اقتصاد۲۴-بلافاصله پس از این حمله، وزارت خارجه در بیانیهای رسمی این اقدام رژیم صهیونیستی را «نقض آشکار منشور سازمان ملل متحد» اعلام و با انتشار بیانیهای اعلام کرد: «ایران با ابتنای بر حق ذاتی دفاع مشروع که در ماده ۵۱ منشور ملل متحد نیز منعکس شده است، خود را محق و موظف به دفاع در برابر اعمال تجاوزکارانه خارجی میداند.» بسیاری از تحلیلگران، اما منتظر بودند واکنش بازارها را به این رخدادها ارزیابی کنند تا مشخص شود این حملات آیا زمینهساز بروز بحران برای ایران بوده یا بسترساز ثبات؟ بورس کشور روز شنبه را یکسره سبزپوش آغاز کرد و طلا و ارز در دالان نزولی قرار گرفتند. با گذشت گرد و غبار دقایق اولیه پس از تجاوز آشکار اسراییل به خاک ایران، مشخص شد که اسراییل نه تنها اقدامی در جهت بازدارندگی بیشتر برنداشته، بلکه خود را در معرض انتقادات دامنهدار داخلی و خارجی قرار داده است. بسیاری از شهروندان اسراییلی با انتقاد از نتانیاهو و دولت اسراییل در شبکههای اجتماعی نسبت به این واکنش انتقاد کرده و نوشتند، این حمله بیشتر از اینکه ایرانیها را نگران کند و باعث التهاب آنها شود، جامعه اسراییل را در نگرانی و التهاب فرو برده است.
در میان رسانههای داخلی ابتدا «ایرنا» از شنیده شدن چند صدای بلند انفجار به ویژه در غرب تهران خبر داد. این خبرگزاری در ساعت ۳ و ۳۰ دقیقه بامداد نیز به نقل از یک منبع امنیتی اعلام کرد: برخی از صداهای شنیده شده ناشی از فعالیت پدافند هوایی در تهران بوده و در جریان این اتفاق پدافند هوایی موفق عمل کرده است. شبکه خبر نیز به صورت زیرنویس این خبر را تایید کرد. بر اساس بیانیه ارتش مشخص شد، «در جریان حمله نظامی اسراییل به ایران چهار نفر از رزمندگان ارتش به شهادت رسیدند.» حوالی ساعت ۷ صبح نیز منابع مطلع به «تسنیم» خبر دادند: «تا لحظه انتشار این خبر اصابت موشک یا ضربه به مراکز نظامی سپاه در غرب و جنوب غرب تهران اتفاق نیفتاده است. صداهای شنیده شده مربوط به درگیر شدن پدافند هوایی ارتش در ۳ نقطه اطراف تهران با اقدام نظامی اسراییلی بوده است.» از میان مقامات اجرایی معاون اول رییسجمهور، محمدرضا عارف، به این حوادث واکنش نشان داد و با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر)، اقتدار ایران را عاملی دانست که دشمنان را زبون و خوار میکند. این واکنشها نشاندهنده احساس ملی و یکپارچگی در مقابل تهدیدات خارجی است.» سایر مقامات اجرایی از جمله سخنگوی دولت نیز نسبت به این رخداد واکنش نشان داده و این حمله را محکوم کردند.
یوسف مولایی استاد روابط بینالملل در گفتگو با «اعتماد» در خصوص ماجراجویی بامداد شنبه اسراییل میگوید: «اسراییل نشان داده که نظام بینالملل برایش از کمترین اهمیتی برخوردار نیست. در حقوق بینالملل، اقدام نظامی کشورها تنها از ۲ طریق صورت میگیرد. اقدام نظامی علیه سایر کشورها، یا باید بر اساس اصل دفاع مشروط باشد یا اینکه مبتنی بر مصوبات و قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل صورت گیرد. هیچکدام از این زمینهها ایجاد نشده که اسراییل مبتنی بر آن بخواهد اقدامی صورت دهد، بنابراین از منظر حقوق بینالملل اقدام بامداد شنبه اسراییل علیه ایران مجاز نیست.»
مولایی ادامه میدهد: «اسراییل رویهای جدید را بنیانگذاری کرده و آن اقدام پیشگیرانه و پیشدستانه در مواجهه با سایر کشورهاست که از منظر حقوق بینالملل بیمعناست. کشوری نمیتواند علیه کشور دیگری اقدامی صورت دهد به این بهانه که ممکن است در آینده اقدامی صورت دهد. هرچند ایران میتواند در مواجهه با تعرض اسراییل اقدام متقابل را صورت دهد، اما استفاده از دیپلماسی همواره روش معقولتری برای پیشبرد اهداف کلان و منافع ملی کشورهاست.»
بیشتر بخوانید:فیلم/ شبکه ۱۳ عبری: پاسخ ما به ایران محدود بود
این استاد روابط بینالملل یادآور میشود: «برای درک موضوع، ما باید از حوزه حقوق و روابط روتین بینالملل خارج شویم و ببینیم این نوع رخدادها در چهارچوب کدامیک از تئوریهای روابط بینالملل قابل فهم است. اساسا حمله اسراییل به ایران این حق را برای ایران محفوظ میدارد که پاسخ مناسبی به اقدام تجاوزکارانه اسراییل دهد. اقدامات اسراییل به گونهای است که تنش را تا بینهایت در سطح منطقه و جهان بالا میبرد. ایران یا باید به اندازهای خود را در حوزههای مختلف اقتصادی، نظامی، امنیتی و راهبردی قدرتمند سازد که بازدارندگی ایجاد کند یا اینکه در مسیر دیپلماسی و جلبتوجه افکار عمومی جهان گام بردارد. ایران باید به افکار عمومی جهانی بقبولاند که اسراییل نظم و امنیت را در منطقه به هم زده است. ایران از این طریق با جلبتوجه افکار عمومی جهانی و با فشار کشورهای صلحطلب هم میتواند نوع خاصی از بازدارندگی را ایجاد کند.»
او ادامه میدهد: «بازدارندگی در برههای ممکن است به صورت فردی و با محوریت یک کشور خاص اعمال شود و زمانی هم با مشارکت جهانی و با حضور جامعه بینالملل محقق. در این شرایط جامعه جهانی به طرف متجاوزگر فشار وارد میکند که از ادامه اقداماتی که نظم و امنیت بینالملل را به هم میزند، خودداری کند. به نظرم ایران باید تلاش کند در هر دو حوزه توان خود را افزایش دهد. یعنی ضمن ایجاد بازدارندگی ژئواستراتژیک، ابزارهای دیپلماتیک را هم به کار بگیرد تا افکار عمومی جهانی و کشورهای صلحطلب را معطوف جنایات اسراییل کند.» مولایی با اشاره به دستاوردهای قابل توجه دولت چهاردهم در حوزه دیپلماسی میگوید: «تداوم این روند میتواند دستاوردهای قابل توجهی برای ایران به دنبال داشته باشد.»
او خاطرنشان میکند: «نظر شخصی من این است که تخاصمات منطقهای به زودی پایان میگیرد و مذاکرات صلح خاورمیانه وارد مرحله جدیدی میشود. واقع آن است که اسراییل دیگر توانایی به دوش کشیدن بار سنگین هزینههای مادی، نظامی و اجتماعی این نبرد را ندارد. بنابراین تلاش میکند با روشهای مختلف زمینههای آتشبس را فراهم سازد. با توجه به وضعیت منطقه، سایر کشورها تلاش میکنند زمینههای پایان دادن به تنش را فراهم سازند. نباید فراموش کرد که اسراییل بیش از ۴۳ هزار فلسطینی را به خاک و خون کشیده است، ایران در مراحل بعد باید از ظرفیت نهادهای بینالمللی و افکار عمومی جهانی برای محکومیت اسراییل استفاده کند.»
در شرایطی که یوسف مولایی معتقد است اسراییل به زودی تن به آتشبس میدهد و تلاش میکند خود را از این مخمصه نجات دهد. محسن جلیلوند از زاویه دیگری به این بحث ورود کرده و میگوید اسراییل تلاش دارد، آتش تنازعات را در منطقه گستردهتر سازد، بنابراین این ایران است که با به کارگیری دیپلماسی فعال باید زمینه پایان تنازعات منطقه را فراهم سازد. او در گفتگو با «اعتماد» با اشاره به تئوری تنازعات پینگپنگی میگوید: «اسراییل امروز وارد زنجیرهای از تنازعات مستمر با طرفهای مختلف منطقه از جمله ایران شده و بعید است به سادگی بتواند از این بحران خارج شود. در شرایط فعلی تئوری تصاعد بحرانها در مواجهه این دو طرف شکل گرفته و بعید است این روند صعودی در کوتاهمدت متوقف شود.»
جلیلوند در پاسخ به پرسش «اعتماد» در این خصوص که کشورهای مختلفی در منطقه و جهان حمله اسراییل را محکوم کردهاند، این محکومیتها واجد چه معنایی است؟ میگوید: «این محکومیتها که از عراق و عربستان و قطر گرفته تا اردن و امارات و مصر و ترکیه و... را شامل میشود ماحصل دیپلماسی دورهای و فعال عباس عراقچی در کشورهای منطقه است. مشخص نیست در نشستهای وزیر امورخارجه ایران با مسوولان سایر کشورها چه مسائلی مطرح شده که کشورهای منطقه، اقدام به محکومیت حمله اسراییل کردهاند. نباید فراموش کرد این کشورها در نوبتهای قبل که اسراییل دست به ماجراجویی علیه ایران و سایر کشورها میزد، اقدام به محکومیت نمیکردند.»
او ادامه میدهد: «اسراییل، اما به نظام بینالملل و ضرورتهای جهانی بیتوجه است. مگر غیر از این است که در جریان کشتار بیش از ۴۳ هزار فلسطینی همه جهان اسراییل را محکوم کردند و خواستار پایان نبرد شدند. برای اسراییل این محکومیتها فاقد اهمیت است. موضوع برای اسراییل از تهدید امنیتی به تهدید موجودیتی شیفت کرده و دیگر برای این رژیم اهمیت ندارد که افکار عمومی جهانی چه تصوراتی از این رژیم دارند. از سوی دیگر اسراییل روی حامیان قدرتمند خود در غرب حساب باز کرده و مبتنی بر آن دست به اقدامات ماجراجویانه میزند.»
بیشتر بخوانید:حمله قریب الوقوع ایران به اسراییل؟
جلیلوند تاکید میکند: «ماجراجویی بامداد شنبه اسراییل نه به اندازهای بود که برای اسراییل بازدارندگی ایجاد کند و نه در حوزه دیپلماسی میتواند دستاوردی برای این کشور محسوب شود. این اقدام اسراییل هم در مسیر اقدامات قبلی این رژیم، نوعی اقدام شتابزده بدون تاثیرگذاری لازم بود. معتقدم اسراییل از این اقدامات حاشیهساز به دنبال آن است که ایران را مجاب به پاسخ کند تا بتواند زنجیره تنازع در منطقه را تداوم بخشد و امریکا را ناچار به دخالت کند. ایران باید با نهایت هوشیاری راهبردهای آینده خود را طراحی و اجرا کند.»
جلیلوند در پاسخ به پرسش دیگری در این زمینه که اگر اسراییل میخواست ایران را مجاب به پاسخ کند، آیا عاقلانهتر نبود که اقدام نظامی وسیعتری را علیه ایران صورت میداد؟ یادآور شد: «راهبرد اسراییل در خصوص ایران مدتهاست که بر تعمیق شکاف میان حکومت و ملت متمرکز شده است. این رژیم به خصوص پس از رخدادهای سال ۱۴۰۱ تلاش میکند این شکاف را بیشتر کند. اسراییل معتقد است که وجه خشونتبار این شکاف در رخدادهای سال ۱۴۰۱ ظهور کرد و وجوه مسالمتآمیزتر آن در ماجرای انتخابات ۱۴۰۳ نمایان شد. اسراییل نگران است دست به اقدماتی بزند که باعث افزایش انسجام اجتماعی در داخل شود.
به همین دلیل است که نتانیاهو مدام تاکید میکند که با مردم ایران خصومتی ندارد.» او ادامه میدهد: «وقتی راهبرد دشمن تا این اندازه روشن است، مشخص است که مسوولان کشور باید در چند سطح راهبردهای مناسبی را اتخاذ کنند. قبل از هر اقدامی سیاستگذاران و تصمیمسازان ایرانی باید از هر اقدامی که باعث تعمیق شکاف میان دولت-ملت شود، پرهیز کنند. درجه انسجام اجتماعی در سطح داخلی ایران باید در عالیترین شکل بروز یابد. دولت اگر میتواند دست به اقداماتی بزند که باعث افزایش رضایتمندی عمومی شود بلافاصله باید آن را در دستور کار قرار دهد. در سطح دوم، سیاستگذاران و تصمیمسازان کشور باید به دنبال توسعه مناسبات ارتباطی با همسایگان و کشورهای منطقه باشند. محکومیت حمله اسراییل توسط اکثریت قریب به اتفاق کشورهای منطقه نشان داد که دیپلماسی دولت چهاردهم در حوزههای راهبردی و ارتباطی موفقیتآمیز بوده و نتایج خوبی به دنبال داشته است. در سطح سوم هم ایران باید تلاش کند از طریق روابط بینالملل و جلبتوجه افکار عمومی بینالمللی به جنایت اسراییل این رژیم را در گوشه رینگ نظام بینالملل گیر بیندازد.»
این استاد روابط بینالملل خاطرنشان میکند: «از منظر عملی ایران باید تلاش کند، ابتدا اسراییل را ناچار به پذیرش آتشبس در غزه و پس از آن در لبنان کند. در واقع نتانیاهو راهبرد گسترش نزاع در منطقه را به این صورت دنبال میکند که ابتدا غزه را به آتش و خون بکشاند، سپس لبنان را تهدید کند و نهایتا آتش نزاع در منطقه را متوجه ایران کند. ایران باید این مسیر را معکوس سازد. ابتدا آتش جنگ را در غزه خاموش کند، سپس در لبنان و نهایتا از گسترش آتش نزاع به سایر نقاط منطقه جلوگیری کند.»