اقتصاد۲۴- هدی کاشانیان: سینمای کره جنوبی یکی از پربارترین و موفقترین صنایع سینمایی جهان است که در دهههای اخیر به یکی از مراکز مهم تولید فیلم در سطح جهان تبدیل شده است. این صنعت سینمایی با تولید فیلمهای با کیفیت، داستانهای جذاب و بازیگران با استعداد توانسته است جلب توجه بسیاری از بینندگان داخلی و بینالمللی را به خود جلب کند.
تاریخ سینمای کره جنوبی به دورههای مختلفی برمیگردد، اما دوره طلایی آن به طور عمده از دهه ۱۹۹۰ میلادی آغاز شده است. در این دهه با ظهور کارگردانانی همچون «اهنگ لین» و «کیم کی دوک»، صنعت سینمایی کره جنوبی شهرت بیشتری کسب کرد. این دوره با استفاده از داستانهای جذاب، برندهای قابل توجه و موسیقیهای ماندگار، سبب شد تا فیلمهای کرهای به سطح بینالمللی شهرت داشته باشند.
در دهههای بعدی، صنعت سینمایی کره جنوبی به رشد خود ادامه داد و با تولید فیلمهای متنوع از جمله درام، اکشن، کمدی، ترسناک و ملودرام موفقیتهای بزرگی را کسب کرد.
فیلم ترسناک من شیطان را دیدم که به حوزه تریلر و فیلم ترسناک نزدیک میشود، در سال ۲۰۱۰ اکران شده و یکی از فیلمهای محبوب سینمای کره نزد تماشاگران است که اولین بار در جشنواره فیلم ساندنس به نمایش درآمد.
لی بیونگ هون در این فیلم نقش یک مأمور سازمان اطلاعاتی ملی کره جنوبی را بازی میکند که بعد از قتل همسرش کنار جاده، تصمیم میگیرد از مردی که قاتل همسرش است انتقام بگیرد؛ بنابراین یک بازی موش و گربه را آغاز میکند که تنها زمانی به پایان میرسد که یکی از آنها یا تسلیم شود یا بمیرد.
یکی دیگر از بهترین فیلمهای کرهای قطار بوسان است که شهرتی جهانی هم پیدا کرد. با ساخته شدن قطار بوسان میتوانیم اطمینان پیدا کنیم که کرهایها هر ژانری را که دلشان بخواهد میتوانند در خدمت خودشان در بیاورند بیآنکه کپیکار و ناشی به نظر برسند. این بار در قطار بوسان با یک فیلم زامبی طرف هستیم. ویروسی ناشناخته وارد کره شده است که مردم را به زامبی تبدیل میکند. تنها راه نجات قطار سریعالسیری است که به بوسان (شهری که قرنطینه کامل است) میرود. پدر و دختری در قطار سعی دارند از دست زامبیها جان سالم به در ببرند. شاید خط کلی قصه و ماجرای پدر و دختر کمی تو ذوق بزند، اما از نظر تکنیکی با استفاده از جلوههای ویژه و حرکتهای منحصر به فرد زامبیها با فیلمی هیجانانگیز و مهم روبرو هستیم.
«داستان دو خواهر» به جهان نشان داد که فیلم ترسناک کرهای چگونه میتواند باشد و واقعاً عادلانه به موفقیت دست یافت. این فیلم محصول ۲۰۰۳ تبدیل به اولین فیلم کرهای شد که در سینماهای امریکا به نمایش درآمد و همچنان پرفروشترین فیلم ترسناک کرهای است که تا به حال اکران شده است. فیلم داستان دو خواهر را که مدت زیادی را در بیمارستان روانی سپری کردهاند، روایت میکند که به خانه پدر و نامادری بیرحم خود باز میگردند. در خانه آنها باید با رفتار نامادری خود و روحی که در زندگیشان دخالت میکند کنار بیایند.
شاید «سه آهن» ایرادات کارگردانی زیادی داشته باشد و از نظر تکنیک در مقایسه با همکیشانش معمولی به نظر برسد و فیلمنامهاش باگهای زیادی داشته باشد، اما ایدهی استعاری پایانیاش از آن اتفاقهاست که هر از چند سالی در سینما میتوان نمونهاش را پیدا کرد. بیش از آنکه بتوان ادعا کرد سه آهن فیلم کاملی است میتوان با خیال راحت گفت ایدهی شگفتانگیزی دارد. شاید اگر در قالب فیلم کوتاه ارائه میشد اثر کاملتری بود و البته به واسطه مهجور بودن فیلم کوتاه کمتر مورد توجه قرار میگرفت.
در این فیلم پسر جوان موتورسواری با چسباندن آگهی تبلیغاتی به در خانهها متوجه میشود که آن به مسافرت رفتهاند یا نه و با این روش هر شب را در خانهی غریبهای میگذراند. یک شب در خانهای با دختری آشنا میشود که مثل خودش ساکت است. این آشنایی مشکلاتی در پی خواهد داشت.
بیشتر بخوانید: بهترین فیلمهای ۲۰۲۳ سینمای جهان
فیلم سینمایی سوزاندن در سال ۲۰۱۸ اکران شد، و به رغم تمام فیلمهای فوقالعادهای که در تمام این سالها در کره ساخته شده بود، اولین فیلم کرهای بود که توانست به فهرست نهایی نامزدهای جایزه بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان راه پیدا کند. البته پیش از آن جایزه منتقدان را از جشنواره سینمایی کن دریافت کرده بود. «سوزاندن» قصه زندگی مرد جوانی را روایت میکند که دوست دارد رماننویس شود. او بعد از برخوردی تصادفی با همسایه و همکلاسی قدیمیاش با این بن مرموز، مردی با رازهای فراوان، درگیر ماجرایی میشود که شاید معمای یک قتل باشد، شاید هم نباشد.
دختر پرروی من یک کمدی عاشقانه است. بیش شک این فیلم یکی از بهترین فیلمهای کرهای و همینطور یکی از بهترین فیلمهای عاشقانه سینمای کره است. رابطه بین دختر و پسر به قدری تازه بود که نمونه آمریکایی هم از روی فیلم ساخته شد. پسر کم رو و خجالتی فیلم گرفتار دختری زورگو و پررو شده است و در حالی که تلاش میکند از دست دختر در برود به او دل میبندد. فیلم ساختار روایی مقطعی دارد و مدام در خرده قصههای مختلف حرکت میکند و بیشتر به فیلمهای اپیزودیک و ضدپیرنگ نزدیک است. کرهی جنوبی پیش از آنکه به خشونت ورود کند بیشتر آثارش ملودرام و عاشقانه بودند و «دختر پرروی من» به شکلی ادامه آن فیلمها و با زبانی طنازانه منتقد همان نمونههاست.
در فیلم شاعری با قاتلهای بیرحم و ترسناک فیلمهای جنایی روبرو نیستیم، بلکه بر خلاف فیلمهای خشن سینمای کرهی جنوبی این فیلم آرام آرام حرکت میکند و سعی دارد خشونت را ریشهیابی کند. پیاده کردن ساحت شعر در تصویری سینمایی از معجزات لی چانگ دونگ است. صحنهی معروفی در فیلم وجود دارد که پیرزن نشسته و به سیبی نگاه میکند. پیرزن همسایه رد میشود و از او میپرسد که در چه حالی است؟ پاسخ میجا پیرزن همسایه را شوکه میکند. در جهانی که نگریستن به جهان عجیب و غیرقابل باور است باید انتظار داشت که فرزندانی که بزرگشدهی تلویزیوناند به جنایتهای هولناک هم دست بزنند. در حقیقت شاعری پیشنهادی برای دگرگون نگریستن به جهان دارد. فیلم جایزهی بهترین فیلمنامه را از جشنواره کن دریافت کرد.
فیلم طلوع پنهان یکی از تندترین واکنشهای لی چانگ دونگ به حساب میآید. فیلمی که ملودرام آغاز میشود و در ادامه بیاندازه خشن پیش میرود. جئون دو یئون برای بازی در این فیلم در جشنواره کن جایزه بهترین بازیگر زن را دریافت کرد. فیلم انتقاد تندی به سنتهای دروغین جامعه و ماهیت کلیسا دارد که ممکن است به مذاق برخی خوش نیاید.
شکل خشونت در فیلمهای لی چانگ دونگ بر خلاف فیلمهای ژانری کره به جای آنکه در طول فیلم پخش شده باشد لحظهای و همراه با غافلگیری است. در تمام فیلم جونگ چان به دنبال لی شین است و سعی میکند به او کمک کند بیآنکه شین غمگین توجهی به او داشته باشد. در وضعیتی که نابسامانی در زندگی شین خفهاش کرده جونگ چان از این ارتباط نصفه و نیمه لذت میبرد و در خلوتش با آن سرخوش است. اگر تحمل خشونت و غم زیاد را دارید سراغ «طلوع پنهان» بروید.
فیلم خاطرات قتل از زمان اکرانش در اوایل دهه ۲۰۰۰ تا به امروز همچنان مخاطبان را تحت تأثیر خود قرار میدهد. این فیلم به کارگردانی بونگ جون هو است و شاید واقعاً بهترین فیلم او باشد، اما بستگی به مخاطبش دارد. این فیلم شروع مسیر موفقیت سونگ کانگ هو را در دنیای بازیگری رقم زد؛ بازی او در این فیلم توانست توجه جهانی را به خود جلب کند. فیلم بر اساس داستانی حقیقی که به تازگی معمایش حل شد، دو کارآگاه را در حالی دارند تلاش میکنند یک قاتل زنجیرهای را پیش از آنکه خیلی دیر شود، روایت میکند.
فیلم کنیز محصول ۲۰۱۶ و به کارگردانی پارک چان ووک است و رابطهای را با مخاطبان خود برقرار کرد که هیچ یک از فیلمهای دیگر او پیش از آن نکرده بود. قصهای درباره جامعه رنگینرمانی در دورهای که کره تحت حاکمیت استعمار ژاپن است؛ دو زن در این قصه بازیای را با هم شروع میکنند تا به آنچه میخواهد برسند. فیلم بعد از اکران در غرب از سوی منتقدان با استقبال بسیار خوبی مواجه شد و بعد از نمایش در فستیوال کن، به خاطر پخش در بیش از ۱۱۶ کشور فروش بسیار خوبی هم داشت. تنها چند فیلم کرهای دیگر چنین اکران موفقی داشتهاند. پارک چان ووک که نامش در فهرست کارگردانان بزرگ زیاد تکرار میشود، در چند دهه اخیر در جهان فیلمسازی تبدیل به نام بزرگی شده است.