اقتصاد۲۴- بهتازگی المانیتور در مطلبی به قلم اندرو پاراسیلیتی ذیل تحلیل رویکرد دولت بایدن در قبال ایران به این نکته محوری اشاره داشت که نگاه جو بایدن درباره تهران، منعکسکننده موضوعی است که برای ماهیت مسائل مدیریتشده؛ اما حلنشده ایران ضروری است؛ بنابراین ممکن است این رویکرد، نتیجه بدهد. دراینمیان به باور پاراسیلیتی هرچند بازگشت زندانیان دوتابعیتی، در ازای انتقال وجوه مسدودشده در بانکهای کره جنوبی، پیشاهنگ تغییر در روابط ایران و آمریکا خواهد بود؛ اما این کارشناس تأکید دارد که در هفتههای آینده نیز معیارهای بیشتری وجود خواهد داشت که او در اینجا مشخصا روی سه مقطع تاریخی تا پیش از ورود به ۲۰۲۴ تمرکز دارد که میتواند بر تحولات آتی در حوزه سیاست خارجی و تنش تهران–واشنگتن اثرگذار باشد.
اولین برهه تاریخی مهمی که اندرو پاراسیلیتی در مطلبش برای المانیتور به آن میپردازد، ۱۱ تا ۱۵ سپتامبر (۲۰ تا ۲۴ شهریور) است؛ روزهایی که مجددا برنامه هستهای ایران در دستور کار نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) قرار خواهد گرفت. دراینباره به زعم نویسنده، ایران در ماههای اخیر در پی عادیسازی برنامه هستهای غیرنظامی خود بوده است؛ بنابراین گزارش آژانس نشان خواهد داد که آیا واقعا پیشرفتی در زمینه پادمان صورت گرفته است یا خیر و اینکه آیا غنیسازی اورانیوم، محدود به زیر ۶۰ درصد شده است (و شاید حتی آنطورکه رسانهها گزارش کردهاند، ایران اقدام به رقیقسازی اورانیوم غنیشده خود کرده باشد). اتفاقا پیرو آنچه که المانیتور گفته است، پیروز موسوی هم در گفتوگویش با «شرق» بر این نکته تأکید دارد که این مقطع تاریخی میتواند از این حیث دارای اهمیت باشد که معیار و سنجشی برای ادعاهای رسانهای مبنی بر صحت و اصالت وجود یک توافق بزرگتر بین ایالات متحده آمریکا و ایران باشد؛ چراکه به اذعان این کارشناس برخی از گزارههای مطرحشده در محافل رسانهای و تحلیلی بر این نکته تأکید دارند که حصول توافق تهران-واشنگتن برای تبادل زندانیان دوتابعیتی و آزادی ششمیلیارد دلار از اموال بلوکهشده ایران فقط بخشی از یک توافق بزرگتر بین طرفین است.
در تبیین بیشتر این نکته، موسوی به «شرق» میگوید: «اگر در آستانه نشست فصلی شورای حکام، مواضع، مصاحبهها یا گزارش فصلی رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درخصوص پرونده فعالیتهای هستهای ایران تأییدی بر توقف غنیسازی ۶۰ یا حتی رقیقکردن بخشی از این اورانیوم غنیشده در تأسیسات ما باشد باید این نکته را مؤیدی بر این دانست که توافقی بزرگتر بین ایران و آمریکا حاصل شده است که به گفته این تحلیلگر، علاوه بر تعیین تکلیف زندانیان دوتابعیتی به حوزه هستهای و در ادامه احتمالا نفوذ منطقهای و توان دفاعی هم کشیده شده است.
بیشتر بخوانید: پشت پرده امضا نشدن برجام چیست؟
در همین راستا به موازات انتشار اخباری دال بر حصول توافق بین ایران و آمریکا بر سر تبادل زندانیان در بعدازظهر ۱۹ مرداد/ ۱۰ آگوست، روزنامه نیویورکتایمز هم به نقل از دو مقام ارشد دفاعی اسرائیل گزارش داد که تبادل زندانیان درواقع نتیجه توافقاتی است که میان ایران و آمریکا در جریان مذاکرات غیرمستقیم در راستای تلاش دولت جو بایدن برای حل مسئله هستهای حاصل شده است.
نیویورکتایمز در ادامه گزارش خود دراینخصوص آورده بود که توافقنامه زندانیان میتواند دیپلماسی بیشتر بین دو کشور را تسهیل کند. بر اساس ادعای مطرحشده مقامات اسرائیلی، توافق بر سر تبادل زندانیان با توجه به اینکه دولت بایدن به دنبال ممانعت ایران از دستیابی به تسلیحات هستهای است، میتواند منجر به تسهیل دیپلماسی میان دو کشور شود. نیویورکتایمز در ادامه به نقل از مقامات اسرائیلی افزوده که با توافق میان دو طرف بر سر زندانیان، یکی از گرههای موجود در روابط تهران و واشنگتن برطرف میشود.
همزمان والاستریت ژورنال نیز در گزارشی درباره توافق تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا مدعی شد که این میتواند گام اول در راستای احیای دستکم بخشی از توافق هستهای ۲۰۱۵ باشد. در این میان رسانههایی مانند رویترز، فایننشنال تایمز، آسوشیتدپرس، سیانان و... در گزارشهایی از توافقی گفتند که ذیل آن ایران علاوه بر آزادی پنج زندانی دوتابعیتی اقدام به توقف غنیسازی ۶۰ درصد، تضمینهای هم برای کمک به آرامش منطقه و انفعال در ارتباط نظامی با روسیه داده است. هرچند جان کربی، هماهنگکننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید، گزارش روزنامه والاستریت ژورنال مبنی بر کاهش انباشت اورانیوم ۶۰ درصد غنیشده از سوی ایران را تأیید نکرد و در کنارش خبرگزاری فارس به نقل از یک منبع آگاه مدعی شد که فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران بدون وقفه و بر اساس برنامههای قبلی سازمان انرژی اتمی و منطبق بر قانون اقدام راهبردی در همه حوزهها در جریان است و اقدامی دال بر توقف غنیسازی یا حتی رقیقسازی اورانیوم ۶۰ درصد صورت نگرفته است، اما ایران تمایل دارد قدرت چانهزنیاش را افزایش داده و امتیازات مطلوبی از ایالات متحده و اتحادیه اروپا دریافت کند.
در همین زمینه به ادعای برخی از تحلیلگران ایران ممکن است موافقت کند که غنیسازی اورانیوم را تا سطوح نزدیک به آستانه گریز هستهای متوقف کرده و اجازه دسترسی بیشتر به بازرسان را بدهد، درحالیکه ایالات متحده نیز به شکلی متقابل با لغو برخی از تحریمها و آزادسازی داراییهای ایران موافقت خواهد کرد. این توافق کوچک همچنین یک جدول زمانی برای مذاکرات بیشتر درباره یک توافق گستردهتر را تعریف کرده تا به این طریق بستر برای رایزنی در باب بسیاری از مسائل هموار شود؛ لذا در صورت صحت این گزاره برخی ادعاهای خبری هم مطرح شده است که پای آزادی ششمیلیارد دلار از اموال بلوکهشده ایران در کره جنوبی در میان نیست بلکه این رقم چیزی در حدود ۲۰ تا ۲۳ میلیارد دلار است، چنانی که هاشم علی مدعی شد که رقم آزاد شده برای ایران حدود ۲۳ میلیارد دلار است.
این خبرنگار الجزیره، در مطلبی با عنوان «مقداری اکسیژن برای پیکر بیجان مذاکرات هستهای» در وبسایت عربزبان (جاده ایران) و همچنین صفحه توییتر خود مدعی شد داراییهای آزادشده ایران حدود ششمیلیارد از کره جنوبی به بانکهای قطری، ۱۲ میلیارد دلار از عراق به بانکهای عمانی و پنجمیلیارد دلار از ژاپن به بانکهای اماراتی است. این مبلغ معادل ۲۳ میلیارد دلار خواهد بود. البته علی هاشم در ادامه ادعا کرد این مبالغ در حسابهای خارجی ایران باقی میماند که برای خرید کالاهای غیرتحریمی ازجمله اقلام پزشکی و بشردوستانه استفاده میشود.
پیرو آنچه گفته شد، همایون ناصریان هم بهعنوان دیگر کارشناس در گپوگفتی که با «شرق» داشت، همسو با پیروز موسوی معتقد است اگر در نشست فصلی شورای حکام تأیید شود که ایران توقفی در ۶۰ غنیسازی داشته، میتواند گامهای بعدی را در راستای سناریوهای تنشزدایانه و توافقات احتمالی رقم بزند. این کارشناس با اشاره به سکوت معنادار رافائل گروسی و آژانس در قبال پرونده فعالیتهای هستهای ایران در هفتهها و ماههای اخیر، آن را مثبت تلقی میکند؛ اما به گفته او صددرصد نمیتوان این برداشت را از سکوت آژانس و مدیرکل داشت که ایران به توافق بزرگتری با آمریکا در حوزه هستهای رسیده باشد. هرچند که ناصریان با اشاره به تحولات دورههای پیشین یادآور میشود که همواره در هفتهها و روزهای منتهی به نشست فصلی معمولا اظهارنظرها درباره ایران در رسانهها مطرح بود که فعلا چنین نیست؛ بنابراین این کارشناس تأکید دارد که باید منتظر روزهای آتی در آستانه نشست فصلی شورای حکام و همچنین نتیجه گزارش فصلی شورای حکام و از همه مهمتر خروجی نشست فصلی بود که آیا ایران آنگونه که محافل رسانهای میگویند، دست به انعطاف زده است یا خیر؟
۱۹ سپتامبر (۲۸ شهریور) هم مقطع تاریخی حساس دوم است که به گفته اندرو پاراسیلیتی انتظار میرود ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران، در نشستهای مجمع عمومی سازمان ملل حاضر شود و ریاست هیئت ایرانی را برعهده داشته باشد. بااینحال همایون ناصریان در ادامه گفتگو با «شرق»، این مقطع تاریخی را در نیویورک و مقر سازمان ملل چندان تأثیرگذار نمیداند؛ کمااینکه او متذکر میشود که در دورههای قبلی سفر رؤسای جمهوری ایران به آمریکا هم اتفاق مهم معنادار و تعیینکنندهای در نشست سران کشورها در سازمان ملل روی نداده است.
پس ناصریان بدیهی میداند نهتنها دیدار مستقیمی بین رئیسی و جو بایدن شکل نخواهد گرفت؛ بلکه حتی دیدار مستقیم هم بین آنتونی بلینکن و حسین امیرعبداللهیان بهعنوان وزرای امور خارجه دو کشور یا در سطوح پایینتر مطرح نیست. در کنار آنچه این مفسر حوزه سیاست خارجی عنوان کرد، ناصر کنعانی هم در پاسخ به سؤال اناچکی درباره دیدار مقامات ایران و آمریکا در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک صراحتا تأکید کرد که «هیچ برنامهای برای گفتوگوی مستقیم بین ایران و آمریکا در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل و جای دیگری وجود ندارد». سخنگوی وزارت امور خارجه صرفا به بیان این نکته بسنده کرد که «گفتگوهای دولت ایران و آمریکا بهصورت غیرمستقیم صرفا در چارچوب مذاکراتی است که انجام شده برای تبادل زندانیان و آزادی زندانیان ایرانی از زندانهای آمریکا و رفع انسداد داراییهای بلوکه شده ایران و گفتگوهای مرتبط با رفع تحریمها».
۱۸ اکتبر (۲۶ مهر) نیز سومین و آخرین روز حساسی که اندرو پاراسیلیتی به آن اشاره دارد. اهمیت این روز تا جایی است که به عقیده این تحلیلگر میتواند مهمترین برهه تاریخی در این روز باشد. چرا طبق برجام «روز انتقال»، تاریخی است که سازمان ملل قرار است محدودیتهای تحقیق، توسعه و تولید موشکهای بالستیک ایران و واردات و صادرات فناوریهای مرتبط با موشکها و پهپادها را لغو کند و ایران در ازای آن، قرار است «پروتکل الحاقی» را که به آژانس اجازه میدهد بازرسی و نظارت بیشتری بر برنامههای هستهای این کشور داشته باشد، برای تصویب به پارلمان خود ارائه دهد.
البته پاراسیلیتی باور دارد که هیچکدام از این موارد انجام نخواهد شد یا دستکم آنطورکه مشخص شده، پیش نخواهد رفت؛ چون ایالات متحده در روزهای اخیر بار دیگر در رویکرد تقابلی مدعی شد ایران موشکهای بالستیک در اختیار روسیه قرار ندهد؛ کاری که ایران تاکنون انجام نداده است. اتحادیه اروپا نیز اعلام کرده است که تحریمهای موشکی ایران را حفظ خواهد کرد. مضافا اینکه ایالات متحده که دیگر عضو برجام نیست، ممکن است از شرکای اروپایی خود که همچنان عضو برجام هستند، بخواهد که درباره اوکراین به تهران فشار بیاورند تا درباره ادعای حمایت ایران از روسیه، امتیازات بیشتری بگیرند.
بیشتر بخوانید: دو سناریو درباره آینده حاملهای انرژی در ایران
به موازات آنچه المانیتور اشاره کرد، داوود سعیدی هم دیگر کارشناسی بود که در گپوگفت خود با «شرق» اذعان دارد مهمترین مقطع تاریخی همان ۱۸ اکتبر (۲۶ مهر) است؛ چون به نظر این تحلیلگر در کنار آنچه ذیل یک سناریولوژی برای چرایی و اهداف اعزام جنگنده به خلیج فارس و دیگر تحرکات نظامی آمریکا در غرب آسیا مطرح شد، میتوان به نگرانی دولت بایدن و تروئیکای اروپایی حاضر در برجام برای پایان تحریمهای تسلیحاتی و موشکی ایران بعد از مهرماه سال جاری هم اشاره کرد. به همین واسطه بدیهی به نظر میرسد که تحرکات نظامی پیش از پایان این تحریمهای تسلیحاتی در دستور کار قرار گیرد.
به بیان صریحتر آمریکا و اروپا میخواهند گزینه محدودسازی تنش را در قبال ایران دنبال کنند. قبلتر «شرق» در گزارشهای خود بر این نکته تأکید داشت که آمریکا و اروپاییها با پیگیری پلن C و گزینه محدودسازی تنش به دنبال تحمیل خواستههای به خود به تهران پیش از ۱۸ اکتبر (۲۶ مهر) هستند. در همین زمینه آلمان، فرانسه و انگلستان بهعنوان تروئیکای اروپایی عضو توافق هستهای نیز با انتشار بیانیهای مشترک در ۱۵ تیر/ ۶ جولای و پس از نشست دورهای شورای امنیت سازمان ملل برای بررسی قطعنامه ۲۲۳۱ و پرونده فعالیتهای هستهای ایران بهطور ضمنی یا در پاراگرافهایی بهصورت صریح از موضع محدودسازی تنش حمایت کردند.
در بخشی از بیانیه اشاره شده است که «ایران باید هرچه زودتر زمینه «محدودسازی تنش را فراهم کند». با وجود آنکه کانون اصلی این محدودسازی تنش بحث هستهای را هدف قرار داده بود که دلیل آن نیز افزایش ذخایر غنی شده ایران است؛ اما ظاهرا محدودکردن برنامه موشکهای بالستیک ایران بعد از پایان موعد مقرر در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت یعنی ۱۸ اکتبر (۲۶ مهر) برای غرب بهشدت حائز اهمیت است.
منبع: دیپلماسی ایرانی