اقتصاد۲۴ شیوا سپهری: آل پاچینو با نام آلفردو جیمز پاچینو در ۲۵ آوریل ۱۹۴۰ در شرق هارلم، شهر نیویورک به دنیا آمد و به عنوان یکی از بزرگترین بازیگران تاریخ سینما شناخته میشود. پاچینو که به خاطر بازیهای فوقالعاده و تطبیق پذیری اش با انواع نقشها شناخته میشود، در طول زندگی حرفهای درخشان خود تأثیر عمیقی بر صنعت فیلم داشته است.
آل پاچینو در یک خانواده ایتالیایی-آمریکایی کارگر توسط والدینش رز و سالواتوره پاچینو بزرگ شد. او که در محله برانکس بزرگ شد، دوران کودکی پرفراز و نشیبی را تجربه کرد که با فقر و اختلافات خانوادگی همراه بود. وقتی جوان بود والدینش از هم جدا شدند و او توسط مادر و پدربزرگ و مادربزرگش بزرگ شد.
آل پاچینو در سنین جوانی اشتیاق به بازیگری را در خود کشف کرد. او در دبیرستان هنرهای نمایشی در منهتن تحصیل کرد و در آنجا هنر خود را تقویت کرد و مهارتهای خود را به عنوان بازیگر رشد داد. پس از دبیرستان، آل پاچینو برای مدت کوتاهی در استودیو هربرت برگهف و استودیو بازیگران حضور یافت و در آنجا زیر نظر مربی مشهور بازیگری لی استراسبرگ تحصیل کرد.
موفقیت آل پاچینو در سال ۱۹۷۲ زمانی بود که در نقش مایکل کورلئونه در درام جنایی حماسی فرانسیس فورد کاپولا "پدرخوانده" بازی کرد. بازی مسحورکننده او به عنوان وارث مافیای بی میل، تحسین گستردهای را برای او به همراه داشت و اولین نامزدی اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را به همراه داشت.
در سالهای بعد، پاچینو بازیهای قدرتمندی را در مجموعهای از فیلمها از جمله «سرپیکو» (۱۹۷۳)، «بعد از ظهر روز سگی» (۱۹۷۵)، و «صورت زخمی» (۱۹۸۳) ارائه داد. بازی او از تونی مونتانا در فیلم «Scarface» بهویژه بسیار خاطرهانگیز است و توانایی او در تجسم شخصیتهای پیچیده و اخلاقی را نشان میدهد.
در طول دوران حرفهایاش، پاچینو به دلیل تواناییاش در آوردن عمق و انسانیت به نقشهایش، چه در نقش شخصیتهای واقعی مانند جیمی هوفا، رهبر کارگری در «ایرلندی» (۲۰۱۹) و چه شخصیتهای داستانی مانند فرانک اسلید در «بویحه یک» مورد تحسین قرار گرفته است. او در «بوی خوش یک زن» (۱۹۹۲) برای اولین بار جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد را به دست آورد.
آل پاچینو علاوه بر بازی در فیلم ها، در صحنه تئاتر نیز از موفقیتهایی برخوردار بوده و برای بازی در نمایشهایی مانند «آیا ببر کراوات میبندد؟» جوایز تونی را به دست آورده است. پاچینو در خارج از صحنه نمایش به دلیل تعهد شدید به هنرش و عدم تمایلش به پذیرش مظاهر سلبریتی شناخته شده است. او ترجیح میدهد اجازه دهد کارش خودش صحبت کند. استعداد بینظیر، تطبیق پذیری اش در نقشها و فداکاری آل پاچینو برای حرفهاش، جایگاه او را به عنوان یکی از بزرگترین بازیگران نسل خود مستحکم کرده و اثری پاکنشدنی در دنیای سینما بر جای گذاشته است.
کارگردان، فرانسیس فورد کاپولا، آل پاچینو را برای بازی در فیلمی به نام پدرخوانده در سال ۱۹۷۲ انتخاب کرد. فیلمی که او را به یک ستاره تبدیل کرد. فیلمی درباره یک خانواده گانگستر و مبارزه آنها برای حفظ قدرت در زمانهای در حال تغییر. پدرخوانده یک فیلم فوق العاده محبوب بود که برنده جایزه اسکار بهترین فیلم شد و تحسینهای متعددی را برای آل پاچینو به ارمغان آورد - از جمله اولین نامزدی اسکار او - برای بازی فوقالعادهاش در این فیلم. پاچینو در چند فیلم بعدی خود جایگاه خود را به عنوان یکی از پویاترین ستارههای هالیوود تثبیت کرد. در فیلم مترسک در سال ۱۹۷۳، او با جین هکمن در داستانی تلخ و شیرین درباره دو اتفاق گذرا همکاری کرد و نقشهایش در سریالهای سرپیکو در سال ۱۹۷۳ و بعد از ظهر سگی در سال ۱۹۷۵ ویژگیهای مشخصه آل پاچینو در صحنه نمایش جدیت و خشم انفجاری را به نمایش گذاشت. او همچنین نقش مایکل کورلئونه را برای فیلم پدرخوانده، قسمت دوم در سال ۱۹۷۴ ساخته کاپولا تکرار کرد، فیلمی که مانند فیلم قبلی خود برنده اسکار بهترین فیلم شد. البته چند فیلم بعدی پاچینو به این خوبی عمل نکردند. بابی دیرفیلد (۱۹۷۷) به عنوان اولین شکست او در گیشه پس از تبدیل شدن به یک ستاره قابل توجه بود. کمدی تاریک و عدالت برای همه (۱۹۷۹) برخی از به یاد ماندنیترین صحنههای پاچینو را به نمایش گذاشت.
آل پاچینو با فیلم Scarface اثر برایان دی پالما (۱۹۸۳)، در نقشی فوق العاده به روزهای اوج خود بازگشت. پاچینو به عنوان گانگستر تونی مونتانا، اجرای بسیار پرشوری را ارائه داد. فیلم بعدی او انقلاب (۱۹۸۵) یک شکست گران قیمت بود و پاچینو تا چهار سال در فیلم دیگری ظاهر نشد.
دریای عشق (۱۹۸۹) که بزرگترین موفقیت او در این سالها بود، پاچینو را دوباره به عنوان یک ستاره بزرگ سینما معرفی کرد. در سال ۱۹۹۰ او دوباره نقش مایکل کورلئونه را در پدرخوانده، قسمت سوم بازی کرد و تصویری خنده دار از گانگستر عجیب و غریب Big Boy Caprice ارائه داد. فرانکی و جانی (۱۹۹۱) و گلنگاری گلن راس (۱۹۹۲) که هر دو نمایشنامه اقتباسی بودند، به مجموعه فیلمهای پرمخاطب تبدیل شدند و او اسکار بهترین بازیگر مرد را برای ایفای نقش بوی خوش یک زن (۱۹۹۲) دریافت کرد. از دیگر فیلمهای برجسته آل پاچینو در دهه ۱۹۹۰ میتوان به راه کارلیتو (۱۹۹۳) اشاره کرد. گرما (۱۹۹۵)، یک درام جنایی که در آن او در نقش کارآگاهی در حال شکار یک دزد (رابرت دنیرو) بود. در سال ۱۹۹۷ آل پاچینو در Donnie Brasco در نقش یک اوباش سطح پایین بازی کرد که ناآگاهانه با یک مامور FBI (جانی دپ) دوست میشود. همچنین در سال ۱۹۹۹ آل پاچینو در مقابل راسل کرو در The Insider ظاهر شد.