اقتصاد۲۴- دولت چهاردهم در حالی روی کار آمد که صنعت نفت کشور با مشکلات عدیدهای روبهروست. از مشکلات مربوط به تحریم گرفته تا پخش، پالایش و توزیع فرآوردههای نفتی. در این بین سیاستهای تحدیدی دولت سیزدهم باعث شده تا حاکمیت برای دستاوردسازی از تحریمها، به بهای بالابردن اعداد و ارقام صادرات نفت، منابع کشور را به حراج بگذارد.
بر این اساس شاید مهمترین کارویژه وزارت نفت در ابتدای فعالیت دولت چهاردهم عبور از تیغ تحریم و واقعیسازی قیمت منابعی باشد که عواید آن حق تک تک شهروندان ایرانی است و نه دولت چین.
البته طبیعی است که حل مشکلات بینالمللی در ابتدای امر بر دوش وزارت امور خارجه است و نباید از وزارت نفت انتظار داشت که پای میز مذاکرات سیاسی و هستهای حاضر شود؛ اما میتوان در مذاکرات نفتی و افزایش نقش کشور در بازار نفت تا حد ممکن نفت را به ارزش روز و واقعی آن به دست مشتریان رساند.
بهویژه آنکه با توجه به شرایط حال حاضر بینالملل و درگیری کشورهای مختلف در جنگها و درگیریهای گوناگون ایران پیش از این هم میتوانست نقش پررنگتری در بازارها ایفا کند، اما نگرشهای سیاسی و ایدئولوژیک و چیدن تمام تخم مرغها در سبد چین و روسیه باعث شد تا همچنان تیغ تحریم زیر گلوی نفت ایران بماند.
حال حدود دو هفته است که با تغییر وزیر نفت و روی کار آمدن گروه مقابل دولت سیزدهم در رأس مدیریت کشور، امیدها اولاً برای رفع تحریمها و گشایشهای بینالمللی احیا شده است و در ثانی در مذاکرات تخصصی نفت بر اساس وعدههای انتخاباتی مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردهم، عمل شود که در مورد دوم باید وزارت نفت را مسئول اصلی تغییر خط مشی موجود دانست.
از زمان خروج آمریکا از برجام، صادرات نفت ایران با مشکلات متعددی روبهرو شده است. پس از خروج آمریکا و تشدید تحریمهای بینالمللی، فروش نفت ایران به بسیاری از کشورهای همپیمان با آمریکا متوقف شد. این موضوع باعث کاهش خریداران نفت ایران و انحصار در زمینه خرید نفت ایران شده است. در حال حاضر بزرگترین خریدار نفت ایران، چین است و این موضوع باعث شده که مسئولان نفت را با تخفیفهای گسترده به خریداران محدود نفت بفروشند.
حال نکته اساسی اینجاست که ایران اگر بخواهد صادرات نفت خود را افزایش دهد، باید به فکر مذاکره باشد. مذاکرهای که مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردهم، بارها وعده آن را مطرح کرده است. باید دید پس از روی کار آمدن مسعود پزشکیان تا چه اندازه وعده مذاکرات محقق میشود؟
انتخابات پیش روی آمریکا و احتمال روی کار آمدن دوتالد ترامپ، موضوعی است که باید مورد توجه مسئولان باشد. ترامپ با سابقه خروج از برجام، فروش نفت ایران را با مشکلات متعددی مواجه کرد. حال دوباره بیم آن در مسئولان کشور وجود دارد که با بازگشت ترامپ، وعده مذاکرات باب طبعشان پیش نرود و مجبور به پذیرش مواردی شوند که چندان دلخواهشان نیست.
البته اظهارات کامالا هریس هم طی هفتههای گذشته چندان مورد استقبال مسئولان ایرانی قرار نگرفته و مشخصاً نهادهای مذاکرهکننده ایران در این دوره مشکلات جدیتری نسبت سال ۹۴ خواهند داشت.
از سوی دیگر در چنین شرایطی ایران به سرمایهگذاری در صنعت نفت احتیاج دارد. نبود سرمایهگذاری لازم و بهینه و گسترش فضای نااطمینانی، صنعت نفت را با مشکلات متعددی از جمله ناترازی در برخی فرآوردههای نفتی مواجه کرده است.
بیشتر بخوانید:همه آنچه درباره پرونده مهم نفتی باید بدانید/ کرسنت، از واقعیت تا کری خوانی؛ رد پای ارتشا و فساد در این پرونده
برای مثال، نبود سرمایهگذاری درست و توجه نداشتن به زیرساختها و موانع قیمتی، باعث بحران در زمینه بنزین شده است. فرآوردهای که در زندگی روزمره شهروندان تاثیر بسزایی دارد.
بحران در صنعت نفت و دامن زدن به مشکلات فرآوردههایی مانند بنزین، باعث شده که مسئولان به واردات روی بیاورند. اساسا یکی از راهکارهای کوتاهمدت در این زمینه، واردات است. اما نکته اساسی این است که واردات نمیتواند یک گزینه بلندمدت باشد. بهبود وضعیت فرآوردههای نفتی، مستلزم توجه به بحرانهای صنعت نفت است. سرمایهگذاری در نفت، بدون توجه به ارتباط با جهان، بهبود نخواهد یافت. این موضوع با روی کار آمدن ترامپ، با تهدید جدی روبهرو شده است.
باید در نظر گرفت که یک احتمال قوی برای به سر انجام نرسیدن مذاکرات یا اساسا حاضر نشدن طرفین بر سر میز مذاکره وجود خواهد داشت. در چنین شرایطی، ایران مجبور به ادامه رویه گذشته خود خواهد شد.
بیشتر بخوانید:انتقاد از مطرح شدن چهرههای درجه ۳ برای تصدی وزارت نفت
فروش نفت با تخفیف در سالهای گذشته به جهت تشدید تحریمها اتفاق افتاده است. مسئولان در مواجهه با کاهش خریداران و به جهت از دست ندادن مزیت رقابتی، به سمت فروش نفت کشور با تخفیف روی آوردهاند. این موضوع در روسیه نیز سابقه دارد. علنا چین به عنوان بزرگترین واردکننده نفت جهان، از ایران و روسیه، نفت را به قیمتهای ارزانتری نسبت به قیمت جهانی خریداری میکند
این موضوع نشان میدهد که اگر ایران نتواند بر سر میز مذاکره برگردد و تعدد خریداران نفتی و افزایش سرمایهگذاری را تضمین کند، علنا به حراج منابع ادامه خواهد داد. چراکه شاید چندین سال آینده اساسا دیگر ایران مزیت رقابتی نداشته باشد
در این راستا شاید بتوان گفت جهان دیگر بینیاز به نفت ایران میشود و ایران نیز به دلیل تحریمها و عدم وصول مطالبات از یک سو و نبود سرمایهگذاری از سوی دیگر، با بحران روز افزون در صنعت نفت مواجه خواهد شد.
از این رو از وزارت نفت انتظار میرود که در سناریوهای پیش روی خود، این موضوع را هم در احتمالات فرضیاش بگذارد و از حالا مذاکرات را پیروزمندانه قلمداد نکند.
لازم به ذکر است که وضعیت روسیه بهعنوان رقیب نفتی ایران در این زمینه تاثیرگذار خواهد بود. در حال حاضر به واسطه جنگ روسیه با اوکراین، روسیه از بسیاری از جهات نفتی و گازی با مشکل مواجه شده است. از کاهش صادرات به اروپا تا تخفیفهای گسترده به چین به دلیل کاهش مزیت رقابتی. اگر وضعیت روسیه به همین منوال ادامه پیدا کند و بازارهای خود را از دست بدهد، وضعیت ایران در کوتاهمدت متفاوت خواهد بود و شاید بتواند با همین منوال نفت بیشتری نسبت به رقیب خود بفروشد.
اما بار دیگر باید تاکید شود که این تنها در کوتاهمدت اتفاق خواهد افتاد. کاهش سرمایهگذاری در صنعت نفت از این طریق بر طرف نخواهد شد. در کوتاهمدت شاید صرفا ایران بتواند تا حدی این بازارها را تصاحب کند، اما در نهایت بسیاری از کشورها به دلیل نا اطمینانی، حاضر به تجارت با ایران نیستند و این ریسک را متحمل نمیشوند. از این رو، تا مشکل سرمایهگذاری در این صنعت و توجه به موانع بینالمللی، در دستور کار قرار نگیرد، ایران مجبور است که هر بار شرایط منطقه را بسنجد و به فکر استفاده ناپایدار از این فرصتها باشد. در حالی که توسعه صنعت نفت به راهکارهای پایدار احتیاج دارد و با تعدادی راهکار ناپایدار که در واقع صرفا بحران را به تعویق میاندازد، بهبود نخواهد یافت.