اقتصاد ۲۴-صندوق توسعه ملی پس از ناامیدی از دریافت طلب ۱۰۰ میلیارد دلاری خود از دولت، تصمیم گرفته این مطالبات خود را از طریق سرمایهگذاری در میادین مشترک نفت و گاز وصول و برای اینکه اجازه سرمایهگذاری در صنعت نفت را اخذ کند، ناچار شده با اختصاص ۲۰ درصد از صادرات نفت اختصاصی صندوق به دولت موافقت کند؛ موضوعی که انتقاد برخی کارشناسان را به دنبال داشته که معتقدند این وضعیت نوعی گروکشی و دستاندازی به منابع مردم است.
اما این تنها انتقاد مطرحشده به این طرح نیست. برخی دیگر از کارشناسان هم معتقدند طرح سرمایهگذاری صندوق در میادین نفتی نهتنها به اهداف خود نمیرسد، بلکه عواقبی هم از جمله تضعیف شرکت ملی نفت را به دنبال خواهد داشت.
البته روز گذشته احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد، رقم بدهی 100 میلیارد دلاری دولت به صندوق توسعه ملی را بهطور کلی رد کرد و رقم مطرحشده را نادرست دانست.
سید مهدی حسینی، کارشناس صنعت نفت، در گفتگو با تجارتنیوز، ضمن ابراز مخالفت با هر حرکتی که در کشور موجب تضعیف شرکت ملی نفت ایران شود، اظهار کرد: در دنیا همه ایران را با نفت و نفت ایران را به شرکت ملی نفت ایران میشناسند. بنابراین این شرکت باید قدرتمندانه در فضای بینالمللی دنیا رقابت کند و هر کاری در راستای تضغیف این شرکت غلط است.
بیشتر بخوانید:پالایشگاهسازی در سوریه چه نفعی برای ایران دارد؟
وی با بیان اینکه صندوق توسعه ملی در گذشته با الگوبرداری از نروژ پایهگذاری شد، تصریح کرد: بحث این بود که نفت یک انرژی بیننسلی است و بنابراین باید بخشی از درآمدها به صندوق واریز شود و دست نخورد. البته نروژ در حال حاضر منابع چشمگیری دارد، اما صندوق ایران خالی است و علاوه بر آن طلبهایی دارد که برنگشته و در مجموع ایده پسانداز بیننسلی تحقق پیدا نکرده است. در حال حاضر صندوق توسعه ملی از دولت طلب دارد و به دنبال نقد کردن این طلب است. اما اگر شیوه نقد کردن این طلب به جایگاه شرکت ملی نفت آسیب بزند، کار غلطی است.
او همچنین درباره امکانپذیر بودن وصول طلب ۱۰۰ میلیارد دلاری صندوق توسعه نفتی از طریق سرمایهگذاری در میادین نفتی، توضیح داد: ورود صندوق به تجارت خلاف اساسنامه آن است. اما فارغ از این موضوع، صندوق باید حجم زیادی سرمایهگذاری کند و سالها زمان میبرد تا بتواند این بدهی را وصول کند.
به گفته این کارشناس صنعت نفت اگر یک میدان کوچک ۵۰ هزار بشکه نفت داشته باشد و نفت هم بشکهای ۱۰۰ دلار باشد، درآمد روزانه از این میدان معادل پنج میلیون دلار خواهد بود. اما پیش از این، صندوق باید ۷۰ تا ۸۰ درصد این رقم را به مدت چهار تا پنج سال سرمایهگذاری کند. بنابراین صندوق باید برای مدت طولانی روزانه حدود چهار میلیون دلار سرمایهگذاری کند تا پس از پنج سال به درآمد پنج میلیون دلاری برسد. به این ترتیب صندوق باید در چند میدان و به مدت چند سال سرمایهگذاری کند تا این طلب ۱۰۰ میلیارد دلار جبران شود؟ به نظر میرسد صندوق باید حداقل ۲۰ میدان توسعه دهد، میلیاردها دلار سرمایهگذاری کند و دهها سال صبر کند تا طلب امروزش نقد شود. در اصل برای استحصال هر بشکه نفت باید حدود ۲۰ تا ۳۰ هزار دلار هزینه شود که یعنی در یک میدان ۵۰ هزار بشکهای باید ۱.۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری شود. پس این تئوری، اصلا تئوری نقد کردن طلب نیست و به نظر میرسد نشدنی است؛ چراکه شرکت نفت این تعداد میدان ندارد که در اختیار صندوق قرار دهد، صندوق هم برای این کار مجهز نیست و در تئوری هم پاسخگوی وصول ۱۰۰ میلیارد دلار بدهی دولت نیست.
وی با بیان اینکه آرامکو با حمایت زیاد به این نقطه رسیده و این در حالی است که ذخایر آنها خیلی بیشتر از ایران نیست، گفت: ذخایر عربستان و ایران به ترتیب ۲۵۰ و ۱۵۰ میلیارد بشکه نفت قابل استحصال است. اما عربستان تولید خود را بالا برده و در بازار طوری عمل کرده که وقتی فقط ۱.۵ درصد سهام خود را به بورسهای بینالمللی برد، ارزش سهام این شرکت از همه شرکتهای ثروتمند بالاتر رفت. سوال این است که چرا ایران در این نقطه نیست؟ چرا شرکت ملی نفت را تضعیف میکنیم؟ صندوق توسعه ملی چه ارتباطی با سرمایهگذاری در حوزه نفت دارد؟
حسینی با بیان اینکه سرمایهگذاری صندوق در میادین نفتی، هدف صندوق برای وصول طلب خود از دولت را محقق نمیکند و عواقب آن برای کشور هم تضعیف شرکت ملی نفت است و بنابراین کار درستی نیست، تصریح کرد: باید از این به بعد روشهای درست اتخاذ شود و هر چه امکان تامین مالی در داخل و خارج وجود دارد در این حوزه سرمایهگذاری شود. همچنین باید هر چه زودتر مشکلات مربوط به افایتیاف و تحریمها حل شود تا قادر به جذب سرمایهگذاری و تکنولوژی خارجی باشیم و بتوانیم راندمان و درآمد را بالا ببریم و این پول را به بخشهای مولد اقتصاد تزریق کنیم. در اصل این دعواهای بین صندوق و دولت مربوط به زمان بیپولی است و با توسعه و افزایش درآمد این مشکلات برطرف میشود که راه آن هم جذب سرمایه و تکنولوژی است.
وی همچنین با بیان اینکه ایران دومین دارنده ذخایر گاز جهان و روسیه اولین است، گفت: روسیه ۲۳ کشور اروپایی را به گاز خود وابسته کرده بود. اما ایران حتی برای تامین نیاز داخل خود دچار مشکل است، چون میدانها را توسعه ندادیم.
به گفته این کارشناس صنعت نفت اگر پروژههای نفتی و گازی که امکان انعقاد قرارداد برای اجرای آنها در زمان برجام وجود داشت اجرا میشود، حدود ۱.۶ میلیون بشکه نفت در روز ظرفیت نفت اضافه میشد و به بالای ۵۰ میلیون بشکه نفت میرسیدیم و ۱۸ فاز پارس جنوبی هم اضافه میشد که یعنی میتوانستیم ۱۸ میلیارد متر مکعب در روز تولید گاز داشته باشیم.
وی با بیان اینکه از طرف دیگر با سرمایهگذاری قوی که در دنیا در بخش انرژیهای تجدیدپذیر در حال انجام است، دوره نفت به زودی تمام میشود، گفت: بنابراین اگر تا ۲۰ سال دیگر نفت هنوز زیر زمین مانده باشد، بیارزش میشود که تریلیونها دلار ثروت نفتی را زیر زمین دفن می کنیم و بنابراین باید در این حوزه عجله کنیم.