰۰ هزار میلیارد تومان هم فراتر رفته است که اگر بخواهیم این عدد را با دلار ۲۶ هزار تومان نیما معادلسازی کنیم، زیان خودروسازان حدود ۴ میلیارد دلار میشود.
البته این زیاندهی همچنان ادامه دارد و بر اساس صورتهای مالی منتشرشده در سامانه کدال بورس در سهماهه منتهی به خردادماه سال جاری دو شرکت ایرانخودرو و سایپا زیان سنگین به ترتیب دوهزارو ۷۳۶ میلیارد تومانی و هزارو ۲۹۹ میلیارد تومانی را نشان میدهد.
بر اساس آماری که سایت Companies Market Cap درباره ارزشمندترین برندهای خودروی جهان در سال ۲۰۲۱ منتشر کرده است، ارزش برند آلمانی مرسدسبنز ۵۸.۲ میلیارد دلار، فولکسواگن ۴۷ میلیارد دلار، بیامو ۴۰.۴ میلیارد دلار و پورشه ۳۴.۳ میلیارد دلار برآورد شده است و اگر بخواهیم زیان خودروسازان ایران را در نظر بگیریم، با این زیان سنگین میتوان حدود ۱۰ درصد سهام بزرگترین کمپانیهای خودروسازی جهان را خرید.
زیاندهی سنگین شرکتهای خودروسازی ایران در حالی رخ میدهد که بر اساس گزارش آناتولی، ترکیه سال گذشته میلادی توانسته است مبلغی حدود ۲۵ میلیارد دلار خودرو به کشورهای دیگر صادر کند که این رقم نسبت به سال ۲۰۲۰ میلادی رشدی ۱۲درصدی را ایجاد کرده است.
همچنین انجمن صادرکنندگان صنعت خودروی اولوداگ ترکیه اعلام کرد این کشور در شش ماه نخست سال ۲۰۲۲ نیز ۴.۶ میلیارد دلار خودرو به ۹۷ کشور و منطقه جهان صادر کرده است.
این در حالی است که به گفته روحالله لطیفی، سخنگوی گمرک ایران، در هفت ماه نخست سال گذشته ۵۸میلیونو۴۰۷هزارو ۷۳۳ دلار خودرو و لوازم یدکی صادر کرده که هفتمیلیونو۲۱۷هزارو ۲۶۵ دلار آن مربوط به صادرات انواع خودرو بوده است.
به عبارتی ارزش صادرات خودروی ترکیه ظرف شش ماه تقریبا حدود ۶۳۸ برابر ارزش صادرات خودروی ایران ظرف هفت ماه بوده است.
باید اشاره کرد که انگلیس، فرانسه و اسپانیا و بعد هم ایتالیا و آلمان بزرگترین خریداران خودروهای ترکیه بودهاند.
البته پرواضح است ترکیه تنها کشور همسایهای نیست که در صنعت خودرو درجا نزده، همین حالا عربستان سعودی در تلاش است تا با همکاری بزرگترین کمپانیهای جهان برای ساخت خودروهای الکتریکی گامهای بلندی بردارد.
فربد زاوه، کارشناس صنعت خودرو عنوان میکند اگر رفتار و سیاستگذاریای که درباره خودروسازهای ایران شده با شرکتی در حد و اندازه ولوو یا پورشه و مرسدسبنز نیز شود، نتیجه همین خواهد بود.
او میگوید: به ولوو هم اگر بگویید باید در منطقه من یک کارخانه بزنی و حتما قیمت محصولت فلان باشد، السی هم نتواند باز کند و...، طبیعتا ضرر میکند؛ چون مسئله سوءمدیریت مجموعه دولتهاست که در صنعت خودرو نمایان میشود و عدد بزرگ زیان هیچ مفهومی جز این ندارد. اینطور نیست که فکر کنید این شرکتها پولی را گرفتهاند و زیان به بار آوردهاند، اینها پولی نگرفتهاند. این زیان از محل نداشتن درآمد و نبود امکان اصلاح ساختار نیروی انسانی است. این زیان حاصل فشار و اجبار بیمنطق و وجود سیاستهای تحریمدوستی است.
به باور او، اگر تفکر نپذیرفتن FATF نبود، خیلی ساده صنعت خودروی ما هم شبیه سایر کشورها مثل قطر، امارات، بحرین، عربستان یا ترکیه بود؛ زیرا این کشورها بدون همین تفکرات توانستند از نقطهای که سالها از ما عقبتر بودند، حالا دهها سال جلوتر بیفتند.
زاوه تأکید میکند: اگر سیاست و نگاه خودکفایی به هر قیمتی در کشور وجود نداشت، ما میشدیم ترکیه که سیاستش درست است. وقتی شرکتهای به بزرگی امریکنموتور یا بیوک جمع شدند، اینکه شرکتی مثل ایرانخودرو باشد یا نباشد، هیچ فرقی ندارد، مهم حذف این تفکر است. اگر این تفکر از صنعت ما حذف شود، شاید ایرانخودرو و سایپا نمانند، اما ساختار درست صنعتی ایجاد خواهد شد. اگر این تفکر دولتی کنار برود، صنعت در نقطهای خواهد بود که اگر اقتصادی باشد، جذب سرمایه میکند و اگر هم نباشد که نمیکند.
از نگاه این کارشناس، کلیت نگاه به ماجرای صنعت خودرو امروز درست نیست؛ نه انتقاد به آن از منظر صحیحی اتفاق میافتد و نه حمایت از آن. او میگوید: چرا به خودروسازها انتقاد میکنید؟ وضع امروز تأثیر تفکر غلط در دولت است. سویه انتقاد باید به سمت وزیر باشد نه مدیریت ایرانخودرو یا سایپا.
امیرحسن کاکایی، دیگر کارشناس خودرو نیز با زاوه همنظر است میگوید: آنچه اتفاق افتاده، فاجعه سیاستگذاری است نه مدیریت صنعت. دو خودروساز ایران تحت امر دولت هستند. در چهار سال گذشته، سیاستگذاران ادعا کردند که اگر قیمت خودرو در خودروسازی ثابت بماند، قیمت در بازار هم ثابت میماند.
در کنار آن خواستند با فشار بر این شرکتها، هزینهها را هم پایین بیاورند. نتیجه این شد که در این چهار سال با اینکه مدیرعاملهای مختلفی سر کار آمدند، نهتنها بازار کنترل نشد، بلکه این دو خودروساز هم سالانه زیانی معادل یارانه نقدی کشور به بار آوردند. یارانه نقدی ۶۰ میلیون نفر در ایران ماهانه دوهزارو ۷۰۰ میلیارد تومان است که برای یک سال ۳۲هزارو ۴۰۰ میلیارد تومان میشود و زیان سال گذشته خودروسازان با کمی اغماض در همین حد است. یعنی تقریبا زیان این دو خودروساز به اندازه پنج سال یارانه نقدی کل کشور است.
بیشتر بخوانید: توضیحات وزیر صمت درباره حذف قرعه کشی خودرو
او ادامه میدهد: مقصر سیاستگذار است؛ یعنی دولت و مجلس. کسی نمیتواند تقصیر را گردن مدیریت صنعت بیندازد؛ چون مدیران چندین بار تغییر کردند، اما زیان دائم تکرار شده است. این نشان میدهد اصل مشکل در سیاستگذاری است. به گفته این کارشناس، کشورهایی مثل ترکیه، کرهجنوبی و ژاپن هم با بحرانهایی مواجه شدند، اما با سیاستهای درست آن را پشت سر گذاشتند.
نمونه آن ژاپن است که در دهه ۹۰ میلادی صنایع خودروسازی آن دچار بحران شد، اما شرکتهای غول و برندهای بزرگ توانستند دوام بیاورند یا کرهجنوبی که سال ۱۹۹۶ در آن پنج شرکت بزرگ ورشکسته شدند، اما از دل ماجرا هیوندای، کیا بیرون آمد که اکنون یک غول بینالمللی است. حتی ترکیه هم حدود ۳۰ سال پیش خودروسازی ملی را رها کرد و در نهایت با برخی سیاستهای درست خودش را نجات داد.
کاکایی همچنین باور دارد مجموع زیان انباشتهای که در صورت مالی میبینیم و رسانهها اعلام میکنند، ارقام رسمی هستند و زیان واقعی همچنان در پشت پرده است؛ چون بدهی خودروسازها و بدهی آینده آنها در این صورتها نیست.
او تأکید میکند: آنقدر از آینده خرج کردهاند که در کمترین حالت تا دو، سه سال دائم باید فقط بدهی پرداخت کنند. اگر امروز چرخ این دو خودروساز متوقف شود، تازه متوجه خواهید شد چه فاجعهای رخ داده است. شما فقط اعدادی را که اعلام کردهاند، میبینید؛ درحالیکه واقعیت بسیار بدتر از این حرفهاست.
کاکایی ادامه میدهد: سیاسیون باید بپذیرند خودشان را کنار بکشند و فقط بر مبنای معیارهای اقتصادی و قانون اساسی و اصل ۴۴ تنظیمگری کنند. در واقع دولت باید از اینکه در اجرا مداخله کند، بپرهیزد و شرایط را برای رقابت فراهم کند؛ حتی اگر به قیمت نابودی و اعلام ورشکستگی شرکتها باشد. اینگونه در جنگ رقابت، شرکتهای قوی باقی خواهند ماند؛ مثل اتفاقی که در دهه ۹۰ در کرهجنوبی افتاد که تعداد زیادی از شرکتها ورشکسته شدند، ولی از دلشان خودروسازی سالم بیرون آمد.
از نگاه کاکایی باید اجازه داد ادغامهای بزرگ شکل بگیرد. او توضیح میدهد: در حال حاضر هر روز یک برند جدید خودسازی راه میافتد و کارخانهای تأسیس میشود که غالب آنها هم چینی هستند. این فاجعه است. به جای تجمیع و تلاش برای تولید چند مدل خودروی با کیفیت بالا برای رسیدن به تیراژ اقتصادی، هر روز تعداد خودروسازها بیشتر میشود. با اینکه هر روز خودروسازها بیشتر میشوند، اما نه قیمت پایین میآید و نه رقابت بیشتر میشود و کشور ما تبدیل به عرصه رقابت خودروسازی چینی شده است. حتی گاهی یک شرکت چینی به چند خودروساز ایران خودرو میفروشد. چینیها در بازار کشور میتازند و ما نمیدانیم چه بلایی دارند سرمان میآورند. در واقع هرچه تعداد خودروسازیها بیشتر شود، تیراژ پایین میآید و قیمت تمامشده بالا میرود.
او در پاسخ به این پرسش که آیا با توجه به قوانین میتوان دو خودروساز بزرگ کشور را رسما ورشکسته خواند؟ میگوید: در ماده ۱۴۰ قانون تجارت آمده اگر شرکتی به اندازه ۹۰ درصد داراییاش بدهی داشت، میتواند اعلام ورشکستگی کند، اما نمیگوید حتما ورشکسته هستند.
اکنون شرکتها و بانکهای ورشکسته زیادی داریم که ادامه حیات میدهند؛ چون در قانون دقیقا نیامده که اینها ورشکسته هستند یا نه. درحالیکه آنچه مشکل ماست، فقط بدهی فعلی شرکتها نیست، این است که آینده شرکت چقدر توان تحمل این بدهیها را دارد. با این شرط، بهراحتی میتوان گفت شرکت هواپیمایی ملی، شرکت پست، ایرانخودرو و سایپا سالهاست عملا ورشکسته هستند.