اقتصاد۲۴-یکی از مهمترین عوامل شکلگیری نارضایتیها در سوریه، در سالهای دور بحران آب و تخریب کشاورزی بود؛ بحرانی که از اواسط دهه ۲۰۰۰ با خشکسالیهای پیاپی و در ادامه سدسازیهای ترکیه بر رودخانههای دجله و فرات آغاز شد. مطالعات بانک جهانی و سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO) نشان میدهند خشکسالی شدید بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ یکی از بدترین خشکسالیهای تاریخ منطقه خاورمیانه بوده است. این خشکسالی بهویژه استانهای کشاورزی حسکه، دیرالزور و رقه را بهشدت تحتتأثیر قرار داد و معیشت هزاران کشاورز و دامدار را به نابودی کشاند.
در این سالها، کشاورزانی که زمینهایشان به کویر تبدیل شده بود، راهی نداشتند جز آنکه به شهرهای بزرگ مهاجرت کنند. این مهاجرتهای اجباری به شهرهای پرجمعیتی مانند دمشق و حلب، فشار عظیمی بر زیرساختهای شهری، بازار کار و خدمات اجتماعی وارد کرد. مناطقی که روزی مرکز تولید گندم و دام بودند، به منبع مهاجران بیکار و حاشیهنشین تبدیل شدند. گزارشهای آژانس پناهندگان سازمان ملل (UNHCR) و تحقیقات بانک جهانی نشان میدهند طی این سالها، حدود ۱.۵ میلیون نفر از کشاورزان سوری، مجبور به مهاجرت به شهرهای بزرگ شدند. بسیاری از این مهاجران، در فقر مطلق زندگی میکردند و این وضعیت، به نارضایتیهای اجتماعی و اعتراضهای شهری دامن زد.
اما این تمام ماجرا نبود. در کنار خشکسالی، سدسازیهای ترکیه بر رودخانههای دجله و فرات، وضعیت را برای سوریه وخیمتر کرد. پروژه GAP (پروژه آناتولی جنوبشرقی ترکیه) که شامل ساخت دهها سد عظیم در ترکیه است، جریان آب به سوریه و عراق را بهطور چشمگیری کاهش داد. دادههای رسمی نشان میدهند حجم آب ورودی رودخانه فرات به سوریه، نزدیک به ۴۰ درصد کاهش یافت. این کاهش منابع آبی، مستقیماً بر تولیدات کشاورزی، آب شرب شهری و حتی برق آبی تأثیر گذاشت.
همه این عوامل بهطور غیرمستقیم در شکلگیری اعتراضات سال ۲۰۱۱ نقش داشتند. برخلاف روایتی که اعتراضات سوریه را صرفاً براساس مسائل سیاسی و امنیتی تحلیل میکند، مطالعات معتبر از جمله پژوهشهای منتشرشده در مجله Nature و PLOS ONE نشان میدهند بحران آب و فروپاشی معیشت کشاورزان، از عوامل کلیدی در تحریک اعتراضات بوده است. بخش زیادی از کسانی که در اعتراضات اولیه در شهر درعا حضور داشتند، از همان مهاجران روستایی بودند که معیشتشان را از دست داده و به حاشیه شهرها رانده شده بودند. برای آنها اعتراض به بحران نان و آب از اعتراض به بحران آزادی پیشی گرفت.
دولت اسد بهجای تلاش برای اصلاحات معیشتی، سیاستهای سرکوبگرایانه در پیش گرفت. در روزهای آغازین اعتراضات، بهجای آنکه از بحران اقتصادی و معیشتی بکاهد، نیروهای امنیتی دولت بهشدت معترضان را سرکوب کردند. این سرکوبها اعتراضات محلی را به جنبشی سراسری تبدیل کرد که دامنه آن از درعا تا حلب و از حمص تا دمشق گسترش یافت. در این میان، مداخله بازیگران خارجی، صحنه نبرد را پیچیدهتر کرد. نیروهای خارجی برای حفاظت از منافع خود به سوریه آمدند، اما هیچکس برای بازسازی زمینهای ترکخورده یا جبران معیشت کشاورزان اقدامی نکرد.
بیشتر بخوانید:عکس/ حومه دمشق بعد از بمباران ارتش اسرائیل
درحالیکه جنگ داخلی شدت گرفت، بسیاری از کارشناسان، سرنوشت اسد را وابسته به حمایت کشورهای دیگر میدانستند. اما درنهایت، آنچه امروز به فرار اسد و سقوط دمشق منجر شد، مجموعهای از عوامل درهمتنیده بود؛ از خشکسالی و بحران آب گرفته تا فروپاشی اقتصاد، افزایش تورم، کمبود نان و قطع آب شرب در برخی شهرها. مردم سوریه در اعتراضات خود، بیش از آنکه به آزادی و دموکراسی فکر کنند، به نان، آب و بقا میاندیشیدند.
سقوط دمشق و فرار اسد نشان داد آب از بمب و موشک هم خطرناکتر است. جنگهای امروز، تنها جنگهای سیاسی و ایدئولوژیک نیستند؛ بلکه جنگهای آب و غذا هستند. سوریه در خط مقدم این واقعیت جدید ایستاده است. امروز اگرچه بشار اسد از قدرت کنار رفته، اما بحران آب، نان و معیشت همچنان در سوریه باقی مانده است. هر دولتی که در آینده بر سوریه حکمرانی کند، بدون مدیریت منابع آب و اصلاح زیرساختهای کشاورزی نمیتواند از فروپاشی دوباره جلوگیری کند.