اقتصاد۲۴- همه چیز از یک فایل صوتی آغاز شد؛ فایل صوتی مکالمه رعنار حیمپور مجری بیبیسی فارسی و مادرش که بخشی از آن درباره اعتراضات مردم در ایران بود و رحیمپور در آن اطلاعاتی به مادرش منتقل میکرد؛ از جمله اینکه رسانههای فارسیزبان خارج کشور در این شرایط میکنند. رعنا رحیمپور در آن مکالمه گفته بود «دیروز شنیدم رؤسای اینترنشنال به خبرنگاران دستور دادهاند فقط با رهبران احزاب در ایران مصاحبه کنند... احزاب کرد، احزاب لر، احزاب عرب، الان باید بفهمی نکته من چیست. کشورهای منطقه، ایران دموکراتیک که نمیخواهند. اگر ایران دموکراتیک بشود، جنبش زنان راه بیفتند حقوقشان را بگیرند، اولین جایی که وحشت میکند، عربستان است. اینها به فکر آینده ایران که نیستند. الان اینها شروع میکنند به طبل جدایی. اینها یک ایران تکهپاره تضعیفشده میخواهند.»
این مکالمه که ظاهرا توسط نهادهای امنیتی در ایران شنود میشد، سر از رسانهها در آورد و به این ترتیب دو رسانه «بیبیسی فارسی» و «ایران اینترنشنال» شمشیر را برای یکدیگر از رو کشیدند و جدال آغاز شد. رعنا رحیمپور البته در ویدئویی که از خود منتشر کرده بود اعلام کرد که مکالمه او و مادرش شنود شده و حریم خصوصیاش نقض شده و در عین حال آن اظهارات مواضع خودش و رسانه متبوعش نیست «در ساعات گذشته بخشی از مکالمه خصوصی من و مادرم منتشر شده است. تنها احتمالی که به ذهن من میرسد این است که صدای ویدئوچت، از طریق شنود خانه یا موبایل پدر و مادرم در تهران یا خانه و موبایل من در لندن ضبط شده است. طبیعی است که من در گفتوگوی خصوصی با پدر و مادرم شاید حرفهایی بزنم که هرگز علنی نمیزنم؛ حرفهایی که عوامل جمهوری اسلامی به طور گزینشی برای اختلافافکنی و پیشبرد منافعشان منتشر میکنند. من به همه خبرنگاران فارسیزبانی که در خارج از ایران بهرغم فشارهای متعدد حکومت در حال خبررسانی هستند، احترام میگذارم. انتشار و بازنشر این فایل صوتی برخلاف خواست من و نقض حریم خصوصی من و والدینم است.»
او معتقد بود نهادهای امنیتی سخنانش را به طور گزینشی انتشار داده تا اختلافافکنی کند. درباره اینکه کدام نهاد امنیتی چنین فایل صوتی را ابتدا منتشر کرده یا اصلا پای جمهوری اسلامی برای انتشار آن در میان بوده، قطعیتی وجود ندارد، اما اینکه انتشار آن به سود جمهوری اسلامی بود، قطعی است؛ چه آنکه از ابتدای اعتراضات و حتی پیش از این مقامات جمهوری اسلامی، رسانههای فارسیزبان خارج کشور را به «حمایت از تجزیهطلبی» و «آشوبطلبی در ایران» متهم میکردند و حالا با استناد به محتوای آن فایل صوتی، فکت تازهای پیدا شد و عملا جمهوری اسلامی دست بالا را پیدا کرد و کرده بود؛ چنانچه یک روز پس از انتشار فایل صوتی، روزنامه جوان نزدیک به سپاه ماجرا را در صفحه اول پوشش داد و خبرگزاریهای دیگر امنیتی همچون فارس و تسنیم نیز به صورت گسترده به آن پرداختند.
خبرگزاری تسنیم در گزارشی به حمله ایران اینترنشنال به بیبیسی اشاره کرد نوشت: «ایران اینترنشنال در چندین نوبت بهصورت عجولانه گزارشهایی علیه بیبیسی فارسی و رعنا رحیمپور منتشر کرده است! گزارشهایی که بیش از آنکه پاسخ به خبرنگار بیبیسی باشد، اولاً تأیید آن است! چون برای پاسخ به اتهام تجزیهطلبی باز هم با یک تجزیهطلب گفتگو کردند! و ثانیاً آنقدر پر از تناقض است که احتمالاً سکوت بهتر از آن بود.»
اشاره خبرگزاری تسنیم به گزارش تصویری ایران اینترنشنال علیه بیبیسی بود که در آن بیبیسی فارسی به عنوان عامل جمهوری اسلامی معرفی شده بود. در آن گزارش که با نام «وکیل مدافع شیطان» انتشار یافت، رعنا رحیمپور به همکاری با نهادهای امنیتی ایران متهم شد و در بخشی از آن، مجتبی پورمحسن گفته بود «چطور است که همه خبرنگاران ایران اینترنشنال و سایر رسانههای اپوزیسیون در ایران ممنوعالمعامله هستند اما رحیمپور چنین مشکلی ندارد؟»
این درگیری با پاسخ تند رعنا رحیمپور که به مخاطبانش گفته بود «همه شما دنباله رو سپاهید» و همچنین بیانیه بیبیسی فارسی که اعلام کرد «آزار کارکنانش را از هرجایی که باشد تحمل نخواهد کرد.» ظاهرا فعلا ختم شد، اما اختلافهایی که وجود دارد، نشان میدهد که این جدال به همین جا ختم نخواهد شد.
بیشتر بخوانید: اینترنشنال: بیبیسی و رعنا رحیمپور عمّال ایران هستند
مهرماه سال ۱۳۰۱ رسانه بیبیسی جهانی تاسیس شد و ۱۸ سال بعد در دیماه ۱۳۱۹ در جریان جنگ جهانی دوم رادیو بیبیفارسی تاسیس شد که در حقیقت ایدهای رسانهای برای مقابله با رادیو برلین و فاشیستهای آلمانی بود. سنت تاریخی ۱۰۰ ساله بیبیسی فارسی مهمترین عامل تمایز آنها بود و مهمتر اینکه بیبیسی ایده «صحت» به جای «سرعت» را برای خود در نظر گرفته بود؛ یعنی بر خلاف رسانههای قدیمی همچون رویترز که مهمترین فاکتور انتشار خبر در آنها «سرعت» است، بیبیسی مسیری انتخاب کرده بود که خدشهای به صحت اخبارش وارد نیاید؛ ضمن اینکه آنها خود را نه صرفا راوی رویدادها میدانستند، نه طرفدار یک جناح یا حزب؛ چنانچه در بیانیه بیبیسی خطاب به ایران اینترنشنال نیز چنین آمده بود که «بیبیسی رسانهای مستقل است و در مورد رویدادهای ایران موضعگیری نمیکند و تنها رویدادها را گزارش میکند.»
این سنت در توسعه بیبیسی همچنان حفظ شد و در ۲۵ دی ۱۳۸۷ که بیبیسی فارسی نیز تاسیس شد، برنامهسازان ملزم به رعایت همان ارزشها بودند. در واقع هر رسانهای جهتگیری مشخصی دارد و میتوان این گزاره را تایید کرد که رسانه بدون «خط خبری» و خبرنگار «بدون جهتگیری» رسانه و خبرنگار مرده است، با این حال بیبیسی تلاش میکرد با حفظ «لحن معیار»، جهتگیری خود را عیان نکند یا ایدههای خود را به صورت گلدرشت به مخاطب ارائه نکند تا باورپذیری آن برای مشتریانش بیشتر باشد.
تا اردیبهشت ۱۳۹۶ هم همین وضعیت استمرار داشت اما در آن سال شبکهای تاسیس شد به نام ایران اینترنشنال که گفته میشد حامی مالی آن عربستان سعودی است که بزرگترین رقیب آن «بیبیسی فارسی» بود و تمرکز هر دو آنها بر مسائل سیاسی و اجتماعی ایران با رویکرد انتقادی بود. ایران اینترنشنال اما یک تمایز بزرگ با «بیبیسی فارسی» داشت و آن اینکه به «لحن معیار» اعتقادی نداشت و ابایی نداشت که از تندترین و حتی عامیانهترین عبارات در برنامههای خود استفاده کند؛ برای مثال «بیبیسی فارسی» حتی در تندترین نقدهای خود مثلا به دولت از عبارت «آقای روحانی» یا «آقای رئیسی» استفاده میکرد، در حالیکه «ایران اینترنشنال» اعتقادی به این رویکرد نداشت. در جریان اعتراضات نیز «بیبیسی» از انتشار فیلمهایی که در آن شعارهای توهینآمیز بود، اجتناب میکرد اما «ایران اینترنشنال» این تمایز را در رقابت با «بیبیسی فارسی» برای خود ایجاد کرده بود که «پایبندیها» و به قول معروف «اتوکشیدگی» رقیب را نداشته باشد.
در چنین فضایی «ایران اینترنشنال» دو اقدام داشت؛ اولین اینکه سطح فرمال و تکنیکی برنامههای خود را به حدی گسترش داده بود که به سطح بهترین شبکههای رسانهای دنیا رسیده بود؛ این یعنی از لحاظ بصری، این رسانه تقریب بینظیر بود. اقدام دوم این بود که بهترین مجریان و برنامهسازان و حتی رئیس «بیبیسی فارسی» (صادق صبا) را پیشنهادی بهتر به خدمت خود در آورد و حتی از رسانههای ایران نیز بهترین مجریان (همچون مزدک میرزایی) و کارشناسان با پیشنهاد مالی بسیار بالا جذب کرد و در حقیقت ضربه بزرگی به رقیب زد و توانست در مدتی حدود دو سال از رقیب پیشی بگیرد.
در این رقابت، بیبیسی فارسی چارهای نداشت جز آنکه رویکرد خود را تغییر دهد تا مخاطبانش را حفظ کند؛ نخستین تغییر در رویکرد بیبیسی، نزدیک شدن به ادبیات «ایران اینترنشنال» بود؛ چنانچه در جریان اعتراضات برنامههایی پخش شد که تا کنون در این رسانه سابقه نداشت یا از ادبیاتی استفاده شد که پیش از این در بیبیفارسی دیده نشده بود یا دستکم، انگشتشمار بود. بیبیسی فارسی همچنین در این رقابت، اعتبار «صحت» خود را هم از دست داد و در موارد متعدد فیلمهایی از اعتراضات پخش شد که واقعی نبود. در مهمترین نمونه فیلمی از اعتصاب مغازهداران بانه از بیبیسی پخش شد که ساختگی بود. این اتفاق برای رسانهای که تا کنون در «صحت» اطلاعاتش کمتر تردید میشد، فاجعه بود.
در واقع اگرچه رقیب قوی میتواند، به رشد متقابل کمک کند، اما در این مورد خاص ماجرا شکل دیگری به خود گرفت؛ رقابت دو رسانه اپوزیسیون تا حد درگیری پیش رفت و «ایران اینترنشنال» نیز تلاش کرد برای دفاع از «اعتبار» خود که توسط مجری بیبیسی به تجزیهطلبی متهم شده بود، ضربهای کاری به رقیب بزند. این ضربه مستندی بود که در ماجرای رعنا رحیمپور منتشر شد که در آن کل ماهیت بیبیسی توسط رقیب مورد حمله قرار گرفت و کنایه «آیتالله بیبیسی» را به طور مستقیم به پیشانی رقیب چسباند.