اقتصاد۲۴- سال تحصیلی امسال شروع نشده بود که یک به یک صدای اخراج برخی استادان از دانشگاهها بهگوش رسید، اگرچه تلاش شد این اخراج با واژهسازی به «قطع همکاری» تعبیر شود، اما برکسی پوشیده نبود که مثلاً کنار گذاشتن علی شریفی زارچی از دانشگاه صنعتی شریف ارتباط چندانی با تواناییها و علم او ندارد، یا در موردی دیگر وقتی خبر رسید آذین موحد، استاد موسیقی دانشگاه تهران تعلیق شده است باور کردنی نبود این تعلیق برای سطح علمی این استاد باشد.
حالا که به نیمه سال تحصیلی و شروع ترم دوم دانشگاهها و البته روزهای پایانی سال ۱۴۰۲ نزدیک میشویم، روند کنار گذاشتن استادان از دانشگاه هنوز هم ادامه دارد، مثلاً احمد شکرچی استاد جامعهشناسی دانشگاه شهید بهشتی، با انتشار نامهای از عدم تمدید قرارداد و اخراج خود در تاریخ یازدهم بهمن ماه ۱۴۰۲، توسط هیئت اجرایی دانشگاه بهشتی خبر داد، یا در موردی دیگر محسن خلیلی، استاد دانشگاه فردوسی، نهم بهمن ماه سال جاری، از اخراج خود بعد از ۱۸ سال تدریس در دانشگاه خبر داد. مواردی دیگر هم از این دست طی یکی دو ماه اخیر گزارش شده است تا چراغ خاموش روند اخراج اساتید ادامه داشته باشد. روندی که با واکنشهای زیادی مواجه شده است، علیرضا معزی، فعال رسانهای در واکنش به ادامه این قبیل اخراجها در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر) نوشت: «در سریال تراژیک اخراج اساتید، نسلی از دانشگاه بیرون میشوند که برونداد آموزش پس از انقلاباند و منتقد حکمرانی پساانقلاب؛ کسانی از خانه رانده میشوندکه دانشآموخته یا کنشگر علوم انسانیاند، دغدغهمند توسعه و هواخواه وطن؛ گویی دشمنان توسعه، انتقام پرونده بورسیهها را میگیرند.»
در یکی دو سال گذشته این روند سبب شده که نزدیک به ۶۰ استاد از دانشگاه اخراج یا بنا به دلایلی تعلیق شوند. در ادامه سهم هر دانشگاه از اخراج یا کنارگذاشته شدن اساتید به تصویر کشیده شده است.
احمد شکرچی، متولد ۱۳۳۶، استاد جامعهشناسی دانشگاه شهید بهشتی، با انتشار نامهای از عدم تمدید قرارداد و اخراج خود در تاریخ یازدهم بهمن ماه ۱۴۰۲، توسط هیئت اجرایی دانشگاه بهشتی خبر داد.
مصطفی آذرخشی، عضو هیئت علمی دانشکده الهیات و ادیان و استادیار دانشگاه شهید بهشتی، اوایل بهمن ماه ۱۴۰۲ از دانشگاه اخراج شد. همچنین او در مهر ماه سال جاری نیز به دلیل امضای یک بیانیه با درخواست آزادی دانشجویان معترض بازداشتی، از تدریس تعلیق شده بود.
محسن خلیلی، متولد سال ۱۳۴۶، استاد دانشگاه فردوسی، نهم بهمن ماه سال جاری، از اخراج خود بعد از ۱۸ سال تدریس در دانشگاه خبر داد.
آبتین گلکار، متولد سال ۱۳۵۶، مترجم سرشناس و استاد گروه زبان روسی دانشگاه تربیت مدرس، اواخر دی ماه ۱۴۰۲، از تدریس کنارهگیری کرد و استعفا داد. این کنارهگیری در حالی است که گلکار به دلیل مواضعش در جریان اتفاقات سال گذشته، از سوی حراست دانشگاه تحت فشار قرار گرفته بود.
نوید برزنجه، متولد سال ۱۳۵۷ و با مدرک دکترای فلسفه هنر، استاد دانشگاه آزاد پرند در تهران در دی ماه سال جاری از دانشگاه اخراج شد. گفته میشود او در پی اخراج از دانشگاه، اقدام به خودکشی کرد.
شهرام عباسی، استاد تمام گروه فیزیک در دانشگاه فردوسی مشهد، با بیش از ۲۰ سال سابقه، به دلیل حمایت از دانشجویان معترض، اوایل دی ماه ۱۴۰۲ از دانشگاه اخراج شد و حکم قطع حقوق و مزایا دریافت کرد.
علیرضا آزاد، متولد ۱۳۵۸، استاد الهیات دانشگاه فردوسی مشهد به دنبال حمایت از حقوق دانشجویان، اوایل دی ماه سال جاری، از اخراج خود از این دانشگاه خبر داد.
مهشید گوهری کاخکی، متولد سال ۱۳۵۷، استاد ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد با انتشار متنی در مهر ماه ۱۴۰۲، از قطع همکاری ناگهانی دانشگاه با او بدون هیچگونه اطلاعرسانی قبلی خبر داد.
مهدی کلاهی، استادیار جامعهشناسی محیط زیست دانشگاه فردوسی مشهد، اواخر آبان ۱۴۰۲ اعلام کرد «به دلیل شرکت در اعتراضات دانشجویان در سال ۱۴۰۱»، از دانشگاه اخراج شد.
دکتر سید اکبر جعفری، جوانترین استاد تمام فیزیک دانشگاه شریف، متخصص مواد کوانتومی و عضو هیئت مدیره انجمن فیزیک ایران که در پی حمایت از دانشجویان در وقایع سال گذشته احضار و بازجویی شده بود، اواخر آذر ماه با ارسال نامهای به اعضای هیئت علمی دانشگاه شریف، از استعفای خود خبر داد.
حسن باقرینیا، رواندرمانگر و استاد دانشگاه حکیم سبزواری، اوایل آذر ماه ۱۴۰۲، از «بازنشستگی اجباری» خود خبر داد.
این یازده نفر جدیدترین موارد اخراج و استعفای اجباری از دانشگاههای کشور محسوب میشوند، فهرست کامل، اما طولانیتر است، هرچند دلایل رسمی و غیر رسمی حول چنین کلماتی میچرخد: «همسو نبودند»، «معترض بودند»، «همکاری نمیکردند» و در مجموع مقصر اصلی از نگاه اخراجکنندگان خود اخراجشوندگان محسوب میشود.
اما اشتراکات همین فهرست کوتاه نشان میدهد، اغلب این اساتید اخراجی اگر متولد سالهای نزدیک به انقلاب نباشند، دستکم سالهای کودکیشان را در سالهای دهه شصت گذراندهاند. اغلب اساتید رشتههای علوم انسانی بودهاند، و بیشترشان فعالیت سیاسی یا حزبی خاصی نداشته و بیشتر حامی دانشجویان بوده و خواستار فشار کمتر به دانشجویان بودهاند.
علیرضا معزی، فعال رسانهای نیز در همین باره در شبکه اجتماعی ایکس/توئیتر نوشت: «در سریال تراژیک اخراج اساتید، نسلی از دانشگاه بیرون میشوند که برونداد آموزش پس از انقلاباند و منتقد حکمرانی پساانقلاب؛ کسانی از خانه رانده میشوندکه دانشآموخته یا کنشگر علوم انسانیاند، دغدغهمند توسعه و هواخواه وطن؛ گویی دشمنان توسعه، انتقام پرونده بورسیهها را میگیرند.»
احمد شکرچی، که خبر اخراجش دیروز منتشر شد، آخرین نفر این فهرست بلندبالای اساتید اخراجی و مستعفی و تعلیقی محسوب میشود، اما آیا این روند ادامه دار خواهد بود؟ آیا همچنان باید شاهد اخراج اساتیدی باشیم که اخراجشان حتی صدای اصولگرایان را هم درآورده است؟