اقتصاد۲۴- استخدام و اعزام به کلاس حدود ۵۰ هزار نفر در مهر ۱۴۰۲ و برگزاری آزمون برای استخدام ۷۲ هزار نفر در مهر ۱۴۰۳ نتوانست مشکل کمبود معلم را حل کند و با احتساب پذیرشها و استخدامهای انجام شده و در حال انجام، مطابق آمار رسمی در مهر ۱۴۰۳ آموزش و پرورش با کمبود بیش از ۱۷۶ هزار معلم رو به رو است. برای حل مسئله کمبود معلم اقدامات متنوع، اما بی نتیجهای انجام شده است از جمله استفاده از سرباز معلمها، معلمان بازنشسته، روحانیون و طلاب. مسئله به قوت بر سر جای خود باقی است و مهر امسال حداقل ۱۷۶ هزار کلاس درس از معلم محروم ماندهاند. این آمار بدون در نظر گرفتن کمبود کادر مدرسه از جمله معاونین تربیتی و پرورشی است.
۲۳ آذر ۱۴۰۲ خبرگزاری رسمی دولت به نقل از وزیر آموزش و پرورش و از دیدار او با آیتالله نوری همدانی این خبر را منتشر کرد: «آموزش و پرورش با کمبود ۲۰۰ هزار معلم روبهرو بود. برای رفع این کمبود امسال در اقدامی کمسابقه ۷۰ هزار معلم استخدام شدهاند. از این تعداد ۵۸۰۰ نفر جهادیاند و ۱۳۰۰ نفر معلم قرآن. با همکاری حوزه علمیه ۲۵ هزار نفر طلبه هم با هدف توجه به ابعاد اعتقادی دانشآموزان استخدام شدهاند». کمبود معلم بار دیگر راه را برای جذب طلاب به این سیستم باز کرد؛ در دولت سیزدهم و ۲۵ هزار طلبه راهی کلاسها درس شدند. طلاب مانند سایر اصناف و اقشار جامعه این حق را دارند که با طی مراحل قانونی و با شرط شایستگی مشغول به کار شوند. اما نباید برای آنها حق ویژهای در نظر گرفته شود و بدون طی دروس معلمی و کسب توانمندی لازم وارد مدارس شوند. این به ضرر جامعه و آینده کشور است.
در سالهای اخیر بارها و به طرق مختلف معلمان حول مطالباتی مانند آزادی معلمان دربند، حمایت از دانش آموزان معترض و اجرای کامل قانون رتبهبندی فرهنگیان، قانون همسانسازی حقوق بازنشستگان، تورم و بهبود وضعیتی معیشتی، اخراج، بازخرید، بازنشستگی اجباری، تبعید معلمان و … اعتراض کردند و هیچگاه مطالبات آنها به صورت کامل پاسخ داده نشد. به یاد داریم که واریز نشدن حقوق اسفند ماه معلمان و عدم اجرای قانون رتبهبندی در اسفند سال ۱۴۰۱ منجر به استعفای وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم شد. آموزش و پرورش نه تنها در پاسخگویی مطالبات معلمان و کادر آموزشی خود ناتوان است که با اقدامات ناصحیح و غیرشفاف خود مطالبهگران جدیدی را شکل میدهد که نمیدانند پاسخ مطالبه خود را به چه طریقی جویا شوند.
آزمون استخدامی آموزش و پرورش از مراحل مختلفی مانند آزمون کتبی، ارزیابی تکمیلی (سه مرحله ارزیابی عمومی، تخصصی و گزینش عقیدتی و سیاسی) تشکیل شده است. برخی از داوطلبان آزمونهای آموزش و پرورش بعد از دیدن کارنامه نهایی خود با کد ۱۹ رو به رو شدهاند و علت درج آن را در کارنامه خود نمیدانند. کد ۱۹ بدان معنااست که فرد از نظر علمی صلاحیت لازمه را برای استخدام در آموزش و پرورش دارد، اما در فرآیند گزینش نمره قبولی را به او ندادهاند. بر اساس شنیدهها امسال نیز کد ۱۹ ورود پنج هزار نفر به آموزش و پرورش را ناممکن ساختهاست. این افراد با راه انداختن کارزارها و گروههای مجازی تلاش دارند صدای خود را به گوش مسئولان مربوطه برسانند.
یکی از افرادی که در کارنامه خود با کد ۱۹ رو به رو شدهاست، به فراز میگوید: «موشکافی دقیق همهی کامنتها، پستها و استوری افراد در فضای مجازی، پرس و جو از همسایهها، استعلام از قوه قضائیه، استعلام از نیروی انتظامی، ضعف احکام در هنگام گزینش، پوشش نامناسب، طرزبیان نامناسب در مصاحبه، عدم صداقت، عدم شرکت در انتخابات و راهپیماییها و اعیاد و مناسبتهای ملی و مذهبی میتونه فرد را کد نوزدهی کنه! ما امکان اعتراض هم داریم: مرحله اول حضور و دفاع در هسته گزینش استان مربوطه که اگر قانع شدند برطرف میشه، مرحله دوم، اما درصورت عدم تایید در استان به هسته گزینش مرکزی تهران فرستاده میشه ودر آنجا برای بار دوم مورد بررسی قرار میگیره. در نهایت درصورت عدم تایید در تهران پرونده به دیوان عدالت میره».
بیشتربخوانید: کارشکنی در وقت اضافه؛ این بار در آموزش و پرورش/ حذف حقوق رتبه بندی کادر اداری آموزش و پرورش در آستانه انتقال دولت
فرد دیگری که به اولین جلسه اعتراض دعوت شدهاست میگوید: «در این جلسه به من گفتند، چون لباس آستین کوتاه میپوشم نمیتوانم معلم شوم. چیزهای دیگهای هم گفتند مثلا در خصوص پست، استوری، هشتگها و حتی محتواهایی که من لایک کردهام. البته من به خودشون هم گفتم که من این کارها رو نکردم و میتوانند گوشی من را حتی چک کنند. من نمیدانم بر چه اساسی اصلا چنین حرفهایی را زدند و دسترسی آنها به چنین فضاهای شخصی ما چگونه ممکن است».
سالها است که فرآیندهای گزینش برای استخدام و جذب در سیستمهایی مانند آموزش و پرروش در کشور ما وجود دارد. اما سوال از آموزش و پرورش و آموزش عالی این است که چگونه هزاران نفر در همین فضاها تحصیل کرده و تربیت شدهاند، اما یکدفعه در مواجه با کد ۱۹ مشخص شدهاست که آنها تربیت درستی برای حضور در جایگاه معلمی را ندارند؟ مگر نه این است که همین نهادها وظیفه تربیت و آموزش نیروی انسانی کشور را به عهده دارند؟ از سوی دیگر حداقل مطالبه شرکت کنندگان این است که معیارهای سنجش کمی و قابل ارزیابی باشد. معیارهای انتزاعی موجود به صورت سلیقهای اعمال میشوند و قابل سنجش و اعتراض نیستند.
آموزش و پرورش اگر به دنبال جبران کمبود ۱۹۷ هزار معلم است معنای کد ۱۹ که برای هزاران نفر اعمال شدهاست چیست؟