اقتصاد۲۴- «موسسه سیاسی و اقتصادی خاورمیانه» در گزارشی با عنوان «سیاست دونالد ترامپ در قبال خاورمیانه» نوشت: «دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده بارها اعلام کرده است که خواهان «تغییر رژیم» در تهران نیست و حاضر است درباره برنامه هستهای ایران با این کشور به توافق برسد».
در ادامه این گزارش آمده است: پیروزی مجدد دونالد ترامپ در انتخابات، نقطه عطفی در رویکرد سیاست خارجی آمریکا در مواجهه با تشدید و گسترش درگیریها در خاورمیانه است. انتظار میرود با بازگشت به دکترین «اول آمریکا»، دولت جدید به رهبری ترامپ در درجه اول بر سیاستهای مبادلهای، حمایت گرایی تجاری و تغییر شکل روابط جهانی تمرکز کند. هدف این مقاله بررسی این است که چگونه دولت واشنگتن این اصول را به نفع سازش مناقشات گسترده در خاورمیانه، شناسایی تغییرات بالقوه و تداوم در تعهدات پذیرفته شده توسط دموکراتها به کار خواهد گرفت. مهمترین موضوعات در دستور کار سیاست آمریکا در منطقه شامل مناقشه نظامی در غزه و لبنان، ادغام اسرائیل در خاورمیانه، تنش در روابط دوجانبه آمریکا و ایران، همکاری با کشورهای حوزه خلیج فارس و تحولات داخلی سوریه پس از فروپاشی رژیم اسد است.
به عنوان منطقهای که با درگیریهای همواره در جریان شناخته شده است، واقعیتهای کنونی در خاورمیانه از پایان اولین دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ در اوایل سال ۲۰۲۱ به شدت تغییر کرده است. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در پیام تبریک خود به رئیس جمهور جدید آمریکا اعلام کرد: بازگشت تاریخی شما به کاخ سفید آغازی جدید برای آمریکا و تعهد مجدد قدرتمندی به اتحاد بزرگ بین اسرائیل و آمریکا است.
بر اساس تحلیلهای سیاست خارجی، پایان دادن به جنگ در غزه و لبنان و حضور رژیم اسرائیل در خاورمیانه از اولویتهای دستور کار رئیس جمهور با اشاره به منطقه است. دونالد ترامپ در سخنرانیهای کمپین انتخاباتی خود درباره صلح در خاورمیانه صحبت کرد، اما از ارائه یک استراتژی مشخص یا ارائه تفاوت سیاستهای فعلی با سیاستهای قبلی خود صرف نظر کرد.
با این حال، در آوریل ۲۰۲۴، دونالد ترامپ گفته بود که اسرائیل باید «به سرعت آنچه را که شروع کرده با پیروزی به پایان برساند» تا صلح و حالت عادی را بازگرداند و افزوده بود که «اگر او رئیس جمهور بود حمله ۷ اکتبر رخ نمیداد».
بیشتر بخوانید: ترامپ تیم محافظ جان بولتون را منحل کرد + عکس
ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری خود تصمیمات رادیکالی به نفع اسرائیل گرفت. در سال ۲۰۱۷، ایالات متحده اورشلیم (بیت المقدس) را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت و سفارت خود را به قدس غربی منتقل کرد و کنسولگری ایالات متحده در شرق اورشلیم (که به عنوان رابط نیمه رسمی برای تشکیلات خودگردان فلسطین عمل میکرد) را تعطیل کرد.
دو سال بعد، او حاکمیت اسرائیل بر بلندیهای جولان را اعلام کرد، سرزمینی که جامعه بینالمللی آن را بخشی از سوریه و تحت اشغال اسرائیل پس از جنگ شش روزه در سال ۱۹۶۷ میداند. انتظار میرود علیرغم روابط نزدیک نخستوزیر اسرائیل و رئیسجمهور آینده آمریکا، رویکرد دولت کاخ سفید در قبال «مسئله فلسطین» تفاوتهای ظریفی داشته باشد.
اندکی پس از حمله حماس به «سرزمینهای اشغالی» در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، ترامپ از دولت تحت رهبری نتانیاهو و سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل به دلیل ناتوانی آنها در جلوگیری از چنین رویدادی انتقاد کرد. همانطور که او در سخنرانی پیروزی خود در فلوریدا اشاره کرد، ترامپ و تیمش قبلاً تلاشهایی برای آتش بس یا توافق نامههای صلح موقت انجام دادهاند تا مهارت و توانایی خود را برای "توقف جنگ" نشان دهند. چنین رویکردی همچنین میتواند شامل مجموعهای از الحاقات اسرائیل در کرانه باختری باشد که میتواند به حمایت آمریکا از استقلال فلسطین و «راهحل دو کشور» پایان دهد، اما این موضوع همچنان مبهم باقی خواهد ماند.
توافقنامه ابراهیم که روابط دیپلماتیک بین اسرائیل و امارات متحده عربی، بحرین، مراکش و سودان را برقرار میکند، اولین دستاورد دولت ترامپ در سیاست خارجی بود. پس از تلاشهای ناموفق دولت بایدن، به نظر میرسد که دولت دوم ترامپ، تضمین توافقی مشابه بین عربستان سعودی و اسرائیل را در اولویت قرار دهد. با این حال، در غیاب به رسمیت شناختن رسمی کشور فلسطین، با توجه به نقش رهبری عربستان سعودی در جهان عرب و اسلام، چشم انداز توافق اسرائیل و عربستان با چالشهای بزرگی روبهرو است و بعید است ریاض آرمان فلسطین را که مدتهاست از آن دفاع کرده، رها کند.
در سطحی دیگر، یک چالش برای کشورهای نوظهور خلیج فارس، مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی، مدیریت روابط نزدیکتر آنها با چین است. در سالهای اخیر، علیرغم تیرگی روابط واشنگتن و پکن، کشورهای تولیدکننده نفت، روابط تجاری و فناوری خود را با چین گسترش دادهاند. عربستان سعودی و امارات متحده عربی برای پیوستن به گروه بریکس دعوت شدهاند و به عربستان سعودی وضعیت شریک گفتوگو در سازمان همکاری شانگهای (SCO) داده شده است. ریاض و ابوظبی همچنین از فناوری چین برای زیرساختهای کلیدی استفاده میکنند و علیرغم تعهدات برای محدود کردن نفوذ پکن بر بخشهای نوظهور هوش مصنوعی خود، عربستان سعودی و امارات به طور فزایندهای بر تخصص چینی در این زمینه تکیه کردهاند.
نویسنده این مطلب در ادامه با طرح ادعاهای بیپایه و اساس مینویسد: در دوران دولت بایدن، ایران صادرات نفت و حمایت خود را از گروههای منطقهای مورد حمایت افزایش داده، بر میزان ذخایر اورانیوم غنیشده افزوده، درگیر رویارویی مستقیم نظامی با (رژیم) اسرائیل شده و در سال ۲۰۲۴ دو حمله موشکی انجام داده است.
نویسنده در ادامه پرداختن به پیشبینی درباره رویکرد ترامپ نسبت به ایران مینویسد: پس از این سوابق، چهار سال آینده ترامپ میتواند با آغاز مجدد کمپین فشار حداکثری، اقتصاد ایران را تحت فشار بیشتری قرار دهد، اما ترامپ بارها اعلام کرده که خواهان تغییر نظام سیاسی در ایران نیست و حاضر است درباره برنامه هستهای ایران به توافق برسد.
یکی از عوامل مهم در رابطه ایران با رئیس جمهور بعدی ایالات متحده این است که چگونه دونالد ترامپ تصمیم میگیرد به گزارشهای اخیر اطلاعاتی که ادعا میکند تهران پشت سوءقصدهای علیه او بوده، پاسخ بدهد. ایران این اتهامات را «بی اساس و بدخواهانه» میداند. موضع دولت ترامپ در قبال تهران همچنین به شخصیتهایی که برای رهبری نهادهای مرتبط با امنیت ملی و سیاست خارجی منصوب شدهاند، بستگی دارد.