اقتصاد۲۴- آزمایش DNA برخی اتباع کشور ترکیه نشان میدهد ایرانی هستند! این تیتر هفته گذشته همراه با ویدئوهای مرتبط آن در شبکههای اجتماعی چرخید و پربازدید شد.
دو ویدئو که جدید هم نیستند، دو زن را نشان میدهد که نتایج آزمایش دیانای خود را جلوی دوربین میخوانند و اعلام میکنند ۷۰ درصد یا بیشتر ایرانی هستند و خیلی کمتر ترک تبار. یکی از آنها اهل باکو و دیگری اهل ترکیه است.
پس از استقبال کاربران ایرانی از این دو ویدئو، دو سایت هم آنها را بازنشر کرد و سایت فکتنامه گزارشی منتشر کرد تا ثابت کند مبنای این ویدئوها غیرعلمی و نتایجشان اشتباه است. فکتنامه سایتی است که هم در انتخاب نام و هم در روش بررسی، ادعای کار علمی، مستند و قابل اتکا دارد ولی گزارشی که در این مورد نوشته است به یک سوگیری بیشتر شباهت دارد و روش آن نه علمی است و نه در حد یک گزارش تحقیقی مستند.
در ادامه این موضوع را بر اساس مقالههای دانشگاهی بررسی میکنیم تا بدانیم چرا مطلب فکتنامه غلط است.
وقتی از ایرانزمین حرف میزنیم منظور ما جغرافیای سیاسی امروز نیست و اشاره اصلی به فلات ایران است که از شمال به سواحل دریای کاسپین و رشته کوههای البرز، از غرب به رشته کوه زاگرس، از جنوب به سلسله جبال بارز و از شرق به رشته کوه هندوکش محدود میشود؛ یعنی غیر از ایران، شامل افغانستان، ارمنستان، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان، تاجیکستان، ترکیه و عراق امروزی میشود.
در حالیکه فکتنامه با اطمینان شباهت ژنتیکی مردم ترکیه و آذربایجان با ایرانیها را رد میکند و در بخشی دیگر از گزارش خود مینویسد: آزمایشهای «دیانای تبارشناسی» نژاد یا قومیت خاصی را مشخص نمیکنند، بلکه تنها مناطق جغرافیایی و واحدهای سیاسی (فعلی) را که دیانای فرد بیشترین شباهت را با جمعیت ساکن در آنها دارد، نشان میدهند؛ بنابراین شباهت احتمالی DNA افرادی که آزمایش دادهاند با ایرانیها و سایر مردمان امروز و هزاران پیش ساکن در فلات ایران کاملا طبیعی است و دلیلی برای انکار و رد آن وجود ندارد.
بیشتر بخوانید:کشف معماری ۴۵۰۰ ساله در شرق ایران
شش نفر از محققان باستانشناسی و علوم ژنیتک سال ۱۳۹۶ مقالهای با نام «بازنگری ورود آریاییها به فلات ایران در پرتو آگاهیهای جدید ژنتیکی» در مجله پژوهشهای انسانشناسی ایران به چاپ رساندهاند. این مقاله که بر اساس تعداد زیادی منبع فارسی و انگلیسی نوشته شده است، شباهت ژنتیکی و دیانای بین ساکنان یک محدودهی جغرافیایی را تایید میکند و تفاوت زبان و قومیت را به معنی تفاوتهای تبارشناسی نمیداند.
مطالعات ژنوم میتوکندریایی مردمان امروزی ایران حاکی از این است که تمامی مردمان ایرانی به طرز مشهود و قابل تأملی از منظر زیستی با یکدیگر شباهت داشته و تفاوتهای فرهنگی و زبانی موجود فاقد ریشههای زیستشناختی است. (فرجادیان و همکاران ۲۰۱۰)
مردمان ایرانی در عین حالی که فاصله ژنتیکی اندکی با یکدیگر دارند، در تصویری بزرگتر بهصورتی کاملاً مستقل در منطقه قرار داشته و فاصله ژنتیکی معنیداری با آناتولی و لوانت دارند و همزمان بیشترین قرابت را با مردمان قفقاز نشان میدهند.
آناتولی بخش شرقی ترکیه و هممرز با یونان است و قفقاز شامل آذربایجان، ارمنستان، گرجستان و بخشهایی از ایران و روسیه است که در محدودهی فلات ایران قرار میگیرند. نام بردن از کشورهای امروزی به دلیل آشنا بودن آنهاست و طبیعتا مرزهای جغرافیایی و سیاسی امروز مشخصکننده محدودههای حرکتی و مهاجرتی اقوام گذشته نیستند.
در همین مقاله آمده است:
در قفقاز پژوهش روی مردمان ارمنی که زبانشان به شاخهای از زبانهای هند و اروپایی تعلق دارد و ترکزبانها نشان داده که این دو جمعیت با وجود دو زبان کاملاً متفاوت هیچ اختلاف معنیدار زیستی با یکدیگر ندارند (ناسیدزه و همکاران، ۲۴۴۴؛ شونبرگ و همکاران، ۲۴۱۱) همین مسئله در مورد کردها و گرجیها با دو زبان با دو ریشه کاملاً متفاوت به روشنی مشهود بوده و هر دو از منظر جمعیتی و ژنتیکی کاملاً شبیه به یکدیگر هستند.
این بخش و نیز پاراگرافی که در ادامه میآید به دو منبع پژوهشی دیگر ارجاع میدهد و تایید دیگری بر شباهت ژنوم ساکنان این خطه با وجود تفاوتهای قومی و زبانی است.
تمامی مردمان ساکن در ایران صرفنظر از تفاوت در گویش و زبان، از نگاه ژنتیکی بسیار به یکدیگر شبیه هستند و هیچ اختلاف معنیدار ژنتیکی بین جمعیتهای مختلف زبانی (خواه هند و اروپایی و خواه سامی یا ترکی) در ایران وجود ندارد.
بیشتر بخوانید:عکس/ کشف مقبره ۴ هزارساله پزشک جادوگر فرعون
مردمان ترکزبان ایران از نظر فراوانی هاپلوگروه H بر روی ژنوم میتوکندریایی همچون دیگر مردمان ایرانی بوده و اختلاف بارزی با مردمان آسیای مرکزی (جایی که منشأ زبان تُرکی بدان نسبت داده شده است) دارند (اصغرزاده و همکاران، ۲۴۱۱) همین امر در مورد اقوام مازندرانی و گیلک صادق بوده و پژوهشهای ژنتیک نشان داده که این مردمان در وهله نخست با دیگر جمعیتهای ایران رابطهای نزدیک داشته و بیشترین فاصله ژنتیکی را با مردمان آسیای مرکزی دارند.
فکتنامه با ادعای تحلیل و بررسی علمی، به منابع و مقالههای علمی و دانشگاهی ارجاع نمیدهد. پیوندهای گزارش به مطالب و منابع ژورنالیستی، صفحات ویکیپدیا و صفحه فروش و معرفی کتاب در آمازون است. از سوی دیگر گزارش نوعی مغلطه نیز هست، چون در بخش «مفهوم «نژاد» در تفسیر آزمایش تبارشناسی چقدر اعتبار دارند» بنا را بر تفاوت نژادی و برتری نژادی گذاشته است، نکتهای که هیچ ربطی به ویدئوهای منتشر شده ندارد. نویسنده با همین مبنای غلط به جای گزارههای علمی و پزشکی برای یک موضوع علمی، سراغ گزارههای علوم انسانی رفته است. در این بخش حتی به بیانیه نژاد گزارشگر یونسکو استناد شده که طبیعتا ارتباطی با مباحث بیولوژیک و زیستشناسی ندارد.
از بین کسانی که در این گزارش به نامشان اشاره شده، فقط Richard Lewontin زیستشناس و بیولوژیست است که فقط به نقل قولی از او درمورد تفاوت بین افراد یک گروه نژادی گفته و در عین حال اشتراک ژنتیکی بین ساکنان یک محدوده جغرافیایی را رد نکرده است. فکتنامه در نقل قول از این فرد هم ادعای خود را اضافه کرده و هرچند در کروشه قرار داده است، خواننده را در راستای هدفش سوق میدهد و توجه به تبارژنتیکی را به نژاد پیوند میزند.
انتشار این مطلب فکتنامه واکنشهای زیادی را در توییتر به دنبال داشت و کاربران ادعاهای آنرا نقد و رد کردند. کاربران این مطلب غیرمستند و غیرعلمی را در پیوستگی با مسیر فکتنامه تعبیر کردند. هرچند فکتنامه این پست را حذف کرده است، ولی پیشتر اعلام کرده بود:
در ماههای پیشرو و با همکاری تلویزیون ایران اینترنشنال، برخی درستی سنجیهای فکتنامه در قالب ویدئوهای کوتاه ۱ دقیقهای از این تلویزیون پخش خواهند شد.
همکاری با یک تلویزیون فارسیزبان سعودی و انتشار مطالبی با تمرکز بر ایران را نمیتوان یک رفتار رسانهای غیرجانبدارانه دید و برعکس، رویکردهای ضدایرانی دور از ذهن نخواهد بود. همچنین به یاد بیاوریم در طول ماههای گذشته بارها خبرهایی درمورد کشف آثار باستانی در ترکیه منتشر شده که مشخصا روشی برای تاریخسازی است ولی فکتنامه لازم ندانسته آنها را بررسی و صحتسنجی کند.