Exploring the causes of non-realization of commercial insurance penetration in Iran based on the sixth five-year development plan
ARTICLE INFO |
ABSTRACT |
KEYWORDS: The sixth development plan Commercial insurance Economic Growth Insurance penetration rate Insurance Industry
|
BACKGROUND AND OBJECTIVES: The insurance penetration rate is considered as one of the most important performance indicators of the insurance industry in the country, which is used to examine the growing trend or vice versa of the insurance industry. The low rate is one of the current economic problems of the country. Due to the importance of this issue, its development has been considered in the law of various development programs, including the law of the sixth five-year economic, social and cultural development program of the Islamic Republic of Iran. Identifying the factors affecting the reduction and low penetration rate of insurance is the first step to improve it. The objectives of this research include investigating the causes of non-fulfillment of commercial insurance penetration coefficient goals according to the objective set by the Islamic Council in the sixth five-year development plan and investigating how these causes are related to each other. METHODS: The current quantitative-qualitative research is exploratory in nature and practical in terms of purpose. Also, the research is descriptive in terms of data collection method. In this research, face-to-face interview method was used to collect data, 15 experts of this industry participated in this research, and through thematic analysis, the causes affecting the low penetration rate of commercial insurance were identified, and at the end, by completing the interpretive structural modeling matrix by Experts, the relationship between causes was identified. FINDINGS: The causes affecting the low penetration rate of commercial insurances were categorized into two categories of environmental and intra-industry factors. In the following, the identified causes were identified in 7 main themes and 31 sub-themes, which include political-legal, cultural-social, economic, industrial level, organizational level, technology and marketing. CONCLUSION: The general results showed that the low penetration rate of insurance, in addition to the environmental factors that are beyond the control of the insurance industry, is strongly influenced by the factors within the industry that are completely under the control of insurance companies, managers and decision-makers and activists of the insurance industry, and for growth This coefficient is needed to investigate and improve the identified causes. |
واکاوی علل عدم تحقق ضریب نفوذ بيمه هاي بازرگاني در ايران مبتني بر برنامه پنج ساله ششم توسعه
|
چکیده |
کلمات کلیدی: برنامه ششم توسعه بيمه بازرگاني رشد اقتصادی ضريب نفوذ بيمه صنعت بیمه
|
پیشینه و اهداف: ضریب نفوذ بیمه به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای عملکرد صنعت بیمه در کشور محسوب میشود که برای بررسی روند رو به رشد یا بالعکس صنعت بیمه به کار میرود. پایین بودن این نرخ، یکی از مشکلات اقتصادی حال حاضر کشور میباشد. بدلیل اهمیت این موضوع، رشد آن در قانون برنامههای مختلف توسعه از جمله ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺑﺮنامه پنج ساله ﺷﺸﻢ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ، ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺟﻤﻬﻮﺭﻱ ﺍﺳﻼﻣﻲ ﺍﻳﺮﺍﻥ مورد توجه قرار گرفته است. شناسایی علل موثر بر کاهش و کم بودن ضریب نفوذ بیمه قدم نخست برای ارتقا آن میباشد. اهداف اين تحقيق شامل بررسي علل عدم تحقق اهداف ضريب نفوذ بيمههاي بازرگاني طبق هدف گذاري مجلس شوراي اسلامي در برنامه پنج ساله ششم توسعه و بررسي چگونگي ارتباط اين علل با يکديگر می باشد. روششناسی: پژوهش کیفی–کمی حاضر از نظر ماهیت، اکتشافی و از نظر هدف، کاربردی میباشد. همچنین پژوهش از نظر روش گردآوری داده، توصیفی میباشد. در این پژوهش از روش مصاحبه حضوری برای گردآوری دادهها استفاده شده است که 15 خبره این صنعت در این پژوهش مشارکت کردند و از طریق تحلیل مضمون، علل موثر بر کم بودن ضریب نفوذ بیمههای بازرگانی شناسایی شد و در پایان با تکمیل ماترس مدلسازی ساختاری تفسیری توسط خبرگان، رابطه بین علل، شناسایی گردید. یافتهها: علل موثر بر کم بودن ضریب نفوذ بیمههای بازرگانی در دو دسته از عوامل محیطی و درون صنعتی دسته بندی شد. در ادامه علل شناسایی شده در 7 مضمون اصلی و 31 مضمون فرعی شناسایی گردید که 7 مضمون اصلی شامل سیاسی- قانونی، فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی، سطح صنعتی، سطح سازمانی، فناوری و بازاریابی می باشند. نتیجهگیری: نتایج کلی نشان داد که پایین بودن ضریب نفوذ بیمه علاوه بر عوامل محیطی که از کنترل صنعت بیمه خارج هستند به شدت تحت تاثیر عوامل درون صنعتی که کاملا تحت کنترل شرکتهای بیمه ، مدیران و تصمیم گیران و فعالان صنعت بیمه میباشند، قرار دارد و برای رشد این ضریب نیاز است تا علل شناسایی شده را بررسی و بهبود بخشید. |
مقدمه :
بانکها در بسياري از کشورهاي جهان، به عنوان نهادهاي تامين مالي کوتاه و ميان مدت ميباشند و تامين مالي در بلند مدت برعهده شرکتهاي بيمه ميباشد (محقق زاده و همکاران، 1397). در نتيجه کارايي و نقش بيمه در اقتصاد داراي اهميت زيادي ميباشد. بيمه يکي از ضروريات در زندگي امروزه است که بدون آن زندگي با ريسک بالاتري ادامه پيدا ميکند. بيمه را ميتوان ضمانتي تعريف کرد که بيمه گذار با پرداخت مبلغي مشخص، ميتواند بخشي از زيان احتمالي را در صورت وقوع حوادث ناگوار در يک دوره زماني خاص، از بيمهگر دريافت کند. به اين کار انتقال خطر يا ريسک گفته ميشود. به طور کلي بیمه در دو زمینه کلی بيمههاي اجتماعي و بازرگاني دسته بندي ميشوند (کريمي،1396). براي نشان دادن نقش بيمه و اهميت آن در اقتصاد يک کشور، از شاخص ضريب نفوذ بيمه استفاده ميشود. اين شاخص از نسبت حق بيمه توليدي به توليد ناخالص داخلي يک کشور، بدست ميآيد. ضريب نفوذ بيمه به عنوان يکي از شاخصهاي رفاه اجتماعي در نظر گرفته ميشود (ميرزايي و همکاران، 1391) .
با توجه به نقش بيمه در اقتصاد ملي و همچنين نقش آن در ايجاد فضاي اطمينان و آرامش براي کسب و کارها و شهروندان، توسعه اين صنعت و همچنين افزايش ضريب نفوذ بيمه در اسناد بالادستي کشور مورد تاکيد قرار گرفته است (ماجد ،1399). برای پاسخ به این سوال میتوانیم به مصوبه مجلس در قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران اشاره کنیم. مجلس شورای اسلامی در بخش سوم – ماده 11 این برنامه ، دو تکلیف عمده را بر دوش صنعت بیمه قرار داد که عبارتند از:
الف - در راستاي افزايش نقش صنعت بیمه در نظام تامین مالی و ایجاد فضای امن در سایر حوزههای اقتصادی از جمله فضای کسب و کار و سرمایه گذاری، از طریق شرکتهای بیمه نسبت به ارتقاء نقش اقتصادی بیمه در تامین رفاه و امنیت مردم و افزایش ضریب نفوذ بیمه در کشور تا متوسط جهانی آن طی سالهای برنامه اقدامات لازم جهت تحقق اهداف زیر را بعمل آورد :
۱- ضریب نفوذ بیمههای بازرگانی در طول اجرای برنامه به ۷% درصد برسد.
۲- سهم بیمههای عمر از حق بیمه تولیدی بیمههای بازرگانی کشور حداقل تا ۵۰% نسبت به سال پایه اجراي قانون برنامه افزایش یابد.
۳- رشتههای بیمهای در بخش تولیدی و تجاری اقتصاد ملی افزایش و گسترش یابد.
ب - مقررات و آئین نامههای سرمایه گذاری ذخایر بیمه ای به منظور استفاده مناسب از منابع مذکور در جهت تامین مالی پایدار در اقتصاد ملی با رعایت قوانین و مقررات و با پیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارایی و تصویب هیات وزیران، توسط شوراي عالي بيمه بازنگری گردد.
با توجه به این قانون گذاری، اهمیت جایگاه بیمه در اقتصاد مشخص است و با توجه به مطالعاتی که تاکنون در زمینه ضریب نفوذ بیمه انجام شده است از عواملی که باعث رشد این ضریب شده است بسیار صحبت شده ولی تاکنون نگاه آسیب شناسانه و بیان عواملی که باعث کاهش این ضریب شده است کمتر مورد توجه بوده است.
با توجه به قانون مذکور بعنوان یک سند استراتژیک کلان، برنامه پنج ساله ششم توسعه در سال 1400 به پایان رسیده است ، اما به لحاظ عملیاتی حتی 50 درصد برنامه هم محقق نشده است. بر اساس برنامه ضریب نفوذ بیمه 7 % بوده که تنها به 5/2% رسیده ایم و سهم حق بیمه تولیدی بیمه عمر به نسبت کل حق بیمه تولیدی میبایست 50% محقق میشده است که تنها 15% درصد محقق شده است.
در پژوهش های پیشین که اهم آنها در جدول 2 آمده است، تا کنون کمتر پژوهشی با نگاه آسیب شناسانه و همه جانبه به خصوص جنبه درون صنعتی به علل پایین بودن ضریب نفوذ بیمه های بازرگانی پرداخته است. این پژوهش دلايل پايين بودن ضريب نفوذ بيمههاي بازرگاني در ايران و ارتباط این دلایل را بررسی می کند.
با توجه به آمارهای ارائه شده ، عدم تحقق هدف بر اساس برنامه یک چالش جدی است و برای تحقق هدف در برنامه ریزی بعدی باید علل عدم توفیق در تحقق هدف را مورد بررسی قرار دهیم تا با رفع آنها بتوانیم اهداف بعدی را محقق نماییم ، چرا که عدم تحقق آنها، کشور را با مشکلات جدی روبرو میکند.
مبانی نظری پژوهش :
بیمه ابزاری است برای انتقال ریسک و پرداخت غرامت به بیمه گذاران ، از یک سو و نهاد سرمایه گذار از سوی دیگر است که این مهم سبب شده است تا پس انداز ملي تجمیع شده و همچین با مدیریت کارای ریسک، تشویق به انباشت سرمایههای جدید، افزایش ثبات مالي، تسهیل تجارت و بازرگاني، کاهش یا تخفیف زیان و ارتقای تخصیص بهینه و کارای سرمایه داخلي ، باعث بهبود وضعیت اقتصادی کشورها در اقصی نقاط دنیا شده است (Skipper,1997). فعالان اقتصادی میتوانند با بهره گیری از ابزار بیمه، زیانهای کوچک بزرگ و بی قاعده و نامعلوم خود را در قبال پرداخت هزینه ای به عنوان حق بیمه، جبران کنند و به اشخاص این امکان را میدهد تا زیانهای مالی و تصادفی خود را در طول زمان و بین افراد دیگر توزیع کنند تا در صورت وقوع حادثه ای، بتوانند بخش عمده ای از دارایی خود را که از بین رفته است ، بازگردانند و همین امر موجب توقف پدیده ای به نام فقر در اقتصاد میشود (Soo ,1996). همچنین شرکتهای بیمه با تجمیع این حق بیمهها که بیمه گذاران پرداخت کرده اند، پس اندازهای خرد آنها و انتقال به بخش عمومی، علاوه بر تشکیل سرمایه ، آن را در بازارهای مختلف مالی جاری کرده و سرمایه گذاری میکنند که همین امر باعث رشد اقتصادی در یک کشور میشود (Berg ang Schmidt ,1994) . به همین علت پس از سال 1964 میلادی در کنفرانس تجارت و توسعه که توسط سازمان ملل متحدد (Unctad) برگزار شد، بر نقش شرکتهای بیمه در توسعه اقتصادی کشورها تاکید شد. صنعت بیمه در کشورهای توسعه یافته و نوظهور روند رو به رشدی را طی کرد و باعث رشد اقتصادی مستمر و ثبات اقتصادی شد. اما در کشورهای در حال توسعه ، شاهد چنین روندی نبودیم و ایران نیز از قاعده مستثنی نبوده است. به طوریکه بر اساس دادههای بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران و نشریه سیگما ایران در جایگاه 63 در بین 147 کشور جهان در صنعت بیمه قرار دارد.
در مطالعات انجام شده توسط تعدادي از پژوهشگران از جمله Zerriaa and Noubbigh (2016) ، .Feyen et al (2011)، یافتند که توسعه مالی به عنوان یکی از عوامل موثر بر توسعه صنعت بیمه میباشد و شواهد تجربی نیز نشان داده است که کشورهایی که در زمینه بیمه موفقیتهایی را کسب کرده اند از توسعه همزمان دیگر بخشهای مالی نیز برخوردار شدند. به طور مثال، میانگین تسهیلاتی اعطایی بانکها به بخش خصوصی به صورت درصدی از تولید ناخالص داخلی که از مهم ترین شاخصهای توسعه بخش بانکی به حساب میآید، طی سالهای 2000 الی 2014 در کشورهایی که توفیقات بیمه ای نداشتند، 85/36 درصد بوده ولی در کشورهای موفق بیمه 37/114 درصد بوده است ( بانک جهانی، 2015).
به هر حال بیمه را میتوان یکی از کانالهای مهم پس اندازی و یکی از مهمترین و محوری ترین نهادهای مالی در هر کشور دانست که نه تنها تامین کننده امنیت فعالیتهای اقتصادی است بلکه در تامین وجوه قابل سرمایه گذاری نیز نقش بسیار مهم و کلیدی را دارد. زیرا که شرکتهای بیمه در برابر دریافت حق بیمه از بیمه گذاران حقیقی و حقوقی، تعهد میکند خسارتهایی را در برابر حوادثی که در آینده احتمال رخ دادن آن وجود دارد پرداخت نماید. این امر باعث شده که بین دریافت حق بیمه و پرداخت خسارت، وقفه زمانی قابل توجهی وجود داشته باشد که شرکتهای بیمه از این وقفه بعضا کوتاه مدت و در برخی موارد نیز، بلند مدت استفاده میکنند و در بازارهای مالی مختلف، اقدام به سرمایه گذاری میکنند(حسن زاده و کاظم نژاد ، 1387).
ابوالفضل شاه آبادی (1397) در مطالعات خود به برخی از تاثیرات بیمه اشاره کرده است که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: الف) تضمین سرمایه گذاری: بیمه نگرانی بنگاههای اقتصادی را از صدمههای مالی که حاصل خطرات احتمالی است ، کاهش داده و سرمایه آنان را در برابر بسیاری از ریسکها و مخاطرات طبیعی و انسانی و عملیاتی و نه تمام آنها، حفظ میکند.
ب) ایجاد اعتبار و توسعه مبادلات بین المللی : شرکتهای این امکان را برای بنگاههای اقتصادی، سازمانها و شرکتهای فعال در زمینه تولید و خدمات به دو طریق مستقیم و به وسیله نوعی از بیمه، معروف به بیمه اعتبار و غیر مستقیم و با ایجاد اعتبار برای بیمه گذار نزد بستانکاران و افراد طرف معامله خارجی، فراهم میکند که این امر موجب گسترش همکاریهای اقتصادی بین المللی خواهد شد.
ج) توسعه سرمایه گذاری : دریافت حق بیمه قبل از پرداخت خسارت موجب میشود که شرکتهای بیمه انباشت فراوانی از پول را داشته باشند که این امر آنها را قادر میسازد تا در تامین منابع مالی فعالیتهای اقتصادی شرکت کنند و سرمایه را توسعه دهند.
د) تاثیر بر موازنه ارزی : بیمه با اعطای اطمینان به بنگاههای اقتصادی و گسترش فعالیتهای بین المللی و نیز فروش بیمه اتکایی ، موجب افزایش درآمدهای ارزی کشورها میشود.
هـ) آثار اجتماعی : بیمه با القای حس امنیت وبی نیازی به غیر، آرامش روانی افراد را تامین و امنیت اجتماعی را ارتقا میدهد.
ضريب نفوذ بيمه به عنوان يکي از بارزترين شاخصهاي عملکرد صنعت بيمه در کشور محسوب مي شود، که اين شاخص برابر با نسبت حق بيمههاي توليدي بر توليد ناخالص داخلي (GDP) مي باشد. ضريب نفوذ بيمه در هر کشوري نشان دهنده اين است که چه درصدي از توليد ناخالص آن کشور براي پرداخت بيمه صرف شده است. در اين تعريف حق بيمههاي توليدي برابر با ارزش ريالي بيمه نامههاي صادر شده در مدت يکسال مي باشد و توليد ناخالص داخلي نيز مجموع ارزش کل کالاها و خدمات نهايي توليد شده در يک کشور در مدت زمان يک سال مي باشد (سالنامه آماری صنعت بیمه، 1399). در جدول شماره 1 ضريب نفوذ بيمه در ايران و جهان به تفکيک بيمههاي زندگي و غير زندگي طي سالهاي 2011 الي 2020 مشاهده مي کنيد. با توجه به اين جدول، ضريب نفوذ بيمههاي زندگي در ايران در مقايسه با اين ضريب در جهان به طور چشمگيري پايين بوده است.
جدول 1: ضریب نفوذ بیمه در ايران و جهان به تفکيک بيمههاي زندگي و غيرزندگي
Table 1: Insurance penetration rate in Iran and the world by separating life and non-life insurance
)سالنامه بیمه مرکزی 1399)
سال |
ایران (درصد) |
جهان (درصد) |
||||
زندگی |
غیرزندگی |
کل |
زندگی |
غیرزندگی |
کل |
|
2011 |
0.1 |
1.3 |
1.4 |
3.8 |
2.8 |
6.6 |
2012 |
0.1 |
1.7 |
1.9 |
3.4 |
2.7 |
6.1 |
2013 |
0.2 |
1.6 |
1.7 |
3.5 |
2.8 |
6.3 |
2014 |
0.2 |
1.7 |
1.9 |
3.4 |
2.7 |
6.2 |
2015 |
0.3 |
1.8 |
2.1 |
3.5 |
2.8 |
6.3 |
2016 |
0.3 |
1.9 |
2.2 |
3.4 |
2.8 |
6.2 |
2017 |
0.3 |
2 |
2.3 |
3.4 |
2.8 |
6.1 |
2018 |
0.4 |
2.1 |
2.5 |
3.3 |
2.8 |
6.1 |
2019 |
0.36 |
2.13 |
2.49 |
3.4 |
3.9 |
7.2 |
2020 |
0.36 |
2.16 |
2.52 |
3.3 |
4.1 |
7.4 |
مروری بر پیشینه پژوهش :
نياکان و رجايي (1400) در پژوهشي به بررسي ميزان تمرکز در بازار بيمه کشور و کشورهاي منتخب و سپس تاثير اين تمرکز بر ضريب نفوذ بيمه در دوره زماني 2018 – 2011 پرداختند. در اين پژوهش شاخصهاي آزادي اقتصادي، توسعه مالي و درآمد سرانه بعنوان متغييرهاي ميانجي درنظر گرفته شدند. نتايج بدست آمده عبارتند از شاخص تمرکز بازار با ضريب نفوذ بيمه در کشورهاي منخب رابطه منفي و معنادار داشته و به اين معنا است که هرچه تمرکز بازار داراي درجه بالاتري باشد يا به عبارتي هرچه ساختار بازار غيررقابتي تر باشد، ضريب نفوذ بيمه پايين تر خواهد بود که با يافتههاي پژوهشهاي عباسي و نظري (2017)، باقري و رحماني (2016) همراستا مي باشد.
اثر توسعه مالي بر ضريب نفوذ بيمه مثبت و معنادار بوده که با يافتههاي پژوهشهاي اخوان و حسيني (2015)، شاه آبادي و همکاران (2018) منطبق بوده است. همچنين درآمد سرانه تاثير مثبت و معنادار بر ضريب نفوذ بيمه در کشورهاي منتخب داشته که با نتايج پژوهشهاي صفرزاده و جعفري (2014) و (2015) Guerineau & Sawadogo همسو مي باشد. نتايج اين پژوهش ارتباط معناداري بين شاخص آزادي اقتصادي و ضريب نفوذ بيمه در کشورهاي منتخب را نشان نداد.
سوري و رافعي (1399) در پژوهشي با عنوان ارزيابي ضريب نفوذ بيمه و مروري بر حقايق آماري با استفاده از مطالعه کشور ايران و مطالعه بين کشوري به نتايجي رسيدند که عبارتند از : افزايش و رشد ضريب نفوذ بيمه الزاما بيانگر گسترش صنعت بيمه نمي باشد. ضريب نفوذ بيمه الزاما در طول زمان رشد مثبت دارد. اين واقعيت نشان دهنده آن است که ضريب نفوذ بيمه با GDP رابطه خطي دارد. بعبارتي مي توان گفت با توسعه و رشد اقتصاد، ضريب نفوذ بيمه نيز افزايش مي يابد. درآمد سرانه به عنوان به عنوان عامل محدود کننده ضريب نفوذ بيمه مشخص شد. جمعيت به عنوان شاخص اندازه کشور، تاثيري بر ضريب نفوذ بيمه ندارد. تورم و بي ثباتي اقتصادي عوامل مهمي بر کاهش ضريب نفوذ بيمه مي باشند. عوامل نهادي نقش بسزايي در محدود نمودن ضريب نفوذ بيمه دارند.
شاه آبادي و همکاران (1399) در مقاله اي به بررسي تاثير شاخصهاي ريسک کشوري بر ضريب نفوذ بيمه عمر در دو گروه از کشورهاي منتخب پرداختند. اين دو گروه شامل کشورهاي با ريسک بالا و متوسط و گروه دوم کشورهاي منتخب با ريسک پايين بودند که در دوره زماني 2015 – 2002 مورد بررسي قرار گرفتند. نتايج بدست آمده نشان می دهد که اثر متغيرهاي کليدي شامل ريسکهاي سياسي، اقتصادي و مالي بر ضريب نفوذ بيمه عمر در هر دو گروه مورد بررسي، منفي و معنادار است. اثر متغيرهاي کنترل شامل درآمد سرانه، سطح تحصيلات و اميد به زندگي بر ضريب نفوذ بيمه در هر دو گروه مورد بررسي، مثبت و معنادار است. اثر شاخص فلاکت (حاصل جمع نرخ تورم و نرخ بيکاري) بر ضريب نفوذ بيمه عمر در هر دو گروه، منفي و معنادار بوده است. اثر شاخص بار تکفل (تعداد افراد تحت تکفل) بر ضريب نفوذ بيمه عمر در کشورهاي منتخب با ريسک پايين مثبت و معنادار بوده و بر ضريب نفوذ بيمه عمر در کشورهاي منتخب با ريسک بالا و متوسط منفي و معنادار بوده است.
رحيمي و همکاران (1399) به بررسي اثربخشي متغيرهاي جمعيت شناختي بر الگوي هزينه خانوار با رويکرد افزايش نفوذ بيمه با استفاده از دادههاي دوره زماني سالهاي 1393 – 1387 درآمد هزينه خانوار بدست آمده از مرکز آمار ايران پرداختند. اين پژوهش نشان داد که متغيرهاي جمعيت شناختي بر الگوي هزينه خانوار تاثير معناداري دارند. متغيرهاي محل سکونت، جنسيت، سن، تعداد افراد با سواد در خانواده، شرايط اشتغال سرپرست خانواده در مصرف نقش دارند و بيمه به عنوان يکي از اقلام مصرفي خانوار مطرح مي باشد.
Aigbovo et al. (2021) در پژوهشي به بررسي اينکه "آیا نفوذ بیمه باعث رشد اقتصادی میشود؟" پرداختند. این مطالعه به بررسی اثر کوتاه مدت و بلندمدت نرخ نفوذ بیمه بر رشد اقتصادی در نیجریه برای دوره 1980-2020 میپردازد. یافتهها نشان داد که نرخ نفوذ بیمه تأثیر مثبت و معناداری بر رشد اقتصادی نیجریه در کوتاهمدت و بلندمدت دارد. همچنین بین ضریب نفوذ بیمه و رشد اقتصادی رابطه علی یافت نشد.
Balcilar et al. (2020) در تحقيقي به رابطه بیمه و رشد اقتصادي در آفریقا پرداختند. اين تحقيق بر روي ۱۱ کشور آفریقایی بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۶ نشان داد ضریب نفوذ کل بیمه بر رشد اقتصادی تأثیر بلندمدت دارد و وقتی به اجزای آن (نفوذ بیمه عمر و غیرزندگی) تفکیک مي شود، شواهدی در حمایت از تأثیرات کوتاه مدت و بلندمدت بر رشد اقتصادی در هر دو مورد مشاهده مي شود. همچنین اين مطالعه بيان مي کند که سهم فعالیت بازار بیمههای غیرزندگی نسبت به رشد اقتصادی بسیار بیشتر از فعالیت بازار بیمه عمر است. با توجه به مطالعات انجام شده در پژوهشهاي گذشته، تمامي عوامل تاثير گذار بر ضريب نفوذ بيمه را مي توان در جدول 2 با ذکر منبع آن مشاهده نمود :
جدول 2: عوامل تاثیر گذار بر ضریب نفوذ بیمه و منابع آن
Table 2: Factors affecting the penetration rate of insurance and its resources
ردیف |
عامل |
مقاله |
نویسندگان |
سال |
1 |
رشد اقتصادي |
ارزیابی ضریب نفوذ بیمه: مروری بر حقایق آماری |
علی سوری ، میثم رافعی |
2020 |
ارتباط میان شاخصهای کلان اقتصادی و صنعت بیمه در استانهای ایران با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی |
سعید دائی کریم زاده ، مریم حسین زاده |
2020 |
||
اثر شاخصهای مهم بیمه ای بر رشد اقتصادی در کشورهای عضو اوپک با استفاده از مدل پانل پویا به روش GMM |
امیر میرزایی ، محمد حسنی، سیدصدرالدین نورالدینی |
2014 |
||
2 |
درآمد سرانه |
بررسی تاثیر تمرکز بازار بر ضریب نفوذ بیمه: رویکرد پانل دیتا |
لیلی نیاکان، سعیده رجائی هرندی |
2022 |
تأثیر مؤلفههای اقتصاد دانش بنیان بر ضریب نفوذ بیمه در کشورهای منتخب درحال توسعه |
ابوالفضل شاه آبادی ، محمدرضا شیخ الاسلامی ، علی مرادی |
2020 |
||
ارتباط میان شاخصهای کلان اقتصادی و صنعت بیمه در استانهای ایران با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی |
سعید دائی کریم زاده ، مریم حسین زاده |
2020 |
||
بررسی آثار شاخصهای کلان اقتصادی بر ضریب نفوذ بیمه در ایران با تأکید بر سرمایه انسانی و رشد ارزش افزوده بخش صنعت |
مریم پرور |
2020 |
||
اثر ریسک کشوری بر ضریب نفوذ بیمه عمر در کشورهای منتخب |
ابوالفضل شاه آبادی، علی مرادی، احمد احسانی |
2020 |
||
تأثير رقابتپذيري ملي بر ضريب نفوذ بيمه در كشورهاي منتخب كارايي محور |
ابوالفضل شاه آبادي ،حسين راغفر ،ندا سلگي ،علي مرادي |
2019 |
||
تأثير متقابل توسعه مالی و آزادی اقتصادی بر ضریب نفوذ بيمه در کشورهای منتخب ناموفق در توسعه صنعت بيمه |
ابوالفضل شاهآبادی، معصومه احمدی، علی مرادی |
2018 |
||
عوامل موثر بر تقاضای بیمه عمر در کشورهای در حال توسعه منتخب |
فریبا اسمعیلی، حسین میرزایی، احمد اسدزاده |
2014 |
||
ارتباط غیرخطی بین ضریب نفوذ بیمه و درآمد سرانه |
اسماعیل صفرزاده ،هدی جعفری |
2013 |
||
عوامل موثر بر تقاضای بیمه عمر در ایران |
عباسی ابراهیم، درخشیده سمانه |
2013 |
||
3 |
رقابت پذيري |
تأثير رقابتپذيري ملي بر ضريب نفوذ بيمه در كشورهاي منتخب كارايي محور |
ابوالفضل شاه آبادي ،حسين راغفر ،ندا سلگي ،علي مرادي |
2019 |
بررسي رقابت و تمركز در صنعت بيمه و تعيين استراتژيهاي رقابتي مناسب |
محسن نظري،فاطمه عباسي بني |
2017 |
||
4 |
توسعه مالي |
بررسی تاثیر تمرکز بازار بر ضریب نفوذ بیمه: رویکرد پانل دیتا |
لیلی نیاکان، سعیده رجائی |
2022 |
تأثير متقابل توسعه مالی و آزادی اقتصادی بر ضریب نفوذ بيمه در کشورهای منتخب ناموفق در توسعه صنعت بيمه |
ابوالفضل شاهآبادی، معصومه احمدی، علی مرادی |
2018 |
||
عوامل موثر بر تقاضای بیمه عمر در کشورهای در حال توسعه منتخب |
فریبا اسمعیلی، حسین میرزایی، احمد اسدزاده |
2014 |
||
5 |
آزادي اقتصادي |
تأثیر ضریب نفوذ بیمه بر فضاي کارآفرینی در کشورهاي منتخب |
ابوالفضل شاه آبادي ، فاطمه مهدي پور ، علی مرادي |
2020 |
تأثير متقابل توسعه مالی و آزادی اقتصادی بر ضریب نفوذ بيمه در کشورهای منتخب ناموفق در توسعه صنعت بيمه |
ابوالفضل شاهآبادی، معصومه احمدی، علی مرادی |
2018 |
||
6 |
اعتماد به شرکتهاي بيمه |
بازار بیمه عمر ترکیه: ارزیابی وضعیت فعلی و چالشهای آینده |
Ercan Ozen & Simon Grima |
2020 |
تأثیر اعتماد به شرکتهای بیمه و شفافیت عملکرد بر ضریب نفوذ بیمه |
مجید بنویدی ، امید شهبازی |
2019 |
||
7 |
سطح تحصيلات |
اثر ریسک کشوری بر ضریب نفوذ بیمه عمر در کشورهای منتخب |
ابوالفضل شاه آبادی، علی مرادی، احمد احسانی |
2020 |
عوامل موثر بر تقاضای بیمه عمر در کشورهای در حال توسعه منتخب |
فریبا اسمعیلی، حسین میرزایی، احمد اسدزاده |
2014 |
||
8 |
نوآوري |
مبنایی نظری برای نوآوری، نهادها و پیوند نفوذ بیمه |
Murtala Garba و همکاران |
2021 |
تأثیر مؤلفههای اقتصاد دانش بنیان بر ضریب نفوذ بیمه در کشورهای منتخب درحال توسعه |
ابوالفضل شاه آبادی ، محمدرضا شیخ الاسلامی ، علی مرادی |
2020 |
||
9 |
نرخ شهرنشيني |
تأثير رقابتپذيري ملي بر ضريب نفوذ بيمه در كشورهاي منتخب كارايي محور |
ابوالفضل شاه آبادي ،حسين راغفر ،ندا سلگي ،علي مرادي |
2019 |
تأثير متقابل توسعه مالی و آزادی اقتصادی بر ضریب نفوذ بيمه در کشورهای منتخب ناموفق در توسعه صنعت بيمه |
ابوالفضل شاهآبادی، معصومه احمدی، علی مرادی |
2018 |
||
عوامل موثر بر تقاضای بیمه عمر در کشورهای در حال توسعه منتخب |
فریبا اسمعیلی، حسین میرزایی، احمد اسدزاده |
2014 |
||
10 |
اميد به زندگي |
اثر ریسک کشوری بر ضریب نفوذ بیمه عمر در کشورهای منتخب |
ابوالفضل شاه آبادی، علی مرادی، احمد احسانی |
2020 |
11 |
افزايش خصوصي سازي |
نقش خط مشیهای خصوصی سازی بر رشد مالی شرکتهای بیمه در ایران با رویکرد توسعه |
زین العابدین امینی سابق ، زهرا گچ پزیان |
2018 |
12 |
رشد ارزش افزوده صنعت |
بررسی آثار شاخصهای کلان اقتصادی بر ضریب نفوذ بیمه در ایران با تأکید بر سرمایه انسانی و رشد ارزش افزوده بخش صنعت |
مریم پرور |
2020 |
13 |
توسعه منابع انساني |
تأثیر مؤلفههای اقتصاد دانش بنیان بر ضریب نفوذ بیمه در کشورهای منتخب درحال توسعه |
ابوالفضل شاه آبادی ، محمدرضا شیخ الاسلامی ، علی مرادی |
2020 |
بررسی آثار شاخصهای کلان اقتصادی بر ضریب نفوذ بیمه در ایران با تأکید بر سرمایه انسانی و رشد ارزش افزوده بخش صنعت |
مریم پرور |
2020 |
||
تأثیر ضریب نفوذ بیمه بر فضاي کارآفرینی در کشورهاي منتخب |
ابوالفضل شاه آبادي ، فاطمه مهدي پور زرین ، علی مرادي |
2020 |
||
تأثير متقابل توسعه مالی و آزادی اقتصادی بر ضریب نفوذ بيمه در کشورهای منتخب ناموفق در توسعه صنعت بيمه |
ابوالفضل شاهآبادی، معصومه احمدی، علی مرادی |
2018 |
||
14 |
رشد آموزش |
تأثیر مؤلفههای اقتصاد دانش بنیان بر ضریب نفوذ بیمه در کشورهای منتخب درحال توسعه |
ابوالفضل شاه آبادی ، محمدرضا شیخ الاسلامی ، علی مرادی |
2020 |
15 |
بهبود زيرساختهاي فناوري و ارتباطات |
تأثیر مؤلفههای اقتصاد دانش بنیان بر ضریب نفوذ بیمه در کشورهای منتخب درحال توسعه |
ابوالفضل شاه آبادی ، محمدرضا شیخ الاسلامی ، علی مرادی |
2020 |
تأثیر ضریب نفوذ بیمه بر فضاي کارآفرینی در کشورهاي منتخب |
ابوالفضل شاه آبادي ، فاطمه مهدي پور زرین ، علی مرادي |
2020 |
||
16 |
شاخص بارتکفل |
اثر ریسک کشوری بر ضریب نفوذ بیمه عمر در کشورهای منتخب |
ابوالفضل شاه آبادی، علی مرادی، احمد احسانی |
2020 |
تأثير رقابتپذيري ملي بر ضريب نفوذ بيمه در كشورهاي منتخب كارايي محور |
ابوالفضل شاه آبادي ،حسين راغفر ،ندا سلگي ،علي مرادي |
2019 |
||
17 |
تورم |
تأثیر مؤلفههای اقتصاد دانش بنیان بر ضریب نفوذ بیمه در کشورهای منتخب درحال توسعه |
ابوالفضل شاه آبادی ، محمدرضا شیخ الاسلامی ، علی مرادی |
2020 |
بررسی آثار شاخصهای کلان اقتصادی بر ضریب نفوذ بیمه در ایران با تأکید بر سرمایه انسانی و رشد ارزش افزوده بخش صنعت |
مریم پرور |
2020 |
||
ارزیابی ضریب نفوذ بیمه: مروری بر حقایق آماری |
علی سوری ، میثم رافعی |
2020 |
||
تأثير متقابل توسعه مالی و آزادی اقتصادی بر ضریب نفوذ بيمه در کشورهای منتخب ناموفق در توسعه صنعت بيمه |
ابوالفضل شاهآبادی، معصومه احمدی، علی مرادی |
2018 |
||
عوامل موثر بر تقاضای بیمه عمر در کشورهای در حال توسعه منتخب |
فریبا اسمعیلی، حسین میرزایی، احمد اسدزاده |
2014 |
||
عوامل موثر بر تقاضای بیمه عمر در ایران |
عباسی ابراهیم، درخشیده سمانه |
2013 |
||
18 |
بيکاري |
تأثیر مؤلفههای اقتصاد دانش بنیان بر ضریب نفوذ بیمه در کشورهای منتخب درحال توسعه |
ابوالفضل شاه آبادی ، محمدرضا شیخ الاسلامی ، علی مرادی |
2020 |
بررسی آثار شاخصهای کلان اقتصادی بر ضریب نفوذ بیمه در ایران با تأکید بر سرمایه انسانی و رشد ارزش افزوده بخش صنعت |
مریم پرور |
2020 |
||
تأثير متقابل توسعه مالی و آزادی اقتصادی بر ضریب نفوذ بيمه در کشورهای منتخب ناموفق در توسعه صنعت بيمه |
ابوالفضل شاهآبادی، معصومه احمدی، علی مرادی |
2018 |
||
عوامل موثر بر تقاضای بیمه عمر در کشورهای در حال توسعه منتخب |
فریبا اسمعیلی، حسین میرزایی، احمد اسدزاده |
2014 |
||
19 |
بي ثباتي اقتصادي |
ارزیابی ضریب نفوذ بیمه: مروری بر حقایق آماری |
علی سوری ، میثم رافعی |
2020 |
20 |
شاخص فلاکت |
اثر ریسک کشوری بر ضریب نفوذ بیمه عمر در کشورهای منتخب |
ابوالفضل شاه آبادی، علی مرادی، احمد احسانی |
2020 |
21 |
تمرکز بازار |
بررسی تاثیر تمرکز بازار بر ضریب نفوذ بیمه: رویکرد پانل دیتا |
لیلی نیاکان، سعیده رجائی |
2022 |
بررسي رقابت و تمركز در صنعت بيمه و تعيين استراتژيهاي رقابتي مناسب |
محسن نظري،فاطمه عباسي بني |
2017 |
روش شناسی پژوهش :
با توجه به اينکه در اين پژوهش به دنبال شناسايي علل موجود جهت نرسيدن به ميزان هدف گذاري شده ضريب نفوذ بيمههاي بازرگاني و روابط میان آنها هستيم، اين پژوهش از نظر نوع روش، يک پژوهش "ترکیبی" مي باشد زیرا در ابتدا از روش کیفی به دنبال شناسایی علل هستیم و سپس بعد از شناسایی علل به دنبال شناخت روابط میان این علل هستیم و از روش مدلسازی ساختاری تفسیری ISM (Interpretive Structural Modelling) بهره گرفته ایم که این بخش از پژوهش به روش کمی محاسبه میشود. در نتیجه این پژوهش به دلیل استفاده از روش کیفی – کمی، از نظر نوع روش آمیخته میباشد. همچنين بدليل اينکه به دنبال شناسايي اين علل و در صورت امکان درصدد برطرف کردن آنها هستيم، از نظر هدف، اين پژوهش "کاربردي" مي باشد. نظر به اينکه اکتشافي بودن يکي از ويژگيهاي ذاتي پژوهشهاي کيفي مي باشد، با توجه به سوال اصلي مطرح شده در پژوهش، ماهيت اين پژوهش اکتشافي مي باشد.
مشارکت کنندگان در بخش کیفی پژوهش شامل خبرگان و مديران شرکتهاي بيمه مي باشند که براي انتخاب آنها ويژگي داشتن سابقه کاري بيش از 14 سال در صنعت بيمه و در زمينه مورد بررسي، داشتن تحصیلات حداقل فوق لیسانس و همچنين داشتن سابقه مديريتي در اين صنعت، در نظر گرفته شده است. مصاحبه شوندگان در اين پژوهش به روش گلوله برفي و تا رسيدن به اشباع نظري انتخاب شدند. در اين پژوهش بعد از مصاحبه با 12 خبره صنعت بيمه به پاسخ های مشابه رسیدیم و داده جدیدی ایجاد نشد ولی برای اطمینان تا نفر 15 مصاحبه ادامه پیدا کرد و به اشباع دادهها رسيديم. پس از مصاحبه و شناسایی علل، برای جامعه آماری در بخش کمی از خبرگان درخواست شد تا ماتریس مربوط به مدلسازی ساختاری تفسیری ISM را تکمیل کنند. جامعه آماری شرکت کننده در روش مدلسازی ساختاری تفسیری مقالات بررسی شده معمولا بین 14 – 20 نفر انتخاب شده اند (Lee et al. ,2010 ؛ Hachicha and Elmsalmi, 2013 ؛ Ramesh et al. ,2008) که در این پژوهش در نهایت تعداد 15 خبره صنعت بیمه برای مشخص کردن ارتباط بین علل شناسایی شده، ماتریس ISMرا تکمیل نمودند.
در اين پژوهش از مصاحبه رو در رو استفاده شد و همچنين به منظور گردآوري اطلاعات بيشتر و مفيدتر از مصاحبه نيمه ساختار يافته بهره گرفته شد. بدين ترتيب که در طي مصاحبه، پژوهشگر سوال اصلی مصاحبه که علت دست نیافتن به ضریب نفوذ بیمه هدف گذاری شده توسط مجلس شورای اسلامی، بوده است را پرسیده و بسته به اقتضا و توضیحات خبرگان سوالات تکمیلی تر برای وضوح و روشن شدن بیشتر مطالب، مطرح کرده است. زمان انجام هر مصاحبه به طور ميانگين 40 دقيقه بوده است. در این پژوش برای سنجش روایی در بخش کیفی از معیار اعتبار اعضا در روش اعتباریابی نیومن استفاده شده است که مصاحبه شوندگان مفاهیم استخراج شده را بازتاب دهنده نظر خود دانسته اند و نتایج را تایید کردند. پایایی بخش کیفی با استفاده از روش پایایی بازآزمون سنجیده شد که در اين پژوهش برابر 2/88 درصد مي باشد. با توجه به اينکه اين پايايي بيشتر از 60 در صد بوده، پايايي کدگذاري اين تحقيق مورد تائيد مي باشد.. برای سنجش روایی بخش کمی پژوهش، از روایی محتوا استفاده شد بدین صورت که پژوهشگر پرسشنامه را با خبرگان و صاحب نظران مورد بررسی قرار داد و روایی آن مورد تایید قرار گرفت. پایایی بخش کمی با استفاده از نرخ ناسازگاری محاسبه شد که نرخ ناسازگاری محاسبه شده 07/0 بوده است، در نتیجه پایایی پرسشنامه مورد تایید قرار گرفت.
نتایج و بحث :
بحثی که در اینجا مطرح است، با توجه به اینکه امروزه بیمه به عنوان یکی از ابزارهای مهم اقتصادی و اجتماعی محسوب میشود که در رشد و توسعه اقتصادی پایدار کشورها نقش مهمی ایفا میکند، شناسایی عواملی موثر بر روند رشد این صنعت و همچنین عللی که باعث کاهش رشد این صنعت میباشد، بسیار حائز اهمیت میباشد. زیرا شناسایی و بهبود این عوامل منجر به رشد این صنعت و افزایش ضریب نفوذ بیمههای بازرگانی خواهد شد. در ابتدا براي شناسايي علل نرسيدن به ضريب نفوذ هدف گذاري شده در برنامه ششم توسعه از روش تحليل مضمون استفاده شد و بعد از شناسایی علل از طریق تحلیل مضمون، جهت شناسایی رابطه بین علل موجود از روش مدلسازی ساختاری تفسیری ISM استفاده شد.
براساس مدل براون و کلارک (2006) که يک رويکرد پيشرفته و سيتماتيک از تحليل مضمون مي باشد، مراحل 6 گانه اين رويکرد گام به گام انجام گرديد. در مرحله اول که آشنایی با داده ها می باشد که با مرور چند باره هر مصاحبه، نکاتي که به نظر قابل تامل و بررسي بوده، علامت گذاري گرديده و با بازخواني مکرر در جهت يافتن موضوعاتي مرتبط با هدف پژوهش اقدام شده است. در مرحله دوم که ایجاد کدهای اولیه است، بعد از علامت گذاري بر روي مطالبي که با اهميت هستند، براي هر کدام از آنها يک کد در نظر گرفته شد و با توجه به مضمون آن در يک دسته مفهومي قرار گرفته شد. در مرحله بعدی که جستجوی مضمون ها می باشد پژوهشگر تحليل کدها را شروع کرده و کدهاي مختلف را در قالب مضمونهاي اوليه دسته بندي مي کند و در مرحله چهارم مورد بازبینی قرار می گیرند. در اين پژوهش بعد از انجام بازبيني مضمونها، مجموع مضمونها در قالب 31 مضمون فرعي در بطن 7 مضمون اصلي قرار گرفتند. در مرحله پنجم تعریف و نام گذاری مضمون های بدست آمده صورت گرفت و در مرحله پایانی تحليل پاياني و نگارش گزارش نهایی صورت گرفت. در جدول شماره 3 مجموع مضمون های نهایی بدست آمده را مشاهده می نمایید.
جدول 3: مضمون های نهایی بدست آمده از مصاحبه ها
Table 3: The final themes obtained from the interviews
عامل |
مضمون اصلی |
مضمون فرعی |
دسته مفهومی |
عوامل محیطی |
سیاسی - قانونی |
هدف گذاري نادرست |
هدف گذاري نادرست |
کمبود قوانين حمايتي از صنعت بيمه |
عدم حمایت دولت از صنعت بیمه |
||
بی اعتمادی صنعت به برنامههای دولت |
|||
فقدان قوانین الزام آور در سایر رشتهها |
کمبود قوانين اجباري مانند بيمه ثالث |
||
نبود اجبار قانوني بر خريد بيمه |
|||
فرهنگی - اجتماعی |
ضعيف بودن فرهنگ بيمه اي در کشور |
زيرساختهاي فرهنگي ضعيف |
|
جدی نگرفتن شغل و صنعت |
|||
فرهنگ ضعیف جامعه در مورد بیمه |
|||
عدم آگاهی مردم از انواع بیمهها و مزایای آن |
|||
نگاه لوکس به خدمات بیمه ای و عدم احساس نیاز به آن |
نگاه لوکس به خدمات بیمه ای |
||
عدم احساس نیاز به بيمه |
|||
اقتصادی |
تورم |
تورم |
|
نرخ رشد اقتصادی منفی |
نرخ رشد اقتصادی منفی |
||
پایین بودن سطح درآمدی جامعه |
پایین بودن سطح درآمدی جامعه |
||
عوامل درون صنعتی |
سطح صنعتی |
رخوت و رکود در صنعت |
عدم رغبت به ايجاد بازار جديد |
عدم وجود تعهد شرکتهای بیمه جهت توسعه و گسترش بازار |
|||
عدم وجود انگيزه جهت توسعه محصول |
|||
رقابت منفي در صنعت |
وجود نرخ شکنی و رقابت منفی در صنعت |
||
روند بررسي و پرداخت خسارت نامناسب |
ناعادلانه بودن پرداخت خسارت |
||
زمان بر بودن پروسه خسارت |
|||
نحوه نامطلوب پرداخت خسارت |
|||
ساختار بروکراتيک شرکتهاي بيمه |
بروکراسيهای بی مورد |
||
سختگيريهاي بي جاي نهاد ناظر |
|||
عدم انعطاف در قوانين موجود |
|||
بروکراسيهای طولانی |
|||
ضعف برنامه ريزي سازمان جهت دستيابي به هدف |
عدم برنامه ریزی صحیح جهت رسیدن به هدف توسط بیمه مرکزی |
||
ضعف برنامه ريزي سازمان جهت رشد و توسعه |
عدم وجود زیرساختهای مناسب جهت توسعه و گسترش صنعت |
||
عدم برنامه ریزی جهت توسعه منابع انسانی |
|||
عدم برنامه ریزی جهت توسعه بیمه گری |
|||
عدم برنامه ریزی جهت توسعه فناوری اطلاعات |
|||
عدم برنامه ريزي جهت توسعه و گسترش شبکه فروش |
|||
کمبود حمايت بيمه مرکزي از شرکتهاي بيمه |
عدم حمايت و نظارت نهاد ناظر |
||
ضعف سرمایه گذاری مناسب صنعت |
عدم سرمایه گذاری مناسب توسط صنعت |
||
عدم نظام مند بودن سازمان |
عدم ارتباط بین ساختار و استراتژی در صنعت |
||
غير قابل اعتماد بودن صنعت |
عدم اعتماد و اطمینان بین مردم و شرکتهای بیمه |
||
عدم رضایت مردم از صنعت بیمه |
|||
مشکل در ساختار صنعت |
کوتاه بودن عمر هئیت مدیره |
||
ضعيف بودن زير ساختهاي صنعت بيمه |
|||
|
ضعف سيستم کارمزدي |
عدم بروزرسانی سیستم کارمزد نماینده |
|
|
کمبود حمايت شرکتها از عوامل فروش |
عدم حمایت از شبکههای فروش |
|
سطح سازمانی |
عدم حمایت از نمایندگان و بازاریابان |
||
|
کمبود نیروی انسانی کارآمد |
کاهش شديد نيروي کار فعال |
|
|
عدم وجود نیروی انسانی کار بلد |
||
|
عدم وجود سازمان فروش شايسته |
||
|
عدم برنامه ریزی جهت توسعه منابع انسانی |
||
|
قدرت ماندگاری ضعیف نمایندگان |
||
|
ضعف آموزش و توانمندسازی نمایندگان |
ضعف سيستم آموزشي نمايندگان |
|
|
فقدان سيستم ارزيابي و گزينشي منابع انساني |
عدم وجود سیستم گزینشی مناسب و ارزیابی صحیح نمایندگان |
|
|
عدم وجود کانون ارزيابي |
||
فناوری |
زيرساختهاي ضعيف ديجيتالي در صنعت |
عدم تطبيق صنعت با تحولات ديجيتالي |
|
کمبود استارت آپها |
کمبود استارت آپها |
||
عدم وجود زیرساختهای الکترونیکی برای فروش آنلاین بیمه توسط نمایندگان |
عدم وجود زیرساختهای الکترونیکی برای فروش آنلاین بیمه |
||
فقدان ساختار پرداخت خسارت اینترنتی |
فقدان ساختار پرداخت خسارت اینترنتی |
||
بازاریابی |
محصول |
محصولات نامتناسب با نياز و سطح درآمدي مردم |
|
ضعف به روز رسانی در محصولات |
|||
ضعف نوآوری و خلاقیت در محصولات |
|||
ترفیع |
کمبود تبلیغات مناسب در صنعت |
||
عدم وجود سیستم رتبه بندی و تشویقی شرکتهای بیمه |
|||
مکان |
کمبود نمایندگی و شعب در روستاها و عشایر |
||
قیمت (هزینه) |
روند پرداخت خسارت نامناسب |
||
فقدان ساختار پرداخت خسارت اینترنتی |
|||
ضعف برنامه ريزي سازمان جهت رشد و توسعه بدلیل افزایش هر ساله نرخ حق بیمه |
در نهایت از طریق روش مدلسازی ساختاری تفسیری ISM رابطه بین علل شناسایی شده است که در شکل 1 می توانیم این روابط را مشاهده کنیم.
شکل 1: روابط بین عوامل بدست آمده از روش ISM
جمع بندی و پیشنهادها :
با توجه به یافته های پژوهش میتوان علل موثر بر کاهش و کم بودن ضریب نفوذ بیمه را در دوسته بندی کلی عوامل محیطی (عواملی که تحت کنترل شرکتهای بیمه و صنعت بیمه نیستند اما روی صنعت بیمه تاثیر گذار میباشند) و عوامل درون صنعتی ( عواملی که کاملا تحت کنترل شرکتهای بیمه ، مدیران و تصمیم گیران و فعالان صنعت بیمه میباشند ) تقسیم کرد. عوامل محیطی در سه دسته بندی سیاسی – قانونی، فرهنگی – اجتماعی و در نهایت اقتصادی، قرار میگیرد. در دسته سیاسی – قانونی عواملی همچون، هدف گذاری نامناسب که حاصل برنامه ریزی استراتژیک غلط نمایندگان مجلس در برنامه ششم توسعه بوده است ، کمبود قوانین حمایتی از صنعت بیمه که حاصل عدم هماهنگی مجلس و دولت و سندیکای بیمه گران است، فقدان قوانین الزام آور در سایر رشتهها که این موضوع نیز حاصل عدم هماهنگی مجلس و دولت ، فقدان کمیسیون تخصصی در مجلس ، عدم ارتباط نمایندگان مجلس با مدیران شرکتهای بیمه و عدم آشنایی آنان با دغدغه فعالان این صنعت و بسیاری موارد دیگر میباشد. در دسته فرهنگی – اجتماعی ، دو عامل ضعیف بودن فرهنگ بیمه در کشور و نگاه لوکس به خدمات بیمه و عدم احساس نیاز به بیمه، مواردی بودند که خبرگان در مصاحبهها به آن اشاره کردند. علی رغم اینکه شروع صنعت بیمه در ایران به دوره حکم رانی ناصرالدین شاه بر میگردد و از طرفی شروع فعالیت رسمی نیز از سال 1314 با تاسیس شرکت بیمه ایران، مصادف شده است، ولی کماکان با ضعیف بودن فرهنگ بیمه مواجه هستیم که در این زمینه هم عوامل درون صنعتی بسیار تاثیر گذار بودند و حاصل این عدم فرهنگ سازی، بهانه ای شده است برای اینکه خدمات بیمه در دسته محصولات لوکس قرار گیرد. در دسته اقتصادی نیز عواملی چون تورم و پایین بودن سطح درآمدی جامعه قرار گرفته است که با توجه به افزایش دیه، افزایش قیمت کالاهایی که تحت پوشش بیمه قرار میگیرند ، افزایش تعرفههای درمانی و ... صنعت بیمه چاره ای جز افزایش حق بیمه با توجه به فرمول نرخ بیمه و مدیریت ریسک ندارد.
عوامل درون صنعتی در چهار سطح صنعتی، سازمانی، فناوری و بازاریابی دسته بندی شده اند. در سطح صنعتی عاملی همچون رخوت و رکود در صنعت بیمه که باعث شده است هیچ خلاقیتی در زمینه تولید خدمات و بیمه نامههای جدید مبتنی بر نیاز مشتری ، شکل نگیرد قرار گرفته است. از دیگر عواملی که در این سطح قرار دارند عدم برنامه ریزی شرکتهای بیمه جهت دستیابی به هدف است که علت آن بی هدف بودن و یا وجود اهداف بسیار کوتاه مدت دانست که ایجاد همبستگی برای رسیدن به یک چشم انداز واحد را نمیکند. از طرفی بیمه مرکزی و سندیکای بیمه گران از شرکتهای بیمه و عوامل فروش، حمایتهای لازم را بعمل نمیآورند و بستری مناسب را در زمینه مشارکتهای انتفاعی و غیر انتفاعی با سایر دستگاههای دولتی ایجاد نمیکنند که پیام شرکتهای بیمه شفاف تر به گوش مردم رسیده و اگاهی آنان نسبت به خدمات بیمه ای افزایش پیدا کند و قوانین مشوقانه ای را برای توسعه بازار به کار نمیگیرند. همچنین بیمه مرکزی جلوی رقابتهای مکارانه و منفی شرکتهای بیمه را نمیگیرد که از مصادیق آن میتوان به نرخ شکنی و لابی گری اشاره کرد و در عوض با تدوین قوانین دست و پاگیر جلوی خلاقیتهای شرکتهای بیمه را برای توسعه محصول میگیرد. البته که شرکتهای بیمه معمولا از ساختار سازمانی چابک که مناسب با محیطی پویا و پیچیده ایران است، بهره نمیگیرند و ساختار بروکراتیک در شرکتهای بیمه از موانع بسیار جدی رشد و توسعه آنها به شمار میرود. در زمینه پرداخت خسارت مانند برخی از خدمات بیمه که مربوط به پرداخت دیه یا خسارتهای درمانی میشود، همبستگی مشخص و شفافی بین دستگاههای مختلف وجود ندارد و همین امر باعث شده است مردم نسبت به عدد دریافتی خسارت خود از شرکتهای بیمه نا راضی باشند. همچنین روند ارزیابی خسارت بسیار سنتی صورت گرفته و رسیدگی به آن و تشکیل پرونده برای بیمه گذار بسیار زمان بر و خارج از حوصله آنان است که نیاز به بهره گیری از بستر آنلاین در این زمینه است که به نظر میرسد فاصله زیادی با آن داشته باشیم.
در سطح سازمانی ضعف در سیستم کارمزد باعث شده است که نمایندگان انگیزههای مالی خود را از دست دهند و از طرفی شرکتهای بیمه تنها بستر کسب و کار را برای یک فرد یا یک شرکت راه اندازی میکنند و مزایای متفاوت تری را برای آنان در نظر نمیگیرند. کمبود منابع انسانی ناکارآمد نیز باعث میشود کارها به صورت مطلوب انجام نپذیرفته و نتیجه مطلوب را ایجاد نکند . سیستم آموزشی که در این سطح بسیار موثر و مهم است بسیار ناکارآمد بوده و نسبت به اصلاح آن اراده ای محکم وجود ندارد. در حوزه منابع انسانی عدم وجود کانونهای توسعه و ارزیابی و سیستمهای ارزیابی منابع انسانی به گسترش و توسعه نفوذ و نگهداری منابع انسانی ناکارآمد و نا شایسته دامن زده است.
در سطح فن آوری نیز صنعت و بیمه گران ، نمایندگان و بیمه گذاران با موانع بسیار وسیعی درگیر میباشد ، یکی از این موارد وجود انحصار برای شرکتهایی است که در زمینه نرم افزار صدور بیمه نامه فعالیت میکنند که همین امر، باعث کاهش خلاقیت و رقابت شده و در نهایت سرعت پاسخ گویی به نیاز شرکتهای بیمه را کاهش میدهد و مانعی برای پویایی آنها به حساب میآید. از دیگر موارد، فروش انلاین برخی خدمات بیمه است که تنها بر سر قیمت رقابت میکنند و شاخصهایی نظیر کیفیت و سرعت در پاسخ گویی و رضایت مشتری در دریافت خسارت را در نظر نمیگیرند. همانطور که پیش تر گفته شد عدم بهره گیری از زیر ساختهای فن آورانه و دیجیتال برای مستند سازی خسارت و تشکیل پرونده جهت ارزیابی خسارت ، در این سطح دسته بندی شده اند.
در نهایت در سطح بازاریابی ، فقدان محصولات مبتنی بر نیاز مشتری و به روز و استفاده از محصولاتی که تاریخ تولید آن به بیش از 60 سال میرسد و وجود نگاه فروش به جای نگاه بازاریابی و برندینگ، از دلایل سازمانی عدم تحقق هدف میباشد. نبود قیمت گذاری مناسب و نرخ گذاری صحیح و عدم بهره گیری از شیوههای نوین ترفیع، نیز به این مهم دامن زده است. در شکل شماره 1 نیز می توانیم روابط بین علل شناسایی شده را مشاهده نمایید.
با توجه به نتایج حاصل از پژوهش، میتوان پیشنهادهای زیر را ارائه داد :
- حضور نمایندگان ارشد صنعت بیمه در مجامع حاکمیتی مانند مجمع تشخیص مصلحت نظام، کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی و هیئت دولت میتواند زمینه ساز آشنایی مسئولین نظام با ملاحظات بیمه ای شود و همچنین دخالت دادن بیمه در تصمیم گیریهای ملی فراهم گردد.
- افزایش حمایت های دولت از صنعت بیمه
- برای آگاهی بخشی عمومی و توسعه سواد بیمه ای از طریق مدارس، دانشگاهها، مجامع صنفی، رسانهها و ... توسط دولت و شرکتهای بیمه در قالب تبلیغ و همچنین برنامههای مشترک با آموزش و پرورش و سایر نهادهای مرتبط با اقشار مختلف جامعه برنامه ریزی گردد.
- با تشکیل جلسات میان شرکتهای بیمه، طرحهای بیمه ای فراگیر و با قیمت مناسب تهیه و به منظور قانون الزام آوری آن از مسیر دولت و مجلس اقدام شود.
- با توجه به اینکه عمده نارضایتی مشتریان از پرداخت و شیوه پرداخت خسارت در بیمه نامههای شخص ثالث ( بخش تعهد مالی) و بیمه نامه بدنه میباشد، لازم است از طریق فن آوری اطلاعات و استفاده از نرم افزارهای کاربردی، بیمه گذار بتواند نسبت به ثبت خسارت دیده شده اقدام کند و کارشناس بیمه با بررسی مورد خسارت ، خودرو را به تعمیر گاه مجاز هدایت کرده و شرکت بیمه جهت پرداخت خسارت به صورت مستقیم با تعمیرگاه، نسبت به پرداخت هزینه اقدام کند. در کشورهایی که ضریب نفوذ بیمه بالا میباشد، شرکتهای بیمه در طول زمانی که خودرو در دست تعمیر میباشد، خودرو جایگزینی را به بیمه گذار ارائه میکنند.
- عدم دخالت دولت و بیمه مرکزی در انتصاب مدیران و هیئت مدیره شرکت با هدف جلوگیری از باند بازی و ایجاد فضای با ثبات جهت برنامه ریزیهای کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدت و اجرای آن.
- کاهش دخالت دولت و بیمه مرکزی در زمینه تصویب قوانین دست و پا گیر که باعث کاهش اختیار مدیران و تصمیم گیرندگان در شرکت بیمه شده و بروکراسی را افزایش داده و چابک سازی سازمان را کاهش میدهد و در نهایت اجرای سیاست حاکمیت شرکتی و حمایت از این مهم.
- اصلاح ساختار سازمانی شرکتهای بیمه با هدف کاهش لایههای سازمانی و افزایش پویایی شرکتهای بیمه.
- استفاده از فرایند تحقیقات بازاریابی توسط شرکتهای بیمه برای شناسایی دقیق نیاز و دغدغه مردم و تولید خدمات مورد نیاز آنها.
- با توجه به اینکه در بسیاری از خدمات بیمه ای از قبیل بیمههای اموال و مسئولیت ، طرحها و پوششهای بیمه ای مربوط به شرایط جامعه در 60 سال گذشته و یا شرایط جامعه در سایر کشورها میباشد که لازم است نسبت به روز رسانی محصولات و خدمات مبتنی بر آن منطبق با تغییرات جامعه و بومی سازی خدمات بیمه ای، اقدام شود.
- ایجاد پلتفورمهای مناسب در غالب نرم افزارهای کاربردی توسط بیمه مرکزی جهت نظرات مشتریان نسبت به فرایند دریافت خسارت با هدف رتبه بندی شرکتهای بیمه تا دیگر شرکتهای بیمه بر سر قیمت با هم وارد رقابت نشده و تمرکز خود را بر افزایش خدمات بیمه ای به مشتری و رضایت وی و مشتری مداری قرار دهند.
- یکی از قوانین دست و پا گیری که بیمه مرکزی برای شرکتهای بیمه لحاظ کرده است ، عدم امکان خرید بیمه عمر به شکل ارزی میباشد. در صورتی که اگر مشتریان بتوانند بیمههای عمر و تشکیل سرمایه را از طریق ارزهای رایج مانند دلار یا یورو خرید کنند، ضمن حفظ ارزش سرمایه ، نسبت به آینده، مطمئن تر نیز خواهند شد و قطعا استقبال عمومی از این بیمه نامه افزایش پیدا خواهد کرد.
- تمرکز بیمه مرکزی بر روی شفافیت مالی در شرکتهای بیمه و نظارت بر این مهم با هدف ایجاد اعتماد مطلوب تر در جامعه به شرکتهای بیمه.
- حمایت بیمه مرکزی از نرم افزارهای و استارت اپهای بیمه که در راستای فن آوری اطلاعات کار میکنند.
- برنامه ریزی جهت آموزش و توسعه منابع انسانی و عوامل فروش توسط شرکت های بیمه.
- پیاده سازی سیستم های ارزیابی عملکرد و گزینش منابع انسانی .
مشارکت نویسندگان :
این مقاله مستخرج از پایان نامه کارشناسی ارشد وحیده حقیقت نیا است که تحت راهنمایی دکتر سیدحمید خدادادحسینی و مشاوره دکتر اصغر مشبکی تهیه و تدوین شده است. گردآوری داده ها و تحلیل اولیه آنها در مقاله، بر عهده نویسنده اول، ویرایش و اصلاحات علمی و تحلیل نهایی مقاله بر عهده نویسندگان دوم و سوم و مسئولیت اصلاحات و ویرایش نهایی مقاله بر عهده نویسنده مسئول است.
تشکر و قدردانی :
از تمامی خبرگان محترم که در مصاحبه ها مشارکت داشته و همچنین از تمامی داوران و اساتید راهنما و مشاور محترم به جهت ارائه نظرات سازنده کمال تشکر و قدردانی را دارم.
تعارض منافع :
نویسندگان اعلام میدارند که در مورد انتشار این مقاله تضاد منافع وجود ندارد. علاوه بر این، موضوعات اخلاقی شامل سرقت ادبی، رضایت آگاهانه، سوءرفتار، جعل دادهها، انتشار و ارسال مجدد و مکرر توسط نویسندگان رعایت شده است.
منابع :