اقتصاد۲۴- حملات هفتم اکتبر و جنگ غزه، تلاشهایی را که برای عادیسازی روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی دنبال میکرد با غافلگیری شدیدی مواجه کرد. جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی جو بایدن رئیسجمهور آمریکا، چند روز قبل از حمله هفتم اکتبر از ثبات در خاورمیانه اظهار خرسندی نموده بود. او در شماره اکتبر - نوامبر مجله فارن افرز نوشت: «اگر چه منطقه با چالشهای مداومی مواجه است، اما در سالهای اخیر هرگز تا این اندازه آرام نبوده است». این جملات چند روز قبل از حملاتی گفته شد که منطقه را دگرگون کرد. دهها و حتی صدها کشته در هر روز، کرانه باختری در آستانة انفجار، رویارویی حزب اله لبنان علیه اسرائیل، گروههای اسلامگرایی که نیروهای نظامی آمریکایی در عراق، سوریه و اردن را مورد حمله قرار میدهند و حوثیهای یمن که کشتیهای تجاری در خلیج عدن را مورد حملة موشکی قرار میدهند. آیا امریکا با محاسبات غلطی مواجه است؟
چگونه ممکن است که ایالات متحده، با وجود در اختیار داشتن کارشناسان متخصص در روابط بینالملل و آژانسهای اطلاعاتی متعدد خود، چنین برداشت نادرستی از منطقه داشته باشد و نتواند ارزیابی دقیقی از شرایط بحرانی خاورمیانه ارائه دهد؟ قبل از هفتم اکتبر، همانطور که مقاله جک سالیوان نشان میدهد، ایالات متحده با اطمینان برنامهریزی کرده بود تا از منطقهای که به نظر میرسید از ثبات برخوردار است خارج شود و تلاش خود را به «محدودکردن» چین و روسیه معطوف دارد. مسئلة فلسطین که به درگیریهای هرازگاهی در کرانه باختری و برخوردهای دورهای در غزه محدود میشد، برای این کشور مشکل محوری به شمار نمیرفت. تصور ایالات متحده این بود که حماس و حکومت خودگردان فلسطین بهعنوان رقبای همیشگی، از ظرفیت و توانایی لازم برای تدوین مطالبات سیاسی، بر اساس گفتمان ملیگرایانه خود برخوردار نخواهند بود. این روند که فلسطینیها را بیاعتبار کرده بود، و پس از این بهعنوان یک دشمن سیاسی که هراسی از آن داشته باشند، مورد ارزیابی قرار نمیگرفتند، رضایت اسرائیلیها و آمریکاییها را فراهم میکرد.