تاریخ انتشار: ۰۹:۵۹ - ۱۲ مرداد ۱۴۰۱
امامزاده داوود ۵ روز پس از سیلی که آمد، اما هنوز نرفته است

بازمانده سیل امامزاده داوود: ۲۰۰ نفر زیر آوار هستند!

محمد یکی از آن‌هایی است که شش عزیزش را در سیل از دست داده. بچه لرستان است و با پسرعمو‌ها و پسرخاله‌هایش برای ساختن زندگی بهتر به امامزاده داوود آمده بودند و رستوران و مسافرخانه‌ای را اجاره کرده بودند. از شش نفرشان سه جسد پیدا شده و سه نفر دیگر زیر خروار‌ها گل مدفون شده‌اند. بی‌حوصله است و به سختی جواب می‌دهد. می‌گوید: «همه چیزمان رفت. از ماشین‌ها تا تمام وسایل و مواد خوراکی و هرچه داشتیم. فدای یک تار مویشان، جوانان ۲۵ ساله‌مان را از دست دادیم. عموزاده‌ها و پسرخاله‌هایم رفته‌اند و خودم جسدشان را پیدا کردم».

بازمانده سیل امامزاده داوود

اقتصاد۲۴- پنجشنبه‌شب گذشته، درست پس از اعلان نارنجی سازمان هواشناسی کشور به ارتفاعات شمالی تهران، سیل روستای امامزاده داوود را برد. با وجود اعلام شرایط بحرانی، اما هیچ گروهی از راهداری، شهرداری و دیگر مسئولان ذی‌ربط اقدام به مسدودکردن جاده امامزاده داوود نکردند، یا به مردم روستا که اکثرا در خانه‌هایی ناایمن زندگی می‌کردند دستور خروج ندادند.

ساعت ۲۳ پنجشنبه، سیل آمد و هم زائران را برد، هم مردم محلی را عزادار کرد و هم با تخریب مغازه‌ها آن‌ها را به خاک سیاه نشاند. در لحظه نگارش این گزارش کمتر از ۲۴ ساعت از وقوع سیل در فیروزکوه و تخریب خانه‌ها و ازدست‌رفتن مردم محلی می‌گذرد.

گوشه‌گوشه تهران درگیر سیل است و ساخت‌وساز‌های غیراصولی و کوه‌خواری و ویلاسازی از ما بهتران مردم تنگدست را به خاک سیاه نشاند. از متروپل تا امامزاده داوود، ترجیع‌بند تخریب یک چیز است: ساختمان‌های ناایمن و بی‌ارزش‌بودن جان.... این گزارش حاصل حضور چندساعته خبرنگاران در روز سه‌شنبه میان آوار روستای امامزاده داوود است. کمی پس از اعلان هشدار نارنجی‌رنگ هواشناسی و پیش از بارش سیل‌آسای دوباره باران....

بو، همان بوی متروپل است. بوی اجسادی که چند روز است پیدا نشده‌اند، تمام محوطه را برداشته. از اولین پیچ امامزاده داوود، مسیر‌ها را بسته‌اند و تنها با مجوز یا کارت خبرنگاری اجازه تردد داده می‌شود، چندین کیلومتر پایین‌تر نیرو‌های امداد به همراه سگ‌های زنده‌یاب در حال گشتن دره‌ها هستند.

احتمال اینکه سیل اجساد را تا این مسیر آورده باشد می‌رود. هرچه به روستا نزدیک‌تر می‌شویم به تعداد ابر‌های متراکم افزوده می‌شود. انگار نه انگار که تهران آفتاب است، اینجا آسمان گرفته است و به نظر می‌رسد ممکن است هر لحظه دوباره بارشی سیل‌آسا روستا را دربر بگیرد.

کمی بعد از گذر از روستای کیگا، گنبد امامزاده داوود را می‌شود دید و به تعداد نیرو‌های هلال احمر افزوده می‌شود. معبر ورودی را بسته‌اند و بالاخره با اصرار وارد می‌شویم. صدای نوحه و عزا کل کوچه باریک امامزاده را برداشته. مغازه‌ها تعطیل‌اند و سرتاسر دیوار‌ها عکس‌های مفقودان به دیوار چسبانده شده است.

از صحن اصلی اجازه ورود نمی‌دهند و از صحن امام حسین (ع) وارد می‌شویم. سراسر گل است و نیرو‌های جهادی مشغول به کار هستند. بیشتر از نیرو‌های امداد و نجات حضور نیرو‌های بسیج و سپاه است که به چشم می‌خورد.

مأموریت آتش‌نشانی تمام شده و بیشتر وسایل و تجهیزات خود را از امامزاده داوود خارج کرده و این مسئله‌ای است که نگرانی خانواده‌هایی که هنوز اجساد عزیزانشان را پیدا نکرده‌اند بیشتر کرده است.

چه جوان‌هایی اسماعیل...

محمد یکی از آن‌هایی است که شش عزیزش را در سیل از دست داده. بچه لرستان است و با پسرعمو‌ها و پسرخاله‌هایش برای ساختن زندگی بهتر به امامزاده داوود آمده بودند و رستوران و مسافرخانه‌ای را اجاره کرده بودند. از شش نفرشان سه جسد پیدا شده و سه نفر دیگر زیر خروار‌ها گل مدفون شده‌اند. بی‌حوصله است و به سختی جواب می‌دهد. می‌گوید: «همه چیزمان رفت. از ماشین‌ها تا تمام وسایل و مواد خوراکی و هرچه داشتیم. فدای یک تار مویشان، جوانان ۲۵ ساله‌مان را از دست دادیم. عموزاده‌ها و پسرخاله‌هایم رفته‌اند و خودم جسدشان را پیدا کردم».

از محمد درباره لحظه جاری‌شدن سیل سؤال می‌کنم... می‌گوید: «حدود ساعت ۱۱ شب بود، در رستوران نشسته بودیم و در حال دیدن باران بودیم، من داشتم فیلم می‌گرفتم که یک دفعه دیدیم یک کوه آب به سمت ما سرازیر است و همه‌چیز تمام شد...». مگر به شما دستور تخلیه و هشدار نداده بودند؟

این را من می‌پرسم و او می‌گوید: «به ما که در مرکز حادثه بودیم هیچ‌کس نگفته بود. اینجا کسی تلویزیون تماشا نمی‌کند. شما حساب کنید اگر راه را می‌بستند، حداقل این همه زوار و مسافر از بین نمی‌رفت... حداقل این همه آدم کشته نمی‌شدند. حداقل الان ۲۰۰ نفر آدم زیر آوار هستند. آدم‌های تکه‌تکه‌شده که آب صد بار به در و دیوار کوبیدشان. خودم حداقل چهار تا دست و پا پیدا کردم...».

می‌گویند مسئولان بالا با مردم جلسه دارند. آن‌هایی که پایین هستند و درجه‌دار، جواب هیچ سؤالی را نمی‌دهند. می‌گویند اجازه صحبت‌کردن ندارند، این جمله، جمله همه‌شان است، از امدادی‌ها تا جهادی‌ها ترجیح می‌دهند حرف نزنند. کار عملیاتی از متروپل بی‌نظم‌تر است و این شاید به وسعت تخریب بازگردد، اما به‌هرحال مردم از شرایط راضی نیستند.

کافی است بفهمند خبرنگاری و با اصرار می‌خواهند تو را به جایی ببرند که می‌گویند مغازه‌شان بوده و عزیزشان آنجا دفن است. یکی از آن‌ها نامش اسماعیل است و در سیل سه نفر را از دست داده. محمد پیشدادی ۲۰ساله، مرتضی حاجی‌وند ۲۵ساله و عبدالله ۴۰ ساله مفقودی‌های آن‌ها هستند.

اسماعیل می‌گوید: «همه جا را ول کرده‌اند و اصرار دارند بگویند اجساد را پیدا کرده‌اند. کلی کارگر در مغازه‌ها بوده‌اند که اصلا خانواده‌هایشان در جریان نیستند که محل کارگری آن‌ها امامزاده داوود بوده. حالا چند وقت که بگذرد همه‌چیز معلوم می‌شود. شما فکر می‌کنید این بوی تعفن برای چیست؟ مگر می‌شود این بوی زننده از جسد دو، سه نفر باشد. تکه‌تکه‌های عزیزان ما اینجاست. اما همه خانه‌ها و مغازه‌های تخریب‌شده را ول کرده‌اند و صحن را جمع می‌کنند. این عادلانه نیست... تمام این سال‌ها کسی سراغ ما را نمی‌گرفت که اصلا زنده‌ایم یا مرده، ما بودیم که نوکری امامزاده را کردیم، حالا شده‌اند بزرگ‌تر امامزاده».

محمد یکی از مغازه‌دار‌های امامزاده داوود است. جایی بعد از پله‌های خروجی صحن امام حسین، همان‌جایی که بیشترین تخریب را داشته با لباس‌های گلی روی زمین به دنبال تکه‌هایی از بدلیجاتی می‌گردد که آب برده. ویترین کهنه و درهم‌شکسته‌ای را نشانم می‌دهد و می‌گوید: «از کل مغازه همین مونده. کلی انگشتر نقره داشتم... فقط یک عقیق پیدا کردم... بعد همان‌طورکه رویش را برمی‌گرداند زیر لب می‌گوید: زندگیم از دست رفت...».

ما به شما اعتماد نداریم!

جلسه طبقه سوم صحن امام حسین است. از پایین می‌شود ایوان‌های منتهی به اتاق‌ها را دید. فرماندار تهران و رئیس دادسرای جنایی و نماینده تعاونی مسکن با مردم محلی جلسه دارند. کسی جلوی ما را برای ورود به جلسه نمی‌گیرد. مردم عصبانی هستند و اجازه صحبت نمی‌دهند.

یکی از مردان لاغر و با محاسن بلند در جواب نماینده تعاونی مسکن می‌گوید: «یک نفر به ما خبر نداد که زندگی‌مان در خطر است. حالا شما آمده‌ای می‌گویی توافق کن؟ تا نظر و رضایت ما را جلب نکنی، من نمی‌ذارم یک آجر از مغازه‌ها رو خراب کنی. از رو نعش من باید رد بشی...».

نماینده بنیاد مسکن سعی می‌کند خونسرد باشد و می‌گوید: «آخر مسئله جنس‌های داخل مغازه به ما ربطی ندارد...». دوباره دعوا بالا می‌گیرد: یکی از اهالی بلند می‌شود و می‌گوید: «آقا بحث بحث اعتماده! ما به شما اعتماد نداریم. شما می‌خواین خراب کنید، بعد به من جا توی پارکینگ بدی؟ شما جسدای عزیزای ما رو از زیر آوار هنوز درنیاوردی... آقا امامزاده داوود مال شما... ما اینجا رو نمی‌خوایم... شما اینجا رو بخر هرکاری می‌خوای بکنی بکن...».


بیشتر بخوانید: جاری شدن مجدد سیلاب در مناطق سیل زده زرین دشت فیروزکوه


در جلسه می‌شود مرتضی طلایی را هم دید که بالای مجلس نشسته و سعی در آرام‌کردن مردم دارد. قاسم محمد طهرانی، فرماندار تهران، لحنش دوستانه‌تر است و سعی می‌کند مردم را آرام کند.

او می‌گوید: «ما هم به خدا سمت شما هستیم. گزارش‌های کارشناسی می‌گویند این خانه‌ها و مغازه‌ها دیگر امکان سرپاماندن ندارند، ما آمده‌ایم با شما توافق کنیم، تا شما ضرر نکنید...». دوباره یکی از اهالی فریاد می‌زند: «شما می‌خوای ملک ما رو خراب کنی، باید ما رو راضی کنی... همه این سال‌ها کی امامزاده داوود رو نگه داشت؟ کی اینجا رو درست کرد؟ ما زیر سایه آقا بودیم، این صحن و همه‌چیز رو ما درست کردیم. الان می‌خواین به زور اینجا رو خراب کنید؟ ما اگر اینجا موندیم از سر اجباره. شما به ما اندازه ملکمون مغازه توی تهران بدید، ما می‌ریم، یک دقیقه هم اینجا نمی‌مونیم...».

قاضی شهریاری، رئیس دادسرای جنایی تهران، از جایش بلند می‌شود و با مردم صحبت می‌کند. او می‌گوید: «نظر کارشناسان قضائی تخریب است. ما آمده‌ایم که این اتفاق با بهترین شرایط برای شما بیفتد. اگر به هم اعتماد نکنیم که نمی‌شود. ما آمده‌ایم اجساد عزیزان شما را دربیاوریم، به شما کمک کنیم... با دادزدن که به جایی نمی‌رسیم، اگر فکر می‌کنید نمی‌شود و به نتیجه نمی‌رسیم، خب ما هم جمع می‌کنیم و وسایلمان را هم می‌بریم و شما می‌مانید و اینجا و خودتان می‌دانید...».

یکی از اهالی می‌گوید: «آقای قاضی شما باید حق ما را بگیرید. ۸۰ درصد آدم‌هایی که در این جلسه هستند، مستأجرند، این‌ها که نمی‌توانند برای مال مردم تصمیم بگیرند...». دوباره کسی فریاد می‌زند: «شما باید حق ما رو بگیری...». شهریاری می‌گوید: «خب همین کار را می‌کنیم. حق شما چیست؟».

مردم عصبانی هستند، دوباره کسی با فریاد می‌گوید: «تو قاضی هستی. تو باید بگویی که حق ما چیست... الان اجساد عزیزان ما از همه‌چیز مهم‌تر است. به ما بگو چرا نیرو‌های آتش‌نشانی محل را تخلیه کردند. چرا آتش‌نشانی بیل مکانیکی را برد؟». شهریاری می‌گوید: «بابا، یک جوری ساختید، بیل مکانیکی نمی‌تونه رد بشه، برادر من چرا متوجه نیستی...».

دوباره دعوا بالا می‌گیرد. چیزی که مردم را عصبی کرده خبری دروغ مبنی بر اسکان ۷۰۰ نفر از اهالی امامزاده داوود است. مدیر سازمان آتش‌نشانی همان روز ابتدایی وقوع سیل از اسکان سکنه امامزاده داوود در سوله‌های مدیریت بحران خبر داده بود. خبری که مردم را عصبانی کرده و می‌گویند چنین اتفاقی نیفتاده.

یکی از مردم فریاد می‌زند: «ما به دروغ گویی‌هایی که ادعا می‌کنند ۷۰۰ نفر از اهالی امامزاده داوود را اسکان داده‌اند اعتماد نمی‌کنیم. تا رضایت ما رو جلب نکنید، من اجازه جابه‌جایی یک آجر رو نمی‌دیم، باید از روی نعش اهالی رد شوید...».  قاسم محمد طهرانی، می‌گوید: «چه کسی چنین ادعایی کرده؟». فریاد می‌زنند، ما نمی‌دونیم، همین شما‌ها گفتید، شماهااااااااااا»

کم‌کم اهالی سالن را ترک می‌کنند. فرماندار تهران، برتری خود را به اینکه اهل مصاحبه نیست می‌داند. با تندی جواب ما را می‌دهد و می‌گوید: من اهل مصاحبه نیستم، شما کی دیدی من مصاحبه کنم؟ مصاحبه نکرده به من می‌گویند ادعا کرده‌ام ۷۰۰ نفر را اسکان داده‌ام. اصلا چه کسی گفته بیایید؟». این عادت در سال‌های اخیر بین مسئولان دولتی مسری است. مسئولانی که در قالب سلبریتی‌ها پشت‌کردن به تریبون‌های عمومی و سکوت را به پاسخ‌گویی به افکار عمومی ترجیح می‌دهند».

مأموریت ما تمام شده بود

جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتش‌نشانی، در گفتگو با «شرق»، توضیحاتی را درباره دلایل خروج نیرو‌های سازمان آتش‌نشانی از امامزاده داوود ارائه کرد: «امروز دوشنبه روز آخر عملیات اجرائی ما در محله امامزاده داوود بود. فرماندهان ما بازدید میدانی از محل داشتند و برای مشاوره در خدمت دوستان هستیم، اما از لحاظ عملیاتی کار ما تمام شده و تا به حال هم موضوع تمدید کار با آتش‌نشانی مطرح نشده است».

وی در ادامه افزود: «تمام نقاطی که مسئولیتش به سازمان آتش‌نشانی سپرده شده بود، مورد جست‌وجو قرار گرفت و آن نقاطی که مسئولیتش به عهده ما بود، بیشترین اجساد از آن نقاط کشف شد، اما همچنان نهاد‌های دیگری که در این حوزه مسئولیت دارند مانند سازمان هلال احمر در حال جست‌وجو هستند».

اذان ظهر را گفته‌اند. وقت استراحت نیرو‌های امدادی است. چکمه‌های به گل آغشته‌شان را می‌شویند و عده‌ای در میان خرابه‌ها عکس یادگاری می‌گیرند. در حال خروج از امامزاده داوود، باران سیل‌آسا شروع به باریدن می‌کند... وحشت تجربه آنچه مردم راوی آن بودند، قلبمان را مچاله می‌کند... در حال دویدن و فرار به سمت ماشین، صدای نیرو‌های امدادی در میان رعد و برق گم می‌شود که می‌گویند: «یا امام زمان... پناه بگیرید...».

منبع: روزنامه شرق
ارسال نظر
قوانین ارسال نظر
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «اقتصاد24» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.
خواندنی‌ها
خودرو
فناوری
آخرین اخبار

فیلم/ پیشنهاد رسایی برای تابعیت دوگانه فرزندان ظریف

عکس/ طارمی روی پوستر اینتر برای دیدار با لایپزیش

هشدار نارنجی هواشناسی برای مازندران

فیلم/ رسایی: من را متهم کردند که در برابر دستور رهبری مقاومت می‌کنم

فیلم/ ادعای نماینده مجلس درباره زمان مصوبه افزایش قیمت خودرو

فیلم/ پاداش پایان خدمت کارمندان دولت ۶۵۰ میلیون تومان شد

تصویری دردناک از ای دی کارت امید عالیشاه

فیلم/ روش محاسبه حقوق سال آیندۀ کارمندان و بازنشستگان

گزارش بورس امروز سه شنبه ۶ آذرماه ۱۴۰۳

کشف جسد مرد جوان در پارک ستارخان

عکس/ تعهدات بیمه تکمیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۴ بازنشستگان

هشدار برف و سرما به این ۱۸ استان

پیش بینی آینده مذاکرات هسته ای ایران و اروپا

عکس/ سنگ تمام استقلالی‌ها برای عالیشاه

فیلم/ پرداخت یارانه به بازی تایید و تکذیب رسید

عکس/ سنگ‌نگاره شاهنشاه ساسانی در حال دادن گل به همسرش

فیلم/ سخنان عجیب قالیباف درباره تحریم نفت ایران

فیلم/ صدور حکم پروندۀ چای دبش تا پایان ماه

عکس/ استوری سرمربی پرسپولیس برای امید عالیشاه

عکس/ نمایی دیدنی از ‏مسجد وکیل شیراز

عکس/ خانه وزیر جنگ مظفرالدین شاه قاجار

فیلم/ تهدید پزشکیان به استیضاح از تریبون مجلس

پاییز هزار رنگ در نصف جهان

فیلم/ حمله تند ثابتی به پزشکیان در صحنه علنی مجلس

عکس/ پاییز تماشایی و درخشان در روستای شهرستانک تهران

عکس/ رضاشاه پهلوی و احمدشاه قاجار در یک قاب

مهدی ترابی به پرسپولیس بازگشت؟

اعلام قیمت گوشت مرغ سه‌شنبه ۶ آذر +جدول

استقلال اشک لئوناردو پادوانی را درآورد

فیلم/ گلایه قالیباف از وزیر نیرو

پیشنهاد لیگ برتری برای ستاره پرسپولیس

رابعه اسکویی: اگر نمی‌آمدم جنازه‌ام به ایران می‌رسید

اسرائیل و حزب‌الله در آستانه توافق آتش‌بس

قیمت مسکن و هزینه اجاره‌نشینی در گران‌ترین منطقه تهران

عکس/ علائم پنهان یک سرطان در آقایان

فیلم/ دلیل بازگشت تتلو به ایران از زبان حسین تهی

مجلس موافق واردات خودرو‌های لوکس

رشد ۳۴ درصدی قیمت مسکن در منطقه ۲۲ تهران طی فقط دو ماه

قیمت گوسفند و گوساله تغییر کرد

سطح گردش معاملات بورسی چنگی به دل نمی‌زند

عکس/ تغییر عجیب چهره همسر اول جومونگ در ۴۳ سالگی

ماجرای برخورد مرگبار قطار با نوجوان قائمشهری چه بود؟

با بودجه ۱.۵ تا ۵ میلیارد تومان کجای تهران خانه بخریم؟ + جدول قیمت‌ها

واژگونی سرویس مدرسه و سرنوشت ۱۳ دانش‌آموز در کردستان

ادعای عجیب عضو جبهه پایداری درباره عریان شدن زنان

فیلم/ وضعیت خودرو‌های کوروش کمپانی با ارزش چند ده میلیاردی

فیلم/ ادعای عجیب سخنگوی دولت درباره کلینیک ترک بی حجابی

عکس/ سفر شمسایی، دبیر و عزیزی به بیروت

طعنه سنگین یک روزنامه اصولگرا به سعید جلیلی

متهم ردیف اول بنگاه‌داری بانک‌ها کیست؟