اقتصاد ۲۴-تاکنون نقش دیابت نوع ۲ در ایجاد برخی اختلالات جنسی مشخص شده بود، اما به تازگی مطالعهای انجام شده که نشان میدهد زنان مبتلا به دیابت نوع ۱، دیابت وابسته به انسولین که معمولا از دوران کودکی شروع میشود، باید خود را آماده مواجهه با مشکلات جنسی کنند.
در این مطالعه که در دانشگاه Leuven بلژیک انجام شده، مشخص شده که ابتلای همزمان این زنان به افسردگی، یکی از عللی است که موجب افزایش قابلتوجه خطر بروز اختلالات جنسی میشود. محققان مجری این مطالعه، برای انجام آن، بیش از ۶۵۰ زن مبتلا به دیابت نوع ۱ را انتخاب کردند، قبل و بعد از یک دوره ۱۰ ساله آنها را از لحاظ وضعیت بیماری، شاخصهای آزمایشگاهی، علائم بیماری دیابت، وضعیت خلقی (وجود یا عدم وجود افسردگی) و نیز وضعیت روابط جنسی با همسرانشان ارزیابی کردند. نتیجه، آمار قابل توجه اختلالات جنسی در بین این زنان بود که بررسیها نشان داد مهمترین عامل مرتبط با این اختلالات، افسردگی بوده است.
در این مطالعه، اختلالات مختلفی در این زنان به چشم میخورد که به ترتیب شیوع عبارتند از کاهش میل جنسی، ۵۷ درصد، اشکال در رسیدن به اوج لذت جنسی (ارگاسم)، ۵۱ درصد، کاهش برانگیختگی جنسی، ۳۸ درصد و درد در هنگام نزدیکی، ۲۱ درصد. نتایج این مطالعه، در شماره ماه مه نشریه مراقبت دیابت چاپ شده است و به دیابتیها، به ویژه زنان، هشدار میدهد که هم بیماری اصلیشان را جدی بگیرند و هم مراقب عوارض کمتر شناختهشده بیماری باشند. هم افسردگی و هم اختلال جنسی، میتواند زندگی فرد را دچار مشکل کند.
نقش بیماریهای جسمی در بروز اختلالات جنسی، بیشتر در آقایان و عمدتا در اختلال نعوظ، بررسی شده بود؛ چنان که تحقیقات نشان داده است که بیش از ۷۰ درصد موارد اختلال در نعوظ در مردان، به دلیل بیماریهای جسمی، شامل دیابت، بیماریهای کلیه، مصرف الکل، بیماریهای عصبی، MS، بیماریهای عروقی، تصلب شرائین و مانند آن رخ میدهد.
آگاهی داشتن خانوادهها از تاثیر دیابت و سایر بیماریهای جسمی ایجادکننده اختلالات زناشویی، سبب میشود که به محض بروز اولین علائم، برای پیگیری و درمان آن، و گرفتن خدمات مشاورهای، مراجعه کنند و نگذارند مشکل از آن چیزی که هست، پیچیدهتر شود و نهایتا به فروپاشیدن بنیان خانواده بینجامد.
البته ارتباط انواع بیماریها با ایجاد بیماریها و اختلالات جنسی، به همین جا محدود نمیشود، اما همین مختصر هم گویای آن است که برای تشخیص، مشاوره و درمان این اختلالات، به یک نگاه کلی و چندجانبه نیازمندیم.
خانوادهها به کلینیکهایی نیاز دارند که اطمینان داشته باشند که چنین نگاهی در آن وجود دارد و در صورتی که برای بیماری قلبیشان مراجعه میکنند، از لحاظ بیماریها و مشکلات جنسی هم بررسی میشوند و اگر برای مشاوره در مورد اختلافات زناشوییشان به روانشناس مراجعه میکنند، حتما به لحاظ انواع اختلالات جنسی، به ویژه آنها که منشا جسمی دارند، نیز مورد توجه قرار میگیرند.
متاسفانه در کشور ما نه تنها مردم در مورد رابطه بین بیماریهای جسمی و اختلالات جنسی اطلاعات درستی ندارند، بلکه متخصصان غدد و دیابت، و سایر متخصصان هم آن چنان که باید، در این مورد بیمارانشان را آموزش نمیدهند و مشاورههای لازم را به آنها نمیدهند و در صورت ردیابی مشکل ویژه جنسی، آنها را به مراجع معتبر ارجاع نمیدهند. البته نبود کلینیکهای چندتخصصی ویژه سلامت جنسی هم، از جمله مشکلاتی است که باعث پیچیدهتر شدن اوضاع، و سردرگمی خانوادهها و بعضا بروز اختلافات بیشتر و بیشتر بین آنها میشود. جا دارد که مسئولان با توجه به این نکات، هرچه سریعتر اقدام لازم را در راهاندازی چنین کلینیکهایی انجام دهند.