اقتصاد۲۴- جمعی از دیپلماتهای سابق ایران هفته گذشته طی بیانیهای درباره سه معضل کشور اعلام موضع کردهاند؛ مسئله برجام، مداخله ایران در جنگ اوکراین و سیاست داخلی به عنوان زمینهساز سیاست خارجی. در بیانیه ۳۵ دیپلمات سابق کشور ورود ایران به جنگ اوکراین نگرانکننده، عدم احیای برجام بازی خطرناک و معضلات اقتصادی و تورم ناشی از رویکردها، مغایر منافع ملی خوانده شده و نسبت به استمرار این وضع هشدار داده شده است. سه روز بعد از انتشار بیانیه در روز چهارشنبه تحولات جدیدی رخ داد که این هشدارها را جدیتر کرده است. از یک طرف حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه ایران بعد از یک ماه تکذیب و تشکیک، در نهایت پذیرفت که ایران به روسیه پهپاد فروخته، اما اعلام کرد فروش پهپادها به قبل از جنگ برمیگشته و ایران اطلاعی از نحوه استفاده از آنها نداشته است. همزمان گروه موسوم به جی ۷ و جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در بیانیههایی متفاوت ایران را به نقض قطعنامه ۲۲۳۱ به دلیل فروش پهپاد به روسیه متهم کردهاند. این اتهام میتواند قدم اول امنیتی شدن پرونده هستهای ایران و سپس فعال شدن مکانیزم ماشه باشد. شواهد نشان میدهد ایران در وضعیتی گرفتار شده که محمدجواد ظریف با بهترین واژه آن را توصیف کرده است؛ مخمصه ملی. ظریف هفته گذشته در توئیتر خود تنها راه خروج از این «مخمصه ملی» را گفتگو خوانده است. روزنامه هممیهن نظرات سه تن از دیپلماتهای امضاکننده این بیانیه را جویا شده است.
دیپلماتها معمولا بیانیه نمیدهند و مسائلشان را در جلسات پشت درهای بسته حل میکنند. چه شد که احساس کردید وقت بیانیه است؟
شرایط حساس کشور بهخصوص در عرصه بینالمللی ۳۵ دیپلمات با سوابق مشخص که این بیانیه را امضا کردهاند به این جمعبندی رساند که از این طریق پیشنهادات خود را به مسئولان و تصمیمگیران اعلام کنند. تدوینکنندگان بیانیه، این متن را در زمانی که احساس میکردند به نفع منافع ملی است از سر دلسوزی و با هدف کمک به نظام و کشور تهیه کردند. امضاکنندگان با اتخاذ مواضع منطقی راهکارهای برونرفت از بحران پهپادها و برجام و تغییر در روشهای اداره کشور را ارائه کردهاند. تیتر این بیانیه هم تمرکز و با محوریت منافع ملی و ثبات و حفظ نظام است. این حق دیگر همکاران و منتقدان است که بیانیه را با ادبیاتی که شایسته این شغل است، نقد کرده و اگر پاسخی دارند، در معرض افکار عمومی و مسئولان قرار دهند. تصور میکنم همه ۳۵ نفری که بیانیه را امضا کردهاند، آمادهاند با منتقدان درباره مفاد این بیانیه مناظره و بحث کنند.
منتقدان به بیانیه حرف حسابشان چیست؟
هر بیانیهای به هر شکلی که با رویکردهای فعلی نظام در عرصه سیاست خارجی زاویه داشته باشد، همین حرفها در موردش گفته میشود. در مقام راستیآزمایی مواضع منتقدان، آنان باید توضیح دهند چه مواضعی باعث تعلل در دستیابی به توافق هستهای شد یا در مورد سیاستها در رابطه با روسیه، چه در کلیت و چه در حمایت از روسیه در جنگ اوکراین بهطور خاص، چه کسانی وضعیت را به این سمت سوق دادهاند؟ بارها از زبان مسئولان سیاست خارجی در مورد جنگ اوکراین گفته شده که ما بیطرف هستیم. اما کشورها را با عملکردشان میسنجند، نه مواضع و بیانیهها. در مورد مسئله بحران انرژی اروپا باید ببینیم کدام رسانهها و مقامات مسئول، نظام و حاکمیت توصیه به دو ماه صبر کردند و گفتند زمستان سخت و سرد باعث خواهد شد امتیازات بیشتری از آنها بگیریم؟ این افراد باید جوابگو باشند.
در بخشی از بیانیه به مسئله برجام اشاره شده. اخیرا در نشست جی۷ جوزف بورل و نمایندگان عضو گروه۷ در بیانیه پایانی اعلام کردند که ایران قطعنامه ۲۲۳۱ را با فروش پهپاد به روسیه نقض کرده است. همزمان آقای امیرعبداللهیان بالاخره اعلام کرد که ایران به روسیه پهپاد فروخته. تحلیل شما چیست؟
همه مواضع ایران در حال حاضر، انفعالی و تدافعی است؛ ایران باور نمیکرد که قضیه تا این سطح بینالمللی شده و به شورای امنیت کشیده شود. مسئله اخراج ایران از کمیسیون زنان سازمان ملل یا طرح مسئله نقض قطعنامه ۲۲۳۱ همگی از دایره پیشبینیهای ایران خارج بودند. مواضع امیرعبداللهیان هم متاسفانه تدافعی و انفعالی و از سر استیصال است، چون میبیند قضیه دارد جدی میشود. ایران در مقابل یک ناتو قرار گرفته که قدرت بزرگ نظامی است. اینکه روسها چطور ما را در این دام انداختند را باید واکاوی کرد. ایران مایل نبود اوضاع به اینجا کشیده شود. شاید ایران تصور نمیکرد از پهپادهایمان در جنگ اوکراین استفاده شود یا باور نمیکرد موضوع اینگونه مطرح شود و کار به فشارهای سنگین بینالمللی بکشد. در حال حاضر امیرعبداللهیان یک مسئولیت سنگین دارد که قضیه را جمع و جور کند.
تردید دارم، شاید هم اشتباه کنم که امیرعبداللهیان در جریان فروش پهپادها قرار داشته یا نه. متاسفانه وزیر و دستگاه دیپلماسی در برخی موضعگیریها در جریان امور قرار داده نمیشوند و تصمیمات در مراکز دیگر اتخاذ میشود. اتفاقی که افتاده این است که در سالهای اخیر بخش سیاسی سیستم از بخش نظامی و امنیتی کلا جدا افتاده است. یعنی گویا هیچ هماهنگیای بین اینها وجود ندارد. امیرعبداللهیان و دستگاه سیاست خارجی ایران زمان علنی شدن قضیه فروش پهپادها به روسیه، سه موضع متناقض گرفتهاند؛ اول تکذیب کردند، بعد تایید مشروط کردند و گفتند فروختیم، ولی نه برای استفاده در جنگ اوکراین، گویی کشورها اسلحه را برای نگهداری در انبار میخرند. الان هم تایید کردند و گفتند قبل از جنگ فروختهایم. اصل حاکم در تدوین قراردادهای خرید و فروش نظامی شرایط استفاده از تسلیحات فروختهشده یا انتقال و فروش به کشورهای دیگر است. خیلی از کشورهای دنیا در جنگ ایران و عراق از اتحاد جماهیر شوروی اسلحه خریده بودند، ولی حاضر نبودند به ما بفروشند، چون روسها شرط کرده بودند استفاده یا فروش این سلاحها در هر جایی باید با اجازه آنها باشد.
راهحل چیست؟
با اینکه دیر شده، ولی نباید دیپلماسی را کنار گذاشت و فقط به قدرت سخت تکیه کرد. در وهله اول باید فروش تسلیحات و پهپاد و موشک به روسها را متوقف کنیم. روسیه دومین قدرت نظامی دنیاست و قطعا به این موشکهای ما نیاز ندارد. پوتین با شگرد اطلاعاتی ما را به جنگ اوکراین کشاند. هدف او این بود که در تجاوز به اوکراین، شریک جرم داشته باشد، تحریمها علیه ایران ادامه پیدا کند و بلکه بیشتر شود که شد. مذاکرات احیای برجام به نتیجه نرسد. تقریبا کلیه این اهداف که در راستای منافع روسیه است، محقق شد. تکذیب، تایید مشروط و موضع اخیر وزیر خارجه مبنی بر فروش قبل از جنگ، راهحل نیست. مسئله مداخله ایران در جنگ اوکراین به موضوعی بینالمللی ارتقا یافته است. مشکل صددرصد سیاسیست و راه برونرفت از آن نیز سیاسی است. دیپلماسی تلفنی و برقراری دیالوگ راه به جایی نمیبرد. اگر تصمیم نظام ایستادن در کنار روسیه است، باید منتظر تبعات آن نیز باشد و هزینههای آن را بپردازد. ولی چنانچه جناب وزیر میگوید، موضع ایران بیطرفی است و مایل به پایان جنگ است، همانطور که گفتم محکم و قاطعانه فروش هرگونه سلاح به شمول پهپاد به روسیه را باید از دستور کار خارج کند. بهرغم بینتیجه بودن نشست شورای امنیت، مجمع عمومی با رای قاطع اعضای این سازمان روسیه را دولت متجاوز اعلام کرده، فروش تسلیحات به دولت متجاوز در شرایط جنگ، نقض قوانین بینالمللی است. باید مذاکره جدی با اوکراین را در دستور کار قرار دهیم. البته الان خیلی دیر شده و موضع اوکراین علیه ایران بهشدت تهاجمی شده است. از بین بردن جو متشنج و آرام کردن روابط، اولین گام در این مسیر است. البته طرف دیگر این بحران روسیه است. اطلاع ندارم که ما در شرایط سخت کنونی تا چه اندازه به روسیه نیاز داریم، ولی در محاسبه فایده-هزینه، تصور میکنم در کنار کشیدن از جنگ اوکراین منافع بیشتری نصیب ما میشود. رصد مواضع غرب نمایانگر تلاش آنها در این جهت است که ایران تسلیحات بیشتر به اوکراین ندهد. نگرانی من، محکومیت ایران در مجامع بینالمللی و متعاقب آن وادار کردن ایران به پرداخت هزینه بازسازی زیرساختهایی است که با پهپادهای ایران از بین رفته یا غرامت کسانی است که کشته شدهاند.
برجام را چطور میشود نجات داد؟
باید اعتراف کرد که در مدیریت مذاکرات هستهای بسیار بد عمل کردهایم. هم در چینش تیم مذاکرهکننده و هم راهبردهای مذاکره. دولت جدید با پشت پا زدن به پنج دور مذاکرات در ماههای پایانی دولت قبل، دچار خطای استراتژیک بزرگی شد. تصمیم نظام از سرگیری مذاکرات پس از روی کار آمدن ترامپ بود و درحالیکه نظر رهبری این بود که مذاکرات طولانی و فرسایشی نشود، متاسفانه برخی با این تصور که دولت جدید میتواند امتیازات بیشتری بگیرد، فرمان مذاکرات را به دست کسی دادند که از مخالفان دوآتشه توافق هستهای بود. هر چند شنیده شده، اکنون مذاکرهکننده ارشد ما، شدیدا طرفدار احیای همان برجام ۲۰۱۵ است. در حال حاضر مذاکرات هستهای با مسائل داخلی ایران گره خورده. آمریکا بهرغم تمایل به ادامه مذاکرات و توافق با ایران، با فشار افکار عمومی روبهروست. در قدم اول ما باید مشکلات داخلی را حل کنیم.
بیشتر بخوانید: ابعاد تازه ارسال پهپادهای ایرانی با اعترافی دیرهنگام
طرح نقض قطعنامه ۲۲۳۱ برای فشار به ایران و تاثیر گذاشتن بر مواضع تند ایران در موضوع پهپادها و مذاکرات هستهای است. درباره نقض قطعنامه ۲۲۳۱، باید حقوقدانان نظر دهند، چون ماهیت این بحث حقوقی است. برخی معتقدند براساس زمانبندی برجام، ممنوعیت فروش تسلیحات متعارف از سوی ایران خاتمه یافته و ما اجازه داشتیم اسلحه بفروشیم. اما موضوع فروش سلاح به دولت متجاوز در زمان جنگ موضوع دیگری است که باید با دقت و توسط کارشناسان زبده حقوقی مدیریت شود. ولی تردید ندارم که قصد طراحان این موضوع و مرتبط کردن آن با احیای برجام، فشار به ایران برای تعدیل در مواضعاش است.
به شخصه معتقدم غرب هنوز مایل است با ایران بر سر مسائل هستهای به توافق برسد، چون مهار هستهای ایران از طریق برجام هنوز اولویت بالای آمریکاست. بههمریختگی اوضاع در داخل ایران و ماجرای پهپادها، مزید بر علت شده طرف غربی در این شرایط بخواهد به ایران فشار بیاورد که از مطالبات فرابرجامی اش کوتاه بیاید. اروپا و آمریکا هر بیانیهای میدهند اعلام میکنند هنوز به دیپلماسی به عنوان مسیر حل مشکل دل بستهاند؛ بنابراین باید این گره را اول با حل مسائل داخلی و بعد مسئله پهپادها باز کنیم که یکباره کار به اعلام نقض قطعنامه ۲۲۳۱ و بعد به کار افتادن مکانیزم ماشه نرسد.
اگر مکانیزم ماشه فعال شود چه خواهد شد؟
یک عده در ایران این تحلیل را قالب میکنند که اینها از مکانیزم ماشه استفاده نمیکنند، چون میدانند که بعد از فعال شدن این مکانیزم، ما سراغ غنیسازی ۹۰ درصد و بمب میرویم و غرب به همین خاطر دنبال مکانیزم ماشه نخواهد رفت. نمیدانم تا چه حد این تحلیل درست است. نباید بگذاریم دنیا از تعامل با ایران قطع امید کند. به یاد داشته باشیم که برخی کشورها در پی این راهبرد هستند. با روی کار آمدن نتانیاهو، شرایط برای تیم معتدل کاخ سفید درباره ایران سختتر خواهد شد. رابرت مالی از طرفداران پر و پا قرص برجام بود. ادبیات او هم تغییر کرده. در مقابل ایران اکنون و البته دیرهنگام بهطور مرتب موضعی منعطف اتخاذ میکند و پیامهای حاکم از آمادگی برای احیای توافق به بورل و آمریکا ارسال میکند.
اگر هدف ما احیای برجام است، باید ریلگذاری در سیاست خارجی، مذاکرات هستهای و جنگ اوکراین را عوض کنیم. توجه داشته باشیم هر روز تاخیر در احیای برجام، چه خسارت اقتصادیای به کشور وارد میکند. زمانی که قیمت نفت بالای ۱۲۰ دلار بود، ما بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیون دلار روزانه از تحریمهای نفتی ضرر میکردیم. معتقدم در این مرحله اروپا و آمریکا با هم هماهنگ شدند تا فشار را بر ایران بیشتر کنند که از مواضعاش عقبنشینی کند. یک زمانی ما با موضع منطقی که بعد از خروج آمریکا از برجام گرفتیم و از برجام خارج نشدیم، شکاف بین آمریکا و اروپا انداختیم، اما با موضع ناصواب و رویکرد غلط، در حال حاضر به سمت اجماع بینالمللی علیه ایران در حرکتیم. برجام بهترین و قویترین دستاورد بینالمللی ما بوده و باید حراست شود. به خاطر سهلانگاریهای خودمان ۵ دوره مذاکره را کنار گذاشتیم. جریانی در کشور تصور میکرد، دولت جدید امتیاز بیشتری میتواند بگیرد، اما الان مذاکرهکنندههای همین دولت میدانند بیشتر از برجام ۲۰۱۵ نمیتوانند دستاوردی داشته باشند. راهحل این است که همان برجام را مبنا قرار دهیم. مطالبات فرابرجامی را کنار بگذاریم و مسیر بازگشت به میز مذاکرات را هموار کنیم. آمریکا به دلیل شرایط داخلی ایران نمیتواند امتیازی به ایران بدهد، چون افکار عمومی آمریکا این اجازه را به آنها نمیدهد. در نتیجه، اول باید با درایت و رویکرد عقلانی و به دور از اقدامات هیجانی مشکل اعتراضات را حل کنیم. مشکل هستهای بین ما و آمریکاست و راهحل آن نیز مذاکره مستقیم است. هر چند این امر به معنای کنار گذاشتن و بیتوجهی به اروپا نباید باشد. بعد از سفر محمد اسلامی به وین و مذاکره با گروسی، موضوع پرونده سه مکان مشکوک تا حدودی در مسیر حل مسئله قرار گرفته بود که این مسائل داخلی ایران به وجود آمد و باعث شد افکار عمومی جهان موضعشان علیه ایران تندتر شود.
در بیانیه ۳۵ دیپلمات مسئله مداخله ایران در جنگ اوکراین بهعنوان یکی از اشتباهات سیاست خارجی کشور طرح شده است. روز شنبه وزیر خارجه ایران اعلام کرده که به روسیه پهپاد فروختهایم. چطور میشود از این مخمصه نجات پیدا کرد؟
شرایط ناشی از جنگ اوکراین و تجاوز روسیه وضعیت خاصی را در دنیا ایجاد کرده که هوشیاری و ظرفیت خاصی برای درک و همراهی لازم داشته است. جدای از اینکه بحث فروش پهپادهای ایرانی به روسیه طرح میشد یا نمیشد، ما در مواضع اصولی بهعنوان کشوری که مورد تجاوز قرار گرفتهایم و هشت سال در جنگ بودیم، نباید با متجاور همراه میشدیم. اینکه روسیه به چه دلیلی به اوکراین تجاوز کرده، هیچ استدلالی نمیتواند آن را توجیه کند. اگر قرار باشد هر کسی زور داشته باشد، به ضعیف حمله کند که سنگ روی سنگ بند نمیشود. نه شرایط انسانی این را قبول دارد، نه قوانین بینالمللی؛ بنابراین ما اصولا به جنگ اوکراین باید از این زاویه نگاه میکردیم. ضمن اینکه ما با اوکراین دعوای دیگری در حوزه سقوط هواپیما داشتیم و روابط ما و اوکراین دچار بحران بود. همه اینها را که کنار هم بگذاریم، به نظر میرسد بحران و تجاوز روسیه به اوکراین فرصتی بود که ما روابطمان را با اوکراین ترمیم کنیم. متاسفانه اتفاقاتی افتاد که نشان داد میدان و دیپلماسی همچنان راه و رسم خودشان را دارند. در این شرایط بینالمللی ما ابتدا گفتیم بیطرفیم، اما جای دیگر چیزهای دیگر اعلام کردیم و گفتیم دنیا از اسلحه و توان نظامی ما ترسیده؛ این نشان میدهد تحلیل ما راجع به اوکراین از ابتدا دارای نواقصی بوده است که باید مرتفع میشد؛ به خاطر اینکه در دولت جدید روابط ایران با روسیه چه از نظر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و نظامی و چه از سیاسی به روابط خاصی تبدیل شده است.
روسیه همسایه ماست و طبیعی است که بخواهیم با آنها بیشتر کار کنیم، ولی کار به جایی کشیده که دنیا و مجامع بینالمللی ما را متهم میکنند به اینکه نهتنها در اوکراین بیطرف نیستید و از مواضع روسیه دفاع کردید، بلکه کمک نظامی هم کردید. این اتهام سادهای نیست. این اتهام چه در صحنه روابط دوجانبه ما و روسیه و چه در عرصه بینالملل، احتیاج به رویکرد خاصی برای برونرفت دارد.
حالا که کار به جای باریک کشیده و جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، اعلام کرده ایران با فروش پهپاد به روسیه قطعنامه ۲۲۳۱ را نقض کرده، چطور میشود از امنیتی شدن پرونده هستهای ایران جلوگیری کرد؟
این درست است که اگر پرونده ایران به شورای امنیت برود، ممکن است چین و روسیه قطعنامه علیه ایران را وتو کنند، اما این وتو ناقض این واقعیت نیست که اعضای شورای امنیت پرونده را از شورا به مجمع عمومی ببرند؛ بنابراین ما در سرآغاز مسیری هستیم که سنگلاخ است. با توجه به وضعیت داخلی ایران - از نظر اقتصادی و اجتماعی - نباید وارد این مسیر میشدیم.
آنچه که این بیانیه قصد داشت تبیین کند، این بود که در شرایط فعلی که چنین هجمهای حادث شده، برجام مفر مطلوبی برای از سرگیری تعامل با دنیاست. یک سال و اندی است که دولت جدید در حال مذاکره است و میگوید آمریکا مطالبات ما را نمیدهد. فرض بر این است که آمریکا و طرف غرب نمیخواهند خواسته ما را بپذیرند، پس چرا هم چوب تحریم را میخورید و هم به مذاکره ادامه میدهید؟ اگر همچنان مشی مذاکره را قبول دارید، پس باید بپذیرید که مذاکره یک مسیر دوطرفه است، هر دو طرف باید از آن منتفع شوند نه یک طرف.
بیانیه دیپلماتها تلاش دارد توجه کسانی را که این روندها را پیگیری میکنند، به این واقعیت جلب کند که باید در مورد مذاکرات هستهای نوع دیگری نگاه کرد؛ اینکه با این مذاکرات آنچه میتوانیم به دست بیاوریم و آنچه آنها میخواهند هم به دست بیاورند و به تفاهمی برسیم که کشور را از رفتن به سمت پرتگاه کانالهای تحریمی بیشتر و امنیتی شدن پرونده هستهای نجات دهد.
ما نباید فرصتسوزی کنیم. ایران آلترناتیو دیگری ندارد. این بیانیه هیچ ارتباطی به شرایط داخلی ندارد، فقط خواسته توجه را به شرایط بینالملل ایران جلب کند و بگوید وضعیت کشور ما خوب نیست و برای کمتر شدن فشارها، مذاکرات هستهای تنها راهحل است.
جریانی که با وعده «زمستان سخت اروپا» ما را به این مرحله رسانده، امروز چه تحلیلی دارد؟ آیا حاضر است مذاکره با حاصل جمع غیر صفر را بپذیرد؟
ما همه سرنشینان یک کشتی هستیم، چه مخالفان برجام و روسیه، چه موافقان آن. پشتوانه چهل سال دیپلماسی و تجربه کار با دنیا در این بیانیه جمع شده که بگوید هر اتفاقی میخواهد در وضعیت داخلی بیفتد، نباید از این واقعیت غافل شد که ما الان در شرایط بینالمللی خوبی نیستیم. اینکه تصمیمگیرندگان و مجریان و مسئولان چقدر این هشدارها را جدی بگیرند، احتیاج به زمان دارد. نمیتوان گفت این بیانیه نسخه درد این مملکت است، ولی سعی دارد بگوید به همه آنهایی که مخالف بودند و در دولت قبلی یا امروز کارشکنی کردند و نگذاشتند برجام به سرانجام برسد، وضعیت برجام فعلی متفاوت از گذشته است. الان برجام مابهازای شرایط بینالمللی است؛ یعنی اگر در برجام بتوانیم با عقلانیت و این درک که دوطرف مذاکرهکننده باید راضی بیرون بیایند مذاکره کنیم، میتوانیم بخشی از فشارها را کم کنیم. اینکه این درک در آنها هست یا نیست، موضوع این بیانیه نیست.
گروه ۷ و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا رسما ایران را به نقض قطعنامه ۲۲۳۱ متهم کردهاند. چرا بیانیه در این مقطع منتشر شد؟
برای اینکه احساس میکنند برجام دارد به نقطه انتها میرسد. یعنی اگر قطعا تصمیم به خروج بگیریم، دیگر این فرصت از دست رفته است و نمیشود برجامی که مرده را احیا کرد.
یک زمانی ترامپ از برجام بیرون رفت و آن فجایع رخ داد؛ ولی وقتی همه طرفها بیرون بروند، توافق به طور کامل میمیرد. ما داریم یواشیواش به آن نقطه میرسیم. وقتی صحبتهای بورل را گوش کنیم، احساس میکنیم داریم به سمتی میرویم که اعلام کنیم برجام تمام شده است؛ بنابراین در این بیانیه میخواستند بگویند این فرصت را از دست ندهید. ما در فرصتسوزی ید طولایی داریم، ولی باید توجه کنیم که این فرصت نباید از دست برود و با برجام میشود بخشی از تحولات و اجماع بینالمللی علیه ایران را از بین برد.
یک طیف خاص، دو ماه پیش از دولت خواسته بود دو ماه صبر کنند تا زمستان سخت از راه برسد و اروپاییها امتیازات بیشتری به ایران بدهند. آیا آن طیف حاضر است به توصیه شما گوش دهد؟
اینکه مجموعه جدید بعد از یک سال و اندی در مذاکرات هنوز در هیچکدام از فرضیاتی که خودش طرح کرده به نتیجه نرسیده است، نشان میدهد این فرضیات امکانپذیر نیست. یک طرف نمیخواهد این برجام را به سرانجام برساند. مطالبات حداکثری از برجام و شروطی که ما و آمریکاییها تعیین کردیم، قابل تحقق نیست. شرایط آمریکا، ایران، اروپا و جنگ اوکراین هیچکدام به ما این فرصت را نمیدهد که از طرف مقابل بخواهیم تضمینی به ما بدهند. تحت شرایطی که الان در آن هستیم، این فرض که از آژانس انرژی اتمی بخواهیم پرونده پادمان در همان جا بسته شود، قابل تحقق نیست؛ بنابراین تعیین این شروط از طرف مذاکرهکنندگان ما یا به این معناست که میدانند مذاکره به نتیجه نمیرسد یا برای این است که بگویند ما داریم مذاکره میکنیم، ولی امتیاز نمیدهیم.
سوال من این است که بعد از یک سال و اندی که هنوز به توافق نرسیدهایم، چرا هنوز در برجام هستیم؟ اوضاع داخلی آمریکا را که میدانیم و مشخص است که کنگره را دموکراتها از دست خواهند داد و جمهوریخواهان پیروز میشوند. شرایط جمهوریخواهان برای انتخابات ۲۰۲۴ هم مشخص است؛ چشمانداز داخلی آمریکا در دو سال آینده علیه برجام است. اوضاع سرزمینهای اشغالی و بازگشت نتانیاهو به قدرت هم نشان میدهد که کار ما سختتر خواهد شد. در شرایط فعلی، پافشاری روی شروطی که برای رساندن برجام به سرانجام تعیین کردیم، محال است که به نتیجه برسد، لذا هر دو طرف باید تفاهم کنند. این تفاهم از نظر من در شرایط کشور تنها راهحلی است که میتواند فشارهای بینالمللی را از روی ایران کم کند. این بیانیه قصد و قرضاش این نبوده که در شرایط فعلی داخلی که شرایط خوبی هم نیست، باری بر دوش کشور باشد، بلکه هدفاش بهبود اوضاع است. همه ما در یک کشتی نشستهایم؛ اگر به این کشتی تعرضی شود، همه خسارت خواهند دید. بیانیه دیپلماتها بیانیه اپوزیسیون نیست.
در بیانیه دیپلماتها یک بند به مسئله دخالت ایران در جنگ اوکراین اشاره دارد. سه روز بعد از انتشار این بیانیه در روز شنبه، حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه اعلام کرده که ایران به روسیه پهپاد فروخته است. نتیجه این سیاست چه خواهد شد؟
آنچه که همیشه وزارت خارجه و دوستان و دلسوزان مطرح میکردند، این بود که بههیچوجه ایران نباید وارد باتلاق جنگ اوکراین و روسیه شود. مواضع ابتدایی ما تا حدودی مبهم و غیرمداخلهگرانه بود، اما وقتی ماجرای استفاده از پهپادهای ایران به این شکل رسانهای شد و مقامات روسی هم خبر دادند که از این پهپادها بازدید کردهاند، ایران بهطور مشخص تکذیب نکرد که این پهپادها را بدون نیت استفاده در جنگ در اختیار روسها قرار داده است.
امروز این مسئله روشن شده که یا یک سهلانگاری صورت گرفته، یا یک عمدی در کار بوده یا بخشی از نظام شاید کاری را انجام داده که بخش دیگر از آن مطلع نبوده است. در حال حاضر باید صراحتا موضع عدم مداخله در جنگ را تکرار کنیم و خواستار پایان جنگ بشویم؛ همزمان از متخاصم و کسی که عملیات را بدون دلیل شروع کرده بخواهیم که دست از جنگ بردارد و عقبنشینی کند. ما الان بخشی از فرصتها را از دست دادهایم، ولی همین الان هم اگر موضع صریح و روشن بگیریم، میتوانیم امیدوار باشیم که مسئله حل شود. باید روی این اظهارات امیرعبداللهیان که گفته اطلاعی از نحوه استفاده از این پهپادها نداشتیم و فروش آنها به قبل از جنگ برمیگشته مانور داد.
بیانیهای که سفرا و دیپلماتها دادند، در چارچوب همین نگرانیها بوده است. وقتی ما اقدامی را به موقع انجام نمیدهیم آثارش بعدا گریبان خودمان را میگیرد. خروج از مسیری که شروع کردیم به سادگی نیست. در عالم سیاست و روابط خارجی گام اول اگر با حساب و کتاب و دقیق برداشته نشود، گامهای بعدی به دنبالش خواهند آمد.
بیشتر بخوانید: آغازی تازه برای امنیتی شدن پرونده ایران
یکی دیگر از بندهای بیانیه به مسئله برجام برمیگردد. آیا در این شرایط جدید که گروه ۷ و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، رسما ایران را به نقض قطعنامه ۲۲۳۱ متهم کردهاند، امیدی به احیای برجام هست؟
درحالیکه همه مقدمات فراهم بود، جریانی به بهانه زمستان اروپا کار را به تعویق انداخت. باید پرسید با کدام تحلیل و کدام سیاست و خط مشی همه توافقاتی که انجام داده بودیم را زیر پا گذاشتیم و برجام را نهایی نکردیم، با این بهانه که اروپا گاز میخواهد و زمستان نزدیک است و آنها مجبورند امتیاز بیشتری بدهند؟ وقتی یک تحلیل اشتباه مطرح میشود و براساس آن سیاستی اعمال میشود، نتیجه از دست ما خارج است. دنیا ننشسته که ما هر وقت دوست داشتیم سیاستمان را اصلاح کنیم.
در حال حاضر باید خیلی سریع و روشن اعلام آمادگی کنیم و برجام را با شرایطی که در همان تاریخ به نتیجه رسیده بود بپذیریم. باید روی موضع امیر عبداللهیان در مورد پهپادها مانور بیشتری داده شود. در دنیای سیاست با یک چرخش بهموقع و مناسب میشود موضعگیریهای دقیقتر و حسابشدهتر گرفت. اینطور نیست که نتوانیم بازی را تغییر دهیم.
ما میتوانیم از امنیتی شدن پرونده هستهای ایران اجتناب کنیم. این هشدارها را همه از قبل دادهاند. همه میگفتند اگر ما این دست و آن دست کنیم که زمان بخریم، به این امید که دست برتر را داشته باشیم، معلوم نیست آینده چه میشود. دولت قبل گفت آمادگی دارم امروز قرارداد را امضا کنم و نتایجاش هم برای دولت بعدی خواهد بود.
اما این اتفاق نیفتاد. الان هم هنوز دیر نشده. تا وقتی پرونده ایران به شورای امنیت نرفته و مجبور به اخذ تصمیمات سختتری نشدهایم، میتوانیم با اصلاح مواضع و سیاستهایمان با تکیه بر منافع ملیمان اقدام کنیم.
منافع ملی ما چه ایجاب میکند؟ اینکه وارد گرداب و جنگ جدید نشویم، چون هزینههایش قابل ارزیابی نیست.
منبع: هم میهن