اقتصاد۲۴- زنان در اقتصاد ایران، جایگاه غریبی دارند. گویی پیشفرضِ مردانه شدن جهان در اقتصاد هم نفوذ کرده و در اقتصاد ایران، نمود بارزتری نیز دارد. زنان تقریبا، نیمی از جمعیتِ در سنِ مشارکت اقتصادیِ کشور را تشکیل میدهند، اما با وجود مصائب ناتمامی که حجابِ تبعیض در بستر اقتصادی بر سر آنها آوار کرده، بیشترین فشارهای اقتصادی را بهنسبت مردان در کشور تحمل میکنند. این وضعیت بهخصوص برای زنان جوانِ فارغالتحصیل از دانشگاهها قابل توجه است.
مطابق برآوردهای بانک جهانی، سطح مشارکت اقتصادی زنان در ایران آنقدر پایین است که در شاکله نظام اقتصادی ایران، میتوانیم آنها را، حاشیهنشینان تحصیلکرده خطاب کنیم! مسالهای که شمایلِ تمامقدی از بحرانِ شکاف جنسیتی در ایران را عیان میکند.
چه اینکه گزارش جهانی شکاف جنسیتی که تکامل برابری جنسیتی را بر اساس مشارکت و فرصتهای اقتصادی، پیشرفت آموزشی، سلامت و بقا و توانمندسازی سیاسی بررسی میکند، ایران را میان ۱۴۶ کشور در شاخص شکاف جنسیتی جهانی، در رتبه صد و چهل و سوم نشان میدهد.
یعنی تنها بالاتر از سه کشورِ الجزایر، چاد و افغانستان! این موارد سبب شده که مهاجرت در ایران بیشتر از سالهای قبل چهرهای زنانه به خود بگیرد. جدا از محدودیتها و کمبودهایی که از سوی خانواده و جامعه به زنان تحمیل میشود، آنها میدانند که مولفه تحصیل نیز در ورود آنها به بازار کار زندگی چندان کمک نخواهد کرد. مسالهای که هم انگیزه ادامه تحصیل و پیشرفت را دستخوش تأثیرات منفی میکند و هم امید به دوامِ اقتصادی را در زنان، از بین میبرد.
امنیت شغلی، حقوق، بیمه و تامین هزینههای زندگی حتی در دوران جوانی، چالش بسیاری از زنان است. وضعیتی که طبیعتا در دوران سالمندی، مهیبتر خواهد شد. با توجه به شیوع تنها زیستی زنان سالمند که در یک دهه اخیر از ۱۳ به ۲۳ درصد رسیده، طبیعتا زنان، مهاجرت از کشور را تنها راه نجات خود میبینند و چه بسا بسیاری از آنها در کشور مقصد، به شکوفای تحصیلی و شغلی نیز میرسند. طبق آخرین آمار، نزدیک به نیمی از جمعیت فرارمغزها را زنان تشکیل میدهند. زنانی که میروند و همراه با تمامِ بیمها، حسرتها و امیدهایشان، یک چمدان آبادانی را نیز از این مرز و بوم کوچ میدهند.