اقتصاد۲۴- نزدیکیهای فرهنگی و زبانی در غرب و جنوب ایران، سبب شده تا جوانان ساکن در شهرهای مرزی این منطقه، بازار کار عراق را برای کسب درآمدهای دلاری بهجای شغلهای پرریسکی مانند کولبری انتخاب کنند. در این میان از نیروی کار ساده تا نیروی کار متخصص و ماهر دیده میشود. باتوجه به سرمایهگذاریهای خارجی در عراق بهویژه در پروژههای نفت و گاز، بندری و زیرساختی و همچنین تمایل جدی شرکتهای خارجی برای جذب نیروی کار ایرانی در پروژهها، خروج نیروی کار از ایران به عراق با شدت بیشتری همراه شده است. هرچند به گفته حمید حسینی، عضو هیئتمدیره اتاق مشترک ایران و عراق، شاید نتوان نام آن را مهاجرت نامید، اما سفر غیررسمی در قالب زیارت و بدون ویزا به عراق، حداقل یک فرصت سهماهه به نیروهای کار میدهد تا درآمدی درخور برای خود در مدت کوتاهی بهدست آورند. رویدادی که البته بیشباهت به رجوع نیروی کار ایرانی در دهه هفتاد به ژاپن برای کسب درآمد و اندوخته بیشتر نیست.
با این تفاوت فاحش که عراق حرکت رو به توسعه اقتصادی را بهطور جدی کلید زده و همین مسئله میتواند فرصت بازار عراق برای ایران را به تهدیدی جدی مبدل کند.
جهانبخش سنجابیشیرازی، دبیرکل اتاق مشترک ایران و عراق چندی پیش به «انتخاب» گفته بود: «با توجه به نزدیکیهای زبانی و فرهنگی در غرب و جنوب کشور، جوانان ترجیح میدهند به جنوب عراق و اقلیم کردستان و مرکز این کشور مهاجرت کنند. بهخصوص که عراق کشوری است که چند دهه رکود را پشت سر گذاشته است؛ با توجه به جو سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی، در حال حاضر وارد یک فاز جدیتر برای بازسازی شده است و هم نیاز به کالا و هم نیاز به خدمت در بازار عراق بهصورت معنادار افزایش پیدا کرده است. به همین دلیل عراق به یک مقصد مهاجرت نزدیک تبدیل شده است.»
او در ادامه درباره انگیزههای مهاجرتی به عراق اشاره کرد: «عراق برای دو سال آینده بودجه 153میلیارد دلاری تصویب کرده و رشد درآمدهای نفتی عراق نیز باوجود نوسانات بازار نفت چشمگیر است. در منطقه خاورمیانه مجموع نیازمندیهای عراق به نیروی کار و خدمات و کالا نسبتاً بازار منحصربهفردی نسبت به جمعیت آن ایجاد کرده است. به همین دلیل، دو گروه از ایران به عراق مهاجرت میکنند؛ یک گروه نیروی کار ساده که حجم عمده مهاجرت را تشکیل میدهد، گروه دیگر، نیروی کار ماهر که برای کارفرمای عراقی منطقی است که هزینههای اقامت یک نیروی کار ماهر را بپردازد. باتوجه به اختلاف معنادار ارزش پولی بین عراق و کشورهای همسایه، اگر یک نیروی کار ماهر، ماهانه دو هزار دلار حقوق بگیرد با پول ملی ما نزدیک به ۱۰۰ میلیون تومان میشود که رقم قابلتوجهی است.
آکادمی دانایان اخیراً در گزارشی پژوهشی درباره بازار کار ایران به موضوع مهاجرت نیروی کار نیز اشاره کرده است. در این گزارش آمده: «مهاجرت موضوعی است که بر جمعیت و نیروی کار تأثیرگذار است در نتیجه از موضوعات داغ مورد بحث در کشورهای توسعهیافته است. مطابق دادههای بینالمللی مهاجرت در سال ۲۰۲۱ از میان ۲۸۱ میلیون نفر مهاجر بزرگسال (افرادی که در کشورهایی زندگی میکنند که در آنها متولد نشدهاند) ۱۶۴ میلیون نفر نیروی کار مهاجر، ۲۶ میلیون نفر آوارگان و پناهندگان و ۶ میلیون نفر دانشجویان و ۴۱ میلیون نفر از آنها کودک هستند. مقصد اصلی نیروی کار مهاجر، اروپا، آمریکایشمالی و کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس است. بهطور واضح مشخص است که اصلیترین دلیل مهاجرت، بازار کار کشور مقصد است. علاوه بر کشورهای توسعهیافته مهاجرت در بازار کار ایران نیز موضوع بسیار مهمی است... دادههای مهاجرت ایران با سایر کشورهای مورد مقایسه بسیار متفاوت است. این تفاوت ناشی از وضعیت سیاسی ایران و همسایگانش به خصوص افغانستان است.
بیشتر بخوانید: راهی شدن کارگران ایرانی برای کار در عراق
سال ۱۳۶۰ سالی است که خالص مهاجرانی که وارد ایران شدهاند، حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر است. بخشی از افزایش جمعیت در دهه ۶۰ ناشی از ورود این افراد است. سال ۱۳۶۹ و پس از پایان جنگ همین تعداد به ایران مهاجرت کردهاند. سال ۱۳۷۲ که همزمان با شروع جنگ در افغانستان است؛ حدود یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر که عمدتاً از جمعیت مهاجر داخل ایران بودهاند، از کشور خارج شدهاند. جنگ افغانستان و عراق در ابتدای قرن بیستویکم رخدادهای دیگری است که در پی آن تعداد مهاجران بسیار زیادی از ایران خارج شدند. در ادامه سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ همزمان با دوران برجام دو سال متوالی است که خالص مهاجرانی که به ایران وارد شدهاند بهصورت معناداری با روند بلندمدت مهاجرت متفاوت بوده است. سال ۱۳۹۹ خالص مهاجران خارج شده مجدد منفی است. اگر سالهای ذکرشده مزبور را نادیده بگیریم بهطور میانگین سالانه ۷۵ هزار نفر به ایران مهاجرت کردهاند.
مهاجران و پناهندگانی که در ایران زندگی میکنند عرضه نیروی کار را تغییر داده و باعث شکلگیری تعادل جدیدی در بازار کار شدهاند. مطابق آخرین دادههای بانک جهانی در سال ۲۰۱۵ حدوداً 4/3 درصد جمعیت ایران را افرادی تشکیل میدهند که در ایران متولد نشدهاند. این عدد برای آلمان و آمریکا بیش از ۱۴ درصد و برای ترکیه حدود ۴ درصد است. براساس دادههای بینالمللی مهاجرت ۵۱ درصد از مهاجرانی که در ایران زندگی میکنند در سن کار (۲۰ تا ۶۴ سال) هستند. این رقم برای ترکیه ۷۱ درصد، آلمان برابر ۷۰ درصد و برای آمریکا برابر ۷۷ درصد است. از آنجا که اکثر مهاجرانی که داخل ایران مشغول کار هستند جذب بازار غیررسمی میشوند، تأثیر زیادی بر دستمزدهای بازار رسمی کار ندارند. بر این اساس میتوان گفت عرضۀ نیروی کار در بازار کار ایران با شوکهای مثبت و منفی متعددی روبهرو بوده است. جریان خروجی دائمی مهاجران از ایران مطابق درک عامه و شواهد تجربی عمدتاً متخصصان و تحصیلکردهها هستند. جریان ورودی مهاجران به کشور برعکس بهطور معمول شامل نیروی کار شاغل در بخشهای غیرمهارتی بوده است چون نسبت به کشورهای دیگر سن و سطح تحصیلات میان این مهاجران ورودی و خروجی بسیار متفاوت است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت در طول زمان سطح دانش و بهرهوری سرمایه انسانی اقتصاد ایران کاهش مییابد؛ همچنان که امروز در حال کاهش است.»
سیدحمید حسینی/عضو هیئتمدیره اتاق مشترک ایران و عراق
عراق همانگونه که یک فرصت برای ایران بهشمار میرود، میتواند برای ایران یک تهدید باشد اگر یک برنامهریزی جدی برای حضور در بازار عراق نداشته باشیم. عراق هم در حوزه نفت، جای ایران را گرفته و مشتریان سابق کشور را از آن خود کرده و هم در حوزه ترانزیت میتواند رقیب جدی ایران باشد، زیرا راهاندازی بندر فاو که قرار است بزرگترین هاب بندری منطقه باشد را کلید زده است و بدینترتیب میتواند موقعیت استراتژیک ایران را تحت تأثیر قرار دهد. در پروازهای عبوری از آسمان عراق نیز این کشور میتواند با ایران رقابت کند. همچنین نباید از نظر دور داشت که عراق به سمت صنعتی شدن پیش میرود. درست است که اکنون ایران ۱۰ میلیارد دلار به عراق صادر میکند، اما به این معنا نیست که این میزان صادرات میتواند همیشگی باشد.
امسال عراق بودجه ۱۵۳میلیارد دلاری را برای مدت سه سال تصویب کرده و هر دولت که روی کار باشد، ملزم به اجرای آن خواهد بود. بنابراین عراق به سرعت به سمت تولید بسیاری از اقلامی میرود که پیشتر از ایران وارد میکرد.
در این میان یکی از تهدیدهای مهم کنونی، نیروی کار است. باتوجه به اینکه زیرساختهای عراق در حمله آمریکا به این کشور و در طول جنگ بهشدت آسیب دیده است، نیروی کار ماهر عراقی این کشور را ترک کرده و اکنون با بحران نیروی کار مواجه هستند. تا عراق بخواهد نیروی فنی و ماهر پرورش دهد، زمانبر خواهد بود. علاوه بر اینکه در دوران جنگ داعش در عراق نیز نرخ بیسوادی کودکان در این کشور به ۵۰درصد رسید.
بنابراین اگر فکری به حال عراق نکنیم، نیروی کار ایرانی بهصورت غیررسمی به این کشور روانه خواهد شد. نیروی کار ایرانی میتواند سه ماه بدون ویزا در عراق بماند و در این مدت به کار با حقوقهای بالای دلاری مشغول شود. در حال حاضر نیروی کار ساده در عراق ۶۰۰ دلار درآمد دارد.
آغاز این روند از ترمیم عتبات عالیات ازسوی نیروهای داوطلب ایرانی مثل گچکار، کاشیکار، لولهکش و... آغاز شد که پس از مدتی این افراد جذب بازار کارشدند و مسیر برای خروج نیروی کار ایرانی به این کشور باز شد. در حال حاضر هم نیروی کار ساده و هم نیروی کار ماهر و فنی میتواند با دستمزدهای بالا و دلاری جذب بازار کار عراق شود.
در واقع نیروی کار ایرانی به عراق مهاجرت نمیکند و میتواند در مدتزمان کوتاهی که در بازار کار عراق کار میکند، درآمد دلاری خوبی بهدست آورد و دوباره به ایران بازگردد.
پبسیاری از شرکتهای خارجی که اکنون در عراق حضور دارند از نیروی کار ایرانی استقبال میکنند و بسیاری از ایرانیها در این شرکتها اکنون مشغول به فعالیت هستند.
هرچند در مقاطعی ممکن است برای استانهای غربی کشور مناسب باشد و درآمد مردم منطقه بهبود پیدا کند و نیروی کار محلی به جای کولهبری برای کار به عراق مراجعه کند، اما اگر در بلندمدت برنامهای برای بازار کار عراق نداشته باشیم، قطعاً میتواند برای کشور آسیبزا باشد. به عقیده من باید در روابط تجاری با عراق تا ۲۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری کنیم تا با این طرح و برنامه بتوانیم نیروی فنی و متخصص را در کشور نگه داریم.
«کسی که در ایران لیسانس دارد و حاضر نیست کارهای ساده انجام دهد، در عراق ۶ برابر حقوق میگیرد.» این را زهرا کریمی، اقتصاددان و عضو هیئتعلمی دانشگاه مازندران در گفتوگو با «هممیهن» میگوید. او با اشاره به نرخ بیکاری بالا و نرخ مشارکت پایین در بازار کار ایران هشدار میدهد که در آیندهای نزدیک با بحران نیروی کار متخصص در کشور روبهرو خواهیم شد. به گفته او، نیروی کار میانی یا با تخصص پایین، در بین نیروی کار ساده و نیروی کار متخصص، مشکل اصلی بازار کار ایران هستند، زیرا اغلب حاضر نیستند کارهای ساده انجام دهند.
**در حال حاضر وضعیت اشتغال در بازار کار ایران چگونه است؟
تعداد شاغلان قبل از شیوع کرونا یعنی در سال 1398، 24میلیون و 200هزار نفر بود. سال99 بعد از کرونا این میزان به 23میلیون و 200هزار نفر رسید، یعنی بیش از یک میلیون شغل در دوران کرونا از بین رفت. از سال1400 کمکم این مشکل برطرف و 200هزار شغل جدید اضافه شد. تعداد شاغلان در این سال به 23میلیون و 400هزار نفر رسید. از سال 1401 که کرونا نیز به پایان رسید، میزان افزایش اشتغال ما به 269هزار شغل رسید که فوقالعاده پایین است و در سال 1401 کل شاغلان 23میلیون و 700هزار نفر هستند که در مقایسه با سال98، یعنی دو سال بعد از پایان کرونا، تعداد شاغلان هنوز از 500 هزار نفر کمتر است. در فاصله سالهای 1401-1400 حدود 730هزار نفر به جمعیت بالای 15سال کشور اضافه شده است، اما جمعیت فعال ما صرفاً 243هزار نفر اضافه شده است. یعنی نرخ رشد جمعیت بالای 15سال با 2/1درصد و جمعیت فعال کمتر از یک درصد رشد بوده و طی سالهای 1401-1400 کمتر از 270هزار شغل در اقتصاد ایران ایجاد شده که از آمارهای بسیار پایین در بازار کار ایران به شمار میرود.
**مشکل اصلی در کدام بخش از بازار کار است؟
در رابطه با نیروی کار ساده، مشکل اشتغال کامل داریم. در حال حاضر آمارهای متفاوتی از شمار افغانها در ایران ذکر میشود که حداقل شش میلیون و حداکثر هشت میلیون نفر است. یکی از کارشناسان میگفت که یکسوم جمعیت یزد افغان هستند. در نیروی کار ساده دچار کمبود جدی هستیم که افغانها جایشان را پر میکنند و میبینیم تقاضا برای نیرو کار ساده وجود دارد. پس در نیروی کار ساده مشکل داریم. در نیروی کار متخصص ممتاز هم مشکل داریم. خیلی از بنگاهها واقعاً نگران هستند با این جریان چشمگیر مهاجرت که همهساله بر تعدادشان افزوده میشود.
بیشتر بخوانید: ۴ کشور مقصد جدید مهاجرت نیروی کار ایرانی
نیروی کار ممتازشان را از دست میدهند و ناگزیر هستند نیروی کار با تخصص پایین و حقوق بالاتر جذب کنند. با افزایش مهاجرت میتوان پیشبینی کرد در سالهای آینده مشکل جدی رخ میدهد. حتی اطلاعاتی هست در مورد پزشکان جراح و متخصص که آنقدر مهاجرت جدی است که در دورههای تخصصی به اندازه کافی پزشکان عمومی که باید درخواست تخصص بدهند، نمیآیند و ترجیح میدهند بهعنوان پزشک عمومی مهاجرت کنند. در مورد نیروی متخصص هم در آینده مشکلاتی خواهیم داشت، چون این افراد گرایش به مهاجرت دارند. کمکم باید روی نیروی کار میانی یا با تخصص پایین حساب باز کنیم؛ افرادی که لیسانس و حتی فوق لیسانس دارند و تخصص قابلتوجهی هم ندارند. اینها مشکل اصلی بازار کار ما هستند، چون این افراد غالباً حاضر نیستند کارهای ساده انجام دهند. هرچند بعضیهایشان کمکم سراغ کارهای ساختمانی میروند، ولی تعدادشان خیلی محدود است. اینها عمده بیکاران کشور را تشکیل میدهند.
در بین این بیکاران بلندمدت، تعداد زنان قابلتوجه است. مزد این گروه به نسبت پایین است. الان برای یک خانم فوقلیسانس ۶ میلیون درآمد و بیمه است و بیشتر از این نمیپردازند. تعداد خانمهایی که حاضرند در فروشگاهها و شرکتها کار کنند قابلتوجه است. برای آقایانی هم اگر بتوانند کار اداری متناسب پیدا کنند ۶ یا هشت میلیون تومان پرداخت میشود. اغلب آقایان بهطور ویژه سر کار میروند به این مفهوم که نمیتوانند با این حقوق زندگی کنند به همین دلیل سراغ کارهای دیگر میروند که بخش قابل توجهی از آنها کارهای غیررسمی است. بخشی از کارهای غیرقانونی در استانهای مرزی نیز به همین دلیل شکل میگیرد.
وضعیت بازار کار خوب نیست. شاخصهای بسیار متفاوتی وجود دارد که وضعیت نامناسب را نشان میدهد. یکی از این شاخصهای مهم رشد عرضه نیروی کار است. یعنی چقدر نیروی کار همهساله وارد بازار کار میشوند و نرخ مشارکت چقدر است. یعنی از هر 100 نفر افراد بالای 15 سال چه میزان وارد بازار کار میشوند. وقتی نرخ مشارکت شروع به کاهش میکند، یعنی جاذبه بازار کار خیلی کم است. افراد به قدری در بازار کار دچار گرفتاری میشوند که ترجیح میدهند از بازار کار خارج شوند. مثلا دورهای کار میکنند ولی بعد از مدتی از بازار خارج میشوند.
پایین بودن نرخ مشارکت و رشد عرضه نیروی کار بسیار مهم است. یکی از شاخصهای مهم در بازار کار مزدهای واقعی است. زمانی که مزدهای واقعی پایین باشند، نشان میدهد که وضعیت بازار کار خوب نیست، یعنی آنقدر تقاضا بالا نیست که مزدها را بالا ببرد. بازار کار هم بازار همگنی نیست. مثل اینکه شما بخواهید سیب بخرید، در بازار انواع مختلفی دارد. یکسری سیبها هست که کیلویی 20 هزار تومان است و به درد نمیخورد و برخی هم کیلویی 80 هزار تومان است. اینها همه سیب هستند، اما بازار سیب همگن نیست و هرکدام از اینها قیمتها و عرضه و تقاضای خاص خودشان را دارند. در بازار کار هم اگر تقسیمبندی کنیم، تصویر روشنتر و بهتری به دست میدهد.
**اخیراً دبیرکل اتاق مشترک ایران و عراق از افزایش میزان مهاجرت نیروی کار ایرانی به عراق خبر داده است. چرا بازار کار عراق تا این اندازه برای ایرانیها جذاب شده است؟
بخشی از نیروی کار که تحصیلات دانشگاهی با تخصص متوسط دارند، اگر ببینند در عراق یا هر کشور دیگری، بازار کار مناسب با حقوق قابلتوجهی وجود دارد، مهاجرت میکنند. به نظرم حتی بسیاری از نیروی کار سادهای که به عراق میروند هم ممکن است لیسانس داشته باشند. برخی از دانشجویان من میگویند در استان لرستان برخی برای کار ساده به کردستان عراق میروند. کردستان عراق نیروهای خیلی زیادی از ایران جذب میکند و برای کارهای ساده حقوقهای خیلی بالایی میپردازند. کسی که در ایران لیسانس دارد و حاضر نیست کارهای ساده انجام دهد، در عراق با ۶ برابر حقوق حاضر به انجام کار میشود. این عدد یعنی دو هزار دلار، حقوق نیروی کار متخصص است، ولی برای نیروی کار ساده این حقوق پرداخت میشود. حتی اگر هزار دلار هم بپردازند 50 میلیون تومان در ماه میشود، در صورتی که اینجا باید با ۶ میلیون تومان کار کنند. بنابراین طبیعی است که مجبورند برای مدتی آنجا کار کنند تا بعد از مراجعت بتوانند کار بهتری شروع کنند.
**آیا این نوع مهاجرت نیروی کار در ایران سابقه داشته است؟
مهاجرت به کویت و کشورهای حاشیه خلیجفارس در ایران سابقه دارد. قبل از انقلاب از استانهای جنوبی مهاجرت قابلملاحظهای به کویت وجود داشت. بعد از جنگ ایران و عراق روابطمان با کشورهای حاشیه خلیجفارس کمی به هم خورد و این اتفاق، فرایند تاریخی مهاجرت را تغییر داد. نیروهای متخصص برای کار به امارات میرفتند، ولی نیروی کار ساده دیگر جذب نمیشد و سختگیری جدیای صورت میگرفت. چون نیروی کار ساده از مصر و بهخصوص هند وارد این کشورها میشوند. مجموعه این شرایط نشان میدهد بازار کار ما جاذبه چندانی برای نیروی کار ایرانی ندارد.
نیروی کار افغانستانی که الان در افغانستان گرفتار رکود قابلتوجهی شده و چشماندازی ندارد، برای کار و زندگی در فضای بهتر با ذوق و شوق وارد ایران میشود. نیروی کار ایرانی هم اگر بتواند در کشورهای همسایه حقوق بهتری بگیرد و از نظر تردد مشکلی نداشته باشد، حتما بازار کار کشورهای حاشیه خلیجفارس برای آنها جاذبه زیادی خواهد داشت.