اقتصاد۲۴- دلار که پنجشنبه در معاملات نقدی تا سطح ۳۹۸۰۰ تومان پیش رفته بود، از عصر روز پنجشنبه گذشته در معاملات فردایی به بیش از ۴۰ هزار تومان رسید. در همین حال، قیمت سکه هم دوباره به مرز یک عدد «رُند» دیگر نزدیک شد؛ ۲۰ میلیون تومان.
چهارشنبه گذشته همزمان با انتشار اخباری از تلاش ایران برای احیای برجام در پی ملاقات وزیر خارجه با مسوول سیاست خارجه اتحادیه اروپا، قیمت دلار در بازار غیررسمی هم با افت هزار تومانی روبرو شد و تا سطح ۳۸۵۰۰ تومان پایین آمد.
اما فعالان بازار و معاملهگران (که بانک مرکزی ایران آنها را به رسمیت نمیشناسد) پس از اینکه متوجه شدند این دست از اخبار فقط «روی کاغذ» و «تلکس» خبرگزاریهاست و خبری از «احیای قطعی برجام» در کوتاهمدت نیست؛ بار دیگر به کانالهای افزایشی معاملات بازگشتند.
بیشتر بخوانید: تورم ۴۴ درصدی میگذارد نرخ ارز ریزش کند؟
در حال حاضر شرایط به گونهای رقم خورده که هر گونه خبر از عدم تمایل غرب به احیای برجام بر سرعت رشد دلار میافزاید.
در معاملات فردایی (که این یکی را هم بانک مرکزی یک نوع «شرطبندی» میداند و به رسمیت نمیشناسد) هرگونه اظهارنظر از مقامات کشورهای اروپایی، قیمت دلار را به نوسان میاندازد. به تازگی ویدیویی مربوط به دو ماه پیش از جو بایدن منتشر شده که رییسجمهور امریکا در آن مدعی شده «توافق هستهای مرده است.»
همین ویدیو بوده که در بازار ارز بهشدت تاثیرگذار ظاهر شده است. اما گروه دیگری هم هستند که میگویند با توجه به تاکید امریکا بر تفکیک مساله توافق هستهای و اعتراضات اخیر داخل ایران، امکان احیای برجام وجود دارد و این مساله حتما اثر کاهشی بر بازار ارز خواهد گذاشت.
در عین حال، نباید نگرانی از کسری بودجه سنگین دولت در سال جاری را نیز فراموش کرد. موضوعی که احتمال کاهش درآمدهای ارزی را بیشتر میکند. قطعی گاز صنایع در زمستان و ادامه رشد بالای متغیرهای پولی هم دیگر محرکهای روند افزایشی نرخ دلار در بازار آزاد هستند.
گزارشها نشان میدهد سکه در آذر با رشد ۱۴.۳ و دلار با رشد ۱۱.۷ درصدی، پس از بازار خودرو پربازدهترین بازارهای ماه آذر بودند.
در مقیاس ۹ ماهه نیز سکه و دلار هر دو حدود ۵۱ درصد رشد داشتهاند. اتفاقی که مقصد پولهای سرگردان را رقم میزند. سهم پول از نقدینگی طی آبان ماه به بالاترین سطح خود در یک دهه اخیر رسیده و این «پول داغ» که قابلیت حمله به بازارهای دارایی را دارد؛ بهترین نقطه را «دلار» و «سکه» دیده است.
علی صالح آبادی، رییس کل بانک مرکزی در نشست خبری روز ۲۷ آذر ماه، طی اظهاراتی عجیب اعلام کرد که بانک مرکزی قیمت دلار در بازار غیررسمی را به رسمیت نمیشناسد و تنها نرخ ارز نیمایی و بازار توافقی رسمیت دارند.
استدلال صالحآبادی برای به رسمیت نشناختن بازار آزاد ارز، آن است که ارز مورد نیاز برای واردات از طریق بازار نیمایی تامین میشود و هیچ واردکنندهای هم ارز مورد نیاز خود را از طریق دلالان و بازار غیررسمی تهیه نمیکند.
آلبرت بغوزیان، اقتصاددان و استاد دانشگاه در واکنش به رکوردهای جدید در بازار ارز بر این باور است که بانک مرکزی باید علت این افزایش نرخ را اعلام کند. سوال اصلی اینجاست که آیا بانک مرکزی دغدغهای بابت این رشد قیمتی در بازار ارز ندارد و از تبعات آن هم بیاطلاع است؟
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: همه مردم از مسوولان اقتصادی توقع دارند تا پاسخ قانعکنندهای بابت دلار ۴۰ هزار تومانی بدهند. به اعتقاد بنده هرگونه سلب مسوولیت در این زمینه بی اعتنایی به مردمی است که پای صندوقهای رای برای انتخابات ریاستجمهوری رفتند.
بغوزیان تصریح کرد: در صورتی که بانک مرکزی مسوولیت این رشد قیمتی را نپذیرد به این معنی است که بانک مرکزی تخصصی در مدیریت نرخ ارز ندارد و با اشراف به نتایج بد این افزایش قیمت در بازار ارز هیچ نگرانی هم از آینده اقتصادی ندارد. همین موضوع باعث بدتر شدن شرایط اقتصادی میشود.
این اقتصاددان با بیان اینکه شرایط به گونهای است که پیشبینی اینکه این نرخ کجا میایستد هم بسیار سخت شده گفت: هرگونه پیشبینی هم در این وضعیت به نظر غیر حرفهای میرسد.
اما باز هم ممکن است بانک مرکزی این نرخ را رها کند و تا ۴۵ هزار تومان هم نرخ دلار پیش رود و مجددا چند وقتی در همین نرخ متوقف شود. بغوزیان با بیان اینکه بانکهای مرکزی در دنیا نرخ ارز را تعیین میکنند، افزود: هرگونه سلب مسوولیت بانک مرکزی ایران در مورد نرخ ارز و تعیین آن از سوی بازار آزاد کاملا غیرحرفهای است.
او در مورد موتورهای افزایش نرخ ارز نیز خاطرنشان کرد: هرگونه افزایش در نرخ ارز موجب تورم میشود و اگر تحریمها را همچنان دلیل افزایش نرخ ارز اعلام میکنند باید گفت که تحریمها تاکنون اثر خود را در بازار ارز گذاشته است.
اگرعلیرغم همه اخباری که در مورد تولید وفروش نفت اعلام میشود میزان آن صحیح نیست اینگونه ادعاهای غلط و دروغ؛ بیشتر جنبه وقتکشی دارند. چرا که امروز این ادعاهای کذب، اثر خود را با افزایش نرخ ارز در بازار نشان میدهد.
این اقتصاددان در ادامه گفت: عامل مهمتری که در هیچ کتابی نوشته نشده این است که خود بانک مرکزی خواستار افزایش نرخ دلار است؛ بنابراین در این شرایط سکوت کرده و به گونهای رفتار میکند که اصلا متولی وضعیت ارز در کشور هم نیست.
به نظر میرسد مجموعه دیگری قرار است نرخ ارز در کشور را مدیریت کند. بغوزیان خاطرنشان کرد: سادهترین توجیه و نزدیکترین دلیلی که میتوانند در این شرایط عنوان کنند مربوط به تامین کسری بودجه دولت از طریق نرخ ارز است چرا که زمانی که کسری بودجه زیاد میشود هرگونه افزایش نرخ ارز هم به نفع دولت است وگرنه موجب نگرانی دولت میشد چرا که مردم هر روز در حال فقیرتر شدن هستند.
او در مورد رفتارهای هیجانی مردم در ایرن پس از افزایش نرخ ارز و رفتن به سمت بازارهای دارایی تصریح کرد: البته این اقدام ممکن است در گذشته به واسطه تورم و کاهش ارزش پول ملی در کشورهای دیگری نظیر ترکیه، آرژانتین و ... رخ داده باشد، اما این مساله چندان در همه کشورها متداول نیست که شبیه یک پاندمی باشد و هرازگاهی کشورها را در بربگیرد و مسکن آن هم پیدا شود. این موضوع تنها به بی کفایتی بانک مرکزی برمیگردد که چنین هیجانی را در کشور ایجاد میکند.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: همواره این سوال مطرح است که چرا با وجود آنکه تبعات منفی افزایش نرخ ارز در کشور بیشتر است تا تبعات مثبت آن و درآمدزاییها باز هم بانک مرکزی این مساله را از سر خود باز میکند. بغوزیان گفت: مجموعه عوامل تحریمها، خواست بانک مرکزی، خواست دولت و کمبودهای ارزی در کشور و عرضه محدود آن و تقاضای بیشتر مردم باعث این رشد قیمتی شده است.
او افزود: اینکه دولت اعلام کند حجم بالایی ارز در کشور موجود است با این کمبودها و افزایش قیمتها به هیچ عنوان همخوانی ندارد و این خواست خود دولت است. بغوزیان در مورد انتشار چندباره خبر آزادشدن ارزهای بلوکه شده ایران از سوی کشورهای دیگر نیز تصریح کرد: این اخبار واقعیت ندارد. چرا زمانی که این ارزها بلوکه شده بودند به ما اعلام نکردند و امروز اعلام میکنند قرار است ارزهای بلوکه شده آزاد شود؟
این موضوع نشاندهنده آن است که دیپلماسی اقتصادی ما و شناخت طرف تجاری ما تا چه میزان غیرحرفهای است که کالایی را که قبلا فروختهایم پول آن را ندادهاند و با بهانههای مختلف از دادن آن طفره میروند. این در حالی است که آن کشور تحریم نیست که مورد غضب امریکا و اروپا قرار گیرد و این موضوع تنها به سهلانگاری مدیران و مسوولان ارزی و سیاستمداران مربوطه در کشور برمیگردد.