اقتصاد۲۴- رسول خرم - در خبرها آمده است که رئیس بیمه عمر چین بخاطر دریافت رشوه ۳۲۵ میلیون یوان معادل ۴۵ میلیون دلار و مخفی کردن پولش در حساب خارجی، حکم اعدام گرفته است. شاید بر هیچ فردی از جامعه پوشیده نباشد که به معنای کامل کلمه همه شرکتهای بیمه به دنبال جذب حق بیمه در رشته زندگی با امکان نگهداری بخشی از حق بیمه به عنوان آورده نقدی هستند، پس شاید یکی از سوالات اساسی اینگونه باشد که شرکتهای بیمه در ایران با سرمایههای بیمهگذاران عمر چه میکنند.
ما از ابتدا فرض میکنیم که حق بیمه پوششهای بیمهای جدا از بخش سرمایهگذاری و دارای خدمات مطلوبی است. هر چند ضریب خسارت اغلب قریب به اتفاق شرکتهای بیمه نشان میدهد که در این حوزه هم سود عملیاتی مطلوبی میبرند.
وقتی دقت به عملکرد سرمایه گذاری شرکتهای بیمه در رشته زندگی دوچندان میشود که میبینیم اقدامات بزرگی در شرکتهای بیمه برای فروش بیمه عمر (تقریباً به هر قیمت) انجام میشود و سیل اساتید اینستاگرامی و غیر اینستاگرامی به همراه کراوات و جملات قصار و هیجانی همراه با قراردادهای کوچینگ (آن هم بصورت مازاد کارمزد مصوب شبکه فروش) را شاهد هستیم و حتی اخیرا قرارداد جذب وام از بانک قرضالحسنه مهر برای کپی کاری از طرحهای سایر شرکتها توسط برخی کارگزاران با یکی دو شرکت بیمه منعقد شده و شرکت بیمه نیز درصد قابل توجهی از فروش کل خود را مازاد بر کارمزد مصوبی که به سایر فروشندگان میدهد به کارگزار جذب کننده منابع بانک مهر تقدیم نموده است!
از سوی دیگر وقتی به کارنامه برخی مدیران ارشد شرکتهای بیمه که ثبات قابل توجه و قدرت شایانی در حفظ سمت خود داشته اند نگاه میکنیم به سادگی در مییابیم تمام تلاش و هم و غم ایشان راضی کردن سهامداران عمده و پخش سود به حساب آنها است. حال آنکه با گذشت زمان زیاد و با هزار عتاب و منت، دست رحمت به جیب مبارک میکنند و عمدتا سودی کمتر از سود مصوب بانکی به حساب دارندگان بیمههای زندگی میدهند.
جدا از این واقعیت که بخش سرمایهگذاری برخی شرکتهای بیمه از کفایت فنی لازم برای این مهم بی بهره یا کم بهره اند و چه بسا دنباله روی فرامین بزرگان بالادستی برای همراهی با برخی بازار گردانها در بازار سرمایه هستند، به صورت کلی عایدی مطلوبی به بیمه گذار عمر شرکت نمیرسد.
همین جا باید به این موضوع مهم اشاره کرد که در بیمه گری نوین و پیشرو امر سرمایه گذاری همراه با عملیات فنی بیمه مورد توجه جدی قرار دارد و جا دارد نهاد ناظر دقت لازم بر کیفیت عملیات سرمایهگذاری برخی شرکتهای بیمه به ویژه در مورد حسابهای دارندگان بیمههای عمر را بیشتر نماید.
باور برخی از مدیران محترم شاید این باشد که در درازمدت و با وجود بیماری مزمن تورم در اقتصاد حجم تعهدات شرکت بیمه نیز به بیمه گذاران عمر کاهش مییابد و انشاالله در موعد مقرر به سادگی قابل جبران است.
انگیزه نوشتن این یادداشت پس از مطالعه خبر اعدام مدیری در حوزه بیمههای عمر در کشور خاص چین حاصل شد و با طرح یک سوال آن را به اتمام میرسانیم:
طبیعتا راضی به اعدام خطاکاران داخلی در حوزه بیمههای عمر نیستیم، اما آیا مدیران شرکتهایی که منابع سرمایه گذاران عمر را صرف خسارت سایر رشتههای بیمه میکنند یا به صورت ویژه سود کمتری به حساب نامبردگان واریز میکنند مصداق خیانت در امانت نکرده اند؟
به امید آنکه با نظارت دقیقتر و کیفی بر عملکرد سرمایهگذاری برخی شرکتهای بیمه شاهد بهبود شرایط باشیم.