اقتصاد ۲۴- همزمان با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری، دلار از آن پوسته سختی که با حمایت بازارساز برایش ایجاد شده بود، آهسته آهسته خارج و حالا برای سومین روز متوالی است که در مرزهایی خارج از کانال ۶۰ هزار تومانی سیر میکند. فرودهای کوتاه مدت ۱۰۰ یا ۲۰۰ تومانی نشان از آن دارد که بازارساز همچنان در بازار فعال است و احتمالا این بار هم موفق شود با تزریق ارز آن را به کریدور پنجم باز گرداند.
غیراز بالا گرفتن تنشها در منطقه غرب خاورمیانه میان لبنان و اسرائیل که دلار را به کانال بالاتر برد، آن طور که «مجتبی دیبا» کارشناس بازارهای مالی میگویند نگرانیها نیز از اینکه چه کسی رئیس شود احساسات بازارها را نشانه گرفته و به تکاپو انداخته است.
خیزش دوباره دلار و طلا در حالی در روز سه شنبه ادامه یافت که نامزدها در آخرین مناظره خود همچنان بر همان دو قطبی سابق باقی ماندند. بر این اساس آینده دلار و طلا را به عنوان دو پناهگاهی که سرمایهها را از گزند تورم در امان نگه میدارد، از دریچه نگاه همین دو قطب میتوان دید، ریزش قیمتها با علامت نگاه میانه رو یا رویش قیمتها با سیاستهای دلارزدایانه نامزدهای اصولگرا.
به همان اندازه که نامزدهای میانه رو، شاه کلید بخش زیادی از مشکلات اقتصادی را رفع تحریم و عدم انزوای ایران در بازارهای جهانی میداند، طرف مقابل بر دوری گزینی از این سیاست تاکید داشت و با شعار حفظ ارزش ریال از مسیر بی اهمیت انگاشتن دلار بر مواضع خود باقی ماند.
مجتبی دیبا، کارشناس بازارهای مالی در گفتگو با اقتصاد ۲۴ عنوان میکند: احساسات بازار طلا و دلار حول محور نظرات اقتصادی نامزدها است، یعنی عملا دید بازار از کلام، عملکرد و یا کلا چشم اندازی که هر کدام از نامزدها دارند سوار است و میتواند در دیدگاهشان درباره آینده قیمتها تاثیرگذار باشد؛ یعنی اگر به عنوان مثال فردی با نگاه میانهروتر و تعدیل شدهتر دارد صحبت میکند یک عددی یک مقداری یک کیفیتی از قیمت دلار و به تبع آن طلا را میتواند به سمت پایینتر بیاورد؛ اما اگر فردی با نگاه تندروتر و با زبان تندتری بخواهد که کلام خودش را به خصوص در مورد سیاست خارجی به جلو ببرد ما شاهد حس بازار برای افزایش خواهیم بود؛ بنابراین با چنین الگویی میتوان حدس زد با انتخاب هر کاندید چه آیندهای قرار است برای دلار و طلا اتفاق بیفتد.
به گفته وی بازار ما الان حول محور انتظارات تورمی دارد حرکت میکند و از سویی به دلیل اینکه ساختار اقتصادی در شرایطی است که پولها در وضعیت نرخ بهره سود بهتری میگیرند، بعد از این که حس بازار این باشد که نامزدی میانه قرار است روی کار بیاید در همین سقف فعلی میتواند بماند.
بیشتر بخوانید: وعدههای کاندیداهای انتخابات در بوته نقد؛ از وعدههای پوپولیستی تا توهم برنامه/ ۲۰ گرم طلا به هر خانوار؛ کی داده کی گرفته؟!
این کارشناس بازارهای مالی در ادامه با اشاره به سیاستهای دولت سیزدهم در بازار طلا تصریح میکند: از آن جایی که منتفع موضوعی مثل حراج سکه خود دولت است، دیدیم که عدد نهایی دلاررا خیلی بالاتر از آن چه در بازار بود برای ما به ارمغان آوردند. از این زاویه دید، چنین سیاستی برای دولت جذاب بود، اما نتوانست عملکرد بازار را تحت تاثیرقرار دهد و نگذاشت قیمتهای خیلی پایینی را برای سکه به همراه بیاورد. اگرچه برای خریداران با توجه به گپی که بین قیمتها افتاد جذاب شد و کف سود تقریبا معقولی را توانست داشته باشد، اما برای بازار کلی ارز توانست جهت قیمت جدید بیافریند؛ بنابراین به باور وی در دولت آینده اگر ما بخواهیم در یک کلام در مورد آینده بازارها توصیهای داشته باشیم؛ آن کمتر دخالت کردن و بیشتر بازار را از دید نظارتی رصد کردن است. البته نه با نگاهی که سعی میکند به بازار جهت بدهد؛ شرایطی که ما چه در این دولت و چه در دولت روحانی آن را داشتیم.
دیبا در بررسی آرای نامزدهای انتخاباتی با انتقاد از تاکید بر تورم زا بودن ایده زاکانی برای دادن یارانه طلا توضیح میدهد: حتی مردم هم شاید با دیده طنز به این مسئله نگاه میکردند و خب شاید یک زمانی اگر این حرف زده میشد، مثلا ۲۰ سال پیش ۱۵خیلی سر و صدا میشد، ولی الان میبینیم که مردم واقعا دارند با این ایده شوخی میکنند؛ یعنی آگاهی بیشتر و بیشتر شده است. همه میدانند که واقعا این کار عملی نیست و برای اذهان عمومی بیشتر شبیه یک فریب است.
محمدباقر قالیباف شاید تنها کسی بود که در این مناظرات برنامه واضح تری در خصوص کنترل نرخ دلار داشت. او گفته بود به جای تثبیت دلار از نرخ ارز شناور مدیریت شده استفاده خواهیم کرد.
مجتبی دیبا در توضیح این ایده به اقتصاد ۲۴ میگوید: ما همین الان که داریم با هم صحبت میکنیم چند نوع ارز با اسامی مختلف در بازار داریم که با هدف کاور کردن حرکات بزرگ دلار پیش بینی شده اند تا افراد با همان زاویه دید با آن برخورد کنند. شناورسازی نرخ ارز نیز نمیدانم از چه زاویه دیدی مطرح شده است. اگر منظور پیدا کردن قیمت واقعی با نوسان محدود باشد، به نظرم راه درستی است؛ یعنی اگرچه ممکن است قیمتش بالا باشد، ولی در صورتی که نوسانات محدود باشد ارزشگذاری از دید بازار انجام میگیرد؛ یعنی بازار به آن جهت بدهد. نه مثل الان که بازارساز قیمتها را تعیین میکند و نمیتواند برای کلیت اقتصاد مناسب باشد. شناورسازی، آن چیزی است که در تمام دنیا هست و نظارتهای کم بانک مرکزی نیز برای آن وجود دارد.