تاریخ انتشار: ۰۹:۵۴ - ۰۶ شهريور ۱۴۰۲

نیت شوم یک چوپان برای تعرض به دو زن کوهنورد

روز پنجشنبه دو زن کوهنورد که برای صعود عازم قله کهار شده بودند توسط یک چوپان مسلح به سلاح گرم مورد حمله قرار گرفتند.

تعرض به دو زن کوهنورد
اقتصاد۲۴- روز پنجشنبه دو زن کوهنورد که برای صعود عازم قله کهار شده بودند توسط یک چوپان مسلح به سلاح گرم مورد حمله قرار گرفتند. آن مرد قصد تعرض به این دو زن کوهنورد را داشت، اما در نهایت موفق نشد و آن دو زن توانستند به هر ترتیبی بود بدون اینکه مورد تعرض قرار بگیرند فرار کنند. این فرد در حال حاضر تحت تعقیب پلیس قرار دارد. یکی از این دو کوهنورد که مورد تهاجم قرار گرفتند ماجرای این اتفاق را با جزییات کامل برای خبرنگار روزنامه اعتماد بازگو کرد.

شقایق و مریم که اولی ۱۸ سال سابقه کوهنوردی دارد و دومی ۷ سال، می‌خواستند آخر هفته جاری صعودی یک‌روزه به دماوند داشته باشند و روز پنجشنبه هفته قبل برای تمرین عازم قله‌های کهار و ناز شدند. آن‌ها طی مسیر با چند کوهنورد برخورد داشتند که یکی از آن‌ها بعدا با شنیدن صدای شلیک در کوهستان - از جا پرید!

پارچه را از روی دستش زد کنار و دیدیم مسلح است!

مریم یکی از این دو کوهنورد در مورد اتفاقی که روز پنجشنبه برای آن‌ها رخ داد، گفت: تقریبا ساعت ۱۱ رسیدیم قله کهار. سه تا کوهنورد آقا آنجا بودند که ما هم در مسیر دیده بودیم‌شان. شقایق گفت ما قرار است خط الراس کهار به ناز را برویم و از قله ناز برویم بالا و از یال ناز برگردیم به روستا. گفت برویم پایین بنشینیم چیزی بخوریم و استارت بزنیم. حتی به آن آقایان گفتیم شما قله ناز نمی‌آیید؟ که آن‌ها گفتند ما آب کافی نداریم. بعد از ما یک آقایی انفرادی صعود کرد که شاهد ماجراست. او وقتی که داشته دور می‌شده صدای تیراندازی شنیده و فکر کرده در روستا کپسول گازی، چیزی ترکیده.

مریم ادامه داد: ما غذا که خوردیم به سمت یال خط‌الراس ناز حرکت کردیم. سمت راست یک گله بود. شقایق به آن منطقه خیلی اشراف دارد. شماره چوپان‌های منطقه را هم دارد. به او گفتم از چوپان بپرسم ببینم آب دارد یا نه؟ گفت نه! این اصلا کی هست و چرا گله‌اش را آورده این بالا، چون اینجا اصلا آب ندارد؟ گفتم چه سوالاتی می‌پرسی! رفتم از چوپان پرسیدم آب داری؟ گفت بله و آب داد به من. لکنت زبان شدید داشت. یک چشمش هم می‌پرید و یک پایش هم شل بود. خیلی آفتاب سوخته بود، ولی به نظر نمی‌رسید بیشتر از ۳۰ سال داشته باشد. وقتی آب داد، گفت چای بگذارم؟ شقایق گفت نه ممنون و به من گفت مریم بدو! حس کردم شقایق احساس خطر کرده است. آن مرد دوباره صدایم کرد و گفت خانم شارژر دارید؟ گفتم نه. در همین حین او رسیده بود پشت سر ما. دیدم یک پارچه در دستش است. زد کنار و یک اسلحه گرفت رو به من. من هنگ کردم. دستش را انداخت روی دستم و مچ دست چپ من را محکم گرفت. ما شروع کردیم جیغ زدن. اصلا هم نمی‌دانستیم آن اسلحه پر است یا خالی.


بیشتر بخوانید:  اعتراف وحشتناک یک پسر بعد از قتل مادر


آن مرد به سمت دوستم شلیک کرد، مرا انداخت روی زمین و چاقو را گذاشت کنار پهلوم!


شقایق با باتوم و کوله به او حمله کرد. چون آن آقایان روی قله کهار بودند و معلوم بود شروع کردم داد زدن که ول کن شوهرم و برادرم دارند می‌آیند. شر درست نکن! او یک لحظه ترسید. تا دست من را ول کرد شقایق دست مرا کشید و گفت بدو. ما تا دشت زیر قله ناز را بدون آب دویدیم. خوشحال بودیم که از دست این آدم نامرد در رفتیم و داشتیم در موردش حرف می‌زدیم. یک ساعتی گذشت. من دیگر خالی کرده بودم. رسیدیم به دشت فراخ که آنتن نداشت و قله ناز بالای سرمان بود. شقایق گفت یک سیب بخوریم و قله را بکشیم بالا.

این کوهنورد در مورد ادامه داستان گفت: من هنوز کوله را زمین نگذاشته بودم که شقایق گفت مریم بلند شو و و چاقویت را دربیاور و بدو. من عقبم را نگاه کردم، دیدم آن مرد روی الاغش نشسته و دارد می‌آید. گله را ول کرده بود و افتاده بود دنبال ما. خیلی به تاخت رسید. اول هم نیامد پایین و بعد از چند دقیقه پیاده شد. اسلحه هم همراهش بود. قبل از اینکه پیاده شود اسلحه را باز کرد. یک لوله آلومینیومی داشت با دسته سفید مایل به کرم. او به زور می‌خواست اسلحه را ببندد و به خاطر همین من گفتم شقایق این اسلحه‌اش الکی است و زنگ زده! شقایق گفت پس چاقویت را به من بده و باتوم را بگیر. می‌خواستیم به او حمله کنیم. شروع کرد به شقایق فحش دادن. بیشتر هم به من گیر داده بود، چون ترس را بیشتر در چشمان من می‌دید. به شقایق گفت من تو را می‌کشم اینجا و یک بلایی سر این می‌آورم. شقایق به او گفت پول می‌خواهی؟ چه می‌خواهی؟ چقدر می‌خواهی؟ گفت من پول نمی‌خواهم. یک نفر از شما باید برهنه شوید. شقایق گفت برادر و پدرم آن بالا هستند و دارند می‌آیند. جواب داد خفه شو! هیچ‌کس آن بالا نیست.

در حین درگیری گله گوسفندش آمد در دشت. شقایق گفت چوپان روستای کلوان دارد می‌آید که جواب داد نه! او دوست من است! اگر هم الان با من راه نیایید او می‌آید سراغ‌تان. شقایق می‌خواست با چاقو و چند تا سنگ به او حمله کند. او به شقایق چند بار گفت فلان فلان شده نیا جلو نیا جلو تا اینکه تیر هوایی به سمت شقایق شلیک کرد که پوکه‌اش از کنار سر او رد شد. وقتی شلیک کرد و صدای انفجار پیچید من روی دو تا زانویم افتادم زمین. قالب تهی کردم. اینکه دید من افتادم آمد مرا از یقه گرفت و روی شکم خواباند که الان روی پا‌های من رد خار و خاشاک هست. زانویش را گذاشت روی کمرم و اسلحه را گرفت سمت شقایق. شقایق داد می‌زد او را ول کن، او شوهر دارد من برهنه می‌شوم که طرف جواب داد من تو را می‌کشم و این را فلان می‌کنم. بعد لباس بالاتنه مرا پاره کرد. یک چاقوی تیز هم گذاشته بود روی پهلوی چپم. هرچند اگر چاقو هم نبود من صادقانه نمی‌توانستم تکان بخورم و کاری کنم. شقایق چند تا سنگ پرت کرد و مرد به سمت او حمله کرد و روی سر و صورت و گردنش جراحت ایجاد کرد. ما به پزشکی قانونی هم رفتیم و این‌ها ثبت شده است. من تا آمدم بلند شوم بروم کمک شقایق با یک سنگ برگشت طرف من و زد توی گردنم. جوری که من افتادم. این مدام به عقب سرش نگاه می‌کرد و یک ترسی داشت. ما فکر کردیم ممکن است به خاطر حرف‌های ما ترس برش داشته. جنون گرفته بود او را. در همین اثنا صدایی شنید. باتوم‌ها را از ما گرفت و کرد در خورجینش. چاقو را از شقایق گرفت و حتی بادی اسپلش که می‌گفتیم این اسپری فلفل است را گرفت از ما. گفت می‌آیم سر وقت‌تان. ما با همان وضع شروع کردیم روی یال ناز دویدن. از داخل کوله لباس اضافه‌ای که همراه داشتیم پوشیدیم، چون بالاتنه ما را پاره کرده بود.

مریم در ادامه به ماجرای تماسش برای گرفتن کمک اشاره کرد و گفت: به محض اینکه آنتن ما آمد به استاد نصیری زنگ زدیم. شرح ماوقع را گفتم و خواهش کردم کمک‌مان کند. ۱۱۲ اصلا نمی‌گرفت. منتها، چون استاد نصیری برنامه من را می‌دانست و در جریان همه‌چیز بود تا قطع کردم پیگیری کرد و امداد کوهستان را خبر کرد و به آقای سهیل فرید زنگ زد. وجود دوست من باعث شد من زنده از دست آن فرد و بدون اینکه بتواند کارش را بکند رها شوم. منتها وسط راه شقایق صدایم کرد و گفت مریم! دوباره آمد! این دفعه دیگر ما را می‌کشد!

مریم صحنه را به این شکل توصیف کرد: روی قاطر مثل این فیلم‌های گنگستری نشسته بود و به ما نزدیک می‌شد. ضمنا این را هم بگویم که در بار دوم به او گفته بودم من از او فیلم و عکس گرفتم و فرستادم و بیچاره‌ات می‌کنم. مثل اینکه این باعث شده بود با خودش فکر کند باید برگردد. آمد و رفت سراغ شقایق و گفت گوشی‌ات را بده و عکس‌ها را پاک کن. شقایق هی می‌گفت دروغ گفتیم عکس و فیلمی در کار نیست. در همین حین امداد کوهستان که استاد نصیری به آن‌ها خبر داده بود تماس گرفتند. من جواب دادم و گفتم کجایید آقا! صدا هم روی اسپیکر بود. آن‌ها هم خیلی هماهنگ‌شده گفتند ما روی قله‌ایم! و ما هم گفتیم بله شما را می‌بینیم. شقایق شروع کرد با باتوم دست تکان دادن. این با الاغش یواش یواش رفت. فهمید واقعا ما با کسی ارتباط گرفتیم. من فقط خواهش می‌کردم تلفن را قطع نکنند، چون طرف با اسلحه هنوز مقابل ما بود. ما ۲۰ دقیقه‌ای تا قله ناز را دویدیم و او دیگر پشت ما نیامد. استاد نصیری مدام پیگیری می‌کرد و یک آقایی به نام رضایی از روستای کلوان با اسبش آمد بالا. ما سه ساعت در سراشیبی آمدیم پایین. آب هم نداشتیم که من زنگ زدم به استاد نصیری و گفتم من فکر می‌کنم که دارم تمام می‌کنم و نفسم بالا نمی‌آید و فقط بگویید یک نفر بیاید شقایق را ببرد؛ که آقای رضایی آمد و شقایق را سوار اسب کرد و ما را آوردند پایین. شربت به ما دادند و اینها.

او شناسایی شده و پلیس به دنبالش است

کوهنورد نجات‌یافته در مورد ادامه ماجرا اظهار داشت: اهالی روستا به ما کمک کردند و گفتند اگر زودتر به ما می‌گفتید خودمان دو ساعته پیدایش می‌کردیم. ما الان دو روز است که می‌رویم و می‌آییم. کلانتری نسا رفتیم. الان هم که دارم با شما صحبت می‌کنم جلوی شورای ده کلوان هستیم.

او افزود: نهایتا متوجه شدند یک چوپانی به اسم کاظم گله یک آدمی را از طالقان گردن گرفته و به خاطر اینکه بتواند بیاید از مراتع و آب اینجا استفاده کند برداشته یک چوپان را گذاشته بالای سر گله و همه هم می‌شناختندش. چون وقتی تعریف کردم همه گفتند آن «پسر شله که می‌آمد در روستا». و، چون برای امنیت خودشان و زن و بچه‌خودشان احساس خطر کردند شروع کردند به پیگیری.

مریم در پاسخ به این سوال که آیا فرد بازداشت شده، گفت: خیر. این رفته بالا. شناسایی شده. گویا چند نفر هم که دنبال او بودند او را دیدند با همان مشخصات. از کلانتری رفتند دنبالش. امروز (یکشنبه) با ما تماس گرفتند که سریع خودتان را برسانید، چون این شناسایی شده، ولی گردن نگرفته. بیایید برای شناسایی. ما با تمام لوازم کوهنوردی برگشتیم و گفتیم حتی حاضریم برای شناسایی تا نوک قله برویم. وقتی رسیدیم گفتند این گله و همه‌چیز را رها کرده و به سمت طالقان فرار کرده! گفتیم یعنی چهار تا مرد نتوانستند او را بگیرند؟ مریم در مورد آن نفرات توضیح داد: دو نفر محیط‌بان و دو، سه نفر از کلانتری بودند که با قاطر رفتند بالا. قبل از اینکه مامور پلیس برسد محیط‌بان‌ها او را می‌بینند، اما مسلح نبودند و او فرار کرد. الان روستایی‌ها می‌گویند اگر دیشب به ما گفته بودید ما شبانه او را می‌آوردیم، چون اشراف داریم به منطقه.

به ما گفت شما بی‌صاحب هستید و اگر بی‌صاحب نبودید به کوه نمی‌آمدید!

مریم در پایان گفت: دو تا جمله این آدم اصلا از ذهن من بیرون نمی‌رود. او وقتی ازش پرسیدیم چرا این کار را می‌کنی؟ گفت شما زن بی‌صاحب هستید که آمدید کوه! کوه برای من است! حالا که آمدید من باید این کار را با شما کنم.

آن مرد مدعی شد قبلا به چهار زن دیگر تجاوز کرده است!

مریم ادامه داد: نکته دوم اینکه اینجا دو قله چهار هزار متری است و همیشه جای امنی بوده برای کوهنوردی. اما او به من گفت من قبل از شما چهار نفر را اینجا فلان کردم (کلمه بسیار زشتی به کار برد و نه حتی کلمه عادی) هیچ‌کس هم نفهمیده! با شما هم همین کار را می‌کنم و می‌اندازم ته دره. اینجا گرگ دارد و گوشت‌تان نمی‌ماند! با وقاحت تمام این حرف‌ها را زد. سه بار تاکید کرد. آنقدر خنگ نبود که در دفعات بعدی عددش را عوض کند. سه بار دقیق گفت چهار نفر. می‌گفتم مرگ مادرت بیخیال شو. به مادر خودش هم فحش می‌داد. دیوانه بود. ما پزشک قانونی رفتیم و جوابش هفته بعد می‌آید و شکایت ما در کلانتری نسا ثبت شده است.

شقایق می‌خواست با چاقو و چند تا سنگ به او حمله کند. او به شقایق چند بار گفت فلان فلان شده نیا جلو نیا جلو تا اینکه تیر هوایی به سمت شقایق شلیک کرد که پوکه‌اش از کنار سر او رد شد. وقتی شلیک کرد و صدای انفجار پیچید من روی دو تا زانویم افتادم زمین.

دو تا جمله این آدم اصلا از ذهن من بیرون نمی‌رود. او وقتی ازش پرسیدیم چرا این کار را می‌کنی؟ گفت شما زن بی‌صاحب هستید که آمدید کوه! کوه برای من است! حالا که آمدید من باید این کار را با شما کنم.

اینجا دو قله چهار هزار متری است و همیشه جای امنی بوده برای کوهنوردی. اما آن مرد به من گفت من قبل از شما چهار نفر را اینجا فلان کردم (کلمه بسیار زشتی به کار برد و نه حتی کلمه عادی) هیچ‌کس هم نفهمیده! با شما هم همین کار را می‌کنم و می‌اندازم ته دره. اینجا گرگ دارد و گوشت‌تان نمی‌ماند! با وقاحت تمام این حرف‌ها را زد. سه بار تاکید کرد. آنقدر خنگ نبود که در دفعات بعدی عددش را عوض کند. سه بار دقیق گفت چهار نفر. می‌گفتم مرگ مادرت بیخیال شو. به مادر خودش هم فحش می‌داد. دیوانه بود. ما پزشک قانونی رفتیم و جوابش هفته بعد می‌آید و شکایت ما در کلانتری نسا ثبت شده است.

منبع: روزنامه اعتماد
ارسال نظر
قوانین ارسال نظر
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «اقتصاد24» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

صفحه اول روزنامه‌های سیاسی امروز

قیمت گوشت گوسفند، گوساله و مرغ + جدول

پیش‌بینی هواشناسی تهران و ایران امروز + جدول

قیمت لیر ترکیه امروز در بازار + جزئیات

وضعیت هواشناسی امروز

قیمت دینار عراق امروز در بازار + جزئیات

عکس/ جورجینا در حال خوردن غذای ایرانی

عکس/ قیمت بلیت کنسرت روزبه نعمت اللهی رکورد علیرضا قربانی را شکست

عکس/ تیپ دهه هشتادی محمدرضا گلزار با مدل موی خاص

عکس/ تصویر فرد متهم به جاسوسی برای ایران

عکس/ نمای هوایی از شهر کاشان ۱۰۱ سال پیش با خانه‌های گلی

عکس/ فیگور جالب آرنولد ۵۱ سال پیش در دهمین مسترالمپیا

اینفوگرافی/ تفاوت عجیب آمار بانک مرکزی با مرکز آمار در تولید ناخالص داخلی

اینفوگرافی/ مواد غذایی با بیشترین رشد قیمت در یکسال اخیر

عکس/ ظاهر متفاوت شهناز پهلوی ۷۴ سال پیش در کنار مادر مصری اش

عکس/ طبیعتگردی شقایق دهقان با استایل بهاری و خنده‌های از ته دل

عکس/ چهره خندان صیاد شیرازی و فرزندان اش ۴۴ سال پیش با لباس نظامی

خواندنی‌ها
خودرو
فناوری
آخرین اخبار

فیلم/ نخبه ریاضی قفل اقتصاد را خواهد گشود؟

فیلم/ استفاده از آب پاش فوق العاده قوی علیه معترضان در لس آنجلس

قتل فجیع قهرمان مچ‌اندازی بانوان به دست همسرش

گزینه اصلی مدیرعامل استقلال کیست؟

شیرین عبدالوهاب، ملکه موسیقی عرب کیست؟ + عکس

فیلم/ توالت عجیب در یک قلعه‌ی قرون وسطایی

هزینه مسکن ۹۰ درصد از درآمد دهک‌های پایین را می‌بلعد

عکس/ سند دیده نشده ازدواج امیرکبیر ۱۳۹ سال پیش با خواهر ناصرالدین شاه

واکنش عجیب کیهان به قتل الهه حسین‌نژاد

فیلم/ ورود مجلس به ماجرای دریافت اجاره بها با دلار

پیش بینی آمریکا از واکنش روسیه به حمله پهپادی اوکراین

ایران خودرو تهدید به افزایش قیمت کرد +سند

دانشمندان ایرانی در آمریکا باتری حل‌شونده ساختند

فیلم/ واکنش قالیباف به سخنان وزیر سابق اقتصاد

علت افزایش آمار سرقت در یک دهه اخیر چیست؟

عکس/ تیپ متفاوت حسن یزدانی در مراسم عروسی اش در یک تالار لاکچری

وایرال‌شدن تصاویر قاتل الهه حسین‌نژاد از همدلی تا آسیب؛ چرا انتشار تصاویر متهم به قتل خطرناک است؟

آغاز نقل و انتقالات استقلال با جذب این بازیکن

عکس/ تغییر شوکه کننده چهره نیکولاس کیج با ۵۰ کیلو اضافه وزن

عکس/ رونمایی باشگاه پرسپولیس از دو بازیکن

فیلم/ شورش خیابانی کالیفرنیا و لس‌آنجلس به نیویورک هم رسید

مذاکره استقلال با کارلوس کی‌روش؟

فیلم/ یورش نظامی پلیس آمریکا به مهاجران در لس‌آنجلس

آغاز ثبت‌نام امریه سربازی در دانشگاه‌ها

عکس/ ژست عجیب محمدرضا پهلوی ۶۱ سال پیش با لباس سمور

بازگشت خودرو به بورس کالا به نفع مردم است یا خودروسازان؟

عکس/ استایل کلاسیک مریم معصومی در یک سفر لاکچری با کت چرم چند میلیونی

عکس / تایید شهادت بنیانگذار جنبش مجاهدین فلسطین در غزه

عکس/ تیپ اروپایی مرتضی عقیلی، ملک مطیعی و منوچهر وثوق ۵۴ سال پیش در یک مهمانی

سرگردانی قیمت طلا در بازار‌های جهانی

عکس/ چهره جذاب و دیده نشده از همسر جوان رامین پرچمی

عکس/ سپاه پاسداران از عملیات نقب می‌گوید

عکس/ ازدواج مجدد همسر سابق حسن یزدانی با قهرمان معروف

دلار فشار نوسان را پذیرفت؛ درهم به سد مقاومتی رسید

ایران وارد پنجمین سال خشکسالی شد

کابوس تحصیل پزشکی در خارج با تبدیل دلار ۱۸ هزار تومانی به ۹۰ هزاری

چشم انداز و فرصت‌های سرمایه گذاری آمریکا در ایران کدامند؟/ ترامپ نمی‌گذارد نتانیاهو جلوی توافق با تهران را بگیرد

مسولیت تاکسی‌های اینترنتی ایران در برابر سلامت روان رانندگان چیست؟

فیلم/ فهم ناقص مردان از مساله خشونت بر علیه زنان

فیلم/ ترور سناتور و نامزد احتمالی ریاست جمهوری کلمبیا

ماجرای مافیای فروش نقشه گنج در ایران چیست؟

فیلم/ چرا لایحه حمایت از زنان به قانون تبدیل نشد؟

ماجرای انتخاب کاریله برای استقلال چه بود؟

تقویت پول حقیقی به جریان بورس در بهار امسال

جزئیات جدید از واریز مرحله سوم کالابرگ الکترونیک

تیم جدید امید عالیشاه مشخص شد

درخواست عجیب خانواده الهه حسین نژاد از مردم ایران

حذف نام سوریه از فهرست کشورهای یاغی

آیا دلار و طلا همچنان گزینه امن سرمایه‌گذاری هستند؟

رقم قرارداد عارف آقاسی از استقلال و پرسپولیس لو رفت