اقتصاد۲۴- این گزارش که توسط بازوی پژوهشی قوه مقننه تهیه شده، میگوید تداوم روند فعلی مهاجرت در داخل کشور موجب میشود تا منابع پایه توسعه در معرض تخریب و نابودی قرار گرفته و نسل آینده از منابع ملی محروم شود. به گفته نویسندگان این پژوهش، حل مساله بیتعادلی در نظام توزیع جمعیتی در سطح ملی و منطقهای که در واقع منشا بسیاری از مشکلات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است، به یک برنامه جامع نظام اسکان جمعیت نیاز دارد و عنصر و عامل کلیدی در اجرای این برنامه نیز ایجاد تعادل و توازن بین قابلیتها و پتانسیلهای طبیعی و اقتصادی منطقهای و ظرفیتهای جمعیتی است.
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش خود عنوان کرده که طی ۳۰ سال اخیر تغییرات قابل تاملی در مهاجرت کشور رخ داده است. چنانکه الگوهای مهاجرت از سمت مهاجرتهای «روستا به شهر» به مهاجرتهای «شهر به شهر» تغییر یافته و سهم زیادی از جابهجاییها به حرکات جمعیتی بین دو نقطه شهری افزایش یافته است.
به گفته این پژوهش، در شرایط فعلی، مهاجرت از سمت روستا به شهر نیست، بلکه از مناطق شهری به سایر نقاط شهری است، مهاجرتی که عمدتا از سمت مناطق شهری کوچکتر به سمت شهرهای بزرگ و کلانشهرها در حال رخ دادن است.
این در حالی است که چنین روندی پیامدهای منفی بسیاری دارد. افزایش جمعیت کلانشهرها، افزایش میزان آلودگیهای این مناطق، گسترش حاشیهنشینی، افزایش قیمت مسکن و زمین از مهمترین پیامدهایی این الگوی مهاجرتی در کشور است.
به گفته کارشناسان مرکز پژوهشها، الگوهای مهاجرتی برحسب تقسیمبندیهای کشوری نیز تغییراتی داشته است. چنانکه مهاجرتهای بین استانی افزایش زیادی یافته و از سهم مهاجرتهای درون استانی کاسته شده است. این موضوع بیش از هر چیز نشانگر جابهجایی جمعیت در فواصل بیشتر و درواقع کمرنگ شدن نقش «فاصله» در مهاجرت است.
بیشتر بخوانید: تورم سالانه در یک قدمی رکورد ۷۸ ساله/ منتظر تورم سه رقمی باشید
همچنین با توجه به توزیع فضایی جابهجایی و مهاجرت بین استانی، مهاجرتهای داخلی از سمت مناطق کمتر توسعه یافته به سمت توسعه یافته در جریان است. استانهای دارای سطح توسعه بالاتر، مهاجرپذیرتر و بالعکس استانهای در حال توسعه، تراز مهاجرتی منفی دارند.
این جریان و الگوی مهاجرتی در مطالعات بسیاری نشان داده شده است. مطالعات انجام شده از تاثیر توسعه یافتگی بر میزان مهاجرت در سطح استانی و شهرستانی میگویند و اینکه با توجه به تاثیر این عامل در مهاجرت، میتوان علت مهاجرت را در عوامل اقتصادی جستوجو کرد. با این الگو، تداوم مهاجرت به مناطق توسعه یافته دیده میشود و سطح نابرابریهای منطقهای تشدید شده و چرخه مهاجرت همچنان تداوم پیدا میکند.
یکی دیگر از مواردی که در سه دهه اخیر دیده شده، تغییر الگوی سنی و جنسی مهاجرت است. در واقع نتایج پژوهش نشان میدهد مهاجرین گروه تصادفی از جامعه نیستند، بلکه افرادی هستند با ویژگیهایی متفاوت از جمعیتی که مهاجرت نمیکنند. همین ویژگیها میتواند زمینه را برای تغییرات ساختاری جمعیت هم در مبدا و هم مقصد فراهم کند.
ضمن اینکه بررسی سنی مهاجران نشان میدهد الگوی سنی خاصی در میان مهاجران وجود دارد. مهاجرت در گروههای سنی زیر ۵ ساله در سطح پایینی قرار دارد، اما با افزایش سن، رو به فزونی میرود. در سنین ۲۰ تا ۳۴ سالگی مهاجرت به اوج رسیده و بیشترین سطح خود را تجربه میکند و با افزایش سن از شدت و گستردگی آن کاسته شده و در سنین سالمندی به پایینترین سطح میرسد.
با توجه به غلبه گروههای سنی جوان در مهاجرت باید توجه داشت که جمعیت گروههای سنی بیان شده افراد فعال اقتصادی هستند که به صورت بالقوه در آستانه تشکیل خانواده و ازدواج و باروری هستند؛ لذا مهاجرت این افراد میتواند علاوه بر تاثیر مستقیم بر حجم جمعیت هر یک از دو منطقه، با تحت تاثیر قرار دادن الگوی سنی و در نتیجه میزان ازدواج و باروری، جمعیت آتی را نیز متاثر سازد.
نکته قابل توجه در این ساختار سنی و نیز جنسی این است که با توجه به اینکه از یکسو عمده مهاجرتهای داخلی از سمت استانهای کمتر توسعه یافته به سمت استانهای توسعه یافته انجام میشود و ازسوی دیگر، میزان باروری در استانهای توسعه یافته کمتر است، بنابراین بر اساس تئوری انطباق، مهاجران وارد شده به مناطق توسعه یافته در جهت همنوایی با ساکنان مقصد، میزان باروری خود را کاهش میدهند که این امر در بلندمدت موجب کاهش میزان موالید کل کشور نیز میشود.
از دیگر الگوهای تغییر یافته مهاجرت ایران، افزایش مهاجرت زنان است. این تغییر به ویژه در دو دوره اخیر در سنین میانی بیشتر قابل مشاهده است، افزایش تعداد زنان در میان مهاجران به حدی است که بحث زنانه شدن مهاجرت مطرح شده است. افزایش سطح تحصیلات و اشتغال زنان، فراهم بودن شرایط شغلی و کار بهتر و همچنین وجود آزادیهای اجتماعی و فرهنگی بیشتر برای زنان به ویژه به صورت مهاجرت به شهر تهران مشاهده میشود. در طول سالهای ۹۰ تا ۹۵ مهاجرت زنان به سطح ۴۸.۴ درصد رسیده که در مقایسه با یک دوره ۵ ساله قبل، (۸۵ تا ۹۰) تقریبا یک درصد بالا رفته است. در گروههای سنی ۲۰ تا ۲۴ سال و ۲۵ تا ۲۹ سال اوج مهاجرت زنان رخ داده است.
مهاجرت به دلیل گزینشی بودن در سن و جنس تغییرات زیادی را ایجاد میکند. مهاجرت مردان به ویژه مردان جوان ضمن کاهش نیروی کار در مبدا، تراکمی از نیروی کار در مقصد را ایجاد میکند که ماحصل آن چیزی جز افزایش نرخ بیکاری در مقصد، گسترش مشاغل غیررسمی و مسائلی از این دست نیست. با مهاجرت افراد جوان، روند سالمندی و نیز مضیقه ازدواج برای دختران (با توجه به برتری کمی مردان در مهاجرت) در مبدا افزایش پیدا میکند.