اقتصاد۲۴- تیمی از جاسوسان به فرماندهی موساد در تاریخ ۳۱ ژانویه ۲۰۱۸ یکی از بزرگترین عملیاتهای جاسوسی تاریخ را رقم زدند. این عملیات نتیجه ماهها نقشه کشیدن، ساعتها رصد الکترونیک و نفوذ پر ریسک عوامل اسرائیلی به درون ایران بود. تیمی از موساد موفق شدند انباری مخفی حاوی آشیو بزرگ هستهای ایران را که در آن سندهایی درباره برنامه تولید بمب اتم توسط ایران بود، پیدا کنند و به آن دستبرد بزنند. این تیم شبانه همه اسناد را بار کامیون کرده و آنها را از مرزهای ایران خارج و به اسرائیل برده است.
شب ۳۱ ژانویه ۲۰۱۸، جاسوس ها، تحلیلگران، تکنیسینها و عوامل موساد درون اتاق وضعیت اضطراری موساد در منطقهای در حاشیه تل آویو دور هم جمع شدند تا جزییات عملیاتی را رصد کنند که میدانستند قرار است نقطه عطفی برای اسرائیل باشد. عملیاتی که اگر شکست میخورد یک فاجعهای برای یوسی کوهن رئیس موساد بود. در آن شب همه چشمها به ساعت دوخته شده بود. حضار مضطرب، در انتظار فرمان کوهن برای آغاز جسورانهترین عملیات موساد بودند. روی دیوار مقابل، یک صفحه نمایش پلاسما آویزان بود و قرار بود تصاویر ماهوارهای ایران را در زمان انجام عملیات نمایش دهد. دقیقا ساعت ۱۰ و۳۱ دقیقه شب کوهن دستور داد عملایت را «شروع کنید.»
عملیات در ایران در منطقه صنعتی شیرآباد (احتمالا منظور نویسنده شورآباد است به همین دلیل در ادامه، مترجم عنوان درست لوکیشن را به کار برده است) در حومه جنوبی تهران انجام میشد. شورآباد هیچ شباهتی به صحنه یک درام جاسوسی نداشت. این جا فقط یک منطقه پر از انبار با سقف راه راه بود. اما در آن شب، چندین عامل موساد (به احتمال زیاد ترکیبی از عوامل اسرائیل و ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی)، مشغول اجرای عملیاتی مهم در این منطقه بودند.
کوهن دائم به ساعت نگاه میکرد، چون میدانست زمان چقدر مهم است. تیم جاسوسی فقط ۶ و نیم ساعت وقت داشت که تعداد زیادی از اسنادی که به آن نیاز داشتند را بار کامیون کند و از آنجا فرار کند، وگرنه دستگیر میشدند و عملیاتی که ماهها برای آن زحمت کشیده شده بود، لو میرفت و دهها نفر جانشان به خطر میافتاد.
آن شب، شبی طولانی بود، اما مقامات موساد چشم از صفحه تلویزیونی که تیم جاسوسان در شورآباد را نشان میداد، برنمیداشتند.
ایران از ترس هک شدن هیچ بکآپی از اسناد هستهای نداشت
نقشه دزدیدن آرشیو هستهای تهران دو سال قبل، در ژانویه ۲۰۱۶ چیده شده بود. کوهن، رئیس تازه وارد موساد توسط نتانیاهو احضار شد. او از سال ۲۰۱۳ مشاور امنیت ملی نخست وزیر بود، اما حالا همه چیز فرق کرده بود. او دیگر فقط یک مشاور نبود و قرار بود قدرتمندترین آژانس اطلاعاتی جهان را هدایت کند. نتانیاهو به کوهن گفت: «ما نه تنها باید جهان را متقاعد کنیم که ایران در مورد هستهای خود دروغ گفته، بلکه باید نشان دهیم برنامه تسلیحاتی دارد.»
توافق هستهای تازه امضا شده بود و نتانیاهو، درست یا غلط فکر میکرد این توافق افتضاح است. نتانیاهو و کوهن شواهدی لازم داشتند که توافق را تضعیف کنند. به همین دلیل آنها به آرشیو هستهای ایران نیاز داشتند.
بلافاصله بعد از این دیدار، کوهن با جاسوسان ارشدش برای آغاز عملیات دزدیدن اسناد جلسه گذاشت. ایهود لاوی معاونش یکی از این افراد بود. او قبلا واحد «کاساریا» موساد را که واحد عوامل جاسوسی برون مرزی در کشورهای متخاصم است، راهبری کرده بود و عملیات «کیدون» را که در آن چندین هدف ترور شدند، اجرا کرده بود. دیوید ددی بارنیا، دانش آموخته دانشگاه ستاد کل نیروهای ویژه نیروهای دفاعی اسرائیل، سیرت متکال رئیس بخش استخدام و مدیریت منابع و دکتر ایال هولاتا فیزیکدان و رئیس این دانشگاه در بخش فناوری هم از اعضای این جلسه بودند.
بعد از این جلسه، کوهن پیش نتانیاهو برگشت و نقشه نفوذ به ایران و دزدیدن اسناد را ارائه کرد. به گزارش رویداد۲۴، نتانیاهو پرسید «آیا ایرانیها کپی هم از این اسناد دارند؟». این سوال مزایا و معایب این عملیات را روشن میکرد. اگر آنها هیچ بک آپی از اطلاعات نداشته باشند، اسرائیل هم میتوانست دروغ ایران را رسوال کند، هم اسناد برنامه هستهای را از دسترس آنها خارج کند؛ بنابراین یک برد دوجانبه به دست آورده بود. اگر اینطور میبود، عملیات ارزش ریسک کردن را داشت.
کوهن پاسخ داد: نمیدانم. اما مطمئنم هیچ کسی درباره این آرشیوی که شاید هیچ کپی از آن هم وجود نداشته باشد، خبر ندارد.
نتانیاهو پرسید: یعنی هیچ اطلاعاتی از این اسناد را در فایلهای کامپیوتری نگه نداشتهاند؟
کوهن پاسخ داد: اگر به این نتیجه رسیده باشند که نگهداری اینترنتی فایل ممکن است با خطر هک شدن روبه رو باشد، خیر. شاید فکر کردند مخفی کردن اسناد کاغذی اصلی بهترین راه مراقبت از آنهاست.
نخست وزیر اسرائیل از این پاسخ استقبال و مجوز عملیات را صادر کرد.
موساد معمولاً برای هر عملیات ویژه یک مدیر پروژه تعیین میکند. اما کوهن به این نتیجه رسید که پروژه دزدیدن آرشیو آنقدر مهم است که خودش شخصا باید آن را مدیریت کند. او به تحلیلگران خود دستور داد که تلاشهای خود را برای یافتن محل نگهداری آرشیو اسناد دو برابر کنند.
همه منابع برای این تلاش بسیج شدند، از جمله اطلاعات نظامی، که یکی از بزرگترین ایستگاههای شنود دنیا را اداره میکند. ایران کشور بزرگی است. بزرگتر ازمجموع فرانسه، اسپانیا و آلمان باهم و تاسیسات هستهای آن در چندین مکان که از هم فاصله هم دارند، پراکنده شده است. یکی از منابع سابق موساد گفته: «پیدا کردن سوزن در انبار کاه سادهتر از این عملیات بود. حداقل در آنجا میدانید که از کجا شروع به گشتن کنید.»
ما حقیقت این است که موساد واقعاً جستجو را از صفر شروع نکرد. این آژانس اطلاعاتی و متحدانش به عمق ایران نفوذ کرده بودند. ماموران ایرانی متعددی از جمله فردی به نام «نصیری» که از معاونان ارشد رئیس سازمان انرژی هستهای ایران بود، و بسیاری دیگر جذب موساد شده بودند. این افراد موساد را قادر ساخته بودند که عالی رتبهترین مقامات جمهوری اسلامی را شنود کنند، ارتباطات و شبکههای کامپیوتری از اوایل دهه ۲۰۰۰ هک شده بود و موساد به همراه اطلاعات نظامی ترکیبی از جاسوسها و عوامل اطلاعاتی که آنها را HUGINT میخواند، عملیات را شروع کرده بود.
نفوذ موساد در ایران به قدری عمیق بود که علی یونسی وزیر اطلاعات پیشین ایران نسبت به آن هشدار داد و گفت «نفوذ اسرائیل در برخی بخشهای کشور به قدری وسیع است که همه سران کشور باید نسبت به جان خودشان نگران باشند.»
تامیر پاردو، سلف کوهن به نویسندگان کتاب گفته او از وجود این آرشیو خبر داشته، اما زمانی که در ژانویه ۲۰۱۶ سمتش را ترک میکرده، نمیدانسته آنها را کجا نگه میدارند. تقریبا یک ماه بعد عوامل موساد از محل اختفای این اسناد مطلع میشوند.
وقتی ترامپ انتخاب شد، محسن فخری زاده مسئول عملیات تازهای بود. او پدر برنامه نظامی هستهای ایران است. فخری زاده رئیس پروژه آماد، اولین پروژه دستیابی ایران به بمب اتم بود که سال ۲۰۰۳ و بعد از حمله آمریکا به عراق آغاز شد.
موساد چندین دهه فخری زاده را تحت نظر داشت و یک بار حتی در صدد ترور او بود و این عملیات دقیقه نود متوقف شد. فخری زاده به سران ایران اطمینان داده بود که همه امتیازات داده شده تحت برجام میتواند ظرف چند هفته یا چند ماه متوقف شود و ایران به آسانی سانتریفیوژهایش را وصل کند. همین تضمینها باعث شده بود رهبری اجازه امضای توافق برجام را صادر کند. در واقع فخری زاده آژانس بین المللی انرژی اتمی و بسیاری از آژانسهای اطلاعاتی غربی را برای مدت ۱۴ سال فریب داده بود.
یکی از اقداماتی که او و حسین دهقانی، وزیر دفاع ایران، قرار بود انجام دهند، جابجایی، برچسب زدن مجدد، و تقسیم اقلام غیر مهم از اقلامی که باید پنهان بماند، بود. توافق هستهای ۲۰۱۵ ایران را ملزم میکرد که به آژانس بینالمللی انرژی اتمی دسترسی کامل به سوابق هستهای ایران را بدهد، اما ایران موفق شده بود این آرشیو را پنهان کند. به گزارش رویداد۲۴، آنها عمیقا نگران این بودند که این اسناد، که کل تاریخ برنامه هستهای ایران را در خود جای داده بود، بیش از حد در معرض دید قرار داشته باشد و به طور بالقوه قابل دسترسی بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی و ماموران اطلاعاتی غربی باشند؛ بنابراین دهقان و فخری زاده با هم شورآباد را از میان فهرست مکانهای بالقوه، که تصور میکردند به عنوان یک انبار متروکه ویران زیر نظر موساد و هر کس دیگری که برنامه هستهای را ردیابی میکند نیست، انتخاب کردند.
فخری زاده بر پروژه جابجایی اسناد و اینکه چگونه این فایلها چه فیزیکی چه الکترونیکی باید ذخیره شوند، نظارت داشت. این پروژه انقدر دقیق انجام میشد که حتی به ذهن سران ایران هم خطور نمیکرد که محل امن شورآباد، در خطر باشد. تقریبا هیچ کس فکر نمیکرد که موساد درحال رصد پرسنل کلیدی برنامه هستهای ایران است و قادر است نقل و انتقال این اسناد به شورآباد را بدون هیچ مشکلی دنبال کند.
با این حال تغییر محل آرشیو اسناد در اوایل سال ۲۰۱۷ برای موساد مشکل ساز شده بود. آنها میدانستند که سند کجاست، اما باید هر بار همه چیزهای دیگر را هم درمیافتند. اینکه چطور میتوانند به انبار رسوخ کنند بدون اینکه کسی بفهمد؟ اینکه اسناد کجای انبارند؟ از اسناد چطور حفاظت میشود؟ تیم اسرائیلی چطور باید مانع شناسایی شدن بشود؟ چطور میشود آژیرهای خطر امنیتی انبار را خاموش کرد؟ چطور باید برنامه فرار را چید؟
چیزی که هرگز تغییر نمیکرد، چهرهای بود که قرار بود این اقدامات را درون ایران انجام دهد. اگر این افراد دستگیر میشدند به اعدام در ملا عام محکوم میشدند. موساد در همه این سالها با بسیاری از مخالفان داخلی از جمله مجاهدین خلق و گروههای اقلیت ارتباط برقرار کرده بود. سال ۲۰۱۲ مقامات دولت اوباما اعلام کردند که اعضای مجاهدین خلق به موساد در ترور دانشمندان هستهای کمک کرده اند. بر اساس این گزارش، واحدهایی از مجاهدین توسط موساد آموزش دیده اند. ارتباط برقرار کردن با این گروه، بخشی از تصمیم رئیس پیشین موساد بود.
در وهله نخست اسرائیل به اطلاعات نیاز داشت. با اینکه تیم موساد چندین ماه ایران را رصد کرده بود، اما آنها هنوز بسیاری از اطلاعات کلیدی را نداشتند. در نهایت موساد به این نتیجه رسید که یک جاسوس اسرائیلی که اطلاعات فنی لازم را درباره تیم موساد دارد باید کار را انجام دهد.
اما چه کسی اعزام شد؟ گزینه نهایی به شدت مورد حفاظت اطلاعاتی قرار گرفت، اما تصمیم این بود که او «یک زن» باشد. به این دلیل که یک زن توجه کمتری را به خود جلب میکند؛ بنابراین موساد مامور زنی که به فارسی روان صحبت میکرد و مدرک مهندسی داشت، انتخاب کرد.
کتاب گفته به دلایل امنیتی نحوه ورود این جاسوس به ایران را نمیتواند فاش کند. با این حال گفته این مامور چندین روز شبیه به یک فرد محلی معمولی در ایران زندگی کرده و همراه با یک مرد به عنوان همسرش وارد ایران شده است.
این زوج چندین بار از منطقه انبار بازدید کردند و هربار زن لباسهای متفاوتی میپوشیده که توجه افراد محلی یا از آنها مهم تر، توجه ماموران امنیتی حفاظت از اسناد را به خود جلب نکند. زمانی که این مامور زن در تهران بوده، کوهن و دستیاران معدودی که از ماجرا خبر داشتند. از اینکه او لو برود، بسیار مضطرب بودند و تنها زمانی خیالشان راحت شد که او و همراش ایران را ترک کردند.
این زن و همراهش موفق شدند اطلاعاتی به دست بیاورند که به موساد کمک کرد بقیه عملیات را انجام دهد.
کتاب میگوید تنها مشکل موساد در آن مقطع، موضوع جمع آوری اطلاعات نبوده، بلکه آمریکا هم مشکل ساز بوده، چون دولت ترامپ هم سعی داشته با تهران وارد یک توافق شود. در نهایت در حاشیه نشست داووس در ماه ژانویه ۲۰۱۸، نتانیاهو به ترامپ اطلاع داده که موساد در حال انجام یک عملیات است که میتواند عمق برنامه هستهای ایران را نشان بدهد.
شبی که عملیات موساد انجام داد شب سردی بود. اعضای تیم لباسهای تیرهای پوشیده بودند که آنها را گرم نگه میداشت، اما همزمان انعطاف و سرعت آنها را حفظ میکرد. آنها عینک دید در شب به چشم داشتند و به اسلحه با صدا خفه کن هم مجهز بودند.
سرقت از محل کوچک انبار صورت گرفت. در آنجا یک سری چرخ دستی چوبی قرار داشت که میتوانست توسط کامیون حمل شود و دو کانتینر هم وجود داشت. درون این کانتینرها فایلهای هستهای قرار داشت که درون گاوصندوقهای فلزی بودند. گاوصندوقها باید باز میشدند و فقط اسناد ارزشمند با محتویات بیشتر برداشته میشد؛ وگرنه حمل این تعداد گاوصندوق و سند ممکن نبود.
تیم عملیات، همه مراحل دزدی را در یک کشور خارجی که نام آن هنوز محرمانه است، تمرین کرده بود و همه جنبههای عملیات نفوذ به انبار، زمان بندی و چگونگی بار زدن خزانهها را بررسی کرده بود. در واقع موساد همان مدل گاو صندوقهای ساخت ایران را که برای نگهداری آرشیو هستهای استفاده میشد، خریده بود و آنها را به اسرائیل برده بود تا بهترین راه نفوذ به این گاو صندوقها را پیدا کند. به گزارش رویداد۲۴، به لطف اقدامات اطلاعاتی که آن جاسوس زن انجام داده بود، تیم عملیات همه جزییات را میدانستند و حتی میدانستند که به دنبال چه فایلی هستند و کجا آژیر هشدار و دوربینهای امنیتی قرار گرفته و چطور باید آن را غیر فعال کرد.
اینکه تیم موساد چطور از این اطلاعات باخبر شده هنوز محرمانه است. اما کوهن این سرعت را به عملیات «یازده مرد اوشن» تشبیه کرده است. تاکتیک مشابهی در عملیات نفوذ به انبار به کار برده شد. احتمالا آژیر با هک سیستمها قطع شده است. تعداد محافظان از انبار شورآباد به نسبت اهمیتی که داشته بسیار کم و سبک بوده. احتمالاً به این دلیل که ایران نمیخواسته این انبار با حجم بالای حفاظت لو برد. دو مامور امنیتی انبار ساعت ۱۰ شب محل را ترک کردند و تا ساعت ۷ صبح هیچ خبری از آنها نبود. این یعنی تیم موساد ۶ ساعت و ۲۹ دقیقه از ساعت ۱۰:۳۱ تا ۵ صبح وقت داشته به انبار نفوذ کند، آرشیوها را بردارد و خارج شود.
دقیقا در ساعت ۱۰:۳۱ تیم الکترونیک، سیستم هشدار را غیرفعال کردند. تقریبا به طور همزمان، تیم نفوذی درهای آهنی سنگین انبار را باز کردند و بدون مزاحمت وارد شدند. سایر اعضای تیم موقعیتهای بیرونی را برای اطمینان از اینکه هیچ کس متوجه نفوذ نشده است بررسی میکرد.
دانش تیم از تاسیسات آنقدر زیاد بود که با وجود تغییرات، آنها توانستند آنچه را که به دنبال آن بودند بدون تاخیر پیدا کنند. یکی از افراد با استفاده از مشعلهای مخصوص با حرارت ۳۶۰۰ درجه فارنهایت، شش تا از سی و دو گاو صندوق دو متری ساخت ایران را باز کرد و یکی دیگر از افراد فایلهای مورد نیاز را خارج کرد. هدف اصلی مجموعهای از کلاسورهای سیاه بود که حاوی نقشه ساخت بمب بود. اما وقتی جاسوسهای موساد وارد گاو صندوقها شدند، به منابع ارزشمند دیگری هم دست پیدا کردند: ۵۵ هزار فایل و صدها سی دی و مستندهای برنامه هستهای و گنجینهای از عکسها و آزمایشات مخفی.
همه این اسناد در دو کامیون بارگیری شدند که محل را دقیقا ساعت ۵:۰۰ صبح ترک کنند و در مسیرهای از پیش تعیین شده جداگانه به سمت مرزهای متفاوت ایران حرکت کردند. اینکه این مرزها، مرز آذربایجان در غرب ایران بودند یا نه مورد اختلاف است. در حالی که کامیونها به سمت مرز حرکت میکردند، ماموران درون کامیون شروع به گرفتن عکسهای دیجیتالی از برخی از یافتهها کردند و آنها را به اسرائیل فرستادند که اگر تیم اسیر میشد، مقداری از اسناد به مقصد رسیده باشد.
در اتاق وضعیت اضطراری، کوهن تصاویر را به صورت زنده بر روی صفحههای پلاسما، تماشا میکرد. تیمی متشکل از تحلیلگران فارسی زبان موساد و کارشناسان هستهای تایید کردند که ماموران آنچه موساد به دنبال آن بود را یافته اند.
اما هنوز عملیات تمام نشده بود. این تیم همچنان باید با نیم تن اسناد و لوح فشرده از ایران خارج میشد. بر خلاف گزارشها در سال ۲۰۱۸، پس از آنکه اخبار دزدی منتشر شد، هیچ خبری از تعقیب و گریز سینمایی تیم توسط پلیس امنیت یا ارتش ایران نبود.
به گزارش رویداد۲۴، ساعت ۷ صبح، یعنی دو ساعت پس از اینکه کامیونها انبار را ترک کرده بودند، ماجرا لو رفت و یک تعقیب و گریز گسترده در سراسر کشور آغاز شد.
امیر حاتمی وزیر دفاع و قاسم سلیمانی دستور دادند همه مرزهای زمینی، دریایی و هوایی باید مهر و موم شود و هزاران مامور مخفی در داخل و خارج از کشور در حالت آماده باش قرار گرفتند. پلیس و ارتش هم شروع به کار کردند. ماموران تا زمانی که به سلامت از ایران خارج شوند اضطراب زیادی داشتند. کوهن دائما نخست وزیر را در جریان قرار میداد.
موساد یک طرح فریب در مسیرهای اشتباه ترتیب داده بود. اعضای تیم در نقاط مختلف ایران پراکنده شدند. عواملی هیچ ارتباطی با دزدی نداشتند فعال شدند تا جلب توجه کنند و تیم واقعی بتواند فرار کند. همین امر هم تیمهای فریب را در معرض خطر قابل توجهی قرار میداد.
بیشتر بخوانید: بازدید کنجکاوانه خانوادههای اسرائیلی از بقایای موشک ایرانی
به گفته منابع اطلاعاتی، به لطف تجارت قابل توجه مواد مخدر از مرز ایران و آذربایجان، عملیات موفقیت آمیز انجام شد. آذربایجان در مسیر یکی از اصلی مسیرهای تجارت مواد مخدر از افغانستان به اروپا قرار دارد.
به گفته منابع اطلاعاتی، تنها دو مامور موساد در هر کامیون بودند. در مرز آذربایجان، پولهای لازم به قاچاقچیان، داده شد و ماموران موساد گنجینه اسناد را از این طریق به سمت اسرائیل بردند.
گزارشها نشان میدهد آرشیو از تهران به آذربایجان و از آنجا به اسرائیل منتقل شده است، تحلیلگران موساد که به زبان فارسی مسلطند و ارتش اسرائیل، در حالی که دانشمندان هستهای در ایران بسیج شده بودند که ببینند چه اسنادی از انبار شورآباد کشف و ضبط شده و این اسناد چه اهمیتی داشته اند، در همین فاصله دهها هزار سند و نمودار را بررسی کرده اند.
در ساعاتی که ماموران موساد شورآباد را ترک کردند تا زمانی ماموران به مرز برسند، مرزها در حالت آماده باش بود، اما ظاهرا توانایی قاچاقچیان مواد مخدر، عامل موفقیت جاسوسان اسرائیلی بوده است.
همه مأموران توانستند به سلامت از ایران خارج شوند. اما منابع اطلاعاتی گفته اند که خروج برخی از آنها نیاز به دخالت اطلاعات ارتش اسرائیل، نیروهای ویژه و کمک هوایی اسرائیل داشته و اسرائیل مجبور به اعزام هواپیما یا هلیکوپتر برای خارج کردن آنها شده است. جزئیات نجات اینها هنوز طبقه بندی شده است.
کتاب میگوید: یک روز پومپئو تماس اضطراری از تجهیزات ارتباطی فرودگاهی در یک پایتخت ناشناس اروپایی دریافت کرد. در گفتگوی محرمانه بین کوهن و پومپئو، رئیس سازمان موساد با لحنی آرام، اما جدی گفت «مایک، ما تیمی را برای یک ماموریت بسیار مهم تشکیل دادیم. الان برای خارج کردن بعضی از آنها دچار مشکل شدیم. آیا شما به ما کمک میکنید؟»
پومپئو جواب داد: هرکاری از دستمان بر بیاید میکنیم. فقط کافیست بگویی داستان چیست. ما اینجاییم که به دوستانمان کمک کنیم بدون اینکه هیچ سوالی از آنها بپرسیم. مهم نیست چقدر خطرناک باشد. افراد ما هرجای دنیا باشند به شما کمک میکنند.
پومپئو میگوید ما به تیم وصل شدیم و ظرف ۲۴ ساعت آنها را به خانههای امن راهنمایی کردیم. ظرف دو روز آینده آنها بدون اینکه هیچ کس ذرهای درباره عملیات فوق مهم آنها اطلاعی داشته باشد، به کشورهایشان برگشتند.
فخری زاده بلافاصله ارزیابی سایت شورآباد را آغاز کرد و دقیقاً تشخیص داد چه چیزی به سرقت رفته و چه تأثیری خواهد داشت. به گزارش رویداد۲۴، او به وزارت امور خارجه ایران در مورد نحوه واکنش آنها توصیه کرد و گفت افشاگریها را تکذیب کنند.
در چند روز و هفته اول، ایران این دزدی را مخفی نگه داشت. ۱۰ فوریه ایران تلاش کرد از سوریه به اسرائیل حمله کند؛ احتمالاً به تلافی سرقت آرشیوها. اسرائیل هم در مورد این دزدی سکوت کرد، اما به طور مخفیانه برخی از اطلاعات به دست آمده را در اختیار آمریکاییها قرار داد.
چند ماه طول کشید، اما در ۳۰ آپریل ۲۰۱۸، ایرانیها فهمیدند هیچ امیدی نیست.
دزدی اسناد هستهای و سپس انتشار آن در ۳۰ آپریل ۲۰۱۸، آژانس بین المللی انرژی اتمی را در وضعیت عجیبی قرار داد. حتی در آن زمان هم آمانو مدیرکل آژانس هیچ عجلهای برای تغییر رویه نداشت. هدف آژانس همچنان یافتن راهی برای حفظ برجام بود. روزی که نتانیاهو در سخنرانی خود در سازمان ملل، بخش ناگفتهای از اسناد درباره تورقوزآباد را افشا کرد، اعلام کرد آژانس این اطلاعات را داشته، اما هنوز هیچ اقدامی انجام نداده است.
در نهایت آپریل ۲۰۱۹ یعنی ۶ ماه بعد از سخنرانی نتانیاهو، آژانس بازرسانش را برای بررسی تورقوزآباد اعزام کرد. وقتی از آمانو درباره این تاخیر سوال کردند، او گفت آژانس نیاز به زمان داشت که صحت این اطلاعات را راستی آزمایی کند.
بعدا مشخص شد بازرسان آژانس آثار مواد هستهای در تورقوزآباد پیدا کرده اند.
اسرائیل و موساد معمولا به نقششان در عملیات علیه برنامه تسلیحات هستهای ایران یا مرگ دانشمندان ایرانی، اعتراف نمیکنند هرچند اغلب به دخالت در این عملیاتها اشاره میکنند. اعلام عمومی دزدی اسناد هستهای ایران، یک استثنای غیرعادی بود.
بنابراین باور داستان تعریف شده برای من سخت و اگر نوعی تحقیر نباشد، حداقل دست کم گرفتن است. در روزگاری که می توان اسناد الکترونیک را بصورت ایمن رمزنگاری کرد، این حرفها جایگاهی ندارند.