اقتصاد۲۴- ممنوعیت جدید در واردات وضع شد، این بار برای برنج. اما ممنوعیت واردات برنج در شرایط فعلی و با بحران آب، چه آسیبی به سرزمین ایران و مردم وارد میکند؟
برنامه هفتم توسعه هم مانند برنامههای قبلی روی امنیت غذایی با تکیه بر تولیدات کشاورزی تاکید کرده است. اگرچه در جایی از این برنامه آمده که کشاورزی باید ۱۸ درصد کاهش پیدا کند، اما تناقضات در برنامه آنقدر زیاد است که در همان نگاه اول میتوان پی برد این هدف کمی بیشتر شبیه رویاست.
اصرار دولتمردان بر خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی، برای سرزمین خشک و نیمهخشک ایرانی رمقی نگذاشته است. حالا دیگر دیدن چالههای کوچک در دشتها و حتی مناطق مسکونی چندان صحنه عجیبی نیست. اما زمین هم تا حدی تاب میآورد و اگر سیاستگذاریها همینگونه ادامه پیدا کند، دیر نیست که با صحنههای آخرالزمانی مانند شکافهای عمیق و چالههای بزرگ در دل زمین و متروکه شدن برخی مناطق مواجه شویم.
در چنین شرایطی، صحبت از ممنوعیت واردات برنج شده است. در حالیکه تولید هر کیلو برنج ۳۴۰۰ لیتر آب نیاز دارد.
روز گذشته شاهپور علایی، معاون برنامهریزی و اقتصادی وزیر جهاد کشاورزی گفت برای حمایت از شالیکاران شمال کشور و بازگشت تعادل به بازار عرضه و تقاضا در ایران، واردات برنج تا اطلاع بعدی ممنوع خواهد بود.
تاثیر ممنوعیت واردات برنج بر بحران آب
اظهارات علایی در همان ابتدا این سوالات را برای هر پرسشگری مطرح میکند که آیا باید منتظر افزایش کشت برنج باشیم؟ در وضعیت فعلی بحران آب، چه بر سر منابع و مصارف آب میآید؟ منابع آب، ظرفیت بارگذاریهای جدید را دارد؟
پاسخ همه این سوالات در آمارهاییست که منابع رسمی منتشر کردهاند. نخست آنکه در شرایطی که واردات ممنوع باشد، راهی جز کشت بیشتر برنج برای تامین نیاز کشور نیست. کشت بیشتر هم یعنی هجوم بیشتر به منابع آب.
این در حالیست که همین حالا حدود ۹۸ درصد مصارف آب در ایران، سهم کشاورزی است و دیگر منابع آب هم ظرفیت تامین آب مورد نیاز این بخش را ندارد. سالهاست که دیگر آبهای سطحی جوابگوی نیاز کشور نیست و برداشتها به سمت منابع زیرزمینی رفته است. یکی از مصائب ایران حالا خالی شدن همین منابع زیرزمینی آب است.
منابع زیرزمین که از آب خالی شود، فرونشست زمین پدید میآید. پدیدهای که حالا در برخی از شهرها دردسرساز شده است. نکته اینجاست که حدود نیمی از همین آبهای زیرزمینی را هم کشاورزی میبلعد.
رابطه مستقیم کشاورزی و فرونشست زمین
نکته مهم دیگر ارتباط کشاورزی و فرونشست زمین در استانهاست. نگاهی به استانهایی که سهم بالای کشاورزی دارند و مناطقی که دچار فرونشست شدهاند، تصویر روشنی از ماجرا میدهد.
استانهای تهران، خراسان رضوی، اصفهان و کرمان بیشترین نرخ فرونشست زمین را دارند، اما این به معنا نیست وضعیت سایر استانها از این منظر خوب باشد. پیش از این علیرضا شهیدی، معاون وزارت صنعت، معدن و تجارت گفت که همه استانها به جز گیلان و مازندران با این پدیده مواجه هستند. (ایرنا)
البته او هشدار داد که طی سالهای آینده، این دو استان نیز دچار فرونشست زمین میشوند. بحران فرونشست زمین را میتوان از منظر بررسی کرد، نخست استانهایی که در حال حاضر با این پدیده مواجه هستند و دوم استانهای شمالی که بیم آن میرود درگیر شوند.
افزایش فرونشست در مناطق با سهم بالای کشاورزی
پیش از این مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی نوشت: «در سال زراعی ۹۶-۹۷ استانهای خراسان رضوی و فارس به ترتیب با کسب رتبههای دوم و سوم، جزء ۱۰ استان برتر کشور در حوزه تولیدات محصولات زارعی بود.»
نکته مهم گزارش مرکز پژوهشهای مجلس این است که تعداد بالای دشتهای ممنوعه از نظر فرونشست زمین مربوط به استانهاییست که بیشترین مصرف آب زیرزمینی را دارند. این استانها شامل فارس، کرمان، خراسان رضوی هستند که به طور گسترده با بحران کسری ذخایر آبخوان و فرونشست زمین درگیرند. این آمارها نشاندهنده وضعیت غالب اشتغال به کشاورزی در این استانهاست.
پیشتر نیز «جماران» در گزارشی به وضعیت کشت محصولات در ایران پرداخت. بر اساس این گزارش، استانهای خوزستان، فارس، خراسان رضوی، آذربایجان غربی و تهران بیشترین سهم را در وزن محصولات نهایی کشاورزی به خود اختصاص دادهاند. این در حالیست که این سه استان به ترتیب رتبههای ۳، ۱۶ و ۱۱ را در بین سطح زیرکشت استانی را به خود اختصاص دادهاند؛ بنابراین میتوان گفت که هر نوع ممنوعیت واردات، نتیجهای جز افزایش کشت و به عبارتی تشدید بحران آب و فرونشست زمین ندارد.
ضمن آنکه ممنوعیت برنج برای حمایت از شالیکاران شمالی انجام شده، اما این تصمیمی است که هم به استانهای شمالی آسیب میرساند، هم آنکه سایر استانها احتمالا بیشتر کشت برنج داشته باشند. کارشناسان بارها هشدار دادهاند که استانهای شمالی دیگر ظرفیت بارگذاریهای جدید را ندارد. در مجموع منابع آب و به طور کلی سرزمین ایران، قربانی حمایت از تولید داخلی و خودکفایی میشود.