اقتصاد۲۴- آلمان از روز شنبه روند تعطیلی سه نیروگاه هستهای باقی مانده خود را در چارچوب طرح کنار گذاشتن تولید برق هستهای شروع کرد.
خبری کوتاه که شاید آن را باید مهمترین خبر در حوزه انرژی جهان دانست. خاموشی آخرین نیروگاههای هستهای آلمان به صورت خودخواسته و با برنامه ریزی چند ساله احتمالا آغاز فصل تازهای در اقتصاد انرژی در جهان را رقم خواهد زد؛ رویکردی که اکنون بسیاری را با این پرسش رو به رو کرده است که دست بالای انرژی از این پس با کدام خواهد بود، سوختهای فسیلی یا انرژیهای تجدید پذیر و البته ابعاد ناخوانده خاموشی راکتورهای هستهای آلمانیها هنوز پیش روی کارشناسان حوزه انرژی است.
آلمان در طول ۲۰ سال گذشته شروع به حذف تدریجی نیروگاههای هستهای خود کرده است؛ روندی که بعد از شروع جنگ روسیه و اوکراین به خاطر کمبود انرژی این روند کند شده بود. ۱۶ نیروگاه از سال ۲۰۰۳ تاکنون تعطیل شده است.
به گزارش اقتصاد ۲۴ ، آلمان اعلام کرده قصد دارد تا سال ۲۰۳۸ همه نیروگاههای زغال سنگ خود را تعطیل کند. همچنین این کشور در حال سرمایهگذاری سنگینی در فناوریهای خورشیدی و بادی است، اما بسیاری بیم دارند که سرعت پیشرفت فعلی در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر برای آلمان کافی نباشد تا به اهداف خود دست یابد. این تصمیم آلمان پس از سالها اختلاف نظر داخلی صورت میگیرد.
پس از فاجعه برای تأسیسات هستهای فوکوشیما ژاپن در سونامی سال ۲۰۱۱، آلمان متعهد شد که انرژی هستهای را برای همیشه کنار بگذارد، اما جنگ اوکراین باعث شد آلمان واردات سوخت فسیلی از روسیه را متوقف کند و کمبود سوخت فسیلی برای نیروگاهها باعث شد تا برنامه آلمان برای کنار گذاشتن انرژی هستهای از سال گذشته به سال جاری به تعویق افتد.
آلمان به عنوان بزرگترین تولیدکننده گازهای گلخانهای در اتحادیه اروپا، همچنین برخی از نیروگاههای خود را با سوخت زغال سنگ فعال نگه داشته تا کمبود احتمالی ناشی از منابع نفت و گاز وارداتی از روسیه را جبران کند.
سه نیروگاه هستهای آلمان که برای همیشه خاموش میشوند، تنها ۶ درصد از انرژی آلمان را در سال گذشته تأمین کردند، این در حالی است در سال ۱۹۹۷ سهم انرژی هستهای در تولید برق آلمان تا ۳۰.۸ درصد بود.
از طرف دیگر وزیر اقتصاد آلمان روز شنبه اعلام کرد که برلین از اتحادیه اروپا خواسته است تا صنعت هستهای روسیه را تحریم کند. وزیر اقتصاد آلمان در این ارتباط گفت: «دولت فدرال از کمیسیون اروپا خواسته است تا بخش غیرنظامی هستهای (روسیه) را در تحریمها لحاظ کند. این باید بخشی از بسته تحریمی آتی باشد.» او گفته است که «فناوری هستهای موضوع بسیار حساسی است که روسیه دیگر نمیتواند شریک قابل اعتمادی در آن در نظر گرفته شود.».
اما آیا دوران انرژی هستهای و اهمیت آن حداقل با رویکرد اقتصادی به روزهای افول و پایان خود نزدیک شده است؟
سعید میرترابی، کارشناس حوزه انرژی و عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی درباره تصمیم اخیر آلمانها در تعطیلی نیروگاه هستهای خود به اقتصاد ۲۴ میگوید: «زمانی آمار حکایت از رقم ۱۷ درصد تولید برق جهان توسط انرژی هستهای داشت و حالا این رقم به زیر ۱۰ درصد رسیده و این مشخص میکند که بخش زیادی از کشورهای پیشرفته به این باور رسیده اند که دوران پیک انرژی هستهای در دهه ۹۰ عبور کرده است و در این کشورها اگر آمار و ارقام را رصد کنید متوجه میشوید که چندان در زمینه تاسیس نیروگاههای هستهای تازه فعالیت ندارند و یا هزینهای را انجام نمیدهند.»
میرترابی در این باره که تصمیم آلمان را چقدر میتوان در حوزه انرژی مهم و بااهمیت ارزیابی کرد و آیا دیگر کشورها نیز این مسیر را ادامه میدهند؟ اظهار میکند: «به طور کلی اگر یک نموداری برای توسعه انرژی هستهای در جهان ترسیم کنیم، میبینیم که اوج انرژی هستهای که رو به ازدیاد و توسعه بوده از دهه ۷۰ میلادی آغاز شده و در دهه ۸۰ نیز ادامه یافته و از اواخر دهه ۹۰ به دوران اوج توسعه خود رسیده است. اکنون برای دو دهه است که انرژی هستهای در دنیا به دلایل متعدد از جمله دلایل اقتصادی و دلایل محیط زیستی و امنیتی که میتوانسته مخاطره آمیز باشد، دیگر آن میزان توجه سابق به آن وجود ندارد. در واقع میتوان گفت از دوران پیک و جایگاه برتر انرژی هستهای در جهان به نوعی عبور کرده ایم. برای مثال در مساله تولید برق مدتهاست از اعتبار و دوران اوج استفاده از انرژی هستهای عبور کرده ایم.»
میرترابی که از کارشناسان حوزه انرژی است درباره مساله تعطیلی نیروگاههای هستهای نیز میگوید: «احداث نیروگاههای هستهای تازه نیز اکنون بیشتر در کشورهایی همچون چین، روسیه، هند و یا کشورهای در حال توسعه رخ میدهد و کشورهای توسعه یافته به نظر از این مرحله عبور کرده اند و کمتر به سراغ احداث نیروگاه هستهای جدید میروند. البته این عدم احداث نیروگاه تازه هستهای در کشورهای پیشرفته را نیز میتوان مسایلی همچون هزینههای اقتصادی، موضوعات زیست محیطی و حساسیت افکار عمومی دانست. باید توجه کنید که در کشورهای پیشرفته به دو دلیل اصلی بحرانهای زیست محیطی و امنیت، همواره با نگرانی به مساله انرژی هستهای توجه شده است.»
بیشتر بخوانید: اوکراین: ۷۵ سرباز روسی در معرض تشعشعات چرنوبیل قرار گرفتهاند
این کارشناس هستهای در ادامه نیز با اشاره به فجایع هستهای، از جمله فاجعه چرنویل و یا نگرانیها درباره نیروگاه هستهای اوکراین در یک سال گذشته به «اقتصاد ۲۴» میگوید: «حوادثی همچون بحران نیروگاه هستهای فوکوشیما ژاپن در سونامی سال ۲۰۱۱ نیز این مساله بحران امنیت شهروندان را تشدید کرد و به نقطه عطفی تبدیل شد که به مساله تعطیلی نیروگاههای هستهای آلمان دامن زد. نکته دیگر، اما این است که نیروگاههای هستهای به طور معمول عمر ۴۰ ساله دارند و بعد از این زمان ۴۰ ساله شاید تا حدی با پیگیری عملکرد تعمیر و نگهداری بتوان همچنان از این نیروگاهها بین ۱۰ تا ۱۵ سال دیگر نیز استفاده کرد، اما بر اساس روند حرکتی مورد تایید، بیشتر نیروگاههای احداث شده در کشورهایی همچون آلمان، سوئد، انگلستان و ... در مسیر افول و تعطیلی قرار گرفته اند و البته با توجه به اینکه پروژههای تازه زیادی نیز برای آنان تعریف نشده و عملا این مسیر به راه ناگزیر این کشورها تبدیل خواهد بود و اکنون آلمان یکی از کشورهای پیشرو در این عرصه بوده که بالاخره اعلام کرده است که به صورت رسمی با این انرژی خداحافظی میکند.»
این استاد دانشگاه درباره تعطیلی نیروگاههای هستهای آلمان و ارتباط آن با جنگ روسیه و اوکراین و دلایلی که آلمان به این مساله اصرار میورزید نیز اظهار میکند: «البته باید توجه کرد که جنگ اوکراین شاید یکی از عواملی بود که این اتفاق با یک سال تاخیر رخ داد چرا که تاثیر مقطعی و موقتی بر روی این تصمیم گذاشت، اما در هر حال این برنامه که قرار بود در سال ۲۰۲۲ نهایی شود، در سال ۲۰۲۳ اجرایی شد. نکته دیگر که باید به آن پرداخت این است که در بحث صرفه اقتصادی، یا در بحث زبالههای هستهای و بحرانهای زیست محیطی، مجموعه عواملی بر روی استفاده از انرژی هستهای تاثیر منفی چشمگیری باقی گذاشت.»
وی میافزاید: «یکی از مواردی نیز که در ادامه باعث خواهد شد روند تعطیلی نیروگاههای هستهای شاید شتاب بیشتری بگیرد، مساله استفاده از انرژیهای تجدید پذیر در جهان است. توجه کنید که این انرژیها دقیقا در یک دهه اخیر و همزمان با افول دوران انرژی هسته ای، دوران اوج خود را سپری میکنند و اتفاقا در عموم کشورهای پیشرفته دنیا و به ویژه چین، حرکت رو به رشد و صعودی را طی کردند.»
میرترابی با اشاره به تفاوت استقبال از انرژی هستهای در کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه نیز میگوید: «اکنون موضع اصلی دنیا این است که انرژی هستهای یک دوره افول را طی میکند که از آن گریزی نیست و ادامه خواهد داشت و اینکه برخی از کشورهای خاورمیانه، کشورهای در حال توسعه یا چین و هند و روسیه همچنان به استفاده از آن اصرار میورزند نیز لزوما با توجیه اقتصادی همراه نیست. بخشی از این اصرار برای حفظ پرستیژ و اعتبار و بخشی دیگر نیز مساله خواست سیاسی و رقابتهای منطقهای بوده و میتوان گفت بیشتر دلایل استفاده از انرژی هستهای در سالهای اخیر دلایل غیراقتصادی بوده که باعث شده است کشورها به سمت استفاده از انرژی هستهای جلب و جذب شوند.»
بیشتر بخوانید: فعالان بخش خصوصی بحران آب و محیط زیست در اقتصاد ایران را آسیبشناسی کردند
این کارشناس حوزه انرژی، مورد چین را نیز موردی استثنایی دانست و درباره هزینههای این کشور در بخشهای مختلف انرژی به اقتصاد ۲۴ اظهار میکند: «مواردی همچون چین نیز بوده که استفاده از تخصص بومی در نظر آن بوده است و البته تلاش میکند که سبد انرژی خود را متنوع کند و یا برنامههایی داشته اند که حتی نیروگاه جدید بسازند. اما در همین کشور چین نیز در نهایت تلاشی که برای توسعه هستهای انجام میدهد، قابل مقایسه با عملکردش در موضوع انرژیهای تجدیدپذیر نیست. چین در انرژیهای تجدید پذیر با شتاب و گسترش بسیار زیاد حرکت میکند و در مساله انرژی هستهای بسیار کندتر پیش میرود.»
سعید میرترابی، اما در ادامه به پژوهشی درباره مقایسه هزینههای تولید برق از انرژیهای مختلف و هزینههای اقتصادی این انرژیها نیز اشاره کرده و تصریح میکند: «اخیرا محاسبات دقیقی در مرکز مطالعات انرژی هستهای جهان وابسته به آژانس بین المللی انرژی هستهای که هر سال گزارشی در این باره ارائه میدهد، انجام شده است. گزارشهای این مرکز هزینه تولید انرژیهای مختلف در کشورهای متفاوت را بررسی و با هم مقایسه کرده است. در واقع هم انرژیهای مختلف را با هم مقایسه کرده و هم در کشورهای مختلف آن را ارزیابی کرده و در نهایت ماحصل این گزارش این شده است که نشان داده شده، انواع انرژیها ممکن است هزینههای متفاوتی در کشورهای مختلف داشته باشد. برای مثال انرژی خورشیدی در ایران قطعا ارزانتر از اروپا است. اما نکته این است که در بخش مقایسه انرژی هستهای با انرژیهای تجدیدپذیر، در دو سال اخیر محاسبات نشان داده است که انرژی خورشیدی اکنون ارزانترین انرژی است که میتوان از آن برق تولید کرد و تقریبا در عموم کشورها (نه همه، اما تعداد زیادی). آمار این گزارش همین مساله را نشان میدهد و مقایسه آمارها در خاورمیانه نیز در این گزارش نشان میدهد که تقریبا هزینه انرژی خورشیدی، یک سوم هزینه انرژی هستهای ارزیابی شده است. بنابراین بر اساس این آمار میتوان نتیجه گرفت که انرژی هستهای اساسا به عنوان یک منبع اصلی انرژی امروز دیگر قابل استناد و استفاده نیست.»
وی در ادامه میگوید: «انرژی هستهای هم قطعا کاربردهای دیگری دارد، مواردی همچون کاربردهای رادیو دارویی یا اهداف نظامی؛ اما اگر از این موارد جانبی بخواهیم عبور کنیم، از نظر اقتصادی یک قاعده کلی که به نظر میرسد بیشتر کشورهای جهان در حال توافق بر آن هستند این است که انرژی هستهای دیگر از نظر اقتصادی صرفه ندارد.»
این استاد دانشگاه در ادامه با مقایسه هزینههای برق تولید شده از انرژی خورشیدی و انرژی هستهای به اقتصاد ۲۴ تصریح میکند: «توجه کنید که هزینه هر کیلووات ساعت برق خورشیدی رقمی حدود ۲۳ تا ۲۴ سنت هزینه دارد و در مقابل هزینه هر کیلووات ساعت برق انرژی هستهای رقمی حدود ۸۰ سنت تا یک دلار و ۲۰ سنت هزینه دربردارد که این ارقام نشان میدهد هزینه برق هستهای بیش از سه برابر هزینه برق خورشیدی است و با توجه به همین نکات و جزییات میتوان گفت که استفاده از انرژی هستهای صرفه اقتصادی چندانی در مقابل پیشرفتهای انرژیهای جدید ندارد.»
سعید میرترابی، اما در پاسخ به پرسش اقتصاد ۲۴ درباره این که آیا تعطیلی نیروگاههای هستهای توسط آلمان میتواند به معنای اوج گیری دوباره سوختهای فسیلی بعد از بارها تعهد کشورها به کم کردن وابستگی آنان باشد، میگوید: «دلایلی همچون آلودگی محیط زیست و مواردی که اخیرا در جهان و حوزه انرژی رخ داده، قطعا بر روی انرژیهای فسیلی نیز تاثیر خواهد داشت. شاید به صورت مقطعی، انرژیهای فسیلی گامی به جلو بردارند، اما قطعا مسیر آینده به زیان انرژیهای فسیلی است.»
وی میافزاید: «دو اتفاقی که اکنون رخ داده است شاید مانع اصلی اوج گیری دوباره سوختهای فسیلی شود. اول اینکه عمدهترین بخشی که انرژی فسیلی در آن مورد استفاده قرار میگیرد، بخش حمل و نقل است. تقریبا دو، سوم از نفت جهان وارد بخش حمل و نقل شده و تبدیل به بنزین میشود و در حمل و نقل جادهای، دریایی، ریلی و هوایی مورد استفاده قرار میگیرد. اکنون پیش بینی مهم این است که تا سال ۲۰۲۵، احتمالا قیمت خودروهای برقی با بنزینی قابل رقابت خواهد بود. همین مساله میتواند منجر به تحول جدی و اساسی در مصرف سوختهای فسیلی در جهان شود و هر چقدر این بخش پیشرفت بیشتری کند در نتیجه یکی نفت به عنوان یکی از اصلیترین سوختهای فسیلی کوچکتر میشود. قطعا مصرف سوخت فسیلی ناگهان صفر نمیشود اما از دو سال آینده آهنگ افول سوختهای فسیلی شدت خواهد گرفت.»
این کارشناس انرژی ادامه میدهد: «نکته دیگر نیز این است که همان پژوهش که در مقایسه انرژی خورشیدی و انرژی هستهای، دست بالا را با انرژی خورشیدی میدانست، اکنون تاکید دارد که حتی در مساله نیروگاههای حرارتی نیز استفاده از انرژی خورشیدی در کشورهایی همچون ایران به صرفهتر است. یکی از مهمترین مصارف انرژیهای فسیلی را اگر در حوزه برق بدانیم، اکنون انرژهای تجدید پذیر را در این حوزه نیز به صرفهتر ارزیابی میکنند.»
میرترابی همچنین با اشاره به اهمیت اقتصادی و هزینههای انواع انرژیها در تصمیم گیری کشورها به اقتصاد ۲۴ میگوید: «البته که مساله هزینه انرژی قطعا در کشورهای مختلف متفاوت است، اما محاسبات این را نشان میدهد که مدل خاصی از نیروگاههای گازی که برای تولید برق استفاده میشوند بسیار گرانتر از برق تولید شده از انرژی خورشیدی هستند.»
این استاد دانشگاه در پایان خاطرنشان میکند: «حال با تحولاتی که به سرعت در حال شکل گیری است دیگر نمیشود چشم انداز روشن و رو به صعودی برای سوختهای فسیلی در نظر گرفت، و شاید همچنان به صورت مقطعی جلوههایی از اوج بودن قیمت نفت و انرژیهای فسیلی را شاهد باشیم، اما در ادامه، روند نزولی قطعا آغاز خواهد شد، روند نزولی که شاید پرقدرت و سریع و فوری نباشد، اما آهسته و پیوسته روندی شبیه انرژی هستهای برای سوختهای فسیلی طی خواهد شد و دوران اوج آن سپری خواهد شد. جهان آینده را باید جهان انرژیهای تجدید پذیر دانست، نه هستهای و یا فسیلی!»