اقتصاد۲۴-علی متقیان، مدیرمسئول پایگاه خبری تحلیلی تایر نیوز در یادداشتی نوشت: کارخانههای لاستیک سازی، ضمن اشباع بازار و تامین نیاز جامعه، درحد توان، لاستیکهای تولیدی خود را به بازار عرضه میکردند و عرضه کنندگان در سراسر کشور، توزیع و نیاز مصرف کننده به لاستیکهایی که در کشور تولید میشد را، تامین مینمودند.
مصرف کنندگان نیز، با طیب خاطر، هر زمانی که احساس میکردند، تایرهای اتومبیلشان با مشکل مواجه شده و نزدیک است حادثه ساز شود، به لاستیک فروشی و آپاراتی محل مراجعه و با خیال راحت، لاستیکهای مورد نیاز را تهیه و اتومبیل را برای رفاه خانواده، آماده میکردند.
کارخانههای لاستیک سازی هم در حدتوان و ظرفیت، تولیدات خود را عرضه میکردند و در مواردی که توان ساخت نداشتند و یا ظرفیت تولید کمتر از مصرف بود، رو به واردات آورده، با واردات حساب شده به عنوان مکمل کارخانههای تولیدی، کمبودها را جبران میکردند؛ به طوری که در سال ۱۳۹۶ نزدیک به یک میلیون حلقه تایر، از کشور به بازارهای مختلف جهان صادر میشد؛ رقمی که رفته رفته، به صفر رسید و در سال ۱۴۰۰ دیگر خبری از صادرات تایر نبود و حتی منجر به از دست دادن همه بازار تایر ایران در کشورهای مقصد گردید.
قبل از بهم خوردن قیمت ها، کشور با یک بازار حساب شده و منظم مواجه بود، کارخانه دار، وارد کننده، عرضه کننده و مصرف کننده، به مقدار نیازشان از این بازار بهره میبردند، کمتر خبر از گرانفروشی و احتکار و کمبود به گوش میرسید، عرضه و مصرف در جامعه روال طبیعی داشت و تولیدات افزون بر نیاز جامعه هم، توسط کارخانههای تایر سازی، به خارج از کشور وهمسایگان صادر میشد، بازاری که به امید استمرار، برای بدست آوردن آن درخارج از کشور، تلاش، پی گیری، مذاکره و هزینههای سنگینی صرف شد، تا بازار تایر ایران درکشورهای مصرف کننده، جای خود را باز کرده و در لیست توزیع کشورهای طرف قرارداد، قرار گیرد و ارز حاصله از این صادرات هم، طبق مقررات به حساب آید، تازه صادرات ایران درکشورها، بویژه کشورهای همسایه، جای خود را باز کرده، تبلیغات و پی گیری ها، موثر واقع شده، مردم دیگر کشورها، به تایرهای ایرانی وارداتی، اعتماد کرده و بازار خرید تایرهای ایرانی، رونق گرفته بود.
در داخل کشور هم، در بازاری آرام، کارخانهها در حال تولید بودند، ارز مورد نیاز کارخانهها از سوی بانک مرکزی تامین و چرخ اقتصاد تایر، به آرامی و بدون دغدغه میچرخید و صادرات کارخانهها هم، جای خودش را درمیان مصرف کنندگان خارجی باز کرده بود. تا این که یک تصمیم غیر کارشناسانه و یا به ضرورت و تشخیص دست اندرکاران و مسئولان امر، پرداخت ارز به صنعت تایرسازی، محدود شد و کارخانهها میبایستی با نرخ دیگری ارز مورد نیاز خود را تامین نمایند.
حذف و محدودیت ارز کارخانه ها، لرزه بر اندام تولید محصولات کارخانهها انداخت و آمار تولید رو به کاهش نهاد، بوی کمبود احتمالی لاستیک به مشام محتکران رسید و از انبوه لاستیک مغازهها کاسته شد وانبارهای محتکران مملو از تایرهایی شد که بایستی در بازار بدست مشتریان و نیازمندان میرسید.
قیمتهای تایر، هر روز بالاتر از دیروز و کمبودها و نبود تایر، نقل محفل رانندگان و اتومبیل داران، در این بازار رو به افزایش، خریدار تایر بیش از نیاز، به دنبال تهیه لاستیک افتاد و کارخانه دار هم کمتر از زمان رونق، تولید کرد.
افزایش درخواست خرید و کمبود عرضه، هر روز بازار را متلاطمتر وقیمتها را افزایش میداد و دست اندرکاران امر که با یک تصمیم نادرست و حساب نشده، چنین بازاری را برای جامعه رقم زده بودند، بدون توجه به ناکارامدی تصمیم سازانی که بازار آرام تایر را به بازار آشفته تبدیل کرده بودند، چشم از کوتاهی همکاران خود فرو بسته، به دنبال مقصر میگشتند و با کشف چند انبار، محتکران را مقصر گرانی قلمداد کردند و بعضا مردمی را مورد عتاب قرار دادند که چهار حلقه لاستیک را از باب احتیاط، در منزل نگهداری کرده بودند.
دولتمردان باقدرت حکومت، چاره را در واردات انواع تایری دیدند که تا دیروز، تامین آن به دست کارگران و متخصصان ایرانی صورت میگرفت. با آغاز محدودیتهای صادراتی، تولیدکنندگان چینی توانستند جای خالی تایر ایرانی را در کشورهای منطقه گرفته و با توجه به پایین بودن قیمت تولیدات نمونههای چینی، بازار را به راحتی از تولیدکنندگان ایرانی بربایند.
این در حالی بود که محدودیتهای ارزی کشور و تعهد سپاری ارزی دولت که صادرکنندگان را تحت فشار اساسی قرار داده بود، باعث شد، تا عملا قیمت تایر ایرانی در مبدا گمرک، از قیمت تایرهای خارجی در مقصد، بالاتر باشد و همین موضوع به پاشنه آشیل رقابت در بازارهای جهانی تبدیل شود.
در این آشفته بازار تولید و صادرات، بانک مرکزی، وزارت صمت و دستگاههای این چنینی به منظور رفع کمبود، بدون توجه به ایجاد محدویت ارزی برای کارخانهها و بررسی دلیل کمبود تایر در بازار، محدویت ارزی واردات تایر را حذف و از تعرفه آن کاست، تا بلکه بتواند از التهاب بازار بکاهد، هرچند با این کار، نه تنها دولت موفق نشد بازار را به حالت اولیه برگرداند، بلکه کارخانههایی که تا دیروز بازار را نگه داشته بودند و اضافه تولید خود را به خارج از کشور صادر میکردند، به عنوان کارخانههای زیان ده، در برابر سهامداران و صاحبان سرمایه و مهمتر از آنها کارگران زحمت کش صنعت، بی پاسخ ماندند، چرا که چندین برابر ارز مورد نیاز کارخانه و حتی به میزان تامین ارز مورد نیاز احداث چندین کارخانه، صرف واردات شد تا بلکه بتوانند بازار را به حالت اولیه برگردانند؛ ارزی که میتوانست به احداث کارخانه جدید یا نوسازی و به روزرسانی کارخانجات و رساندن استاندارد لاستیکهای ایرانی به استاندارد جهانی هزینه شود و ارتقای لاستیک ایرانی را به دنبال داشته باشد.
هر چند در حال حاضر بخش زیادی از تایرهای وارداتی به کشور، به تایرهای کشاورزی، باری و معدنی اختصاص یافته و این در حالی است که به شهادت تولیدکنندگان، در حوزه تولید این نوع تایرها، شرکتهای ایرانی توانایی ارتقای ظرفیت تولید را دارند و از سمت دیگر بخش زیادی از این ارز میتواند صرف تاسیس سه تا چهار کارخانه تایرسازی شود که نه تنها نیاز بازار را تامین میکند که زمینه ساز صادرات این نوع تایرها هم گردد.
در نهایت باید به این نکته اشاره کرد که امروزه صنعت تایر کشور، در صورت تامین نیازهای ارزی، توان تولید لاستیکهای وسایل نقلیه سبک تا مرز خود کفایی را داشته و برای تولید لاستیکهای کامیون و اتوبوس تا حدودی موفق عمل کرده است، هرچند بنا به ضرورت، در حال حاضر، کمبود این دو نوع و لاستیکهای سنگین معدنی، به واردات سپرده شده است.
آن چه مسلم است، ظرفیت اسمی تولید تایر، در حال حاضر چیزی حدود ۴۰۰ هزار تن است؛ در حالی که چالشهای موجود باعث شده، نزدیک به صد هزار تن ظرفیت خالی در این صنعت وجود داشته باشد که بیشتر این ظرفیت خالی، مربوط به تایرهای باری و معدنی و کشاورزی است و در صورت برطرف شدن مشکلات، از جمله تامین ارز و ریال مورد نیاز صنعت، اصلاح قیمتها و حمایتهای دیگر، میتوان میزان وابستگی به واردات را حتی با سرمایههای موجود، به میزان قابل توجهی کاهش داد.
خوشبختانه اقدامات اخیر کارخانههای لاستیک سازی در تولید لاستیکهای الکتریکال و سازگار با محیط زیست که از کویر تایر آغاز و این روزها توسط یزد تایر استمرار پیدا کرده، نوید روشنی است بر گسترش صنعت تایرسازی سبک به روش تولید روز دنیا و کم کم تامین نیاز کشور و قدمی برای خودکفایی در این زمینه و مرحله بعد که ورود به بازار صادرات به کشورهای دیگر است؛ هرچند تصویب مقررات دست و پاگیر و یک شبه، بازار صادرات تایر ایران را به ضعف کشاند و کشورهای مختلف جای ایران را در زمینه جایگزینی بازار ایران گرفتند و ایران از این بازار ارزشمند باز ماند، اما هنوز هم دیر نیست و میتوان با تجهیز کارخانجات لاستیک سازی و تولید لاستیکهای روز دنیا، به جایگاه از دست رفته رسید؛ چراکه، بازار صادرات تایر، بخش مهمی از منابع ارزی مورد نیاز خود را تامین میکند و امید میرود حالا که دولت در موضوع تخصیص ارزها از صنعت تایر حمایت نمیکند، لااقل با حذف تعهد ارزی صادرات، اجازه دهد واردات مواد اولیه از محل ارزهای صادراتی تقویت شود؛ چرا که این امر، علاوه بر تولید تایر، زنجیره ارزش صنعت را نیز به خودکفایی نزدیک خواهد کرد.