اقتصاد۲۴-بر اساس مقاله نوشتهشده توسط یوانیس مانیکاس، بشیر علی و بالان ساندارکانی، تأمین غذای کافی، مقرون به صرفه، مغذی و ایمن برای جمعیت رو به رشد جهانی همچنان برای جامعه بشری چالش است. این وظیفه زمانی دشوارتر میشود که از دولتها انتظار میرود بدون ایجاد تغییرات آبوهوایی، تخریب منابع آب و زمین و فرسایش تنوع زیستی، امنیت غذایی را تأمین کنند. تا زمانی که خودکفایی غذایی و رفاه شهروندان به امنیت غذایی پایدار بستگی داشته باشد، امنیت غذایی یک اولویت جهانی باقی خواهد ماند.
طبق تعریف اجلاس جهانی غذا در سال ۱۹۹۶، «امنیت غذایی زمانی حاصل میشود که همه مردم در همه زمانها به غذای کافی، ایمن و مغذی دسترسی فیزیکی و اقتصادی داشته باشند تا نیازها و ترجیحات غذایی خود را برای یک زندگی فعال و سالم برآورده کنند.»
این تعریف از سوی سازمان خواربار و کشاورزی، چهار بعد امنیت غذایی را پایهریزی کرده است؛ فراهم و موجود بودن، دسترسی افراد، بهرهبرداری و ثبات. در همین راستا، هر نوع تحلیل، برنامه و پایش امنیت غذایی با توجه به اهداف از پیش تعریف شده، نیاز به سنجش امنیت غذایی معتبر و قابل اعتماد دارد. با این حال، اندازهگیری چنین مفهوم غیرقابل مشاهدهای بهعنوان یک ساختار نهفته، به دلیل ماهیت پیچیده و در حال تکامل آن، چالشبرانگیز باقی مانده است؛ این مفهوم دارای ابعاد و مؤلفههای بسیاری است و مستمری از موقعیتها را در برمیگیرد و کاربرد معیارهای دوگانه را بیاعتبار میکند.
اندازهگیری امنیت غذایی دو مسئله اساسی و در عین حال متمایز ایجاد میکند؛ تعیین اینکه چه چیزی و چگونه اندازهگیری میشود. سؤال «چه چیزی» به دنبال استفاده از شاخصهای مناسب برای ابعاد مختلف (در دسترس بودن، دسترسی، استفاده و پایداری) و مؤلفهها (کمیت، کیفیت، ایمنی و مقبولیت/ترجیح فرهنگی) است در حالی که سؤال «چگونه» به روش مورد استفاده برای محاسبه شاخصها (دادهها، روشها و مدلها) اشاره دارد.
محققان شاخصهای مختلفی را برای اندازهگیری امنیت غذایی پیشنهاد کردهاند. در طول این مدت، تعریف و مفهوم عملیاتی امنیت غذایی نیز تغییر کرده است و به همراه آن، نوع شاخصها و روشهای مورد استفاده برای سنجش آن تغییر کرده است. یکی از این تغییرات مهم، تغییر پارادایم «از جهانی و ملی به خانواده و فردی، از دیدگاه اول غذا به دیدگاه معیشتی و از شاخصهای عینی به ادراک ذهنی» است.
بهرغم درخواست برای یکپارچه کردن اندازهگیریها برای هماهنگی و مشارکت بهتر تا به امروز بین دولتها، سازمانهای شبه حقوقی یا پژوهشگران، درباره شاخصها و روشهایی که باید برای اندازهگیری و نظارت بر امنیت غذایی در سطح جهانی، ملی، خانگی و فردی استفاده شود، اتفاق نظر ندارند. در عوض، فراوانی بیش از حد شاخصها، تعیین این که کدام شاخصها چه ابعاد (در دسترس بودن، دسترسی، استفاده، یا ثبات)، مؤلفهها (کمیت، کیفیت، ایمنی، پذیرش فرهنگی/ترجیحات) و سطوح (جهانی، ملی، منطقهای، خانوار یا فردی) امنیت غذایی را منعکس میکنند، دشوار میسازد.
ابعاد یا مؤلفههای امنیت غذایی ارزیابیشده در گذر زمان بسیار متفاوت است. برای مثال، شاخصهایی که فقط یک بعد یا جزء خاص را مورد ارزیابی قرار میدهند، نتایج را بیش از حد ساده میکنند و به عنوان مثال، میزان کامل ناامنی غذایی را آشکار نمیکنند. اگرچه این شاخصهای بسیار خاص به مفهومسازی و آشکارسازی ناامنی غذایی کمک میکنند، اما هنوز نمیتوانند به طور دقیق مبادلات بین ابعاد، اجزا و استراتژیهای مختلف را نشان دهند و در نهایت امکان انتقال مشکل ناامنی غذایی از یک بُعد به بُعد دیگر وجود دارد.
بیشتر بخوانید:دلایل افزایش جهانی قیمت غذا چه بود؟
همزمان با همهگیری ویروس کرونا در سال ۲۰۱۹ بار دیگر محدودیتهای عملی اندازهگیری امنیت غذایی در اجلاس سیستمهای غذایی سازمان ملل متحد آشکار شد. «جهان منبع اطلاعاتی منحصربهفردی برای ارزیابی فوری امنیت غذایی افراد ندارد که محدوده جغرافیایی تمام کشورهای نگرانکننده را شامل شود و قابلیت بهروزرسانی مستمر و مداوم پیشبینیها را هر زمان داشته باشد.»
سامانههای هشدار امنیت غذایی فعلی، فاقد شاخصهای مناسبی برای ارزیابی و هشدار فوری در مورد تخریب سیستمهای مواد غذایی در مراحل اولیه هستند. استاندارد نبودن شاخصهای اندازهگیری نیز دشواری مقایسه شاخصها از نظر مکان و زمان را تشدید میکند. برای نمونه، برخی از شاخصها ترکیبی از چند بعد امنیت غذایی را اندازهگیری میکنند در حالی که برخی دیگر تنها یک بعد امنیت غذایی را اندازهگیری میکنند، یا برخی از شاخصها بر عوامل مؤثر در امنیت غذایی تمرکز دارند تا بر نتایج امنیت غذایی. برخی از شاخصها کمی هستند، در حالی که برخی دیگر معیارهای کیفی و مبتنی بر ادراک فرد ارزیاب هستند. سطوح تجزیهوتحلیل نیز بسیار متفاوت است، برخی شاخصها معیارهایی جهانی و ملی دارند در حالی که برخی دیگر از شاخصها معیارهای خانگی و فردی دارند؛ و در نهایت، شاخصهای امنیت غذایی اهداف متفاوتی را شامل میشوند، از «استفاده از ابزارهای حمایتی» گرفته تا «نظارت و ارزیابی پیشرفت سیاستهای هدف».
با وجود شاخصهای امنیت غذایی متعدد برای استفاده در تحقیقات، برای اندازهگیری، تجزیهوتحلیل و نظارت بر امنیت غذایی، هیچ توافقی در مورد «بهترین» شاخص امنیت غذایی در میان دانشمندان یا متخصصان وجود ندارد. آژانسهای بینالمللی مختلف نیز از شاخصهای امنیت غذایی متفاوتی استفاده میکنند؛ برای مثال برنامه جهانی غذا از امتیاز مصرف غذا (FCS)، آژانس توسعه بینالمللی ایالاتمتحده (USAID) از مقیاس دسترسی به ناامنی غذایی خانوار (HFIAS)، فائو (FAO) از شیوع سوءتغذیه (POU) و مقیاس تجربه ناامنی غذایی (FIES) و واحد اطلاعات اقتصادی (EIU) از شاخص جهانی امنیت غذایی (GFSI) استفاده میکند.
مطابق تعریف امنیت غذایی در اجلاس جهانی غذا در سال ۱۹۹۶، یک شاخص امنیت غذایی ایدهآل باید تمام چهار بعد امنیت غذایی را در برگیرد و آنها را در سطح فردی (به جای سطوح ملی، منطقهای یا خانگی) ارزیابی کند. با این حال، بیشتر شاخصهای موجود، مبتنی بر معیارهای دسترسی به غذا و در سطح خانوار است.
در مقیاس عملیاتی، تنها چند شاخص وجود دارد که به طور رضایتبخشی «هر بعد ضروری امنیت غذایی را نشان میدهند، جمعآوری آنها نسبتاً آسان است و میتوانند شناسایی و با کمی خدشه به دستور کار گستردهتر، اتخاذ شوند».