اقتصاد۲۴- رسانه ملی هم مانند همه بخشهایی که پسوند ملی را به همراه دارند، چندان در ملی عملکردن موفق نبوده است. به قول حسن روحانی که همین اواخر خرداد گفت «حداقل یک بار هم شده برای دو، سه سال صداوسیما را ملی کنند. از همه گروهها و جناحها دعوت کنند تا نظراتشان را بیان کنند. صداوسیما باید جایی باشد که همه بتوانند حرفشان را بزنند».
همین صداوسیمایی که با انتقاد خودیها مواجه است، مدتهاست با حضور جریان رادیکال در بخشهای مختلف مدیریت آن، از بدنه جامعه جدا شده و با ریزش مخاطب و متعاقب آن جذب آگهی روبهروست. همچنان تعداد کارکنان آن بیش از تعداد زیادی از رسانههای تصویری دنیاست، اما عملکردش خروجی مورد پسند عموم مردم را ندارد و در روند ریزش سرمایه اجتماعی حتی شاهد ریزش طرفداران سنتی خود است.
بیشتر بخوانید:روزهای خوش گاندوسازان؛ بررسی موسسه سازنده سريال گاندو
البته رشد حیرتانگیز نیروهای انسانی سازمان صداوسیما که در دوره عزتالله ضرغامی (چهارمین رئیس سازمان پس از پیروزی انقلاب) رقم خورد، باعث شد تا اواخر سال ۹۵ تعداد کارمندان رسمی، قراردادی و پیمانی صداوسیما به ۴۸ تا ۵۰ هزار نفر برسد؛ رقمی که در مقایسه با تعداد نیروهای انسانی تلویزیونهای مختلف در گوشه و کنار جهان، چشمگیر و درخور توجه است. این در حالی است که پیش از دوره ضرغامی، امورات صداوسیمای ایران را حدود ۲۲ هزار نیروی انسانی رتقوفتق میکردند. این تعداد نیروی انسانی در کنار پستهای مدیریتی که در این سازمان وجود داشت، باعث میشد که درصد بالایی از بودجه صداوسیما صرف حقوق و دستمزد نیروهای انسانیاش شود و تنها درصد کمی از بودجه برای تولیدات تلویزیونی در حوزههای مختلف باقی بماند. محمد سرافراز بهعنوان پنجمین رئیس رسانه ملی، وقتی به ساختمان شیشهای جامجم آمد، با این معضل روبهرو شد و تصمیم گرفت دست به چابکسازی سازمان بزند؛ چابکسازیای که به گفته مهدی مجتهد، مدیر برنامهریزی و منابع مالی وقت، باعث شد تا ۹۰۰ پست مدیریتی از مجموعه صداوسیما حذف شود. البته حضور کمثمر مدیرانی از این دست، همچنان ادامهدار بود؛ تا جایی است که دهم خرداد سال جاری، جبلی در نشستی که با دانشجویان امام صادق داشت، از حذف ۵۰۰ مدیر در سازمان صداوسیما خبر داد؛ اقدامی در راستای کوچکسازی سازمان متبوعش. البته او توضیح نداد صداوسیما چگونه سازمان عریض و طویلی است که ۵۰۰ مدیر از آن حذف شدهاند و اتفاق محسوسی در ساختار آن نیفتاده است؛ یعنی هیچ برنامهای نه در کوتاهمدت و نه در بلندمدت به این ۵۰۰ مدیر وابسته نبوده است؟ حال باید پرسید در این فضا چه تعداد مدیر و کارمند با کارایی نامناسب همچنان از بیتالمال ارتزاق میکنند و هر سال هم بودجه این سازمان افزایش چشمگیری دارد، اما خبری از جذب مخاطب نیست.
در این شرایط، شبکههای نمایش خانگی با تعداد محدود کارکنان، اما با مدیریتی نوین با اتکا بر بخش خصوصی و به دور از وابستگی به مدیریت دولتی و دستوری، توانستهاند در سالهای اخیر بخش عمده مخاطبان صداوسیما را جذب کنند و با تولید برنامههایی مطابق با سلایق مختلف و نیاز مخاطبان، رقیبی جدی برای رسانهای باشند که جز فراگیری، بودجه کلان و حمایت دولتی، برتری دیگری بر این پلتفرمها ندارد. صداوسیما که از انحصار چهار دهه خود نتوانسته به موفقیت برسد، در تلاش برای محدودکردن دایره فعالیت شبکههای نمایش خانگی است؛ تصمیمی که با حمایت جریانهای خاص در جبهه اصولگرایان همراه است و شرایط بهگونهای پیش رفته که این جریان که نماینده یک گروه کوچک در جامعه است، سعی دارد خواست و سلیقه خود را به هر قیمتی بر مخاطبان تحمیل کند؛ از حذف برنامهها و مجریان موفق در صداوسیما گرفته تا تلاش برای ممیزیکردن تولیدات نمایش خانگی به سبک صداوسیما.
هرچند به قول علی جنتی (فرزند آیتالله جنتی و وزیر اسبق فرهنگ) که در بخشی از توییت دیروز خود نوشته است «تحولات اجتماعی به رغم اراده حاکمان، خود را تحمیل خواهند کرد مثل ماهواره. قواعد حکمرانی ایجاب میکند که حاکمان خود به پیشواز تحولات بروند و بر اساس خواست عمومی برنامهریزی کنند؛ وگرنه تحولات اجتماعی به رغم اراده آنان خود را تحمیل خواهند کرد». اینکه این جریان حاکم تا چه میزان میتواند بر انحصار و ممیزی برنامههای نمایش خانگی اثرگذار باشد، شاید چندان مشخص نباشد، اما وزیر فرهنگ دولت اصولگرای سیزدهم با اشاره به اختلافهای موجود بر سر نظارت بر شبکه نمایش خانگی گفته است: «شبکه نمایش خانگی بخش درخور توجهی از اوقات فراغت مردم را تشکیل میدهد. در این دو، سه سال که بر سر نظارت بر تصویر بین ما و صداوسیما اختلاف هست، اپهای معمولی هم دارند فیلم میگذارند. آیا میشود به روش سابق تنظیمگری کرد؟».
اسماعیلی ادامه داده است: «بر فیلمی که در سالنها نمایش داده میشود، نظارت سفت و سخت اعمال میکنیم، ولی برای فیلمهایی که در گوشیها همه میبینند هیچ نظارتی نیست. نمیدانیم چه کار باید کنیم. تحولات اخیر نظام سنتی حکمرانی فرهنگی ما را بهشدت دچار چالش کرده است. آیا باید تنظیمگری را رها کرد یا با شیوه دیگری نظارت و تنظیم کرد؟ تازه اینها سؤالات امروز ماست که هنوز هوش مصنوعی وارد نشده است. نمیتوان منفعل بود». محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین تاکید کرده است که «این وزارتخانه مسئول صدور مجوز «بیشتر از ۹۰ درصد» از محصولاتی است که از شبکه خانگی پخش میشوند». بر اساس مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، صداوسیما و وزارت ارشاد باید مجوز پخش محصولات رادیویی، تلویزیونی و سینمایی در شبکه خانگی را صادر کنند که اسماعیلی در این مورد گفته است: «دو مورد از اختیارات وزارت ارشاد برای صدور مجوز خارج شده که عبارت است از بخش سریالها و برنامههای تلویزیونی: در بخش سریالها نیز دو نماینده از وزارت ارشاد در شورای صدور مجوز و پروانه ساخت حضور دارند که کار را پیش میبرند».، اما پیمان جبلی رئیس سازمان صداوسیما گفته بود «بر اساس قانون اساسی، صداوسیما متولی صوت و تصویر در تمام بسترهاست و مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی درخصوص شبکه نمایش خانگی «برای تثبیت همین موضوع است».
از همینرو، دیروز سخنان علی لاریجانی، رئیس اسبق سازمان صداوسیما و رئیس پیشین مجلس نیز در بخشی از کتاب «پایان تکصدایی» که شامل نکات درخور تأملی از وضعیت صداوسیما در سالهای اخیر است، با توجه به ماجراهای اینروزهای صداوسیما بازنشر داده شد. لاریجانی معتقد است صداوسیما دیگر انحصار خود را از دست داده و نوشته است: «با توجه به تحولات تکنولوژیک جدید، صداوسیما دیگر نمیتواند کارکرد انحصاری خود را در جامعه داشته باشد. باید پذیرفت در جامعه تنوع سلایق سیاسی، فرهنگی و اجتماعی وجود دارد... اگر این تنوع در چارچوب افزایش توان ملی ساماندهی و به کار گرفته نشود، در بازار غیررسمی و رسانههای بیگانه تأمین میشود».
در همین رابطه، وزیر ارتباطات دولت روحانی نیز در متن کوتاه و کنایهآمیزی به بهانه دادن اختیار به سازمان غیرقانونی ساترا، در صفحه شخصی خود در تلگرام نوشت: «حالا که شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد تعیین تکلیف تلویزیونهای اینترنتی مصوبه داده است (مطابق سوابق قبلی، این مسئله از طرف رهبر انقلاب بر عهده شورای عالی فضای مجازی گذاشته شده بود)، مناسب است شورای عالی اقتصاد هم در مورد حجاب و شورای عالی فضای مجازی هم در مورد سیاستهای انتخابات مصوبهای داشته باشند تا از قافله ابداعات دولت سیزدهم عقب نمانند».
البته واکنشها به انتقادها، چه به عملکرد صداوسیما و چه مسئله اعطای مسئولیتهای نمایش خانگی به صداوسیما، به هجمه از سوی مدیران این رسانه رسیده و عبدالعلیزاده از اعضای شورای سردبیری روزنامه جامجم که در یادداشتی همه منتقدان به مصوبه جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی را لشکر ابرهه خوانده بود، با حضور در شبکه افق مدعی شد خبرنگاران منتقد صداوسیما از پلتفرمهای نمایش خانگی پول دریافت کردهاند. با این روش، اینکه چگونه صداوسیما میخواهد در مسیر اصلاح و جذب مخاطب قرار گیرد، جز با ادامه انحصار قابل تصور نیست.