اقتصاد ۲۴ - یک روزنامه نگار بین الملل میگوید: رسانههای ما در ماجرای سقوط دولت بشار اسد دچار شوک بیش از حد شدند. البته تحولات سوریه خیلی سریع و شوک آور بود و قطعاً حوادث بعد از این در خاورمیانه هم همچنان با همین سرعت و شتاب رخ خواهد داد ولی اینکه ما نتوانیم رویدادهای در حال وقوع را پیش بینی کنیم و یا درحالی که نیروهای شورشی تا مرزهای پایتخت سوریه پیش روی کردهاند از سر بی اطلاعی و نادانی تصور کنیم که مقاومتهای سنگینی صورت میگیرد و ارتش سوریه قالب خواهد بود، نشان از غیرحرفهای بودن رسانه هایمان است و طبیعتاً رسانه به دلیل همین اظهارات غیرکارشناسانه اعتبار خود را از دست میدهد.
جلال خوش چهره، روزنامه نگار ارشد حوزه بین الملل در بیان ارزیابی خود از عملکرد رسانهها در پوشش تحولات سوریه به شفقنا رسانه میگوید: ما با سه واکنش ناباوری، حذف و احتیاط و تحریف روبه رو بودیم؛ ناباوری یعنی هم صداوسیما و هم رسانهها با ناباوری تحولات را دنبال میکردند. وجه دیگر حذف و احتیاطی بود که هم رسانه ملی و هم برخی از رسانههای وابسته به جناحهای مختلف با آن روبه رو بودند. واکنش دیگر تحریف بود. این مسئله سبب شده بود تا از پیش بینی تحولات پرهیز کنند یا ناتوان باشند. در کنار این، اخبار موازی و گاه متعارض و متناقضی که منتشر میشد، توانمندی لازم رسانهها برای پیش بینی تحولات را از بین برده بود.
او ادامه میدهد: حتی در نیمه شبی که بشاراسد از قدرت کنار رفت، تیتر فردای روزنامهها گویی که داستان در حال ادامه است و قدرت سرکوب ارتش دولت سوریه بر جریان شورش مستولی است. این مسائل به طرز وحشتناکی بار دیگر نشان داد که رسانه هایمان در مواقع بحرانی ناتوان از اطلاع رسانی و تحلیل هستند البته دلایل متعددی در این مسئله نقش دارند. در درجه اول ملاحظات امنیتی و توصیههای مکرر، دست رسانههای داخلی را برای تحلیل حرفهای بسته است و نمیتوانند دستِ بازی در تحلیل اوضاع داشته باشند. مورد بعد به خاطر کم سوادی و نگاه کم عمق این رسانهها به تحولات است.
خوش چهره دلیل دیگر را اقدام برخی از رسانهها در تحریف واقعیتها میداند و میگوید: شاهد بودیم که برخی از رسانههای ما با آنکه به منابع خبری و اطلاعاتی لازم دسترسی دارند ولی این رسالت را برای خود قائل هستند که معمولاً اخبار تحریف شده به مخاطب خود ارائه دهند.
با این اوصاف از منظر اصول حرفهای چگونه باید به چنین رویدادهایی پرداخته شود؟ این روزنامه نگار ارشد حوزه بین الملل پاسخ میدهد: در درجه اول باید دسترسی کاملی به دادههای جامع میدانی و مطالعاتی داشته باشیم. درکشورهایی که نگاههای ایدئولوژیک و به نسبت کادربندی شده از حیث سیاسی وجود دارد، این مسئله دیده میشود. در حقیقت شما ابتدا باید اوضاع را به شکل واقعی توصیف کنید، بعد از آن به تبیین آنچه هست بپردازید، بعد از آن باید نتیجه بگیرید که عنصر پیش بینی در این قضیه کارآمد خواهد بود.
او ادامه میدهد: متاسفانه در جامعه خودمان با یک عارضه روبه رو هستیم. به عبارتی اگرچه یک رسانه باید کاملاً واقعگرا باشد و با پرهیز از هر نوع گرایش سیاسی، ایدئولوژی و… به توصیف و ارزیابی واقعیتها بپردازد ولی ما با این واقعیت روبه رو نیستیم. در تحلیلهای سیاسی به این مسئله عارضه انعکاسی گفته میشود. یعنی اینکه من یک گرایش سیاسی دارم و آن را در توصیف ماجرای یک پدیده دخیل میکنم و اوضاع را به گونهای توصیف میکنم که با گرایش ایدئولوژیک من نزدیک باشد. این رویکرد قطعاً رسانه را برای انجام رسالت حرفهای خود ناتوان میکند.
خوش چهره تاکید میکند: این درحالیست که اگر قرار باشد ما نسبت به هر نوع نگرش یا ایدئولوژی سمپاتی داشته باشیم، قاعدتاً باید توصیف و تبیین واقعی داشته باشیم و در تجویزمان (تحلیل و پیش بینی هایمان) میتوانیم از شیوه انعکاسی استفاده کنیم. البته پیش بینیها هم باید برخواسته از واقعیتها باشد. متاسفانه رسانههای ما دچار شوک بیش از حد شدند. البته تحولات سوریه خیلی سریع و شوک آور بود و قطعاً حوادث بعد از این در خاورمیانه هم همچنان با همین سرعت و شتاب رخ خواهد داد ولی اینکه ما نتوانیم رویدادهای در حال وقوع را پیش بینی کنیم و یا درحالی که نیروهای شورشی تا مرزهای پایتخت سوریه پیش روی کردهاند از سر بی اطلاعی و نادانی تصور کنیم که مقاومتهای سنگینی صورت میگیرد و ارتش سوریه قالب خواهد بود، نشان از غیرحرفهای بودن رسانه هایمان است و طبیعتاً رسانه به دلیل همین اظهارات غیرکارشناسانه اعتبار خود را از دست میدهد.
این روزنامه نگار میگوید: اگرچه موارد استثنایی در رسانه هایمان داریم که در چنین رویدادهایی فعالیت حرفهای دارند و توانستهاند تا حدودی بر اساس واقعیتها عمل کنند با این حال بخش اعظم رسانههای ما در این ماجرا همانند رویدادهای قبلی عقب ماندند و در بهترین وضعیت گزارشگر آنچه درحال انجام است، میشوند نه آنچه ممکن است رخ دهد.
او در پاسخ به این سوال که آیا میتوان خط قرمز و ملاحظهای در پوشش چنین اتفاقاتی در نظر گرفت؟ توضیح میدهد: طبیعتاً همه کشورها در پوشش چنین رویدادهایی خط قرمزهایی دارند، اما نمیتوان روز را شب توصیف کنیم و یا شب را روز. به عبارتی نمیتوان رویدادی که اتفاق افتاده را انکار کنیم. ما در عصر ارتباطات به سر میبریم. تکنولوژی ارتباطات به گونهای پیشرفت کرده است که در لحظه و در هرجای دنیا در صحنه رویداد حضور دارید، مشکل ما این است که در ایران به عنوان یک بیماری تحمیل شده به کارکرد رسانه، سبب شده که ملاحظات به گونهای باشد تا ما با احتیاط آنچه را که میبینیم جرات بیانش را هم نداشته باشیم.
منبع: شفقنا