اقتصاد۲۴-در گذشته سازمان محیط زیست یک جایگاه کاملا تشریفاتی و بدون کاربرد واقعی داشته است و برخی از دستگاهها این سازمان را در عمل جدی نگرفته و حاصل آن تخریب جنگلها و تالاب ها، نابودی خاک و تبدیل زمین پربرکت حاصلخیز به مراکزی برای تولید ریزگرد و نابودی مراتع گشته است.
مدیریت غیر علمی و غیر متمرکز در حوزه پسماند که هم زمینه را برای سوداگری زباله این طلای کثیف فراهم نموده است. توسعه با برنامه برای ساماندهی سازمانهای مردم نهاد و نظارت دقیق بر عملکرد آنها باید صورت بگیرد. در حوزه آلودگی هوا که از جمله تهدیدهای زیست محیطی میباشد حوزه کاتالیست بنزین و آلایندههای خودرویی است که با مافیای وارد کننده این ماده و سرمایههای کلان اجازه استفاده از تولید داخلی را نمیدهد به همین سبب خوروهای فرسوده و آلایندهها نیز جز آلوده کنندگان محسوب میشوند.
معادنی که بخشی از انفال و سرمایههای کشور محسوب میشدند به بهانههای محیط زیستی تعطیل میشدند. عدم مدیریت منابع آبی و نابودی زیستگاههای طبیعی و خشک شدن کانونهای آبی مثل هورالعظیم که ضربهای بسیار سخت به محیط زیست بود.
به نظرم باید سازمان محیط زیست به عنوان یک دستگاه فرابخشی دیده شود که در حوزههای مختلف با کمک جهاد کشاورزی، میراث فرهنگی، شهرداری ها، دستگاهها، نهادها و ... مصوبات این سازمان لازم الاجراء شود. در حوزه پسماند با مدیریت واحد، بین وزارت کشور، شهرداریها و سازمان محیط زیست جلوی مافیای زباله گرفته میشود و در مرحله بعد با تعهد علمی و استفاده از فناوریهای نو در کمتر از ١/٥ تا ٢ سال میتوان برق کلانشهر را از محل تولید کرد، که خود تحول چشمگیر در کوتاهترین زمان است. با تهیه و تنظیم پروتکلهای زیست محیطی و با فعال کردن مدیران معادن میتوان آنها را موظف به حفظ محیط زیست و رعایت استانداردهای جهانی، توسعه فضای سبز، ایجاد اشتغال و تولید سرمایه نمود.
هماهنگی بین جهاد کشاورزی و دامداری و با جذب سرمایه گذاران میتوان با آبیاری علمی، کشت درختان و اصلاح روش آبیاری، توسعه کشت دیم، همچنین واگذاری بیابانها برای پرورش شتر، شتر مرغ و ... جلوی توسعه بیابانها رو گرفت. همچنین از ظرفیت بخش خصوصی و خرید به موقع محصولات پروتئینی نسبت به کاهش قیمت گوشت و فراوردههای دامی و باغی اقدام نمود. البته نمونههایی در گذشته اجرایی شده است. تهیه و تنظیم پروتکلهای زیست محیطی برای ایجاد زمینه سرمایه گذاری در حوزه طبیعت و اکوتوریسم در مناطق کویری و جنگلی خاص که ایجاد سرمایه و اشتغال میکند.
در گذشته نمونه آن در پارک باراجین قزوین عملیاتی شده است. با پالایش سازمانهای مردم نهاد از ظرفیت جریان مردمی تحت عنوان بسیج از محیط زیست برای ترمیم، بازسازی، پاکسازی کناره دریاها و سواحل جنگلها و همهی بخشهای مورد نظر سازمان کمک گرفت. بکارگیری نیروی انسانی توانمند و کاربلد و استفاده از ظرفیتهای جوانان و زنان نخبه و اندیشمند در سازمان و خارج از سازمان که واقف به چالشها و فرصتها هستند.
مدیریت متمرکز آب و ساماندهی ریزشهای جوی و استفاده از منابع آبهای جهانی مثل دریای عمان و خلیج فارس و برنامه ریزی در خصوص استفاده از رودهای مرزی با توجه به شرایط بحرانی موجود در حوزه آب و محیط زیست که به بهبود زیست محیط کمک شایانی میکند.
لازم به ذکر است برای برون رفت از بسیاری از مشکلات موجود در حوزه زیست محیطی در کوتاهترین زمان ممکن استفاده از ظرفیت جریانهای مردمی و با کمک گرفتن از دانش روز دنیا و کشورهایی که در این بخش صاحب تکنولوژی هستند و با مدیریت کارآمد و جهادی امکان موفقیت مقدور میباشد.