اقتصاد۲۴- مرداد، فصلی است که راند دوم یکی از جنجالیترین آزمونهای علمی هم برای دانشآموزان، هم خانوادهها و هم منتفعان این بازار بزرگ درآمدزایی آغاز میشود! شاید برخی تصور کنند وقتی از کاسبان کنکور حرف میزنیم، هر چه هست محدود به آزمون شده و تمام میشود. اما باید گفت بعد از اعلام نتایج و بهمنظور پیگیری راند پایانی درآمدزایی منتفعان کنکور سراسری باید سراغ افراد و موسسات شناختهشده در حوزه انتخاب رشته رفت. موسساتی که حسابی سرشان شلوغ میشود و درآمدهای آنچنانی خواهند داشت.
«سهیلا نصیری»، کارشناس آموزش و روانشناس با اشاره به اینکه ۸۵ درصد رشتهها بدون کنکور هستند، به «فراز» میگوید: «اکثر مافیاهای کنکور با گرفتن هزینههای بالا دانشآموزان را در رشتههایی که نیاز به آزمون سراسری ندارد ثبت نام میکنند، دانش آموزان باید به این موضوع توجه کنند که اکثر رشتههای دانشگاه آزاد بدون کنکور است. از طرفی در این سالها آنقدر صندلی خالی در دانشگاهها هست که همه قبول میشوند و انواع دانشگاههای آزاد و غیر انتفاعی و پردیس پذیرای داوطلبان هستند پس هیچ نگرانی برای قبولی وجود ندارد تنها رقابت بر سر رشتههای پرطرفدار و یا دانشگاههای مطرح است.»
نصیری درباره شگردهای تبلیغاتی این موسسات تصریح میکند: «برخی از مافیای کنکور دست به انتشار کارنامههایی میزنند که تمام حقیقت را بیان نمیکند. به عنوان مثال، دانشجویان، کسانی هستند که با رتبههای کمی بالاتر از رتبههای روزانه قبول شدهاند، اما در سامانههای دانشگاهی این افراد روزانه ذکر شده است و فکر میکنیم که این فرد روزانه چنین چیزی را قبول شده است؛ بنابراین تبلیغ کردن شروع میشود یا به نوعی دیگر شهریه پرداز بودن یا نبودن فرد ذکر نمیشود.»
بیشتر بخوانید: اسامی رتبههای برتر کنکور سراسری ۱۴۰۱
این مشاور تخصصی ادامه میدهد: «تمام این تبلیغات باعث میشوند که داوطلبان تیری در تاریکی بیندازند و به سمت این مشاوران بروند که در اینصورت داوطلبان به مشاوران میگویند آیا با فلان رتبه فلان رشته قبول میشوم و در این حالت مشاوران حرف آنها را تایید کرده و خانواده داوطلبان حاضر به پرداخت هزینه زیادی پول شوند که در نهایت چیزی جز مشکلات آنها را به همراه نخواهد داشت.»
سالها پیش یک شاگرد ممتازی بود که سر جلسه حالش بد و رتبهاش ۵ رقمی شد، اما با یک انتخاب رشته خوب توانست در بهترین رشته قبول شود؛ مشابه این خاطره مشترک مشاورهای تحصیلی که در چرخه مافیا فعال هستند را کم نشنیدهایم. پس از جلب توجه مراجعان به این موسسات، در گام بعدی آنها سعی میکنند مخاطب را به محصول خود نیازمند نشان دهند و با اعلام محدودیت زمان، فروش را سرعت ببخشند. با این حال روایت آنچه زیر پوست موسسات کنکوری میگذرد از زبان مراجعان نیز شنیدنی است.
کسری، داوطلب کنکور سراسری ۱۴۰۰ به «فراز» میگوید: «در کنکور سراسری رتبه ۱۰۰۰ را کسب کردم که یکی از مشاوران کنکوری با دریافت ۱۵ میلیون تومان هزینه، کاملا خاطرم را جمع کرد که حتما در رشته مهندسی برق دانشگاه شریف قبول میشوم، اما بعد از اعلام نتایج در هیچ کدام از رشتههای مورد نظرم قبول نشدم و حالا هم شرکت در کنکور برایم مثل کابوس است.»
مهسا داوطلب کنکور سراسری سال ۹۸ نیز خاطره تلخی از موسسات انتخاب رشته دارد. او به «فراز» میگوید: «رتبه ۵ هزار منطقه سه در رشته تجربی را کسب کردم، اما بعد از اعلام نتایج هیچ رشتهای قبول نشدم و کارنامهام سفید بود، در صورتی که یکی از مشاوران کنکور با دریافت ۸ میلیون تومان هزینه به من قول قبولی در رشته پزشکی روزانه را در تاپترین دانشگاههای کشور داده بود!»
زینب داوطلب کنکور ۹۹ و ۱۴۰۰ نیز دوبار فریب موسسات کنکور را خورده است. او در اینباره به «فراز» میگوید: «طی دو سال نزدیک ۳۰ میلیون در این موسسات هزینه کردم. وقتی در کلاسهای کنکور شرکت میکنید طوری برایتان جا میاندازند که بدون حمایت آنها شانسی نخواهید داشت. اینجا استرس کنکور بر تمام منطق شما غلبه میکند. با اینکه میدانی اشتباه است انگار دوباره میخواهی شانس خودت را امتحان کنی. من طی دو سال با رتبه ۲۰۰۰ و ۳۵۰۰ منطقه سه، نتوانستم در رشته دلخواهم در یکی از دانشگاههای سطح بالای تهران قبول شوم.»
حتما شما هم از خواندن این اعداد و ارقام تعجب کردید. ماجرا وقتی عجیبتر میشود که بدانید گردش مالی چند هزار میلیاردی این موسسات از جانب مقامات رسمی کشور تایید شده است.
یکی از انتقاداتی که طی همه این سالها درباره مافیای کنکور مطرح شد، عدم نظارت کافی بر کلاسهای کنکور و آموزشگاههاست. جالب است بدانید از نگاه نمایندگان مجلس یکی از دلایل حذف نشدن کنکور گردش مالی مافیاست. در گزارشی که خبرگزاری ملت اسفند ۱۳۹۹ منتشر کرد با توجه به نرخ تورم در آن سال، گردش مالی کنکور ۸۲ هزار میلیارد تومان اعلام شد. عددی که با توجه به همان نرخ تورم، حالا کمتر از دوبرابر نشده است.
طبق آخرین دادهها، یکی از گروههای آموزشی در تهران، بین ۲ تا ۴ میلیون تومان تنها برای وبینار و بیش از ۸ میلیون تومان برای انتخاب رشته دریافت میکند. در هلدینگهای آموزشی دیگر نیز این رقم از ۳ میلیون تومان تا ۱۵ میلیون تومان هزینه (تضمینی) در نوسان است. در این میان اگر تنها ۱۰ درصد داوطلبان یعنی حدود ۱۰۰ هزار نفر بابت انتخاب رشته پول دهند، فقط میانگین گردش مالی انتخاب رشته، بیش از ۷۰۰ میلیارد تومان خواهد بود. بماند که پیش از کنکور و برای هر داوطلب، متوسط هزینهها بین ۱۲ تا ۳۰ میلیارد تومان فقط از دانشآموزان پایه ۱۲ است. رقمی که حتی بعد از حذف کنکور و شرط معدل، باز برای موسسات و مدارس خاص، تعریف شده است.
موسسات آموزشی در اواسط دهه هفتاد و درست در شکاف ضعف نظام آموزشی کشور جان گرفتند. حال پس از گذشت بیش از بیست سال، بیش از ده موسسه آموزشی گسترده در کشور مستقر است؛ موسساتی که با نفوذ در بطن جامعه بخصوص در شهرستانها، تصور هرگونه جایگزینی را برای خود دست کم تا ده سال آینده منتفی کردهاند. شاید با بیرون آمدن از چاه این موسسات، به چاه بزرگتری سقوط کنیم؛ چاهی به وسعت همان بیست سال تاریخ و بعد درست در همان شکاف آموزشی فرود آییم که برای گریختن از آن به موسسات «کمک» درسی پناه برده بودیم!
به عبارت دیگر حذف مافیای کنکور مساوی با فرو ریختن بنیان موسسات کمک آموزشی و قدعلم کردن گسترده مدارس غیرانتفاعی است که با وعده امکانات آموزشی بهتر و کسب شهریه بیشتر احتمالا به مافیای مهلکتری تبدیل خواهند شد…!
منبع: فراز